جدل اخیر «۱۰ مهر» با «سخنگوی حزب» و «نامه مردم» نشانگر دو نکته اصلی است: یک، «۱۰ مهر» موضع مخاطب خود پیرامون جنگ اوکرائین را از مواضع آن طی بیش از دو دهه گذشته – از حمله امپریالیسم در سال ۲۰۰۳ به عراق تا سوریه و لیبی  و … جدا می‌کند. دوم، این واقعیت را پنهان می‌نماید که اکثریت دست‌اندکاران «۱۰ مهر» طی دو دهه گذشته، بویژه در سال‌های ۱۳۹۸-۱۳۸۲با «مواضع «نامه مردم» بویژه درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سال‌های دو دولت احمدی‌نژاد همراه و هم‌صدا بودند، و آب به آسیاب همان نیروهایی می‌ریختند که امروز در ارتباط با جنگ اوکرائین، براساس یک دیدگاه مکانیکی، در برابر آن‌ها موضع می‌گیرند.

***

نامه مردم

شماره ۷۸۸، ۲۴ فروردين ۱۳۸۷

یک سئوال و پاسخ ما به یک دروغ آشکار!

 

تحریف و دروغ پردازی درباره مواضع و سیاست‌های حزب توده ایران مسئله تازه‌ای نیست. در طی بیش از شش و نیم دهه تاریخ حزب توده ایران، حزب ما همواره از سوی ارتجاع و امپریالیسم، نیروهای راست‌گرا و ماورای چپ مورد تهاجم تبلیغاتی وسیعی قرار داشته است.

از دروغ پردازی درباره کودتای ننگین ۲۸ مرداد، به دست امپریالیسم و عوامل دست نشانده آن در ایران، تا تحریف سیاست‌های روشن‌بینانه حزب ما درباره رفورم‌های بورژوازی رژیم شاه، در دهه ۱۳۴۰، و سپس ارزیابی‌های حزب ما درباره انقلاب آینده ایران، در اوایل دهه ۱۳۵۰، و همچنین سیاست‌های حزب ما پس از انقلاب بهمن و بعد از آن درباره ادامه فاجعه‌بار جنگ ایران و عراق و در سال‌های اخیر در طرح و توضیح سیاست ضرورت طرد رژیم ولایت فقیه، مخالفان ما همواره تلاش کرده‌اند تا با دروغ‌پردازی و تحریف سیاست‌های حزب توده ایران به اعتبار سیاسی و نفوذ معنوی آن در طیف گسترده نیروهای اجتماعی، از طبقه کارگر تا جوانان و دانشجویان و زنان، لطمه بزنند.

در هفته‌های اخیر برخی از خوانندگان «نامه مردم» ضمن سئوال کردن در زمینه این تهاجمات تبلیغاتی و با اشاره به مطالب سراسر کذبی که در یکی از سایت‌های اینترنتی درباره سیاست حزب ما منتشر شده است خواسته‌اند که با این دروغ پردازی‌ها برخورد کنیم. سایت اینترنتی «دنیای ما» به بهانه انتشار بیانیه برخی از احزاب کارگری و کمونیستی درباره مبارزات مردم فلسطین از جمله می‌نویسد: «متاسفانه چند سالی است که حزب توده ایران، در مواردی که به تهدیدات امپریالیسم در خاورمیانه و بویژه مسئله فلسطین مربوط می‌شود، حساب خود را از احزاب کمونیست و کارگری جهان جدا کرده و اعلامیه‌ها و بیانیه‌های مشترک آن‌ها را امضا نمی‌کند.در زیر تازه‌ترین نمونه این سیاست آورده می‌شود.»

ادعای گرادنندگان این سایت اینترنتی کذب آشکار و نشانگر عدم پایبندی آنان به حداقلی از اخلاق سیاسی است. کافی است که به آرشیو شماره‌های «نامه مردم» در سال‌های اخیر و گزارشات متعدد شرکت نمایندگان کمیته مرکزی حزب ما در نشست‌های احزاب کارگری و کمونیستی، بیانیه‌های مشترک این نشست‌ها، سخنرانی‌های نمایندگان حزب، انبوهی از نوشته‌های چاپ شده در «نامه مردم» بر ضد سیاست‌های امپریالیسم و خصوصاٌ در همبستگی با مبارزات مردم فلسطین, مصاحبه‌های اختصاصی «نامه مردم» با نمایندگان واقعی مبارزات قهرمانانه مردم فلسطین و مهم‌تر از همه اسناد رسمی نشست‌های کمیته مرکزی حزب ما رجوع کرد تا ابعاد این دروغ پردازی روشن شود. ما در زیر تنها به چند نمونه (که گزارش‌های مفصل آن قبلاً در «نامه مردم» منتشر شده است) اشاره می‌کنیم: نشست احزاب کارگری و کمونیستی کشورهای جنوب و شرق مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس، که در پنجم ژانویه ۲۰۰۸ در آتن برگزار شد، و حزب ما از شرکت‌کنندگان فعال و سخنرانان این نشست و امضاء کننده بیانیه مطبوعاتی این نشست بود به شدت مداخلات امپریالیسم در منطقه خاورمیانه و سیاست‌های تجاوزکارانه دولت اسرائیل بر ضد مردم فلسطین را محکوم کرد.

