تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: دموکراسی مردم
نویسنده: سیتارام یچوری
برگردان: ع. سهند

 

مشکلات اصلی در جای دیگر، در حوزه‌های زیرساخت اجتماعی- اقتصادی، قرار دارد. خشت الکترونیک و آهن الکترونیک اقتصاد نمی‌تواند جای خشت و آهن اقتصاد واقعی را، که همچنان نیروی محرکه در پشت توسعه اقتصادی است، بگیرد. ارزش اقتصادی هنوز در نیروی اقتصاد پایه قرار دارد… ما تنها می‌توانیم چنین نتیچه بگیریم که اقتصاد در یک جامعه دانش‌بنیان، هر قدر که شدیداً تحت تأثیر فناوری اطلاعاتی قرار گرفته باشد، مجبور است خشت و آهن واقعی شالوده‌ها را مستکم نماید و نمی‌تواند با زور وارد واقعیت مجازی خشت و آهن الکترونیکی بشود. در عین بکارگرفتن کامل ظرفیت‌ها و امکانات ایجاد شده توسط انقلاب فناوری اطلاعاتی، باید به محدویت‌ها و موانع فوق‌الذکر توجه درست داشت. متأسفانه، سیاست‌های نابخرادانه و غیرمسئولانه آزادسازی که اکنون دنبال می‌گردد، مانع استفاده از مزایای کامل فناوری اطلاعاتی می‌شود. این سیاست‌ها در واقع تیشه به ریشه درختی می‌زنند که ما روی آن نشسته‌ایم.

 

اقتصاد در جامعه دانش‌بنیان

نسخه تکمیل شدۀ نوشتار ارائه شده در سمینار بین‌المللی تکنولوژی اطلاعاتی ٢٠٠٠ کرالا، «ساختمان یک جامعه دانش‌بنیان در قرن بیست‌و‌یکم»
٢۵-٢٣ نوامبر ٢٠٠٠ در تکنوپارک، تریواندروم

 

با تعمیم یکی از معروف‌ترین و اغلب نقل‌شدۀ سخنان کارل مارکس که «آسیاب دستی به شما جامعه با ارباب فئودال را می‌دهد و آسیاب بخاری به شما جامعه با سرمایه‌دار صنعتی را می‌دهد»، تحلیل‌گری، با توجه به دگرگونی‌های دوران‌ساز تحت جهانی‌سازی افزود که «میکروچیپ به شما جامعه با سرمایه‌دار جهانی را می‌دهد.»[۱] بدون تردید، پیشرفت‌های انقلابی در فناوری اطلاعاتی جهان را دگرگون کرده است. اما، خطا خواهد بود اگر نتیجه گرفته شود که این فناوری‌ها به هر طريق وضعیتی (شبیه گذار از آسیاب دستی به آسیاب بخاری) ایجاد می‌کنند، که درجه استثمار تحت سرمایه‌داری را بنوعی به تعویق می‌اندازد. این پیشرفت‌ها، در خود، نتیجه پویایی درونی نظام سرمایه‌داری است. با گفتن این، شخص به ‌هیچوجه درصدد نیست پیشرفت‌های علمی در این عرصه را بمثابه پیامد صرف رشد سرمایه‌داری نشان دهد. همچنین شخص در صدد نیست امکاناتی را که این پیشرفت‌ها برای نیروهای دموکراتیک در جهت پیشبرد مبارزات آن‌ها می‌گشاید نفی کند. زیرا، نهایتاً، دانش و اطلاعات پتانسیل رهایی‌بخش خود را دارند. با این وصف، تجلی مشخص این امکانات در یک واقعیت مشخص، به مبارزه بین نیروهای متقابل در میدان بستگی دارد.

سرمایه‌داری در خود روند رشد، جهانی‌شدن و تمرکز سرمایه در مقیاس‌های عظیم را بوجود می‌آورد. این تحولات، به‌نوبه خود، برای این‌که سرمایه بتواند عملیات جهانی خود را پیش ببرد به ارتباطات سریع‌تر و سطوح عظیم اطلاعات نیاز دارد. نتیجتاً یک پیوند دیالکتیکی بین رشد سرمایه‌داری و پیشرفت‌های علمی امروز انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی وجود دارد.

