تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: میهمان این آقایان
محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین)، ۱۳۵۰
گزینش و تایپ: ع. سهند
«با این مقدمات، اجازه میخواهم بپرسم: شما برای پیروزی ایمانتان، برای به کرسی نشاندن امر حق، آیا تحول جامعه را از زمان صدر اسلام تا به امروز در نظر گرفتهاید؟ آیا به مسايلی که تکامل تمدن کالایی، تمدن بازار فروش و منابع مواد خام، برای دنیا به همراه آورده، به صفآرایی جهانی امپریالیسم و سوسیالیسم، به کوتاهترین راه برای رسیدن به استقلال همهجانبه سیاسی، اقتصادی، مالی، فنی، علمی توجه کردهاید؟ برای هر یک جوابی آماده دارید؟… بسیار خوب، ولی تجربه تاریخ در این هزار و سیصد و اندی سال نشان داد که حکومت اسلام- به تعبیری که شما از آن میکنید- با طبیعت جامعه شهری و روابط پیچدرپیچ بسیار گستردهاش سازگار نیست. دلیلش هم جنبشها و قیامهای مکرری است که در سراسر تاریخ اسلام با همین مدعای آرمانی درگرفت و بیرحمانه سرکوب شد. یا اگر برحسب تصادف در یک محدوده کوچک زمانی و مکانی به پیروزی لرزانی رسید، هرگز نتوانست ریشه بدواند و جامعه باز به همان مسیر معتاد خودش افتاد. با این حال، آیا باز باید دنبال تجربه حکومت اسلام رفت؟»
گفتوگوی بهآذین و حجتی کرمانی در زندان
صبحم به گفتوگو و تلاش آشنایی میگذرد. از آقای حجتی [محمدجواد حجتی کرمانی] خواهش میکنم با هم راه برویم. لطف میکند و میپذیرد. قدم میزنیم. به درخواست من، از «حزب ملل اسلامی» برایم میگوید:
– «هدف ما حکومت اسلام است. ما اسلام را تنها یک امر وجدانی نمیدانیم. اعتقاد به مبداء و معاد و اقرار به نبوت به جای خود اصل است،- و برای شیعه همچنین عدل و امامت. ولی، از این گذشته، اسلام قانون زندگی این جهانی هم هست. قانونی جامع و بسیط، معتدل، انعطافپذیر که میتواند با پیشرفت تمدن هماهنگ باشد».
– «من با شما دربارۀ خود اسلام صحبت نمیکنم. اما دربارۀ حکومت اسلام، حکومت شرع، میپرسم آیا نمونهای از آن در تاریخ سراغ دارید؟»
چشمش را از پشت عینک به من میدوزد و با شگفتی میگوید:
– «خوب، البته، بهترین نمونهاش حکومت صدر اسلام، خاصه دورۀ خلافت امیرالمومنین علی.»
به سادگی میپرسم:
– «ببخشید، چند سال طول کشید؟»
– «کدام؟ خلافت علی؟ چهار سال.»
– «بعدش، گمان میکنم، استیلای معاویه بود، نه؟»
– «چرا.»
– و این آیا باز حکومت اسلام بود؟»
بیتردید میگوید:
– «به نام اسلام، ولی مغایر با روح اسلام.»
– «و از آن به بعد، همینطور تا به امروز، نیست؟»
– «بله، تا به امروز، هر چند با شدت و ضعف.»
– «و حالا شما سعیتان در بازگشت به حکومت اسلامه، حکومت صدر اسلام؟»
– «در خطوط کلیش، بله، با تطبیق بر مقتضیات زمان.»
– «بسیار خوب، ولی تجربه تاریخ در این هزار و سیصد و اندی سال نشان داد که حکومت اسلام- به تعبیری که شما از آن میکنید- با طبیعت جامعه شهری و روابط پیچدرپیچ بسیار گستردهاش سازگار نیست. دلیلش هم جنبشها و قیامهای مکرری است که در سراسر تاریخ اسلام با همین مدعای آرمانی درگرفت و بیرحمانه سرکوب شد. یا اگر برحسب تصادف در یک محدوده کوچک زمانی و مکانی به پیروزی لرزانی رسید، هرگز نتوانست ریشه بدواند و جامعه باز به همان مسیر معتاد خودش افتاد. با این حال، آیا باز باید دنبال تجربه حکومت اسلام رفت؟»
نگاهش برق میزند، ولی میکوشد تا خونسرد بماند:
– «نه. نتیجهگیریتان درست نیست. اگر امری بر حق بود – که هست، و این ایمان ماست، – به فرض آنهم که ده بار یا صد بار شکست خورد، نباید گفت که با طبیعت سازگار نیست و از مبارزه در راهش دست کشید. بلکه باید از شکست پند گرفت و با کوشش و جانفشانی بیشتر امر حق را به کرسی نشاند.»
