تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: وایر
برگردان: ع. سهند
در رسانه «وایر» در ۲۶ ژوئیه ۲۰۱۷، مطلبی منتشر شد به نام «مصاحبه: پرابهات پاتنایک پیرامون سرمایهداری معاصر و شکلی که در هند میگیرد.» در زیر ترجمه آن بخش از مصاحبه که در ارتباط با چین است، منتشر میشود.
***
در باره اینکه الگوی توسعه چین چیست، بحثهای زیادی وجود دارد. اقتصاد چین به وسیله شماری از اقتصاددانان الگوی سوسیالیسم بازار نامیده شده است؟ شماری از روشنفکران لیبرال موفقیت اقتصادی چین را به راه سرمایهداری که از ۱۹۷۸ در پیش گرفته است، نسبت میدهند؟ آیا چین در مسیر سوسیالیستی قرار دارد؟
به نظر من، سوسیالیسم بازار یک اصطلاح متناقض است. بدین معنی که، اگر شما یک اقتصاد سوسیالیستی دارید، اقتصاد سوسیالیستی میتواند از بازار استفاده کند و باید استفاده کند. من موافق اقتصاد دستوری نیستم که در آن یک وزارتخانه به بنگاهها فرمان بدهد چه و به چه مقدار تولید کنند. شما باید از بازار استفاده کنید.
}بین استفاده از بازار و تولید کالایی تفاوت وجود دارد. اجازه بدهید مثالی بزنم. یک اقتصاد مبتنی بر تولید کالایی در واقع واحدهای تولیدی متفاوت را تکهتکه میکند. طبقه کارگر را تکهتکه میکند. هر کارگر در یک بنگاه درگیر تولید محصولی است که با یک کارگر دیگر، که درگیر تولید محصولات در بنگاههای دیگر است، رقابت میکند. در اینصورت، خود کارگران بسته به اینکه کدام بنگاه موفق است، سود میبرند. پس شما وضعیتی دارید که در آن کارگران با هم رقابت میکنند. کل بحث در سوسیالیسم این است که کارگران علیه یکدیگر رقابت نکنند.
اگر روابط بین بنگاهها به طور کامل با واسطگی بازار برقرار شود، در اینصورت، البته این نفی سوسیالیسم است، و مضافاً، چنین اقتصادی که در آن روابط به طور کامل با واسطگی بازار برقرار میشود، نمیتواند بدون بیکاری، بدون ارتش دخیره کار، و غیره عمل کند. اگر شما در این راستا سوسیالیسم بازار دارید، شبیه یک جامعه سرمایهداری بنگاههایی دارید که در مالکیت سرمایهداران قرار دارند و در بازار با هم رقابت میکنند. در یک اقتصاد سوسیالیستی، شما بنگاههایی دارید، که برخی از آنها در مالکیت سرمایهداران قرار دارند، برخی از آنها در مالکیت دولت هستند، برخی از آنها به تعاونیهای کارگری تعلق دارند، و با هم رقابت میکنند. در اینصورت، ما عملاً بسیاری از مشخصههای سرمایهداری را که سوسیالیسم نیست، بازتولید میکنیم.
لذا، به نظر من، سوسیالیسم بازار یک اصطلاح متناقض است. سوسیالیسم باید از بازار استفاده کند. من بر این باورم که سوسیالیسم باید با اشتغال کامل مشخص شود. اگر سوسیالیسم با اشتغال کامل مشخص شود، در آنصورت این پرسش پیش خواهد آمد که مردم چرا باید کار کنند؟ اگر من دستمزد دریافت کنم، چرا باید کار کنم؟ زمانی که من میگویم سوسیالیسم با اشتفال کامل مشخص میشود، منظور من این است که هر کس یا کار دارد یا حتا اگر کار ندارد دستمزد دریافت میکند. زیرا این کار جامعه است، نه کار افراد، که برای همه کار پیدا کند. خوب، در اینصورت، مردم چرا باید کار کنند؟ مردم دقیقاً به این دلیل کار میکنند که در یک جامعه سوسیالیستی، انگیزه برای کار این است که من باید از طريق کارم، از طريق عضویتم در جامعهای که به آن تعلق دارم و غیره، خودم را واقعی کنم. بنابراین، سوسیالیسم ممکن است از بازار استفاده کند. سوسیالیسم ساختمان یک جامعه بدیل است و آن جامعه بدیل نمیتواند بر بنگاههایی که صرفاً از طريق بازار به هم مرتبط میشوند، ساخته شود. از اینرو، من فکر میکنم سوسیالیسم بازار یک اصطلاح متناقض است. من فکر میکنم یوگسلاوی یک نمونه کلاسیک سوسیالیسم بازار بود.