پیشرفت‌های سریع در تکنولوژی اطلاعاتی، ارتباطاتی، تفریحی یک صنعت جهانی بسیار عظیم را بوجود آورده است. بقول شخصی، همگرایی این تکنولوژی‌ها بیش‌تر «مالی است تا دیجیتال»[۲] ظهور امروزین شرکت‌های عظیم در صنایع تفریحی و اطلاعاتی آن‌چه را که کارل مارکس قریب به ١۵٠ سال پیش گفت به ما خاطر نشان می‌شود:

«تولید نه تنها ماده را برای ارضاء یک نیاز تأمین می‌کند، بلکه نیاز به ماده را نیز بوجود می‌‌آورد. وقتی مصرف از خامی و بلافصلی بَدَوی خود بیرون می‌آید- و باقی ماندنش در آن وضعیت به این دلیل بود که تولید هنوز بطور بَدَوی خام بود – آن‌موقع خود تولید خواستی است که شیئی بوجود آورده است. نیاز احساس شده برای شیئی توسط استنباط از شیئی بوجود می‌آید. یک شیئی هنری مردمی را بوجود می‌آورد که سلیقه هنری دارند و قادرند از زیبایی لذت ببرند- و شبیه این را می‌توان دربارۀ هر تولید دیگری گفت. تولید به همین منوال نه تنها یک عین برای ذهن، بلکه همچنین ذهن برای عین تولید می‌کند.»[۳]

کلیت علت وجودی صنعت امروزین تبلیغات نه تنها از مدت‌ها پیش انتظار می‌رفته است، بلکه بمثابه پیامدهای پویایی‌های درونی رشد سرمایه‌داری پیش‌بینی شده است.

***

انقلاب فناوری اطلاعاتی کنونی، جدای از تأثیر آن بر عرصه‌های وسیع فعالیت انسان، سه جنبه دارد که ما مایلیم در اینجا به آن‌ بپردازیم. نخستین جنبه محدود بودن آن بمثابه یک صنعت است. دوم، تأثیر آن بر جامعه از لحاظ نابرایری‌های اجتماعی و اقتصادی است؛ و بالاخره، تأثیر آن بر کیفیت زندگی است.

در ابتدا مفید خواهد بود، امیدها و امکاناتی که توسط پیشرفت‌های سریع فناوری در این بخش برای کل رشد اقتصادی مطرح شد، بخاطر آورده شود. پیش‌بینی گوردون مورس که عملاً در این عرصه به یک قانون مبدل شده، شاهد بوده است که تعداد ترانزیستورهای یک میکروچیپ از ٢٫٣٠٠ در یک [اینتل] ۴٠٠۴ در سال ١۹۷١ به ٢۶ میلیون در یک «پنتیوم ٣» افزایش یافته است. از ١۹۷٠، طی یک دوره ٣٠ ساله، یک کیلوهرتز قدرت پردازش از لحاظ قیمت از ۷۶٠ دلار به ١۷ سنت کاهش یافته است. همینطور، هزینه انبارش یک مگابیت اطلاعات از ۵٢۵۷ دلار به فقط ١۷ سنت کاهش یافته است. هزینه انتقال یک تریلیون بیت اطلاعات از ١۵٠٫٠٠٠ دلار به ١٢‌سنت کاهش یافته است.[۴]

این پیشرفت‌ها در تکنولوژی ریزپرداز (microprocessor) تأثیر غیرمستقیم عظیمی دارند. در نتیجه آن، پیشرفت‌های جدیدی از مایکرویو به تلفن‌های همراه بدست آمده است. این تکنولوژی‌ها از پتانسیل دگرگون کردن پایه صنعتی از طريق امکانات بیشمار طراحی و تولیدی برخوردارند. بعلاوه، در بخش خدمات، از بانکداری و بیمه گرفته تا تفریح و اطلاعات، این فناوری‌ها دورنماهای پیش از این ناشناخته‌ای را برای توسعه باز کرده‌اند. تأثیر فوری این تحولات بر هند از جانب آژانس‌های گوناگون تخمین زده شده‌است. تنها در شش ماه گذشته، صادرات نرم افراز از هند با ۶٣ درصد افزایش به ٢٫۴ میلیارد دلار یا ١٢٫۵ درصد کل صادرات رسیده است.[۵] از لحاظ سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، در شش ماه اول امسال، بخش نرم افزار کامپیوتر حدود ٣۹٠۷٫۴۵ کرور روپیه [یک کرور برابرست با ١٠ میلیون] جلب کرده است. این را با ۴۴۵٫۴٣ کرور روپیه در بخش خودروسازی و ٢٠٢٫٠١ کرور در پالایشگاه نفت مقابسه کنید. بخش مخابرات که مستقیماً از پیشرفت‌های تکنولوژی اطلاعاتی بهره‌مند شده است ١۶۵۸٫١٣ کرور روپیه جلب کرده است.[۶]

