عکس روی جلد: سرپرستار بخش زایمان بیمارستان یلیزاروف در مسکو به نوزاد واکسن ضد سل تزریق میکند (۱۹۶۷)
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: دمکراسی مردم
نويسنده: آميت سن گوپتا
۱۸ نوامبر ۲۰۰۷
برگردان: ع. سهند
نظامِ درمانی شوروری در سالهای ١٩۲٠ با تأکيد بر تأمين بهداشت و درمان برای تمام زحمتکشان تأسيس شد. نظام «طب سوسياليستی» بر پيشگيری، دسترسی و برابری قرار داشت. اين نظام درمان ملی بر حقی استوار بود که در قانون اساسی تضمين شده بود: حق برخورداری از مراقبت درمانی تأمين شده از طرف مؤسسات درمانی دولتی و ارايه شده به وسيله کادر واجد شرايط. اداره، تأمين بودجه و مديريت آن نظام با دولت بود.
نظامِ درمانی شوروی
به مناسبت نودمين سالگرد انقلاب کبير اکتبر
نظامِ درمانی شوروری در سالهای ١٩۲٠ با تأکيد بر تأمين بهداشت و درمان برای تمام زحمتکشان تأسيس شد. نظام «طب سوسياليستی» بر پيشگيری، دسترسی و برابری قرار داشت. اين نظام درمان ملی بر حقی استوار بود که در قانون اساسی تضمين شده بود: حق برخورداری از مراقبت درمانی تأمين شده از طرف مؤسسات درمانی دولتی و ارايه شده به وسيله کادر واجد شرايط. اداره، تأمين بودجه و مديريت آن نظام با دولت بود. اين در آن زمان به بهترين نظام سازمانيافته پوشش درمانی همگانی منجر شد. نظام درمانی شوروی تا سالهای ١٩۶٠ به نتايج عالی رسيد، و در آن موقع طول عمر و سطح درمان در روسيه تقريباً برابر با ايالات متحده و ديگر بخشهای اروپا شد. اين با توجه به اينکه اتحاد شوروی در زمان انقلاب روسيه در سال ١٩١٧ در مقايسه با بيشتر اروپا بسيار عقبماندهتر بود، دستآورد ناچيزی نبود. علاوه براين، اتحاد شووری طی جنگ دوم جهانی با ويرانی و تلفات جانی روبرو شده بود که بيشتر از باقی اروپا بود. بيمارستانها و مراکز درمانی در سراسر روسيه تا دور افتادهترين مناطق سيبری و شرق دور توزيع شده بود، و اتحاد شوروی شمار عظيمی پزشک اکثراً متخصص داشت که در داخل نظام طب ملی کار میکردند.
تاثير مثبت اين را در اين واقعيت میتوان ديد که حتا تا سالهای ١٩۸٠، اتحاد شوروی شبکه عظيمی از کلينکها و مراکز کمکهای- اوليه برای ارايه مراقبتهای قابل دسترس فوری در محلهای کار و سکونت داشت که با بيمارستانها و پلی- کلينيکهای بزرگ بيماریهای پيچيده را تشخيص و درمان کرده و جراحی انجام میدادند. در سال ١٩۸۶ اتحاد شوروی ۲٣۵٠٠ بيمارستان و بيش از ٣٫۶ ميليون تخت داشت. آن تأسيسات شامل حدود ۲۸٠٠٠ مراکز مشاوره زنان و کلينيکهای کودکان، همراه با خدمات آمبولانس اورژانس و آسايشگاه بود. بسياری از بنگاههای بزرگ کلينيکهايی داشتند که به کارگران بدون آنکه محل کار را ترک کنند، مراقبتهای درمانی ارايه میکردند.
در سالهای ١٩۸٠، اتحاد شوروی از نظر نسبت تختهای بيمارستانی به جمعيت، در جهان ربطه اول را داشت. سالانه بخش بزرگی از بودجه طب ملی صرف ايجاد تأسيسات جديد میشد. وزارت بهداری بودجه را از مرکز و از طريق سطوح جمهوری، اوبلاست (ايالت)، رايون (منطقه)، و شهر توزيع میکرد (جمعيت يک رايون از ۴٠هزار تا ١۵٠هزار نفر تشکيل میشد، و ١٠ تا ۵٠ رايون يک اوبلاست را تشکيل میدادند.) کل جمعيت به تمام خدمات درمانی به طور رايگان دسترسی داشت. تا سال ١٩٩١، مبلغ ثابتی که متناسب با تعداد تختهای بيمارستانی و تعداد ويزيت بيماران بود، به تأسيسات درمانی اختصاص میيافت.