نشست مهم احزاب کمونیست چپ و ترقیخواه اروپا و مدیترانه اروپا که در روزهای ۲۶ و ۲۷ اسفندماه ۱۳۸۶ (۲۰۰۷) در نیکوزیا برگزار شد («نامه مردم» شماره۷۶۱) ضمن محکوم کردن سیاست‌های تجاوزکارانه امپریالیسم آمریکا همبستگی خود را با مبارزات مردم فلسطین و همچنین ایران اعلام کرد. در این نشست که نماینده کمیته مرکزی حزب ما، از جمله سخنرانان اصلی آن بود، در این زمینه گفت: «هدف اصلی ”طرح خاورمیانه بزرگ“ تضمین کنترل منطقه از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی توسط امپریالیسم آمریکا است. تجاوز به نوار غزه و لبنان و جنگ‌های فاجعه‌باری که در خرداد ماه بر فلسطین و متعاقباٌ در تیرماه بر لبنان تحمیل شد، و فشارهای اخیری که بر ضد ایران اعمال می‌شود، اجزاء بهم پوسته طرح ایالات متحده برای منطقه ‌اند. امروز دیگر روشن شده است که دولت اسرائیل در هماهنگی با دولت آمریکا، و حمایت ضمنی تعدادی از دولت‌های عضو اتحادیه اروپا، تجاوز غیرقانونی به لبنان را به مثابه یک تمرین آزمایشی برای حمله به ایران و یا سوریه طراحی و به مرحله اجرا در آورد.“

دیدار نماینده کمیته مرکزی حزب ما با هیئت های رهبری جبهه مردمی برای آزادی فلسطین (پی. اف. ال. پی) و جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین (دی.اف.ال.پی) و ابراز همبستگی رهبری حزب ما با مبارزات مردم فلسطین در جریان دومین کنگره «حزب چپ اروپا»، قطنامه فوق‌العاده مهم نشست احزاب کارگری و کمونیستی جهان که در نشست مهم لیسبون (در پرتغال) در ۱۰ تا ۱۲ نوامبر ۲۰۰۶ شرکت داشتند. نماینده کمیته مرکزی حزب ما از سخنرانان اصلی و تنظیبم کنندگان قطعنامه این نشست بود. در این نشست قطعنامه ویژه‌ای با عنوان «همبستگی با مردم فلسطین و لبنان» به امضای احزاب شرکت‌کننده رسید. همچنین در پی این نشست بیانیه‌ای از سوی حزب کمونیست پرتغال، به نمایندگی از سوی رفیق حنین نمیر، دبیر اول حزب کمونیست سوریه، درباره ادامه اشغال بلندی‌های جولان و ضرورت تشدید فشار بر دولت تجاوزکار اسرائیل و همبستگی با مردم سوریه به احزاب مختلف برای حمایت و امضاء فرستاده شد که حزب توده ایران از امضاء کنندگان این بیانیه است. نشست فوق‌العاده احزاب کارگری و کمونیستی کشورهای جنوب و شرق مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس، که در هنگام تچاوز دولت اسرائیل به لبنان و نوار غزه در آتن برگزار شد (اوت۲۰۰۶). نماینده کمیته مرکزی حزب توده ایران از سخنرانان اصلی این نشست و تنظیم کنندگان قطعنامه مهم این نشست در محکومیت سیاست‌های تجاوزکارانه امپریالیسم و دولت اسرائیل در منطقه بود. متن سخنرانی نماینده کمیته مرکزی حزب ما به طور کامل در روزنامه حزب کمونیست یونان به چاپ رسید. قطعنامه همبستگی با مردم فلسطین که در پی نشست احزاب کارگری و کمونیستی در آتن با امضاء حزب توده ایران در «سالید نت» منتشر شده است.

افزون بر همه این نشست‌ها و بیانیه‌های مشترک انبوهی از صفحات «نامه مردم» به همبستگی و توضیح مبارزات قهرمانانه مردم فلسطین و بر ضد سیاست تجاوزاکارانه امپرالیسم در منطقه اختصاص یافته است. همچنین «نامه مردم» با تنظیم مصاحبه‌های اختصاصی با رهبران جنبش مردم فلسطین، لبنان و اردن از جمله رفقا: «نضال مدیه»، عضو هیئت سیاسی حزب کمونیست اردن ، رفیق «هنا امیره»، عضو هیئت سیاسی حزب مردم فلسطین، و عضو شورای رهبری سازمان آزادی‌بخش فلسطین و رفیق «خالد حداده»، دبیر کل حزب کمونیست لبنان، مردم میهن ما را در جریان مبارزات قهرمانانه مردم فلسطین و لبنان قرار داده است.

مهم‌تر از همه بخش‌های مهمی از گزارش‌های کمیته مرکزی حزب ما، در سال‌های اخیر ، پیرامون مسایل و تحولات جهان همواره با مسئله سیاست‌های تجاوزکارانه امپریالیسم و سیاست ضد انسانی دولت اسرائیل برخورد کرده است و همبستگی خود را با مبارزات مردم فلسطین اعلام کرده است.

ما قضاوت درباره علل دروغ پردازی و تحریف مواضع حزب توده ایران توسط این سایت و سایت‌های مشابه اینترنتی را به بینندگان و خوانندگان این سایت‌ها واگذار می‌کنیم. حزب توده ایران در طول تاریخ طولانی مبارزه پرشورش پیگیر‌ترین نیروی سیاسی ضد امپریالیست و ضد سرمایه‌داری در ایران بوده و هست و در شرایطی که در پی فروپاشی کشورهای سوسیالیستی شمار زیادی از نیروها مدعی چپ به راست روی، زیر پوشش «نو آوری» کشانده شدند و به استقبال «سرمایه‌داری با چهره انسانی» رفتند و سوسیال دموکراسی را به عنوان اندیشه‌ای «نو» و «پیشرو» کشف کردند حزب توده ایران همچنان به مثابه یگانه سازمان راستین طبقه کارگر ایران به پیکار خود در جبهه جهانی احزاب کارگری و کمونیستی، به عنوان یکی از گردان‌های اساسی و پیگیر آن، ادامه داده و می‌دهد و هیچ تحریف و دروغ پردازی در این زمینه نمی‌تواند بر این حقیقت پوشش گذارد.