با توجه به این، امیدهای زیادی در هند بوجود آمده است. بخش تکنولوژی اطلاعاتی بمثابه وسیله ورود هند به دنیای پیشرفته مطرح می‌شود. «انجمن ملی شرکت‌های نرم افزار و خدمات» (NASSCOM) انتظار دارد تا سال ٢٠٠۸ مجموع درآمد حاصل از فرصت‌های خدماتی ناشی از تکنولوژی اطلاعاتی برای هند حدود ١۴٠ میلیارد دلار بشود. پیش‌بینی برای درآمدهای صادراتی از ۴ میلیارد دلار در ٢٠٠٠-١۹۹۹ به ۵٠ میلیارد در سال ٢٠٠۸ است. انتظار می‌رود طی این دوره اندازه صنعت از ٣٫٣ میلیارد دلار در سال ١۹۹۸ به ۸۷ میلیارد دلار، یعنی یک رشد خیره کننده ۴٠ درصد در سال، برسد. انتظار می‌رود سهم آن در تولید ناخالص داخلی از ٢ درصد کنونی به ۷٫۵ درصد و سهم آن از لحاظ صادرات به ٣٠ درصد افزایش یابد. بخش تکنولوژی اطلاعاتی در ١۹۹۸-١۹۹۷ حدود ١٫۸ میلیون نفر را بکار گرفته بود. انتظار می‌رود این به ٢٫٢ میلیون نفر، یعنی بیش‌تر از رشد اشتغال در بخش عمومی و خصوصی طی ١۹۹۸-١۹۹٠ افزایش یابد. تعداد کل کسانی که تا سال ٢٠٠۸ بطور مستقیم و عیرمستقیم بکار گرفته خواهند شد ۷ میلیون نفر تخمین زده می‌شود.[۷]

***

آیا همه این‌ گزافه‌گویی است یا، می‌توان این را به واقعیت مبدل ساخت؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است حدودی که این صنعت در هند در درون آن عمل می‌کند درک شود. دو سوم صنعت فناوری اطلاعاتی داخلی از سخت افزارها و بسته‌های نرم‌ افزاری که از خارج می‌آیند تشکیل می‌شود.[۸] فقط ۸٫۹ درصد خدمات نرم افزاری از داخل سرچشمه می‌گیرد. رشد بالقوۀ این بخش و تأثیر آن بر کل توسعه اقتصادی باید با این فاکت تعدیل شود که این بخش وابستگی بسیار بالا و فزاینده‌ای به واردات دارد. این واقعیت باید همچنین در بستر روند آزادی‌سازی لجام گسیخته‌ای که در کشور جریان دارد در نظر گرفته شود. آزادسازی واردات در این بخش عملاً به وضعتی انجامیده که در آن تولید کنندگان داخلی قادر به روبه‌رو شدن با رقابت نیستند. اگر این روند معکوس نشود، هند ممکن است فقط کارگزاران داخلی فروش برای بنگاه‌های بین‌المللی را تولید کند. لذا، امیدهای هند برای کانالیزه کردن پتانسیل این بخش به تغییر کلی اقتصاد هند عمدتاً بر صادرات خدمات نرم افزاری قرار دارد. اینجا نیز از ١٢۵٠ بنگاهی که در حال‌حاضر در کشور وجود دارند، فقط ٣۷ بنگاه خدمات نرم افزای به ارزش ١٠٠ کرور روپیه در سال صادر می‌کنند.[۹]

در عرصه سخت افزار کامپیوتر انحصار جهانی در دست چند بنگاه مانند اینتل، موتورولا، آ.ام.دی و غیره قرار دارد. روند مونتاژ در هند بسیار کم به ارزش افزوده داخلی می‌افزاید. تخمین‌زده می‌شود که سهم جهان سوم از ۷۵٠ میلیارد دلار بازار جهانی تکنولوژی اطلاعاتی فقط ٢۷ درصد است. بدتر این‌که کم‌تر از ۵ درصد جمعیت جهان در اینترنت شرکت می‌کند، که در حال‌حاضر بیش از ٣٣٠ میلیون کاربر می‌شود.[۱۰]

