آفتاب نیوز
۱۱ آذرماه ۱۳۹۳
هاشمی رفسنجانی: «رهبری بخواهند درباره عربستان کمک میکنم»
آفتاب: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره احتمال سفر خود به عربستان سعودی به روزنامه آساهی ژاپن گفت: بهبود روابط ایران و عربستان در اولویت برنامه های من است، که وقت رهبری درباره آن کمک بخواهند، کمک میکنم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیتالله هاشمی رفسنجانی، در گزیده مصاحبه تیرماه سالجاری ایشان با روزنامه آساهی آمده است:
خبرنگار آساهی: اخیرا سفیر ایران در عربستان به دیدار جناب عالی آمده بود. گویا تصمیم به سفر داشتید. چگونه میخواهید رابطه با عربستان را در اولویت كارهای خود قرار دهید؟
آیتالله هاشمی رفسنجانی: اگر زمانی به عربستان سفر كنم، سفر زیارتی خواهد بود. چون مسایلی كه مربوط به رهبری و دولت میشود، مسؤولیتهای من نیست. بهبود روابط با عربستان در اولویت برنامههای من است كه هر وقت كمك بخواهند، كمك می كنم.
خبرنگار آساهی: كشور شما بر اساس ولایت فقیه است، چگونه میتوانید با كشور پادشاهی عربستان همكاری كنید؟
آیتالله هاشمی رفسنجانی : امروزه جز در ایران، هیچ كشور در قانون اساسی خویش «ولایت فقیه» ندارد، مگر با كشورهای مختلف دنیا همكاری نمیكنیم؟ همكاری كشورها بر اساس اصول دیپلماسی است و هر كشوری شرایط خاص خودش را دارد.
***
دیپلماسی ایرانی
۲۷ دیماه ۱۳۹۵
روندی که سختتر پیش خواهد رفت
درگذشت هاشمی و سرانجام روابط ایران و عربستان
درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، فصل مهمی از روابط میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به پایان رساند و اکنون با درگذشت وی دوران دیگری آغاز خواهد شد.
نویسنده: علی هاشم – روزنامه نگار عرب و رئیس اسبق دفتر شبکه خبری المیادین در تهران
دیپلماسی ایرانی: دو مرد در دو سوی خلیج فارس، یکی با لباس روحانیت شیعه و دیگری با لباس سنتی اعراب، یکی ایرانی و دیگری سعودی، یکی رئیسجمهور و دیگری پادشاه، شاید تنها کسانی بودند که میتوانستند پلی را برای گفتوگو میان کشورهایشان ایجاد کنند. با رحلت آیتالله «هاشمی رفسنجانی» دو سال پس از درگذشت «ملک عبدالله»، پادشاه پیشین عربستان سعودی، ارکان اصلی ایجاد ارتباط و گفتوگو میان دو کشوری که در دو سوی خلیج فارس قرار دارند برای همیشه از بین رفت. در حقیقت، آخرین بارقه امید مردم برای بهبود روابط میان ایران و عربستان سعودی به آوریل سال ۲۰۱۴ باز میگردد؛ یعنی همان زمانی که تصویر بوسه سفیر عربستان سعودی بر پیشانی آیتالله هاشمی منتشر شد. بسیاری از مردم در آن زمان گمان میکردند که انتشار این تصویر موجب گشایش فصل نوینی در روابط ایران و عربستان خواهد شد اما هیچگاه اینگونه نشد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در مصاحبهای با المانیتور در سال ۲۰۱۵ بیان کرد که حوادث و رویدادهای به وجود آمده در سوریه، عراق، یمن و بحرین بخشی از مسائلی هستند که موجب ایجاد فاصله میان دو کشور ایران و عربستان سعودی شده است. ایشان در بخش دیگری از این مصاحبه افزودند: «البته اگر دولتهای دو کشور عزم خود را برای همکاری با یکدیگر جزم کنند، حلوفصل مسائل پیش آمده چندان دشوار نخواهند بود و شرایط میتواند دوباره همانند گذشته شود.» علیرغم اینکه آیت الله هاشمی تنها فردی بود که میتوانست وضع و شرایط موجود میان دو کشور را تغییر دهد، اما به نظر م رسید که وی در مورد این موضوع کمی بیش از حد خوشبین بود.