***

دنيای ما

۲۹ فروردين ۱۳۸۷

 

سخنی با نویسندگان «نامه مردم»

آيينه چو قد تو بنمود «راست»
خود شکن، آيينه شکستن خطاست

 

در روز ۳ فروردين ۱۳۸۷، «دنيای ما» طی يادداشت کوتاهی بر باز انتشار اعلاميه «همبستگی احزاب کمونيست و کارگری با مردم غزه» در ستون «مطالب برگزيده» خود نوشت: «متاسفانه چند سالی است که حزب توده ایران، در مواردی که به تهدیدات امپریالیسم در خاورمیانه و بویژه مسئله فلسطین مربوط می‌شود، حساب خود را از احزاب کمونیست و کارگری جهان جدا کرده و اعلامیه‌ها و بیانیه‌های مشترک آن‌ها را امضا نمی‌کند.»

در نشریه «نامه مردم» شماره ۷۸۸ مورخ ۲۴ فروردين ۱۳۸۷ مطلبی با عنوان «يک سئوال و پاسخ ما به يک دروغ آشکار!» منتشر شده است. نويسنده يا نويسندگان آن مطلب در پاسخ مشاهده عينی «دنيای ما» و طرح مشروع و موجه آن، نکات و موضوعاتی را مطرح کرده‌اند که در عمل تأييدی بر درستی و بجايی دغدغه و نگرانی است که در درجه نخست، انگيزه دست اندرکاران «دنيای ما» برای طرح علنی آن بود. ما در اين نوشته نظر و ارزيابی خود از عمده‌ترين نکات و موضوعات مطرح شده در «پاسخ» نشريه «نامه مردم» را مطرح می‌کنيم.

۱- قبل از هر چيز لازم می‌دانيم مراتب تأسف و ناخشنودی خود را از لحن و زبان بکار گرفته شده در مطلب «نامه مردم» ابراز نماييم. «پرسش و پاسخ» نهادی است دموکراتيک و اقناعی که افتخار معرفی و بکار گرفتن آن بطور گسترده و شفاف در سطح جامعه و جنبش مردمی ما متعلق به حزب توده ايران است. فرهنگ حزب توده ايران، تا آنجا که ما با آن آشنا هستيم با فرهنگ «مسعود رجوی»‌ها فرق‌هايی دارد و از طرح هيچ پرسشی هراسان و رنجيده خاطر نمی‌شود، و در کمال متانت و بطور اقناعی به پرسش مطرح شده پاسخ می‌دهد. اميد می رود نويسندگان «نامه مردم» اگر در آينده تصميم گرفتند به عرصه بحث و پاسخ گفتن به پرسش‌هايی که در برابرشان گذاشته می‌شود وارد شوند، در عمل حداقل به فرهنگ «پرسش و پاسخ» دموکراتيک و اقناعی حزب توده ايران پای‌بند بمانند.

۲- دست اندرکاران «دنيای ما» نه آنطور که برخی از خوانندگان آن فکر می کنند «توده‌ای»اند و نه آنطور که نويسندگان «نامه مردم» در صد القاء آن برآمده‌اند «ضد توده‌ای». ياران ما، ايرانی‌های مردم دوست، مترقی و ميهندوستی هستند که فرهنگ سياسی و مبارزاتی آن‌ها ريشه در مردمی‌ترين و مترقی‌ترين ميراث سياسی، مبارزاتی، فرهنگی مردم ما و بشريت مترقی دارد. جنبش چپ ايران بخشی از اين ميراث غنی است، و طبيعتاً تاريخ طبقه کارگر و حزب توده ايران بخشی از اين تاريخ و ميراث است و همانطور که زنده ياد جوانشير خطاب به فداييان گفته است «طبقه کارگر و “توده زحمتِ ايرانِ معاصر” تاريخ ديگری ندارد. فاصله گرفتن از اين تاريخ، به هر بهانه‌ای باشد، فاصله گرفتن از طبقه کارگر است.» (سيمای مردمی حزب توده ايران، صفحه۷۹). ما اين تاريخ را خوب می‌شناسيم و ضمن احترام به استقلال و حق حاکميت تشکيلاتی احزاب و سازمان‌های مختلف، طرح علنی و يا ضمنی ادعای تولیت نسبت به اين تاريخ و ميراث مبارزاتی را از طرف هر کس که باشد، بويژه از طرف «متوليانی» که دانسته و یا ندانسته در اينجا و آنجا از اين تاريخ و ميراث فاصله می‌گيرند، قاطعانه رد می‌کنيم. ما فعاليت و مبارزه برای آرمان‌های جنبش زحمتکشان کشور و حفظ و پاکيزگی آن را بخشی از وظایف خود می دانيم.

چنانکه خوانندگان گرامی و فعالين جنبش چپ و علاقمندان به تاريخ و آينده آن خود شاهد هستند، دست اندرکاران «دنيای ما» در حد توان و امکانات خود، پايدارتر و استوارتر از برخی از متوليان آن ميراث، از آن پاسداری نموده و برای ارتقای هر چه بيش‌تر و گسترده‌تر آن کوشيده‌اند و در آينده نيز خواهند کوشيد.

