تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: گرانما
برگردان: ع. سهند
آنچه که ديروز بوديم، آنچه که امروز هستيم، آنچه که فردا خواهيم بود!
در روزهايی که اعضا، هواداران و دوستان حزب تودۀ ايران در سراسر جهان شصت و پنجمين سالگرد تأسيس حزب را جشن میگرفتند، مردم کوبا چهل سالگی انتخاب نام «حزب کمونيست» برای پيشاهنگ انقلابی در کشور خود را گرامی میداشتند. مطلب زير، به اين مناسبت در روز ۴ اکتبر ۲۰۰۶ در روزنامه «گرانما» ارگان مرکزی حزب کمونيست کوبا منتشر شد.
***
سوم اکتبر ۱۹۶۵ برای حاضرين در تئاتر هاوانا- جايی که رهبران اصلی حکومتی و سياسی گرد آمده بودند- يک روز تاريخی عميقاً نمادين و فوقالعاده بود. در آن روز، سازمان پيشگام در انقلاب نام حزب کمونيست کوبا را برگزيد، اولين کميته مرکزی حزب و فيدل کاسترو، به عنوان دبيراول آن انتخاب شدند. آن روز نقطه عطفی بود که بلوغ روند دگرگونی راديکال جامعهای را نشان میداد که برای اولين بار در نيم کره غربی به سمت سوسياليسم، به سمت سربلندی، استقلال و اصول بدون بازگشت همبستگی در مبارزه برای به دست آوردن هر نوع عدالت ممکن گام نهاد.
اين رويداد، که در عرض چند ساعت بازتاب ملی عظيمی داشت، به يک مرحله از تثبيت پيشاهنگ سياسی در اعمال قدرت انقلابی خود، پايان داد. چهار سال پيش از آن، در آوريل ۱۹۶۱، زمانی که گروهی از مزدوران مسلح، برخوردار از حمايت مالی دولت ايالات متحده با هدف دوباره مستقر کردن وابستگی نواستعماری و رژيم استثمارگری که تا آخرين روز ۱۹۵۸دوام آورده بود به جزيره حمله کردند، کوبايیها با پايداری و زير پرچم سوسياليسم، دشمن متجاوز را عقب راندند و آن را درعرض کمتر از ۷۲ ساعت در هم شکستند. در مراسم به خاکسپاری قربانيان حملات هوايی که قبل از تجاوز صورت گرفته بود، فيدل هويت سوسياليستی انقلاب کوبا را اعلام کرده بود و مردم قاطعانه از آن حمايت کرده بودند.
همان سال، «سازمانهای انقلابی متحد » تشکيل شد و «جنبش انقلابی بيست و ششم ژوئيه» به بنيانگذاری و رهبری فرمانده کل قوا، فيدل کاسترو؛ حزب سوسيالست مردمی، که بلاس روکا (Blas Roca) دبيرکل آن بود؛ و «ستاد انقلابی سيزده مارس» به رهبری فرمانده فائوره چوم آن (Faure ChomÔn) را متحد کرد. اين، يک گام مهم به سوی وحدت نيروهايی بود که استبداد را سرنگون کرده بودند و راه دگرگونیهای انقلابی بیسابقه در تاريخ ملت کوبا را در پيش گرفته بودند.
نقش و هويت پيشاهنگ سياسی در حال ظهور زمانی مشخص شد که در مارس ۱۹۶۲ رهبری ملی «سازمانهای انقلابی متحد» تشکيل شد، و فيدل و رائول به عنوان دبيراول و دبيردوم آن انتخاب شدند. سندی که تصويب شد اعلام کرد: «سازمان انقلابی متحد، پيشاهنگ مارکسيستی- لنينيستی انقلابی، بيان قدرت سياسی طبقه کارگر و کل مردم زحمتکش کوبا است، و اتحاد نزديکی که بين نيروهای انقلابی و رهبران وجود دارد در اصل رهبری آنها منعکس است، امری که شکست دادن امپرياليسم، سرنگونی استبداد، و کنار گذاشتن استثمارگران را ممکن کرد و به پيروزی بزرگ انقلاب سوسياليستی در ميهن ما انجاميد. اين گام بسيار مهمی به سمت ايجاد «حزب متحد انقلاب سوسياليستی کوبا (PURSC) است، که بهترين مردان و زنان ملت کوبا را در خود جمع کرده است.»
در مه ۱۹۶۳، «سازمانهای انقلابی متحد» به «حزب متحد انقلاب سوسياليستی کوبا» تبديل شد، که بر اساس اصول مرکزيت دمکراتيک، گزينش پروسواس نامزدها و الزام آنها به داشتن شرايط کليدی عضويت در حزب، امر ساختمان پيشاهنگ سياسی را بر عهده گرفت. از آن به بعد، حزب با توجه دقيق به خواست تودهها و با به کار گرفتن شيوه بومی کاملاً دمکراتيکی که کارآمدی بسيار بالای خود را در عمل نشان داده، رشد کرده است.
