تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: دمکراسی مردم
نوبسنده: پرابهات پاتنایک
۲۰ مارس ۲۰۲۲
پدیدههای دوقلوی مرتبط با جهانیسازی معاصر، مهاجرت سرمایه از متروپلها به بخشهایی از جهان سوم، و مهاجرت نیروی کار از جهان دوم سابق به متروپلها، در همه جا بر تضعیف جنبش طبقه کارگر تأثیر میگذارد. این پدیدهها جنبش طبقه کارگر در متروپلها را تضعیف میکنند؛ آنها همچنین جنبش طبقه کارگر را در جایی که سرمایه به آن مهاجرت میکند تضعیف میکنند (زیرا در غیر این صورت مقصد دیگری انتخاب خواهد شد). آنها همچنین موقعیت کارگران مهاجر را، که چشمانداز اشتغال آنها دقیقاً به متشکل نشدن آنها بستگی دارد تضعیف میکنند. بنابراین، در سطح جهانی یک تغییر در موازنه قدرت طبقاتی از طبقه کارگر به سرمایهداران وجود دارد.
جهانیسازی و جابجایی سرمایه و کار
جابجایی سرمایه از کشورهای سرمایهداری پیشرفته شمال به کشورهای دارای دستمزد پایین جنوب در دوره کنونی جهانیسازی مورد توجه بسیار قرار گرفته است؛ اما نوع دیگری از جابجایی وجود دارد که چندان مورد توجه قرار نگرفته است، و آن جابحایی نیروی کار از کشورهای دارای دستمزد نسبتاً پایین اروپای شرقی به کشورهای پیشرفته سرمایهداری است. در واقع از آنجایی که در اتحادیه اروپا به طور کلی حرکت آزاد نیروی کار وجود دارد، این به انگیزه نیرومندی برای این کشورهای اروپای شرقی برای پیوستن به اتحادیه اروپا مبدل شده است. برخی از این کشورها علائم کلاسیک مشخص اقتصادهای صادرکننده نیروی کار را نشان دادهاند: کاهش مطلق جمعیت؛ تغییر در ترکیب جمعیت از مردان در سنین کار به زنان، کودکان و سالمندان؛ و تغییر در خصلت اقتصاد از مولد به دریافتکننده وجه از نیروی کار به خارج رفته. فروپاشی اتحاد شوروی روند کاهش جمعیت کشورهایی را که بخش غربی آن را تشکیل میدادند به دنبال داشت.
در بلغارستان جمعیت در دهه گذشته ۱۱٫۵درصد کاهش یافته است، و از ۷٫۳ میلیون به ۶٫۵ میلیون نفر رسیده است. در سال ۱۹۹۰جمعیت رومانی ۲۳٫۲ میلیون نفر بود اما تا سال ۲۰۱۹ به ۱۹٫۴میلیون نفر ، یعنی ۳٫۸ میلیون یا ۱۶٫۴درصد کاهش یافت. لتونی در سال ۲۰۰۰ دارای ۲٫۳۸ میلیون نفر بود که تا آغاز سال ۲۰۲۲ با ۱۸٫۲درصد کاهش به ۱٫۹۵ میلیون نفر رسید. کاهش جمعیت در لیتوانی و گرجستان در دوره مشابه به همان اندازه است. تخمینزده میشود که اوکرائین از امروز تا سال ۲۰۵۰ یک پنجم جمعیت خود را از دست خواهد داد.
این کاهش فقط به جمهوریهای شوروی سابق محدود نمیشود؛ این در کشورهایی که یوگسلاوی سابق را تشکیل میدادند نیز رخ داده است؛ از زمان فروپاشی یوگسلاوی، بوسنی و هرزگوین ۲۴ درصد، صربستان ۹ درصد و کرواسی ۱۵ درصد از جمعیت خود را از دست دادهاند. چنین کاهشهایی در آلبانی و مولداوی نیز وجود دارد. در واقع ۱۰ کشور برتر از نظر کاهش جمعیت همگی از اروپای مرکزی و شرقی هستند. و هفت کشور از این ۱۰ کشور عضو اتحادیه اروپا شدهاند.
