مجله هفته
منبع: ر لاین تیوی نیوز
برگردان: ا. م. شیری
۲۵ تیر ۱۴۰۲
مقایسه پریگوژین با بلشویکها ناشی از بیسوادی محض تاریخی است
توضیحات یوری آفونین (Yuri Afonin)، معاون اول صدر کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه، پیرامون اظهارات مبنی بر اینکه یوگنی پریگوژین، رهبر شورش مسلحانه گویا همان کاری را کرد که بلشویکها در سال ۱۹۱۷ کردند
نشریه «KPRF.ru» تفسیر یوری آفونین، معاون اول کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه در مورد فروخواباندن شورش نظامی یوگنی پریگوژین را منتشر کرد:
«طی سه روز گذشته، کل کشور در بارۀ شورش مسلحان پریگوژین بحث میکرد. به ویژه، تشابهات تاریخی زیادی مطرح میشد. رئیس جمهور پوتین در سخنرانی خود وضعیت کنونی را با حوادث سال ۱۹۱۷ مقایسه کرد. با این حال، معلوم است که او در هیچ زمینهای با سوءنیت از بلشویکها یاد نکرد. اما، بلافاصله مفسرانی پیدا شدند که سعی کردند دوباره با بلشویکها تسویه حساب کنند. بیشتر آنها را میتوان نادیده گرفت. اما یکی از این مفسران، سرگئی استپاشین، یک مقام عالیرتبه سابق بود. او عیناً نکات زیر را بیان کرد: «ولادیمیر پوتین وضعیت را با وقایع سال ۱۹۱۷ مقایسه کرد. من میفهمم که صحبت بر سر چیست- آن وقت بلشویکها خیانت کردند، در واقع ارتش را نابود کردند و ما جنگ جهانی اول را باختیم، یا بهتر است بگوئیم، ما شکست نخوردیم، اما پیروز هم نشدیم».
البته ما به عنوان وارثان ایدئولوژیک بلشویکها پاسخگویی را ضروری میدانیم.
در واقع، هر کس که به درستی با تاریخ آشنا باشد، میداند که در سال ۱۹۱۷ ارتش و دولت روسیه نه به دست بلشویکها، بلکه، توسط نیروهای کاملاً دیگری نابود شد. و این، خیلی پیشتر از به قدرت رسیدن لنین و یارانش اتفاق افتاد. و بلشویکها به تازگی به آن نیروی تاریخی قدرتمند تبدیل شده بودند که نیروهای مسلح کشور را در قالب ارتش سرخ احیاء کردند و کشور تقریباً در حال اضمحلال را دوباره زنده کردند. این لنینیستها بودند که روسیه را در آن زمان نجات دادند و اجازه ندادند غرب جمعی تکه تکه کند.
این واقعیت که بلشویکها ارتش روسیه را در سال ۱۹۱۷ نابود نکردند، حتی رهبران گاردهای سفید به رسمیت شناختند. اگر یادداشتهای روزانه ژنرال آلکسییف یا خاطرات ژنرال دنیکین را بخوانید، متوجه خواهید شد که آنها فروپاشی ارتش را به صراحت با فرمان شماره ۱ شورای پتروگراد، بتاریخ ۱ مارس (۱۴) مرتبط میدانند. این فرمان باعث پدید آمدن پدیدههایی مانند انتخاب فرماندهان، بحث دستورات فرماندهی سربازان وغیره شد. در واقع، این امر موجب از هم پاشیدگی کامل نظم و انضباط در ارتش گردید. پس، نویسندگان متن این فرمان چه کسانی بودند؟ تاریخ نام آنها را ثبت کرده است: نیکلای سوکولوف، وکیل دادگستری و سوسیال دموکرات غیرجناحی، نیکولای چخیدزه و سمیون کلیوانسکی، هر دو منشویک. هیچ بلشویکی در اطراف آنها نبود. پس از آن، کرنسکی سوسیالیست انقلابی، ابتدا به عنوان وزیر جنگ دولت موقت و سپس به عنوان رئیس آن عملاً همان خط را در ارتش دنبال کرد. اتفاقاً اکثر این افراد پس از آن دیوانهوار با بلشویکها جنگیدند.