***

لذا، با توجه به مالکیت و کنترل جهانی بسیار نابرابر و انحصاری بر این فناوری، گزافه‌گویی‌ درباره بخش فناوری اطلاعاتی، که هند را از عقب ماندگی اقتصادی آزاد می‌کند را باید با قدری نمک در نظر گرفت. مشکلات اصلی برای هند در جای دیگر، در حوزه‌های زیرساخت اجتماعی- اقتصادی، قرار دارد. در ١۹۹۹-١۹۹۸، نسبت کامپیوتر شخصی به جمعیت در هند ٣ در هزار و دسترسی به تلفن ٢٢‌ در هزار بود. این ارقام در جهان ۶٠ در هزار و ١٢۵ در هزار است. طبق پیش بینی دولت هند تا سال ٢٠٠۸، این‌ها به ترتیب به فقط ٢٠ در هزار و ١٠٠ در هزار افزایش خواهند یافت.[۱۱] بعلاوه، پیشرفت‌هایی که هند در این بخش داشته است بر نظام آموزشی قرار دارد که نیروی انسانی روشنفکری لازم را تولید کرده است. اما دقیقاً این نظام آموزشی است که به نام «حذف یارانه‌ها» تحت فرسایش شدید قرار گرفته است. بنابراین، پتاسیل آتی برای ظرفیت هند جهت بکارگرفتن انقلاب فناوری اطلاعاتی، توسط سیاست‌های کنونی بطور جدی تخریب می‌شود. باید توجه نمود که صنعت فناوری اطلاعاتی در هند جهش امروز را نمی‌داشت اگر آموزش، بویژه آموزش فنی، امتیاز فقط ثروتمندان می‌بود.

از اینرو، مادام‌که به اقتصاد پایه توجه نشود، پیشرفت‌های فناوری اطلاعاتی ممکن است به‌جای کاهش نابرابری‌ها، به گسترش آن‌ها بیانجامد. خشت الکترونیک و آهن الکترونیک اقتصاد نمی‌تواند جای خشت و آهن اقتصاد واقعی را، که همچنان نیروی محرکه در پشت توسعه اقتصادی است، بگیرد. فناوری اطلاعاتی از طريق تجارت الکترونیک در بهترین حالت می‌تواند هزینه تجارت را کاهش دهد. ارزش اقتصادی هنوز در نیروی اقتصاد پایه قرار دارد. خطر وجود دارد که با این‌همه گزاف‌گویی درباره فناوری اطلاعاتی، کانون توجه ممکن است از پرداختن به رکود صنعتی هند منحرف شود.

از اینرو، از لحاظ تأثیر بر کیفیت زندگی، گرچه فناوری اطلاعاتی در حاشیه قابل دسترس بودن اطلاعات را تقویت نموده امکانات فراروی بشر را گسترش می‌دهد، اما گسترۀ حوزه‌های جمعیتی که می‌تواند از این بهره‌مند شود مستقیماً به قدرت اقتصاد پایه بستگی داد. اگر این بهتر نشود، در آن‌صورت انقلاب فناوری اطلاعاتی ممکن است به تشدید نابرابری‌های جهانی و داخلی بیانجامد. نه کم‌تر از آنچه بیل گیتس مجبور شد بگوید: «همه ما در جهان مجازی برابر آفریده شده‌ایم، اما، دسترسی به برابری مجازی بسیار آسان‌تر از برابری جهان واقعی است.»[۱۲] در جهان بزرگراه اطلاعاتی ده‌ها میلیون فرد در ایالات متحده- اکثریت عظیم جمعیت در اقتصاد جهان به جای خود- بطور ساده پشت سر باقی خواهند ماند.