البته این نخستینبار نیست که سرمایهداری شاهد جابجایی سرمایه و نیروی کار در حوزه تحت کنترل خود است؛ برعکس، در هر مرحله از سرمایهداری چنین جابجایی وجود داشته است، با این تفاوت که الگوهای جابجایی در مراحل گوناگون متفاوت بودهاند. در دوره پیش از اواسط قرن نوزدهم، جابجایی نیروی کار شکل اجباری و بیرحمانه تجارت فرا-آتلانتیک برده را به خود گرفت. از اواسط قرن نوزدهم به بعد، تا جنگ جهانی اول، جابجایی سرمایه به شکل سرمایهگذاری اروپایی در «دنیای جدید» بود که به انتشار گسترده سرمایهداری (که عمدتاً از طریق «فرار ثروت» از مستعمرات تأمین مالی میشد) کمک کرد؛ جابجایی نیروی کار در این دوره دو شکل متفاوت داشت، یکی مهاجرت نیروی کار اروپایی به «دنیای جدید» (مناطق معتدل اسکان سفیدپوستان) که مکمل مهاجرت سرمایه بود، دیگری مهاجرت نیروی کار هندی و چینی به مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری جهان (اگرچه مهاجرت نیروی کار گرمسیری یا نیمه گرمسیری به مناطق معتدل اکیداً ممنوع بود).
در دوره پس از جنگ، کنترلهای سرمایهای سختگیرانه وجود داشت و از این رو، جابهجایی سرمایه برای مقاصد خاص، مانند «دور زدن تعرفهها» برای ورود به بازارهای محافظتشده جهان سوم (یا سرمایهگذاریهای متقابل در جهان سرمایهداری پیشرفته) انجام میشد؛ اما جابجایی نیروی کار به شکل مهاجرت نیروی کار (به تعداد کنترل شده) از مستعمرات سابق، مناطق وابسته یا اقمار به متروپلها، مانند از هند، پاکستان و هند غربی به انگلستان، از الجزایر و مراکش به فرانسه، و از ترکیه به آلمان بود. در مقایسه، دوره کنونی شاهد حرکت چشمگیر سرمایه از متروپلها به جهان سوم و مهاجرت نیروی کار از شرق اروپا به کشورهای پیشرفته بوده است. انگیزه اصلی هر دو حرکت از دیدگاه سرمایه، جستوجوی نیروی کار ارزان بوده است.
از قضا، اقتصاد بورژوایی «حریان اصلی» حتا جابجایی سرمایه و نیروی کار را به رسمیت نمیشناسد. در واقع دلیل تجارت کالا و خدمات را در این عدم جابجایی سرمایه و نیروی کار میبیند. کشوری که در آن سرمایه به ازای هر واحد کار بیشتر است، از آنجا که نمیتواند سرمایه را به کشور دیگری که در آن سرمایه به ازای هر واحد کار کمتر صادر کند، «بهترین کار بعدی» را، که صدور محصولات سرمایهبَر به کشور دوم است انجام دهد و در ازای آن محصولات کاربَر را وارد کند. در واقع این توضیح الگوهای تجارت، از طریق عدم جابجایی سرمایه و نیروی کار، نقشی توجیهآمیز بازی میکند.
اگر اقتصاد بورژوازی «جریان اصلی» میپذیرفت که جابجایی سرمایه و کار در سرمایهداری رخ داده است، آنگاه مجبور میشد تجارت محصولات را به گونهای دیگر (نه بمثابه نمایندهای برای جابجایی سرمایه و کار) توضیح دهد؛ و این راه دیگر در میان چیزهای دیگر تجارت بر اساس آنچه از نظر جغرافیایی در مناطق خاص امکان رشد دارد خواهد بود. این بدین معنا خواهد بود که مناطقی که محصولاتی را که منطقه دیگر شدیداً به آن نیاز دارد پرورش میدهند اما تمایلی به تجارت ندارند، بابد برای تجارت «باز» شوند. این امر به طور خلاصه مستلزم پذیرش پدیده امپریالیسم است. تئوری تجارت توجیهآمیز اقتصاد بورژوازی «جریان اصلی» از این احتراز مینماید.
به عنوان مثال، انگلستان کشوری بود، که با صنعت نساجی پنبه، پیشگام انقلاب صنعتی بود؛ اما انگلستان نمیتواند پنبه خام پرورش دهد، به همین دلیل این کشور پیشگام در صنعت، به کنترل سرزمینهای دوردست گرمسیری و نیمه گرمسیری که بتوانند پنبه خام تولید کنند و به مجبور کردن آنها به تأمین پنیه مورد نیاز خود نیاز داشت. بنابراین، هنگامی که داستان افسانهای تجارتی را که مطابق با «عامل استعدادها »، در شرایطی رخ میداد که در آن عامل استعدادها ظاهراً منجمد شده بودند و نمیتوانستند از مرزهای کشور مهاجرت کنند کنار بگذاریم، آنگاه نادیده گرفتن «امپریالیسم» غیرممکن میشود. اقتصاد بورژوازی «جریان اصلی» دقیقاً اینرا انجام میدهد: امپریالیسم را نادیده میگیرد و تجارت را به مثابه نتیجه عدم جابجایی سرمایه و نیروی کار توضیح میدهد.