نزول سريع پس از فروپاشی سوسياليسم
بلافاصله پس از دست کشيدن از سوسياليسم، کيفيت خدمات درمانی تقريباً از هر نظر، به غير از تأسيسات درمانی که برای نخبگان طراحی شده است، تنزل يافت. در سال ١٩٩٢ روسيه ۶۶۲٧٠٠ پزشک داشت که نسبت به سال ١٩٩٠ کاهشی حدود ٣٢٠٠٠ پزشک را نشان میداد، و برای هر ١٠ هزار نفر از جمعيت، ١٣۱ تخت بيمارستانی داشت که نسبت به سال ١٩٩٠ کاهشی برابر با ٩٧هزار تخت بيمارستانی را نشان میداد. در سالهای نخست دهه ١٩٩٠، نظام خدمات درمانی روسيه دچار بحران شده بود. سالمندان به ويژه آسيب جدی ديدند و در عين حال، بودجه دولتی برای تمام جوانب مراقبت درمانی، از پيشگيری گرفته تا درمان اورژانس، شديداً کاهش يافت. در فاصله سالهای ١٩٩٠ و ١٩٩۴، بودجه خدمات درمانی از ٣٫۴ درصد بودجه ملی به ١٫۸ درصد آن کاهش يافت. کمبود دارو مزمن و فاجعهبار شد. ذخيره ابزار، مواد و داروهای باقی مانده از دوران شوروی شديداً ته کشيد، بدون آنکه جای آنها پر شود. توليد داخلی به علت کمبود مواد خام و لوازم ضروری سقوط کرد.
طی چهار سال اول بعد از فروپاشی شوروی، آن سقوط موجب افزايش مرگ و مير نوزادان و مادران و شيوع بيماریهای واگيردار و کاهش زايمان و طول عمر شد. طول عمر مردان از ۶۴ سال در ١٩٩٠ به ۵٧ سال در ١٩٩۴ کاهش يافت و طی دهه ١٩٩٠ مرگ در اثر مصرف الکل ۶٠ درصد و تلفات ناشی از بيماریهای واگيردار و انگلی ١٠٠ درصد افرايش يافت. طی دهه ١٩٩٠ نرخ مرگ و مير افزايش و طول عمر کاهش يافت.
امروزه در روسيه، مرگ و مير مردان گروه سنی آماده کار بيشترين سهم در کاهش متوسط طول عمر را دارد. در حال حاضر، شانس اينکه يک مرد جوان ۲٠ ساله در روسيه به سن ۶٠ سالگی برسد، ۵٠ – ۵٠ است، در حالی که اين در ايالات متحده ٩٠ درصد است. متوسط طول عمر مردان روسيه در حال حاضر ١٣ سال کمتر از طول عمر زنان است- و يکی از بزرگترين تفاوتهای طول عمر زنان و مردان در جهان به شمار میرود. متوسط طول عمر مردان در روسيه در حال حاضر کمتر از گواتمالا، اندونزی، مکزيک، مراکش و فيليپين است. افزايش نرخ مرگ و مير نشان دهنده يک بحران اجتماعی ژرف است. در روسيه، مسموميت ناشی از استفاده از الکل هر سال موجب مرگ ۴۲هزار نفر میشود. آمار مرگ ناشی از استعمال دخانيات، بيماریهای قلبی، جرايم خشونتآميز و خودکشی يکی از بالاترين آمار در جهان است. «بيمارهای ناشی از فقر» مانند سل رو به افزايش نهاده اند.
نرخ زايمان، بخشاً به علت بدبينی موجود نسبت به آينده، بسيار پايين است. کشوری که ١۴۴ميليون نفر جمعيت دارد، سالانه حدود ٧٠٠هزار نفر را «از دست میدهد»، واقعيتی که موجب شد پوتين نسبت به «مرگ ملت» هشدار بدهد.
نظرسنجیها نشان میدهند که بسياری از کارگران مسن و بازنشستگان خواهان نظام درمانی شوروی هستند. آنها از امتيازات يک اقتصاد برنامهای ملی، يک دولت رفاه، آزادی آموزش و مراقبتهای درمانی و کار دايم حمايت میکنند. امروزه، سقوط بخش درمان در جمهوریهای سابق شوروی يادآور تأسفبار تمام آن چيزهايی است که مردم شوروی در عرض کمتر از دو دهه از دست داده اند.
http://pd.cpim.org/2007/1118/11182007_amit.htm
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/aujc2kvm