۳- «پاسخ» «نامه مردم» چنين شروع می‌شود: «تحریف و دروغ پردازی درباره مواضع و سیاست های حزب توده ایران مسئله تازه‌ای نیست. در طی بیش از شش و نیم دهه تاریخ حزب توده ایران، حزب ما همواره از سوی ارتجاع و امپریالیسم، نیروهای راست‌گرا و ماورای چپ مورد تهاجم تبلیغاتی وسیعی قرار داشته است. از دروغ پردازی درباره کودتای ننگین ۲۸ مرداد، به دست امپریالیسم و عوامل دست‌نشانده آن در ایران، تا تحریف سیاست های روشن بینانه حزب ما درباره رفورم‌های بورژوازی رژیم شاه، در دهه ۱۳۴۰، و سپس ارزیابی‌های حزب ما درباره انقلاب آینده ایران، در اوایل دهه ۱۳۵۰، و همچنین سیاست‌های حزب ما پس از انقلاب بهمن و بعد از آن درباره ادامه فاجعه‌بار جنگ ایران و عراق و در سال‌های اخیر در طرح و توضیح سیاست ضرورت طرد رژیم ولایت فقیه، مخالفان ما همواره تلاش کرده‌اند تا با دروغ پردازی و تحریف سیاست‌های حزب توده ایران به اعتبار سیاسی و نفوذ معنوی آن در طیف گسترده نیروهای اجتماعی، از طبقه کارگر تا جوانان و دانشجویان و زنان، لطمه بزنند.»

ما می پرسيم: آيا بنظر نویسندگان «نامه مردم» کارنامه فعاليت‌های «دنيای ما» در ارتباط با جنبش مردمی کشور ما، بطور اعم، و تاريخ و ميراث مبارزاتی چنبش چپ و حزب توده ايران بطور اخص آنچنان است که در کنار «ارتجاع و امپریالیسم، نیروهای راست گرا و ماورای چپ» قرار گيرد؟ کارنامه ما بصورت عينی برای قضاوت منصفانه و بدون بغض در برابر همگان است و خلاف ادعای نويسنگان «نامه مردم» را ثابت می کند. قبل از ارائه ارزيابی خود از علت اين برخورد ناروا و نادرست يادآوری دو نکته مهم را ضروری می دانيم.

اولاً، اين درست است که حزب توده ايران مانند همه احزاب و سازمان های مردمی ايران و جهان طی تاريخ خود مورد بدترين اتهامات و افتراها قرار گرفته است و در آينده نيز قرار خواهد گرفت، اما کم‌تر کسی را در رهبری احزاب و سازمان‌های مردمی جهان، و کم‌تر موردی را در تاريخ حزب توده ايران می توان يافت که مانند نويسندگان «پاسخ» «نامه مردم» اين چنين بی محابا و سهل انگارانه در پاسخ به يک انتقاد مشروع (يا حتی يک انتقاد ناروا) شمشير را از نيام کشيده باشد (بويژه آنکه همانطور که در بالا گفته شد بحث اقناعی بخشی از فرهنگ چپ جهان و نهاد پرسش و پاسخ در فرهنگ سياسی ما يک نهاد توده ای شناخته شده است!)

ثانياً، چنبش چپ ايران و جهان در عرض دو دهه اخير شاهد آن بوده است که در کنار تهديدات و توطئه‌هايی که در محيط بيرون نسبت به احزاب و سازمان های انقلابی وجود دارد (و حتی در مواردی خطرناک‌تر و مخرب‌تر از آن)، خطر فرصت‌طلبی و انحلال طلبی در داخل خود آن‌هاست. حزب لنين را با آن همه تجربه و قدرت، دشمنان بيرونی آن نابود نکردند، آن حزب از درون و بدست رهبرانی منفجر شد که تا آخرين لحظه تحويل آن به دشمن طبقاتی هنوز توده‌های حزبی را از خطر بيرونی می‌ترساندند و در رويارويی با هشياری و اعتراض توده‌های حزبی، و برای پيشبرد اهداف خود بدون مناسبت، تهديد از بيرون عليه حزب را عمده می‌کردند. در جنبش خود ما، ضربه دشمن طبقاتی از بيرون نبود که موجب دگرديسی سازمان فداييان خلق ايران (اکثريت) شد. آن سازمان از درون، بدست رهبران آن و در پوشش مزورانه وفاداری به آرمان‌های بنيانگذاران و تاريخ و ميراث آن سترون شد.

همانطور که در مبارزه ضد امپرياليستی تميزدادن تهديد و خطر واقعی از سياستِ بزرگ کردن تهديد خارجی برای مصرف داخلی يکی از وظايف نيروهای مردمی است، در زمينه حفط پاکيزگی ايدئولوژيک و تأمين سلامت سازمانی احزاب و سازمان های مردمی هم تميزدادن تهديدات واقعی در محيط بيرون از فرا-افکنی‌هايی که برای ساکت کردن معترضين و منتقدين داخلی صورت می‌گيرد، از ضروريات مبارزاتی است.

ارزيابی کنونی ما از برخورد ناروای نويسندگان «نامه مردم» اين است که آن‌ها با اينکار خواسته اند صداهای اعتراضی و انتقادی اعضاء و هواداران و دوستداران حزب توده ايران نسبت به برخی از سياست‌ها و عملکردهای «نامه مردم» را- که در سايت‌ها و وبلاگ های توده ای و در اتاق‌های اينترنتی بگوش می‌رسد و ما برای کمک به روشن‌تر شدن موضوع به برخی از آن‌ها استناد خواهيم کرد- ساکت کنند. بعبارت ديگر «دنيای ما» برای عبرت و زهرچشم گرفتن از ديگران دراز و فلک شده است!