در شرایط مشخص هند، باید خاطر نشان شد که طبق گزارش منتشر شده پیرامون آموزش پایه در هند، در زمان سرشماری سال ١۹۹١ و «خدمات ملی بهداشت خانواده» سال ١۹۹٢، نیمی از جمعیت کشور (۶١ درصد زنان و ٣۶ درصد مردان ۷ سال و بالای آن) قادر به خواندن و نوشتن نیستند. کم‌تر از ٣٠ درصد تمام بزرگ‌سالان ۸ سال تحصیل را تمام کرده‌اند، یک‌سوم همه کودکان بین ۶ تا ١۴ سال (حدود ٢٣ میلیون پسر و ٣۶ میلیون دختر) بیرون از مدرسه بودند.[۱۳] این در خود، بنحو بسیار گویایی ظرفیت‌های هند برای بکارگرفتن انقلاب فناوری اطلاعاتی برای توسعه اقتصادی کلی خود را نشان می‌دهد. ما ممکن است از وضعیت گسترش فاصله اجتماعی بین ثروتمندان اطلاعاتی تحصیل‌کرده و فقرای اطلاعاتی کم‌تحصیل سردرآوریم.

بزرگ‌ترین افسانه با طلب جایگزین کردن آموزش انسانی توسط فناوری اطلاعاتی آفریده شده است. عصب‌های انسان حدود ١١‌میلیون بیت در ثانیه را پردازش می‌کنند. فناوری کنونی ابداً به ما اجازه نمی‌دهد به این سرعت برسیم. فناوری اطلاعاتی از غنای آن محروم شده است. کلاس درس و آموزگار برای آموزش مرکزیت دارند و فناوری اطلاعاتی در بهترین حالت مکمل آن‌هاست و نه بهیچوجه جایگزین آن‌ها.

فناوری اطلاعاتی همچنین فرصت‌هایی برای حکمرانی الکترونیکی ارائه نموده است. طرح‌های مشخصی در کشور مانند طرح مدیریت فاجعه در ماهاراشترا یا شبکه کارمدان دارایی کمیسیون مندال در آندراهاراپرادش یا طرح روستایی «روستای سیم‌کشی شده» که در واراناگار در سنگلی و مناطق کوهلاپور در ماهاراشترا به اجراء گذاشته شده همه جدای ارائه اطلاعات به مردم پیرامون موضوعات اداری گوناگون تلاش‌هایی هستد برای ارائه شفافیت و مسئولیت‌پذیری به حکمرانی. این اقدامات گرچه تحسین ‌برانگیزند، اما محدودیت بکار گرفتن این‌ها برای کل هند باید در نظر گرفته شود. بعنوان مثال، شبکه ۷٠ روستا در طرح وارانا ۶٠٠٠ دلار هزینه داشت. اگر این را برای همه ۵۵٠٠٠٠ روستا در هند در نر بگیریم، در آنصورت هزینه آن ۴٫۷ میلیاردل دلار یا ١٢٫۵ درصد تولید ناخلص داخلی در ١۹۹۹¬١۹۹۸ خواهد بود. این را با توجه به این فاکت در نظر بگیرید که هند ۶ درصد تولید ناخالص ملی را، که میزان پذیرفته شده جهانی برای آموزش است، هرگز هزینه نکرده است.

***

تا آنجا که به هند مربوط می‌شود، یک معضل آشکار وجود دارد. عدم سرمایه‌گذاری در فناوری اطلاعاتی بمعنای نادیده گرفتن امکانات برای توسعه اقتصادی است. با این وصف، تأکید بیش از حد بر فناوری اطلاعاتی بمعنای خطر منحرف کردن منابع از اقتصاد پایه است که شالوده برای جهش فناوری اطلاعاتی را تشکیل می‌دهد.

گرچه یک توازن عاقلانه در این جهت ضروری است، براین باید تأکید نمود که گزاف‌گویی کنونی درباره فناوری اطلاعاتی که اقتصاد پایه را نادیده می‌گیرد فقط می‌تواند برای هند فاجعه آفرین باشد.

با این وصف، کرالا برای بهره‌مند شدن از فناوری اطلاعاتی در جای بی‌همتایی قرار دارد. سطوح بالای باسوادی و کیفیت اجتماعی زندگی آن، کرالا را در جایگاه بهره‌مندی کامل از انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی قرار می‌دهد. با کمبود معادن و دیگر منابع لازم برای صنایع سنگین، کرالا باید بنحو بارزی برای توسعه ایالت به حرکت با پیشرفت‌های فناوری اطلاعاتی اولویت بزرگی بدهد. در حوزه‌های حکمرانی الکترونیکی نیز کرالا، برای ارائه دسترسی به اطلاعات پیرامون برنامه‌های توسعه‌ به مردم، با شفافیت و مسئولیت پذیری از طريق اجرای «برنامه مردم» آن، بخوبی مجهز است. کرالا، در این بستر بدرستی بدنبال بهبود معیشت و کیفیت زندگی مردم آن از طريق انقلاب تکنولوژی اطلاعاتی است.