از آنجا که خود اروپای غربی با نرخ بالای بیکاری روبهرو است، پدیده مهاجرت به آن از همسایگان شرقی با دستمزد کمتر ممکن است در نگاه اول جالب به نظر برسد. اما مهاجرت فقط به مناطق و کشورهایی که کمبود نیروی کار را تجربه میکنند رخ نمیدهد؛ در جهانی که مشخصه آن بیکاری در همه جا است، به دو دلیل هنوز مهاجرت از مناطق کم دستمزد به مناطق با دستمزد بالا وجود دارد: نخست، انگیزه برای مهاجرت از درآمد مورد انتظاری که فرد میتواند در مقایسه با درآمد فعلی خود به دست آورد، که پیشاپیش امکان بیکاری را در نظر میگیرد؛ و دوم، مهاجران معمولاً آمادهاند نسبت به جمعیت محلی با دستمزد کمتر (یا شرایط کاری بدتر) کار کنند، بنحوی که چشمانداز شغلی آنها بهتر از جمعیت محلی است. این معضلی را توضیح میدهد که حتا یک اروپای غربی بحرانزده میتواند مهاجرانی را از شرق اروپا، که از زمان فروپاشی سوسیالیسم شاهد رکود واقعی بوده است، جذب نماید.
پدیدههای دوقلوی مرتبط با جهانیسازی معاصر، مهاجرت سرمایه از متروپلها به بخشهایی از جهان سوم، و مهاجرت نیروی کار از جهان دوم سابق به متروپلها، در همه جا بر تضعیف جنبش طبقه کارگر تأثیر میگذارد. این پدیدهها جنبش طبقه کارگر در متروپلها را تضعیف میکنند؛ آنها همچنین جنبش طبقه کارگر را در جایی که سرمایه به آن مهاجرت میکند تضعیف میکنند (زیرا در غیر این صورت مقصد دیگری انتخاب خواهد شد). آنها همچنین موقعیت کارگران مهاجر را، که چشمانداز اشتغال آنها دقیقاً به متشکل نشدن آنها بستگی دارد تضعیف میکنند. بنابراین، در سطح جهانی یک تغییر در موازنه قدرت طبقاتی از طبقه کارگر به سرمایهداران وجود دارد.
اما این فقط بحرانی را که سرمایهداری با آن روبهرو است تشدید میکند. نتیجه خالص جابجایی سرمایه و نیروی کار افزایش سهم مازاد در تولید جهانی است که تقاضای کل را کاهش میدهد، زیرا نسبت بیشتری از درآمد کارگران صرف مصرف میشود تا مازاد اقتصادی. معضل سرمایهداری معاصر این است که جست و جوی متعصبانه برای کاهش هزینههای نیروی کار، نظام را به بنبست یک بحران طولانی کشانده است.
https://peoplesdemocracy.in/2022/0320_pd/globalisation-and-relocation-capital-and-labour
***
خبرگزاری مهر
۱۰ اسفند ۱۴۰۰
نیروی کار ایرانی به رومانی اعزام میشود
موضوع اعزام نیروی کار ساده و نیمهماهر ایرانی به رومانی از موارد امضای تفاهم نامه همکاری وزارت تعاون ایران با وزارت کار رومانی است.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، تفاهم نامه همکاری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با وزارت کار رومانی با هدف تبادلات نیروی کار، آموزش مهارتهای فنیوحرفهای و تبادل دانش در حوزه تأمین اجتماعی، نظام بازنشستگی، بهزیستی و حمایتهای اجتماعی در حاشیه نمایشگاه دستاوردهای وزارت مردم منعقد میشود.
این نشست وبیناری با حضور رضا محمدیان رئیس گروه همکاریهای دوجانبه اداره کل بینالملل وزارت تعاون و «نگین راز» رایزن اقتصادی سفارت ایران در رومانی در محل نمایشگاه دستاوردهای ۶ ماهه وزارت مردم برگزار شد.
در این نشست ظرفیتهای همکاری مجموعههای تابعه وزارتخانه با همتایان رومانیایی به خصوص همکاری در حوزههای اقتصادی و سرمایهگذاری های مشترک مورد بررسی قرار گرفت.
موضوع اعزام نیروی کار ساده و نیمه ماهر ایرانی به رومانی با توجه به برنامه دولت آن کشور برای جذب ۱۰۰ هزار نیروی کار از غیر اتحادیه اروپا برای سال ۲۰۲۲ و ارائه راهکارها برای اجرایی کردن آن از دیگر موضوعاتی بود که مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
با نظر مثبت دو طرف، تدوین و امضای تفاهمنامه همکاری در حوزههای آموزشهای فنیوحرفهای، تأمین اجتماعی و بیمهها و نظام بازنشستگی، بهزیستی و حمایتهای اجتماعی بین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت کار رومانی نیز در دستور کار است.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/khvuvkn