ما شواهد مشخصی در حمايت از اين ارزيابی خود در دست داريم که فعلاً و در اينجا ضرورتی برای طرح آن‌ها نمی‌بينيم.

ليوان تَری که بايد کاملاً پُر باشد
«نامه مردم» در ادامه می‌افزايد: «نامه مردم» در ادامه می‌افزايد: «ادعای گرادنندگان این سایت اینترنتی کذب آشکار و نشانگر عدم پایبندی آنان به حداقلی از اخلاق سیاسی است» و سپس چند مورد را برای اثبات «دروغگويی و بی اخلاقی» «دنيای ما » ذکر می کند. نويسندگانِ «پاسخ»، با ريختن چند قطره آب در ليوانی که منطقاً و اصولاً بايد لبريز از آب زلال و شفاف باشد، انگشت اتهام «دروغگويی و بی اخلاقی» را متوجه «دنيای ما» نموده اند. ما در زير با مقايسه ليوانِ تَری که در برابر ما قرار داده‌اند با ليوانی که بايد از آب شفاف، زلال، پاکيزه و پالايش يافته از آلودگی‌های نظری- سیاسی لبريز باشد، سعی می‌کنيم از خود رفع اتهام نماييم.

۱- «نامه مردم» که ما را به دروغگويی و تحريف تاريخ حزب توده ايران متهم می کند، در شماره ۷۷۱ (مورخ ۲۷ مرداد ‏‏۱۳۸۶) خود، ضمن اعلام به سر آمدن دوران مبارزات ضد امپرياليستی «نوع قديم»، با توسل به تحريف بخشی از ‏تاريخ حزب تودۀ ايران گفته بود:‏ «حزب ما مبارزه ضد امپریالیستی را مبارزه هدفمند جنبش انقلابی با «فشارهای خرد کننده ‏سرمایه‌های امپریالیستی و غارت گران و وابستگان رژیم شاه یعنی طبقات حاکمه وابسته به ‏امپریالیسم» که هر روز ایران را بیش از پیش به سمت فقر و محرومیت می‌کشاندند، می‌دانست (نگاه ‏کنید به اسناد پلنوم شانزدهم کمیته مرکزی حزب، کتاب اسناد و اعلامیه‌های حزب تودة ایران، ص۵۴). ‏مبارزه ضد امپریالیستی از دید ما و نیروهای مترقی جهان یعنی مبارزه با سرمایه‌داری انحصاری، یعنی دفاع ‏از منافع طبقه کارگر و زحمتکشان در مقابل تهاجم انحصار‌های سرمایه داری.»

ارزيابی که «نامه مردم» بعنوان ارزيابی تاريخی حزب توده ايران و نيروهای مترقی جهان معاصر از مقوله امپرياليسم و مبارزات ضد امپرياليستی به نسل جوان معرفی می کند، ارزيابی است که برای توصيف موضع گيری سرمايه‌داری ملی ايران در مقطع انقلاب بهمن ۵۷ در برابر امپرياليسم ارائه شده است. بعبارت صحيح‌تر «نامه مردم» تاريخ و مواضع حزبی را، که مسئوليت دفاع از تاريخ و گذشته آن را عهده‌دار شده است، آشکارا تحريف کرده و برای توجيه سياست‌های روز خود آن‌را وارونه جلوه می‌دهد. آيا از کسانی که به حزب خود رحم نمی‌کنند می‌توان انتظار داشت با رحمت و انصاف به «دنيای ما» و يا هر منتقد ديگری برخورد کنند؟ جهت اطلاع بيش‌تر از کم و کيف اين تحريف و هدف از آن نگاه کنيد به سه مقاله زير:
http://www.edalat.org/sys/content/view/569/

http://www.edalat.org/sys/content/view/894/47/

http://www.edalat.org/sys/content/view/1179/47/

جهت اطلاع از موضع علمی حزب توده ايران در عرصه موضع‌گیری های ضد امپریالیستی ، نگاه کنید به مقاله زير بقلم زنده ياد احسان طبری:
http://www.donyayema.info/articles_detail.php?aid=1034

دقت در مقاله فوق، درجه انحراف نویسندگان «نامه مردم» از مواضع علمی و اصولی حزب توده ایران را نشان می‌دهد.

۲- بسر آمدن دوران مبارزات ضد امپرياليستی نوع «قديم» و به اصطلاح «دِ مُده» شدن آن، و فاصله گرفتن عملی از ميراث تئوريک و عملی حزب توده ايران و جنبش انقلابی کشور ما در اين عرصه، طی سال‌های اخير به تم غالب بر نشريه «نامه مردم» تبديل شده است. بعنوان مثال، «نامه مردم» شماره ۶۹۰ مورخ ۱۶ تير ماه ۱۳۸۳ در دفاع از طرح امپرياليستی به اصطلاح «انتقال قدرت» به کارگزاران امپرياليسم آمريکا در عراق چنين نوشت:
«نگرش به تحولات عراق در ابتدای قرن ۲۱ ميلادی را نمی‌توان از دریچه بينش سال‌های بين دو جنگ جهانی که استعمارگران به دلخواه خود نقشه‌های جغرافيای سياسی را ترسيم می‌کردند و يا ديد سال‌های ۷۰ ميلادی و اوج مبارزات ضد استعماری انجام داد. تحولات سياسي دو دهه گذشته و تغييرات پايه‌ای که در تناسب قوای بين‌المللی پديد آمده است مهر خود را بر تحولات خاورميانه بر جای گذاشته است. اين واقعيت که امروز يکسال و سه ماه پس از اشغال نظامی عراق، کشورهای امپرياليستی به تحويل قدرت، قبول روند سياسی براي اعاده کامل حاکميت و نقش سازمان ملل گردن می‌گذارند، را بايد متأثر از مبارزه خستگی‌ناپذير و چند سويه نيروهای ترقی‌خواه عراق در درون و بيرون کشور و در پيوند با جنبش مردمی ضدجنگ در سراسر جهان ديد.»