در چین مشخصههای متفاوتی وجود دارد. من فکر میکنم چین مقدار چشمگیری دارایی دولتی دارد و دولت به بنگاهها رهنمود میدهد. پس از این لحاظ، آنها کاملاً مستقل نیستند براساس شرایط بازار سود ببرند. اما، در سوی دیگر، چینیها عملاً اقتصاد را به روی تجارت جهانی در زمانی باز کردند که اقتصاد جهانی رونق داشت. اکنون رونق اقتصاد جهانی به پایان رسیده است و خود اقتصاد چین اکنون با عقبگردهای چشمگیری روبهرو است.
من فکر میکنم در این شرایط جدید، آنچه که چین انجام میدهد مسیری را که میرود تعیین خواهد کرد. اگر چین بازار داخلی خود را احیاء کند، میتواند با احیای بازار داخلی شرایط کارگران و دهقانان را بهتر کند. در اینصورت، چین یک بار دیگر در مسیر ترقی حرکت خواهد کرد. اما اگر در این شرایط، چین بازار داخلی خود را گسترش ندهد، و در واقع سعی کند برخی حبابها را تشویق کند، در اینصورت چین نخواهد توانست نابرابری را که بسیار سریع گسترش یافته است، کاهش دهد. به نظر من این به مسیری که چین میرود بستگی دارد. ما باید منتظر بمانیم و ببینیم. اما من موافقم مسیری که در حال حاضر میرود یک مسیر سوسیالیستی نیست، که بدین معنی نیست که چین یک کشور سرمایهداری شده است, مائو تسهتونگ از اصطلاح راه سرمایهداری استفاده کرد. مائو تسهتونگ از اصطلاح راه سرمایهداری استفاده کرد. چین راه اشتباه را پیش گرفته است. این ممکن است نرخهای بالای رشد داشته باشد، اما از سوی دیگر، نابرابری چشمگیر و غیره دارد. من فکر نمیکنم این راهِ سوسیالیسم باشد.
https://thewire.in/economy/prabhat-patnaik-interview-capitalism
***
منبع: مؤسسه پژوهشی هورون
فهرست هورون از ثروتمندان جهان-۲۰۲۰
سازمان غیردولتی «آکسفام»، در پایان هر سال گزارش سالانه خود را منتشر میکند. در دسامبر ۲۰۱۹ «اکسفام» «نتایج تحقیقات اخیر خود را در مورد توزیع ثروت در سطح جهان منتشر کرد و این نتایج مؤید یک گرایش پایدار است: اغنیا غنیتر میشوند. ظاهراً مستمر و بیوقفه! و ثروتمندان، آن “یک درصد” مشهور و بدنام، آن مرفهترین افراد آنچنان ثروتی انباشته اند که بیشتر از ثروت آن ۹۹ درصد مردم کره زمین است.»
گزارش سالانه «آکسفام» نشان نمیدهد «این افراد چه کسانی هستند…»، «ولی جالب است بدانیم که این افراد چگونه و از کدام راه توانسته اند به این ثروت نجومی خود دست یابند. برای توضیح این امر دو دلیل دلیل اقتصادی وجود دارد: اول سیستم سرمایهداری به عنوان شیوه تولید غالب اجتماعی که اینگونه انباشت سرمایه را مقدور میسازد، و دوم نحوۀ حرکت بلامانع آن که زیر عنوان جهانیسازی که از نظر سیاسی مطلوب و از نظر قانونی تثبت شده است، صورت میگیرد.»
برای شناختن افرادی که «آکسفام» آنها را نشان نمیدهد باید به گزارش سالانه «مؤسسه پژوهشی هورون» مراجعه نمود که فهرست میلیاردرهای «شناختهشده» جهان را منتشر میکند. در زیر بخشهایی از گزارش اخیر «هورون» که در ۲۶ فوریه ۲۰۲۰ منتشر شد، ذکر میشود.
https://www.hurun.net/EN/Article/Details?num=775CEFAE8BF8
در فهرست میلیاردرهای جدید، چین ایالات متحده را شکست داد
- تعداد کل میلیاردرهای شناختهشده جهان با ۳۴۶ میلیاردر جدید، به ۲۸۱۶ افزایش یافت.
- «چین، علیرغم جنگ تجاری، ۱۸۲ میلیاردر جدید دارد، تعداد میلیاردهای جدید ایالات متحده آمریکا ۵۹ است.»
- روپرت هوگوفر، پژوهشگر اصلی مؤسسه هورون گفت: «با این فرض که برای هر یک میلیاردر شناختهشده، احتمالاً یک یا چند میلیاردر ناشناخته، به ویژه در دولتهای خلیج وجود دارد، امروز جهان ۶۵۰۰ میلیاردر دارد، که نسبت به سال گذشته ۵۰۰ میلیاردر بیشتر است. به عنوان مثال، ما در ایالات متحده آمریکا ۶۲۶ میلیاردر پیدا کرده ایم، اما تعداد حقیقی باید حداقل دو برابر این، شاید حدود ۱۵۰۰ باشد. در چین، ما ۸۰۰ میلیاردر پیدا کرده ایم، اما تعداد واقعی باید نزدیک به ۲۰۰۰ باشد.»