«کاملیا انتخابی فرد» در این رابطه به المانیتور گفت: «هاشمی این قابلیت را داشت تا براساس شرایط موجود ماهرانه اقدام کند، به گونهای که تمامی این اقدامات در راستای منافع جمهوری اسلامی ایران باشند. همین توانمندی آیتالله هاشمی، وی را به چهرهای خاص و منحصر به فرد در نظام سیاسی ایران تبدیل کرد». «عبدالله الشمری»، دیپلمات سابق عربستان سعودی نیز پیشتر در اظهاراتی بر منحصر به فرد بودن این شخصیت برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید کرده بود، وی در این باره گفت: «این درست است که اولویت اصلی آیتالله هاشمی رفسنجانی خدمت به منافع کشورش بود، اما در کل وی یکی از حامیان اصلی بهبود روابط میان ایران و عربستان سعودی نیز به شمار میرفت. هاشمی در طول این سالها چندین بار در بحرانهای به وجود آمده میان تهران و ریاض مداخله و آنها را حلوفصل کرده بود.»
روابط میان ایران و همسایگانش از همان روزهای نخست انقلاب اسلامی ایران تیره و تار شد. با وقوع انقلاب، سوءظن شدیدی نسبت به انقلابیون ایران به وجود آمد و مفاهیم انقلابی این کشور به عنوان تهدیداتی برون مرزی قلمداد شد که میتوانست تمام منطقه را به آشوب و بینظمی بکشاند. این موضوع قطعاً یکی از دلایل بروز جنگ میان عراق و ایران بود و در چنین فضایی که سالها ادامه یافت، روابط حسنه همیشه یک استثناء به شمار میآمد که ایجاد آن نیز مستلزم حضور فردی استثنایی همچون هاشمی رفسنجانی بود.
در سال ۱۹۸۸، آیتالله هاشمی رفسنجانی که به طور هم زمان فرماندهی جنگ و ریاست مجلس شورای اسلامی ایران را بر عهده داشت، پیشنهاد خاتمه جنگ را به آیتالله «روح الله خمینی»، رهبر و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ارائه داد؛ پیشنهادی که بسیاری در آن زمان حتی جرات مطرح کردن آن را نیز نداشتند. هاشمی معتقد بود که زمان خاتمه جنگ فرا رسیده و برای این نگرش خود دلایلی را نیز عنوان کرد. وی حتی به رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که تمام مسئولیتها و تبعات این پیشنهاد را خود به عهده خواهد گرفت. مدت کوتاهی پس از ارائه این پیشنهاد از سوی هاشمی رفسنجانی، آیتالله خمینی با آتشبس جنگ هشت ساله میان دو کشور که در قالب قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه شده بود موافقت کردند.
انتخابیفرد در این خصوص افزود: «آیتالله هاشمی از اهمیت روابط خوب و حسنه با کشورهای همسایه آگاهی داشت. وی به خوبی میدانست در جهان اسلامی که اکثریت آن را مسلمانان سنی تشکیل میدهند و تصورشان بر این است که ایران به دنبال صدور انقلاب خود به این کشورهاست، داشتن روابط خوب با این کشورها از اهمیت بالایی برخوردار است». انتخابیفرد در مورد هاشمی رفسنجانی در دوران پس از جنگ نیز گفت: «وی زخمهای پس از جنگ تحمیلی را التیام بخشید و با ایجاد روابط نزدیک با ملک عبدالله – که در آن دوران به عنوان ولیعهد عربستان سعودی انتخاب شده بود – توانست تا نفرت میان ایران و همسایگان عرب را از بین ببرد.»
ارتباطات نزدیک و دوستانه میان این دو شخصیت موجب شد تا روابط میان ایران و عربستان سعودی یا به طور کلی تر روابط میان ایران با دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در مدت کوتاهی بهبود یابد. بین سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶، هاشمی رفسنجانی زمینه لازم برای عادیسازی روابط با کشورهای عربی منطقه را ایجاد کرد؛ امری که در دوره بعدی یعنی دوران ریاست جمهوری «سید محمد خاتمی»، رئیس دولت اصلاحات رشد چشمگیری را شاهد بود. پس از پایان دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، وی به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصحت نظام به فعالیتهای خود ادامه داد و از همان جایگاه به ایفای نقش مثبت و سازنده خود در حفظ روابط ایران با دیگر کشورهای عربی منطقه ادامه داد.