برای اطلاع بيش‌تر از اين ديدگاه و مقايسه آن با نظر غالب بر جنبش کمونيست و کارگری جهان نگاه کنيد به مقالات زير:
http://www.edalat.org/sys/content/view/72/47/

http://www.edalat.org/sys/content/view/88/47/

نويسندگان «نامه مردم» طی بيش از ۵ سال گذشته بمناسبت‌های مختلف سعی کرده‌اند مدل «دموکراسی امپرياليستی» در عراق را مدلی قابل قبول برای نيروهای مردمی معرفی کنند. تازه‌ترين اينگونه تبليغات ترجمه فارسی «بیانیه حزب کمونیست عراق درباره اوج‌گیری خشونت در روزهای اخیر» مورخ ۷ فروردین ۱۳۸۷ است که از حمله نيروهای اشغالگر و دولت دست نشانده آن به بخشی از مقاومت مردمی آن کشور حمايت می‌کند. برای اطلاع از متن اعلاميه نگاه کنيد به:
http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=388

تأسف بارتر اينکه «نامه مردم» با زير پا گذاشتن همه سنن پرافتخار جنبش زحمتکشان کشورما، وبويژه نظرات روشن نماينده حزب توده ايران در کنفرانس احزاب کمونيست و کارگری اروپا در باره استفاده امپرياليسم از ابزار «انقلاب مخملی»، در ادامه سياست دنباله‌روی از دموکراسی آمريکايی با «نهضت آزادی» همراه و همصدا شده و از نظارت بين‌المللی بر انتخابات در ايران حمايت می‌کند. البته پرسشی که در برابر «نامه مردم» و متحدان ليبرال و نئوليبرال آن قرار دارد اين است که نظارت بين‌المللی را بر کدام مرحله از انتخابات می خواهند ناظر کنند؟ بر فاز تأييد و رد صلاحيت‌ها از طرف شورای نگهبان يا بر فاز بعد از آن؟ نيرو و ناظر بين‌المللی بيايد شورای نگهبان را کنار بزند (قانون اساسی را تغيير دهد) يا بر برگزاری منصفانه و «آزاد» انتخابات با شرکت تأييد شدگان از طرف شورای نگهبان نظارت کند؟

نگاه کنيد به مطلب «تأملی بر بیانیه نهضت آزادی درباره «نظارت بین‌المللی بر انتخابات» در نشانی زير:
http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=334

برای اطلاع از نظر جنبش کمونيستی در باره انقلابات مخملی نگاه کنيد به «نامه مردم» شماره ۷۱۳.

۳- سياست «نامه مردم» – عليرغم ظاهر سرخ آن – در کليت خود، نه تنها در عراق بلکه در فلسطين هم، همسو با تبلیغات جریانات وابسته به امپرياليسم آمريکا و يا مورد قبول آن حرکت می‌کند. انتخابات عراق، چون مهر تأييد اشغالگران را با خود دارد، مشروع است، اما نتايج انتخابات فلسطين چون نتيجه آن مورد تأييد امپرياليسم قرار نگرفته است نامشروع است. خوانندگان گرامی می‌توانند ارزيابی «نامه مردم» شماره ۷۳۱ مورخ ۲۷ بهمن ۱۳۸۴، از انتخابات فلسطين که جمع بندی محافل امپرياليستی و صهيونيستی است را با ارزيابی حزب مردم فلسطين از آن انتخابات مقايسه نمايند:
http://www.edalat.org/sys/content/view/349/47/

۴ در اوائل نوامبر ۲۰۰۵، درست در روزهايی که بوش و بلر مردم جهان را از خطر ايران و «فاشيسم اسلامی» که در پی ايجاد امپراطوری اسلامی است می‌ترساندند، آقای محمد اميدوار سردبير «نامه مردم» با کنار گذاشتن کامل تئوری و عمل حزب توده ايران، در جمع کمونيست‌های بريتانيا چنين گفت: «سياست‌های ماجراجويانه رژيم تهرات شديداً خطرناک است. محمود احمدی‌نژاد از جناح غيرعلنی قاتلان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نيروهای امنيتی می‌آيد. رويای اين جناح يعنی احيای امپراطوری اسلامی به معنی مصيبت بيش‌تر برای مردم ايران است. لفاظی‌های ضد-امپرياليستی آن‌ها رياکاری است که عمدتاً مصرف داخلی دارد.» برای اطلاع از گزارش اين سخنرانی نگاه کنيد به نشانی زير:
http://www.communist-party.org.uk/index.php?file=newsTemplate&story=133

چند ماه بعد از آن، آقای اميدوار طی یک سخنرانی در جلسه‌ای که حزب کمونيست کانادا در شهر تورنتو برگزار کرده بود و يکی از همکاران «دنيای ما» نيز در آن حضور داشت، بدون عمده کردن خطر نیروهای امپریالیستی در منطقه خاورمیانه، بیش‌ترین خطرات را از جانب بنيادگرايی اسلامی معرفی کرد تا جائی‌که يکی از مسئولان حزب کمونيست کانادا بسيار مودبانه سوال کرد: «پس بنا بر گفته شما، شعار و مبارزه گسترده ما برای خروج نیروهای کانادایی از افغانستان نادرست است و نمی‌بایستی خواهان آن شویم که سربازان ما از افغانستان خارج شوند؟!»