میلیاردرها در کجا زندگی میکنند؟
«”دو بزرگ” چین و ایالات متحده هستند که با ۷۹۹ و ۶۲۶ میلیاردر، بیش از نیمی از میلیاردرهای کره زمین را دارند. هند در رتبه سوم قرار دارد و بعد از آن آلمان و بریتانیا، با بیش از ۱۰۰ میلیاردر در هر کشور. روسیه به رتبه ششم صعود کرد.»
«پکن همچنان پایتخت میلیاردرهای جهان است، پکن ۱۲ میلیاردر بیشتر از نیویورک دارد. شانگهای برای نخستین بار بر هنگکنگ پیشی گرفت. لندن، علیرغم برکسیت در رده ششم ماند. پنج شهر از ۱۰ شهر دارای بالاترین تراکم میلیاردرها در چین است.» هوگوفر گفت: «چین اکنون بیشتر از سیلیکون ولی میلیاردر دارد. این مهم است، زیرا این میلیاردرها در اوج یک اکوسیستم کارآفرینی قرار دارند که کارآفرینهای بسیاری را میآفریند. هنگ کنگ علیرغم ادامه اعتراضات، سال بدی نداشته است.»
چینیتبارها
«۳۰٫۲ درصد میلیاردرهای جهانی چینیتبار هستند، که تعداد آنها نسبت به سال گذشته ۰٫۷ درصد افزایش یافته است. خارج از چین برزگ، چینیتبارها عمدتاً در جنوب شرق آسیا مستقر هستند. چین بزرگ متشکل است از چین اصلی با ۶۶۹ میلیاردر (۱۲۹ میلیاردر بیشتر از سال گذشته)، هنگ کنگ با ۷۰ میلیاردر (۷ میلیاردر بیشتر از سال گذشته) و تایوان با ۵۱ میلیاردر (۴ میلیاردر بیشتر از سال گذشته).
چین بزرگ
چین بزرگ (چین اصلی، هنگ کنگ و تایوان) به طور مطلق در رتبه نخست قرار دارد و تعداد میلیاردرهای آن از مجموع میلیاردرهای دو کشور رتبه دوم و سوم (ایالات متحده آمریکا و هند) بیشتر است. جک ما یون رییس هیأت مدیره علیبابا (۴۵ میلیارد دلار) در صدر، و پس از او پونی ما هوتنگ مؤسس شرکت تنسنت (۴۴ میلیارد دلار)، ژو جیابین رییس هیأت مدیره شرکت اوِرگراند (۳۳ میلیارد دلار)، لی-کا-شینگ ۹۲ ساله (۲۸ میلیارد دلار) و لی شائو کی ۹۲ ساله (۲۷ میلیارد دلار) قرار دارند. مجموع ثروت میلیاردرهای چین ۲٫۶ تریلیون دلار، معادل ۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است.
مستغلات و تولید بیشترین میلیاردرها را آفریده است (به ترتیب ۱۵۲ و ۱۴۹)، پس از آن تکنولوژی-رسانه-مخابرات قرار دارد (۱۰۶ میلیارد). چین از تعداد میلیاردرهای خودساخته در جهان در رتبه اول است و نیمی از میلیاردرهای خودساختۀ زن در چین هستند.»
ایالات متحده آمریکا
ایالات متحده آمریکا با ۶۲۶ میلیاردر (۴۲ میلیاردر بیشتر از سال پیش) بعد از چین در رتبه دوم قرار دارد. مجموع ثروت میلیاردرهای آمریکا ۳٫۶ تریلیون دلار، یا ۴٫۲ درصد تولید ناخالص داخلی جهان است. مجموع ثروت میلیاردرهای آمریکایی یک تریلیون دلار بیشتر از محموع ثروت میلیاردرهای چینی است.»
آه و افسوس مترجم:
در بخش گزارش-۲۰۲۰ هورون در باره میلیاردرهای چین آمده است: «کوین یینگلین و کوییان لیینگ، پرورش دهندگان خوک، در سایه کمبود جهانی خوک که شیوع آنفلوانزای خوکی در چین در سال گذشته موجب آن شد، شاهد افزایش ثروت خود از ۱۲٫۸ میلیارد دلار به ۱۹ میلیارد دلار بودند.» با خواندن این با خود گفتم: «کجایید سُوخوزها و کُلخوزها، که یادتان بخیر!»
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/bhw35zhw