در پایان، ما تنها می‌توانیم چنین نتیچه بگیریم که اقتصاد در یک جامعه دانش‌بنیان، هر قدر که شدیداً تحت تأثیر فناوری اطلاعاتی قرار گرفته باشد، مجبور است خشت و آهن واقعی شالوده‌ها را مستکم نماید و نمی‌تواند با زور وارد واقعیت مجازی خشت و آهن الکترونیکی بشود. در عین بکارگرفتن کامل ظرفیت‌ها و امکانات ایجاد شده توسط انقلاب فناوری اطلاعاتی، باید به محدویت‌ها و موانع فوق‌الذکر توجه درست داشت. متأسفانه، سیاست‌های نابخرادانه و غیرمسئولانه آزادسازی که اکنون در هند توسط دولت واجپایی دنبال می‌گردد، مانع استفاده از مزایای کامل فناوری اطلاعاتی می‌شود. این سیاست‌ها در واقع تیشه به ریشه درختی می‌زنند که ما روی آن نشسته‌ایم.

—————————————

١- آ. سیوانادان، »سرمایه‌داری، جهانی‌سازی و دگرگونی‌های دوران‌ساز: یک مبادله»، مانتلی ریویو، جلد ۴۸، شماره ۹، فوریه ١۹۹۷.

http://archive.monthlyreview.org/index.php/mr/article/view/MR-048-09-1997-02_2

٢- بعنوان مثال، این فاکت را در نظر بگیرید که سه غول بزرگ رسانه‌ای اکنون مالک سه بنگاه انتشاراتی بزرگ جهان هستند. این همگرایی شدیداً در صنایع فیلم‌ محور مشاهد می‌شود. دیسنی با تایم وارنر، زمانی که یک فیلم را تولید می‌کنند، همزمان نمایش‌های آن در کانال‌های تلویزیونی و شبکه‌های پولی تضمین می‌کنند، نوارهای صوتی را تولید میکنند و میفروشند، بازی‌های مرتبط با آن‌را در پارک‌های بازی تولید می‌کنند، سی‌دی، کتاب، داستان‌های فکاهی و مواد مرتبط با آن را تولید می‌کنند. در نظر بگیرید که «گوزپشت نتردام» مبلغ ناچیز ٢٠٠ میلیارد دلار را در گیشه‌های جهان بدست آورد. اما به گفته مجله «ادویک»، انتظار می‌رود این فیلم ۵٠٠ میلیارد دلار منفعت (نه فقط درآمد) از طرق دیگر تولید کند. برای جزییات بیش‌تر پیرامون این پیامد نگاه کیند به رابرت ان. مک‌چسنی، «اقتصادی سیاسی ارتباطات جهانی»، در «سرمایه‌داری و عصر اطلاعات»، انتشارات مانتلی ریویو، ١۹۹۸.
٣- کارل مارکس، نقد اقتصاد سیاسی، مسکو، ١۹۷٠، ص. ١۹۷.
۴- برای بررسی توصیفی از تکنولوژی پردازشی و اطلاعاتی رجوع کنید به

www.brittanica.com
۵- جایاتی قوش، دموکراسی مردم، ۵ نوامبر ٢٠٠٠.
۶- هندوستان تایمز، ١۹ نوامبر ٢٠٠٠، (نسخه دهلی نو).
۷- «انجمن ملی شرکت‌های نرم افزار و خدمات» در

www.nasscom.org
۸- داتاکوئست (Dataquest)، دهلی نو، جلد ١۸، شمارۀ ١٣، ١۵ ژوئیه ٢٠٠٠.
۹- تایمز اقتصادی، ۴ ژوئیه ٢٠٠.
١٠- تایمز اقتصادی، ٢١ ژوئیه ٢٠٠٠.
١١- دولت هند، وزارت تکنولوژی اطلاعاتی، گزارش سالانه ٢٠٠٠، دهلی نو.
١٢- بیل گیتس، راه پیش رو، ص. ١۸٣.
١٣- گروه تفحص، گزارش عمومی پیرامون آموزش پایه در هند، دهلی نو، انتشارات دانشگاه آکسفورد، ١۹۹۹.

http://www.cpim.org/content/economy-knowledge-society

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/wz3xsh6f