۵- «نامه مردم» هر چند يکبار اعلاميه اين يا آن سازمان دموکراتيک را در همبستگی با مبارزات حقوق بشری در ایران منتشر می کند، اما کم‌تر موردی وجود دارد که همبستگی همان سازمان‌ها با مبارزات ضد امپرياليستی مردم ما در آن نشريه بازتاب يافته باشد.

بعنوان مثال، در روزهای ۱۲ تا ۱۴ بهمن ۱۳۸۷ اجلاس سالانه شورای عمومی فدراسیون جهانی جوانان دموکرات در ليسبون ، پرتغال برگزار شد. «نامه مردم» از قول آن اجلاس قطعنامه زير را در همبستگی با جوانان و دانشجويان ايران منتشر کرد:
http://www.sedayemardom.net/articles_detail.php?aid=3521

اما با بی‌تفاوتی از کنار قطعنامه پايانی آن اجلاس گذشت. چرا؟ برای اينکه مفاد آن قطعنامه در باره تهديدات امپرياليسم عليه مردم و کشور ما، با سياست خط سومی «نامه مردم» در این مورد همخوانی ندارد. بند دوم این قطعنامه می گويد: «ما به مقاومت دليرانه همه جوانان و مردم در مبارزه عليه تهاجمات امپرياليستی، در دفاع و مبارزه برای استقلال، حاکميت، تماميت ارضی، که به شدت الهام‌بخش ما در مبارزاتمان، از آنجمله در افغانستان، عراق، فلسطين، لبنان، صحرای غربی، جمهوری دمکراتيک خلق کره، کوبا، ونزوئلا، ايران، سوريه، زيمبابوه و بلاروس است قاطعانه درود می‌فرستيم.» برای مطالعه متن کامل قطعنامه و مقايسه آن با مفاد قطعنامه همبستگی منتشر شده در «نامه مردم» نگاه کنيد به:
http://www.edalat.org/sys/content/view/1220/

۶- «نامه مردم» بلافاصله بعد از انفجار در متروی لندن، اعلاميه‌ای در محکوم کردن آن در سايت اينترنتی خود نصب کرد، اما از معدود نشريات چپ جهان بود که با سکوتی معنی‌دار از کنار ترور رهبران فلسطينی و از آنجمله ترور شيخ ياسين رهبر حماس گذشت. در اينمورد نگاه کنيد به:
http://www.edalat.org/sys/content/view/90/47/

۷- ما می‌توانيم اين بخش از نوشته خود را با استفاده از اسناد موجود ادامه دهيم، اما فعلاً به آنچه که گفته شد بسنده می کنيم. البته، «نامه مردم» در «پاسخ» خود به برخی از ملاقات‌ها با نمايندگان احزاب کمونيست و کارگری اشاره کرده است و در مواردی خواننده را به سايت «شبکه همبستگی« (ساليداريتی نت يا ساليد نت) ارجاع داده است. واقعيت اين است که اين اولين بار است که در آن نشريه به چنين موارد و ملاقات‌هايی اشاره می‌شود. اميد می‌رود آن دوستان در آينده جهت ارتقای همبستگی بین مردم ما و نيروهای مترقی چهان، اخبار و گزارش‌های مربوط به اينگونه ملاقات‌ها و نشست‌ها را از بايگانی شخصی خود خارج کرده و در اختيار جنبش مترقی کشور قرار دهند. دلیل این خواست ما اینست که عملکرد «نامه مردم» در عرصه داخلی و بویژه در برابر طرح‌ها و تهدیدهای امپریالیستی علیه کشور ما با موضع‌گیری‌های قاطع و بدون ابهام جنبش کارگری و کمونیستی جهان همخوانی ندارد. عدم انتشار اخبار و گزارشات و اسناد نشست‌های بین‌المللی که نماینده حزب توده ایران در آن‌ها شرکت می‌کند، خلاء و سکوتی را ایجاد می‌کند که به نویسندگان «نامه مردم» فرصت آن را می‌دهد تا در مغایرت با مصوبات همه آن کنفرانس‌ها و نشست‌ها ، با نهضت آزادی ، «راه توده – پیک نت» همصدا شده و خواهان به اجرا گذاشتن گام به گام طرح‌های «انقلاب مخملی» در ایران بشوند.

موضوع جنگ وصلح
همانطور که در بالا گفته شد «نامه مردم» ما را در کنار « ارتجاع و امپریالیسم، نیروهای راست‌گرا و ماورای چپ» قرار داده است که «سیاست‌های روشن بینانه» حزب توده ايران درباره مجموعه‌ای از موضوعات از آنجمله سیاست‌های آن «درباره ادامه فاجعه‌بار جنگ ایران و عراق» را تحريف می کنند.
واقعيت اين است که نويسندگان «نامه مردم» در جهت موجه جلوه دادن سياست «خط سومی» خود در باره تهديدات امپرياليستی عليه کشور و مردم ما، از جمله پيشقراولان تحريف سياست حزب توده ايران در باره جنگ عراق و ايران بوده‌اند.