چرا منشویکها و سوسیالیستهای انقلابی (اسارها) به سیاستی روی آوردند که ارتش را طی یک جنگ بزرگ عملاً نابود کرد؟ به طور کلی، دلیل آن این بود که آنها نمیخواستند آنچه را که تودهها میخواهند به آنها بدهند. اما در عین حال سعی کردند محبوبیت خود را در ارتش تضمین کنند. پس از فوریه، روحیه انقلابی اکثر رهبران منشویکها و سوسیالیستهای انقلابی به تحلیل رفت. آنها بیم از این داشتند که روحیۀ انقلابی تودهها به سرنگونی تزاریسم ختم نمیشود. بنابراین، به دفاع از دارایی زمینداران و سرمایهداران برخاستند. آنها از واگذاری زمین مالکان به دهقانان خودداری کردند و حل این موضوع حیاتی را به تعویق انداختند. در این رابطه، چنین داستانسرایی کردند که گویا بدون مجلس مؤسسان نمیتوان آن را حل کرد. آنها آرزو داشتند کارخانهها و بنگاهها را در اختیار سرمایهداران قرار دهند. این هم تعجبآور نیست که در دولت موقت، همراه با سوسیالیستهای انقلابی و منشویکها، الیگارشهای آن دوره، از جمله، الکساندر گوچکوف، میخائیل ترشچنکو، الکساندر کانوالوف شرکت داشتند. وزرای دولت موقت به ادامه جنگ به نفع آنتانت علاقهمند بودند، یعنی در واقع علاقمند بودند خون روسها را به خاطر منافع بانکداران لندن، پاریس و نیویورک بریزند. اما در عین حال، آنها بدون اینکه چیزی به تودهها بدهند، سعی میکردند سربازان را به نحوی به طرف خود جلب کنند و این کار را هم به بهای از بین بردن نظم و انضباط، در واقع، به قیمت فروپاشی ارتش انجام دادند.
چنین فروپاشی ارتش باعث شد که بلشویکها بعداً مجبور شدند معاهدۀ صلح برست را امضاء کنند. حالا سیاهنمایی منتقدان بلشویکها بر هم منطبق نیست، اما هیچ کدام از آنها نمیتوانند توضیح بدهند که جنگ با قیصر قدرتمند آلمان و متحدانش را در شرایطی که ارتش از هم پاشیده بود، چگونه ادامه میدادند؟ البته، در این مورد نمیتوانند چیزی بگویند.
به همه کسانی که واقعاً میخواهند بفهمند در آن دوره چه اتفاقی افتاد، اکیداً توصیه میکنم فیلم «دولتمرد بزرگ» را تماشا کنند. پیدا کردن آن در اینترنت آسان است. این فیلم دربارۀ لنین است. ما آن را در سال ۲۰۲۰، به مناسبت یکصد و پنجاهمین سالگرد تولد لنین، با همکاری مورخان برجسته فیلمبرداری کردیم. در آنجا، بر اساس حجم عظیم مطالب واقعی، نشان میدهیم که لنین در آن زمان دقیقاً به عنوان یک دولتمرد بزرگ عمل کرد و تحت رهبری او ارتش احیاء شد و کشور حفظ گردید.
ارتش سرخ با تکیه بر حمایت بسیار وسیع تودهها توانست هم مداخله جویان غرب جمعی آن زمان، هم گاردهای سفید را که به عنوان مزدوران غرب عمل میکردند و هم ناسیونالیستهای مختلف، از جمله، ملیگرایان اوکراینی- پتلیوریستها، یعنی اسلاف ایدئولوژیک سیاستمداران امروزی کییف را شکست دهد. به برکت مبارزۀ بلشویکها بود که روسیه پس از آن به عنوان یک کشور زنده ماند.
کمونیستهای روسیه امروز نیز در همین موضع ایستادهاند. اکنون مهمترین وظیفه ما حفظ کشورمان است که تحت شدیدترین فشار امپریالیستهای غربی قرار دارد.