نرم و آشتیجویانه میگویم:
– «من به ایمانتان به راستی احترام میگذارم. و نه تنها ایمان شما، هر نوع ایمان زنده و فعال را یک عامل مثبت و سازنده در تکوین سرنوشت بشر میدانم. برای من جنگ ایمانها مقدسترین و بارورترین جنگها، جنگ آگاهی زندگی است. به همین سبب، یقین داشته باشید که هیچ در پی نفی یا شکست ایمانتان نیستم، ذرهای نمیخواهم دست و دلتان را سست کنم، آنهم در این روزگار درگیریهای جهانی، که ناچار تا مدتی کنار هم خواهیم بود و نیروی بازوی شما نیرومندی من هم به شمار خواهد آمد، و بالعکس.»
سر به تصدیق تکان میدهد، و با نگاهی دور و اندیشمند، تقریباً زیر لب میگوید:
– «خوب، البته!»
– «میدانید، گفتوگوی من و شما هیچ لازم نیست برای آن باشد که یکیمان دیگری را از موضع عقیدتیش بیرون بکشه و بیاره زیر پرچم خودش. دستکم برای کسانی که میدانند چه کاره اند و پی چه میگردند، این کار هیچ نباشه بینتیجه است. شک نیست. اینهایی که به لطف نابردباری و ستم دستگاه اینجا هستند، خیلی چیزها از هم جداشان میکند، و درست به همین علت باید سعی داشت به هم نزدیکشان کرد. برای رسیدن به هدف آزادی، که همه در آن شریک اند، این اولین قدمه، اما این هم هست که سرپوش گذاشتن روی اختلافها کار درستی نیست. برعکس، هر کس از هر افق فکری یا مسلکی باید خوب و روشن بدانه در چه چیزهای اساسی با دیگران اختلاف داره، اینجا دیگر جای آشتی و تعارف نبست. هر کسی در موضع خودش. آن وقت میشه آگاهانه موارد اشتراک را جست و در آن جا دوست و پشتیبان هم بود. دستبهدست هم کار کرد، نیست؟
اخمها درهم، چشمان نزدیکبین مهربانش را به من میدوزد و میگوید:
-«چرا، درسته.»
آهسته در کنار دیوارها قدم میزنیم. جوانانی که به ما برمیخورند، سلام میکنند و کوچه میدهند، ادب رایج زندان، بسیار مشتاقم بدانم در دلشان چه میگذرد…
– «با این مقدمات، اجازه میخواهم بپرسم: شما برای پیروزی ایمانتان، برای به کرسی نشاندن امر حق، آیا تحول جامعه را از زمان صدر اسلام تا به امروز در نظر گرفته اید؟ آیا به مسايلی که تکامل تمدن کالایی، تمدن بازار فروش و منابع مواد خام، برای دنیا به همراه آورده، به صفآرایی جهانی امپریالیسم و سوسیالیسم، به کوتاهترین راه برای رسیدن به استقلال همهجانبه سیاسی، اقتصادی، مالی، فنی، علمی توجه کرده اید؟ برای هر یک جوابی آماده دارید؟ چون اگر شما تلاشتان تنها دنباله همان جنگهای معاویه و علی باشد، بیتعارف بدانید که ول معطلید…»
میبینم که یکه میخورد و چانه باریکش، با آن ریش کوتاه تنک، میلرزد. ولی باز بر خود مسلط میشود.
میگوید:
– «البته، ما در دنیای امروز زندگی میکنیم و ناچاریم ترکیب و تمایل طبقات مردم را در نظر بگیریم. ما سعی داریم با مسايل جامعهشناسی و اقتصاد آشنا بشیم و از علم امروزه کمک بخواهیم. ما با استبداد و امپریالیسم میجنگیم. از سوسیالیسم هم چیزهایی را که در جامعیت احکام اسلام میگنجه میپذیریم. ولی باز تکرار میکنم: همه اینها در چارچوب احکام اسلام و در جهت کلی حکومت اسلام».
– «بسیار خوب. راهی است که میروید. رسیدن و نرسیدنش، امر دیگریه، اما همین خوبه که از جا کنده شده اید. اسلام با شما چهرۀ تازهای میگیره. جوان میشه، امروز دیگر در موضع دیروزش نیست، فردا در موضع امروزی نخواهد بود. بله، عمده همینه که راه افتادهاید. نارساییهای اصول پذیرفتهتان را خود حرکت و الزاماتش تصحیح خواهد کرد، موفق باشيد!»
* برای اطلاع از سیاستها، مواضع، و نظرات امروز آقای حجتی نگاه کنید به:
۱- «نامه سرگشاده آیتالله حجتی کرمانی به آیتالله مصباح راجع به حمایتش از احمدینژاد»
http://www.aftabnews.ir/vdca6wn6e49nem1.k5k4.html
۲- «نامه مجدد حجتی کرمانی به آیتالله مصباح یزدی»
http://www.tabnak.ir/fa/news/188293/نامه-مجدد-حجتی-کرمانی-به-آیت-الله-مصباح-یزدی
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/92tews44