حسین موسویان»، دیپلمات ارشد سابق ایران که در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و اقدامات وی در جهت توسعه روابط منطقه ای نقش فعالی داشت، در این رابطه به المانیتور گفت: «هاشمی معتقد بود که روابط ایران با همسایگان باید در بالاترین سطح و جامعترین حالت باشد. بر اساس همین ایده و نگرش نیز، وی از آمادگی لازم برای برقراری امنیت در منطقه و مشارکت بیشتر با همسایگانش برخوردار بود.»
سفر ده روزه هاشمی رفسنجانی به عربستان سعودی و دیدار با مقامات این کشور در فوریه سال ۱۹۹۸، بدون شک مهمترین دیدار رسمی میان دو کشور قلمداد میشود. هاشمی در خلال این سفر از بسیاری از مناطق و شهرهای عربستان سعودی دیدن کرد. الشمری در این خصوص عنوان کرد: «درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی، فصل مهمی از روابط میان ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را به پایان رساند و اکنون با درگذشت وی دوران دیگری آغاز خواهد شد». الشمری در ادامه افزود که ویژگیهای شخصیتی منحصر به فرد هاشمی رفسنجانی موجب تغییر مسیر روابط میان ایران و عربستان سعودی شد. این دیپلمات کهنه کار سعودی در این باره گفت: «هاشمی رفسنجانی در دوران ریاست جمهوری خود، چه به عنوان یک سیاستمدار و چه به عنوان بزرگ یک خاندان، تأثیر بسیار عمیقی بر روابط میان تهران با دیگر پایتختهای جهان عرب داشت. سفر وی در ژوئن سال ۲۰۰۸ به عربستان سعودی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار بود، چرا که در طول این سفر تلاشهای بسیاری در جهت تقویت گفتمان شیعه و سنی و گفت وگوهای میان ایران و عربستان سعودی انجام شد.»
در واقع، ایجاد گفتوگو میان شاخههای اصلی اسلام یعنی شیعه و سنی یکی از مسائل مورد علاقه هاشمی رفسنجانی بود. در همین راستا، هاشمی در سال ۲۰۰۷ به همراه «یوسف القرضاوی»، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان در برنامه تلویزیونی شبکه خبری الجزیره شرکت کرد و دو طرف برای یافتن زمینههای مشترک برای مبارزه با منازعات فرقهای و پایان دادن به اختلاف میان شیعیان و اهل سنت که به واسطه درگیریهای عراق تشدید شده بود، به بحت و تبادل نظر پرداختند. جلسه گفتوگو و تبادل نظر میان این دو روحانی اگرچه تأثیر چندانی در بهبود اوضاع و حل و فصل تنشها نداشت اما در نوع خود موضوعی بیسابقه قلمداد میشد.
الشمری در خصوص تبعات درگذشت آیتالله هاشمی میافزاید: «فقدان و درگذشت وی نشان میدهد که اختلاف نظرات میان ایران و عربستان سعودی در آیندهای نزدیک همچنان ادامه خواهد داشت و شانس وساطت و میانجیگری میان این دو کشور نیز در حال کمرنگ شدن است. من اطمینان دارم که آینده روابط ایران و عربستان سعودی چندان امیدوارکننده نخواهد بود چرا که در حال حاضر هیچ عزم راسخی برای توسعه روابط میان دو کشور و تعهد به آن وجود ندارد».
بدیهی است که در شرایط کنونی عزم راسخ یکی از ضرورتهای اصلی بهبود روابط میان دو کشور قلمداد میشود و شاید یکی از دلایل تداوم بن بست در روابط میان دو کشور نیز همین موضوع باشد. اما تنشهای بوجود آمده میان این دو کشور تنها به این امر محدود نمیشود. یکی از حلقه های مفقوده در این زمینه عدم وجود ثبات منطقه ای است، حلقه مفقوده دیگر حضور برخی تأثیرگذاران سیاسی است که جرأت انجام اقدامی در این زمینه را ندارند. آن چه در این میان مسلم است این است که درگیریهای منطقه ای دیگر ریشه در عوامل سیاسی و اقتصادی ندارد بلکه از درگیریهای فرقهای نشأت میگیرد.
منبع: المانیتور/ مترجم: زهره شهریاری