همانگونه که از مقدمه «پاسخ» اخير «نامه مردم» مشهود است، نويسندگان آن نشريه واقعيت دو مرحله‌ای بودن جنگ ايران و عراق را کلاً کنار گذاشته‌اند و آن را بعنوان يک درگيری که گويا از اول مسبب و مسئول آن «ماجراجويی سران رژيم» بوده است به نسل جديد معرفی می‌کنند. آيا تحريفی بزرگ‌تر از اين وجود دارد؟ نظر «دنيای ما» در باره موضع جنگ را دو تن از ياران سایت در نوشته زير تنظيم کرده‌اند:
http://www.donyayema.info/articles_detail.php?aid=990

ما سربلنديم که نظرات مندرج در نوشته نویسندگان «دنیای ما» (فوق) با ميراث تئوريک و عملی جنبش زجمتکشان کشورمان، از آنجمله سياست حزب توده ايران در دو مرحله جنگ ايران و عراق منطبق است و با آن همخوانی دارد. ما متاسفيم که نويسندگان «نامه مردم» به هر دليل که خود بهتر می دانند با فرار به جلو، سعی دارند انحرافات خود از تئوری و سياست حزب توده ايران در باره جنگ را از انظار پنهان کنند.

جهت اطلاع دوستان «نامه مردم»، ما بخشی از مقاله «نگاهی گذرا به ارزيابی‌های حزب توده ايران در باره جنگ ايران و عراق» به نقل از نشريه «دنيا» شماره ۵ سال ۱۳۶۷ را در اينچا نقل می کنيم:
«به باور ما، اين جنگ از نقطه نظر منافع مردم و مصالح ملی ميهن ما به دو مرحله، با دو مضمون و خصلت و طبعاً با دو رشته وظايف و موضع‌گيری تقسيم می‌شود:
مرحله اول – از آغاز تا پيش از آزاد‌سازی خرمشهر که جنگ دارای خصلت عادلانه و ميهنی است،
مرحله دوم- پس از فتح خرمشهر، بيرون راندن نیروهای اشغالگر از خاک ايران و وارد شدن نيروهای نظامی ایران به درون خاک عراق که جنگ خصلت جدیدی می‌يابد و به يک جنگ تجاوزکارانه و ارتجاعی تبديل می‌شود.»

اميواريم برای خوانندگان روشن شده باشد چه کسانی و با چه اهدافی سياست حزب توده ايران در باره جنگ ايران و عراق را تحريف کرده و آن را جنگی يک مرحله‌ای به نسل جوان کشور ما معرفی می‌کنند!

پايان سخن
يکبار ديگر بر بند نخست «پاسخ» «نامه مردم» تأمل کنيم: «تحریف و دروغ پردازی درباره مواضع و سیاست‌های حزب توده ایران مسئله تازه‌ای نیست. در طی بیش از شش و نیم دهه تاریخ حزب توده ایران، حزب ما همواره از سوی ارتجاع و امپریالیسم، نیروهای راست‌گرا و ماورای چپ مورد تهاجم تبلیغاتی وسیعی قرار داشته است. از دروغ پردازی درباره کودتای ننگین ۲۸ مرداد، به دست امپریالیسم و عوامل دست نشانده آن در ایران، تا تحریف سیاست های روشن بینانه حزب ما درباره رفورم های بورژوازی رژیم شاه، در دهه ۱۳۴۰، و سپس ارزیابی‌های حزب ما درباره انقلاب آینده ایران، در اوایل دهه ۱۳۵۰، و همچنین سیاست‌های حزب ما پس از انقلاب بهمن و بعد از آن درباره ادامه فاجعه‌بار جنگ ایران و عراق و در سال‌های اخیر در طرح و توضیح سیاست ضرورت طرد رژیم ولایت فقیه، مخالفان ما همواره تلاش کرده اند تا با دروغ پردازی و تحریف سیاست‌های حزب توده ایران به اعتبار سیاسی و نفوذ معنوی آن در طیف گسترده نیروهای اجتماعی، از طبقه کارگر تا جوانان و دانشجویان و زنان، لطمه بزنند.»

در شرايطی که نشريه «نامه مردم» به هيچکدام از موضوعاتی که ظاهراً ديگران آن‌ها را تحريف می‌کنند، نمی‌پردازد و خود در مواردی عملاً در جبهه تحريف‌کنندگان آن قرار دارد، عبارات فوق تنها يک معنی می‌دهد: «ما متولی جنبش زحمتکشان کشور هستيم، حق دفاع از آن میراث در انحصار ماست. مائیم که چگونگی استفاده زحمتکشان از میراث مبارزاتی خودشان را تعیین می‌کنیم. اگر کسی، سايتی، گروهی بخواهد آموزه‌های جنبش زحمتکشان مردم ما پيرامون رفورم‌های بورژازی رژيم شاه، مرحله و روند انقلاب بهمن، مراحل متمايز جنگ ايران و عراق و غيره را بدون نظر و تائیدیه ما در شرايط امروز بکار ببندد ، در جبهه دشمنان و مخالفان حزب توده ايران قرار می‌گیرد.»

دوستان «نامه مردم»: ما خوشحاليم که شما بالاخره پس از سال‌ها رخوت و سکوت وارد گود مباحثات نظری شده‌ايد، و متأسفيم که به هر علتی که خود بهتر می‌دانيد «دنيای ما» را برای دست‌گرمی انتخاب کرديد. ما از حضور شما در اين ميدان خوشحاليم و به شما خیر مقدم می‌گوئیم ، و محترمانه به اطلاع می‌رسانيم که ضمن احترام به استقلال و حاکميت تشکيلاتی همه احزاب و سازمان های سياسی، توليت بر ميراث تئوريک و عملی جنبش طبقه کارگر و زحمتکشان، و کاربست آموزه‌ها و تجربیات آن جنبش در شرایط روز جامعه و کشور را حق انحصاری هیچ فرد و یا سازمانی نمی‌دانیم. زیرا معتقدیم «آنکه با او می‌رود، می‌شناسد» !

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/mvb8zfrh