آن روند، که در محلهای کار، کارخانهها و ديگر مناطق کارگری شروع شد و بعداً به مزارع و نيروهای مسلح گسترش يافت، آنچنان موفقيتآميز بود که ضرورت يک جهش کيفی به جلو در سازمان پيشاهنگ را مطرح کرد. در ۳۰ سپتامبر ۱۹۶۵، رهبری ملی «حزب متحد انقلابی سوسياليستی کوبا»، همايش رهبران حزبی استانها و مناطق مختلف و مسؤولان حکومتی و اداری در سطوح مختلف را برگزار کرد. شرکتکنندگان در آن همايش بر موضوعات مربوط به ساختار و فعاليت بخش اجرايی دولت تمرکز کردند، و روزهای بعد سازمان داخلی حزب، اساسنامه کميته مرکزی، انتخاب دفتر سياسی، دبيرخانه، کميسيونهای کاری، و نقش روزنامه حزب را مورد بحث و تصميمگيری قرار دادند؛ روزنامه «گرانما» که از تلفيق دو روزنامه «امروز» و «انقلاب» بوجود آمد به ارگان رسمی حزب تبديل شد. در روز سوم اکتبر، در تئاتر چاپلين (تئاتر کارل مارکس امروز) آن تصميمات با مردم در ميان گذاشته شد.
حضار با کف زدنهای طولانی يکبار ديگر رهبری تاریخی فيدل کاسترو، فرمانده کل قوا را تأييد کردند، او به دبيراولی کميته مرکزی و رائول به دبيردومی کميته مرکزی انتخاب شده بود. فيدل ضمن معرفی رهبری جديد حزب يادآور شد: «هيچ رخداد قهرمانانهای در تاريخ چند سال اخير ميهن ما نيست که در اينجا نماينده نداشته باشد، هيچ فداکاری، هيچ نبرد، هيچ مهارت نظامی يا غيرنظامی، قهرمانانه يا خلاقی نيست که در اينجا نماينده نداشته باشد، هيچ قشر انقلابی، اجتماعی نيست که در اينجا نماينده نداشته باشد.»
لحظه تکان دهنده موقعی بود که فيدل به اسم سازمان سياسی که از آن لحظه به بعد امر پيشاهنگی انقلابی را عهدهدار بود اشاره کرد: «… ما در تاريخ روند انقلابی خود به نقطه فرخندهای رسيده ايم که میتوانيم بگوييم فقط يک نوع انقلابی وجود دارد، و به اين دليل که نام حزب ما بايد نه فقط آنچه که ديروز بوديم، بلکه آنچه که امروز هستيم و آنچه که فردا خواهيم بود را نشان دهد، به نظر شما نام حزب ما چه بايد باشد؟ حزب کمونيست کوبا!» قبل از آنکه او جملهاش را تمام کند، تکرار کلمه «کمونيست» از طرف حضار، تئاتر را به لرزه درآورد. در آن فضا احساس تودهها بيان میشد، احساسی ژرف و عجين شده با باور که امروز مانند گذشته وجود دارد و هميشه خواهد بود.
تصميم انتشار «گرانما» ارگان رسمی کميته مرکزی نيز اعلام شد، روزنامهای که به گفته فيدل «نماد شناخت انقلابی و راه ما است.» اولين شماره «گرانما» در ۴ اکتبر منتشر شد.
آن روز، کوبايیها موقعی که فيدل نامه بدرود فرمانده ارنستو چه گوارا را قرائت کرد، عميقاً متأثر شدند، فيدل در باره چه گوارا گفت او به منتها درجه دارای همه مهارتها و فضايل ضروری عضويت در کميته مرکزی بود.
چهل سال بعد از آن روز، حزب کمونيست کوبا به جوهر خود و به تعهد خود به مردم وفادار مانده است. حزب کمونيست کوبا ميراث ميهندوستانه و ضدامپرياليستی خوزه مارتی، سنن مقدس رزمجويانه و انقلابی ما، و اصولی که مارکس، انگلس و لنين در برابر ما قرار دادند را زنده نگه داشته است. حزب کمونيست کوبا با پيروی از روحيه کوبايیها که هرگز در برابر دشمن تسليم نمیشوند، روحيهای که با اعتراض آنتونيو ماچه او (Antonio Maceo) در باراگوآ (Baragua) نمادين شده است، از دستآوردهای سوسياليسم دفاع کرده است. حزب کمونيست کوبا، حزبی است که ما را به پيروزیها رهنمون شده است، حزب وحدت ملی، حزب ميهن، حزب آينده ما.