الف

۱۱ مهر ۱۳۸۸

انواع بی‌‏شماری از فریب در انبوه داده‌ها و اطلاعات و دانشی كه هر روز از كارخانه كار فكری پروپاگاندا به بیرون جریان می‌یابد، دیده شده است كه به ماساژ پیام معروف است. تاكتیك حذف، تاكتیك كلی‌بافی، تاكتیك زمان‌بندی، تاكتیك قطره‌چكانی، تاكتیك موجی، تاكتیك تبخیر  از جمله تاكتیك‌های ماساژ پیام به شمار می‌آیند. افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست  درمیان چند خبر درست. این از خصوصیات مستمر چند رسانه است كه همواره از این شگرد استفاده كرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری كاملاً صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع ، یك خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود.

 

رسانه‌ ماساژور و زنده ‌نگاه‌داشتن خط التهاب به هر بهانه

 

درحالی‌که یکی از اصول اصلی روزنامه‌نگاری حرفه‌ای توجه به اتفاقات واقعی، عینی بودن اخبار منتشره و برجسته‌نکردن اتفاقات حاشیه‌ای به جای متن و مهم‌تر از همه صداقت در انتشار اخبار است، رسانه‌های متعلق یا نزدیک به غرب، در تحریفی آشکار، شعارهای چند ده نفری دیروز استادیوم آزادی در حمایت از میرحسین موسوی را به خبر اصلی خود تبدیل کردند.

جلوتر از همه، رسانه بی.بی.سی فارسی در مهم‌ترین بخش خبری‌ خود، عنوان اول خبرهای بااهمیت را به شعارهای یاحسین میرحسین عده‌ای که از روی تصاویر پخش شده در این رسانه تعداد آن‌ها حداکثر به چهل الی پنجاه نفر می‌رسید اختصاص داد. متن خبری که رسانه وزارت خارجه انگلستان پخش کرد با این مضمون شروع می‌شد که «شعارهای یاحسین میرحسین، این بار در ورزشگاه آزادی».

جالب آن  که بی.بی.سی که کل خبر خود را بر اساس یک فیلم کوتاه تنظیم کرده بود و مستند دیگری برای ادعایش نداشت، برای پوشاندن این نقیصه به تصاویر آرشیوی خود متوسل شد و با یادآوری اتفاقات گذشته انتخابات از ابتدا تا کنون سعی کرد خبر خود را درست و مهم جلوه دهد. نکته دیگری که این رسانه و رسانه‌های دیگر جریان غرب به آن متوسل شدند، چسباندن شعارهای تماشاگران معترض به تکراری تساوی دو تیم بزرگ پایتخت به شعارهای عده معدودی بود که در تصاویر بی.بی.سی نشان داده شد.

گفتنی‌ است، در انتهای بازی عده‌ زیادی از تماشاگران به تکرار نتیجه تساوی دربی اعتراض کردند و با سردادن شعارهایی در مورد تبانی احتمالی، بر سیاسی نشدن فوتبال تاکید کردند. اما در حالیکه اکثریت قریب به اتفاق حاضرین در ورزشگاه خواستار سیاسی نشدن بازی شدند، اما رسانه‌های وابسته تلاش کردند این شعار را نیز به شعارهای کاملا سیاسی حامیان موسوی مربوط کنند.

به نظر می‌رسد، رسانه‌ای که وزارت خارجه انگلستان بودجه آن را تامین می‌کند و شعار خود را «خبر و فراتر از خبر» اعلام کرده است، این بار نیز به شیوه معمول خود، در میان اخبار واقعی خبری دندان‌گیر برای تفرقه‌افکنی و ادامه خط آشوب پیدا نکرده و به قول خود به “فراتر از خبر” متوسل شده است! فراتر از خبری که به مانند معمول در جعل، تحریف و اغراق اخبار تبلور پیدا کرد.

در اینجا توجه بینندگان الف را به فنونی جلب می‌کنیم که رسانه بی.بی.سی معمولا در تمام اخبار مربوط به ایران به کار می‌برد. این فنون بخشی از یادداشتی است که الف سال‌ها پیش منتشر کرده بود و اینک در عملکرد بی.بی.سی به وضوح مشاهده می‌شود.

تاكتیك ماساژ و پیچش پیام (Spinning The Message)
انواع بی‏‌شماری از فریب در انبوه داده‌ها و اطلاعات و دانشی كه هر روز از كارخانه كار فكری پروپاگاندا به بیرون جریان می‌یابد، دیده شده است كه به ماساژ پیام معروف است. تاكتیك حذف، تاكتیك كلی‌بافی، تاكتیك زمان‌بندی، تاكتیك قطره‌چكانی، تاكتیك موجی، تاكتیك تبخیر و تاكتیك تبخیر از جمله تاكتیك‌های ماساژ پیام به شمار می‌آیند.

تحریف (Disortion)
یكی از رایج‌ترین شیوه‌های پوشش‌خبری، تغییر متن پیام به شیوه‌های مختلف از طریق دستكاری خبر است. در مسئله تحریف سه پدیده به چشم می‌خورد كه عبارتند از: تعدیل، شاخ و برگ دادن و جذب. یك خبر در حین انتقال از شخصی به شخص دیگر به تدریج كوچكتر از گذشته، قابل فهم‌تر و از نظر بازگو كردن، ساده‌تر می‌شود. در حین فرایند انتقال متوالی بسیاری از جزییات اصلی خبر كم‌كم تعدیل می‌شوند، تجربه‌هایی كه در مورد تحریف انجام شده است، نشان می‌دهد كه بسیاری از جزییات موجود در ابتدای زنجیره انتقال به‌شدت حذف می‌شوند. هر بار كه خبر تحریف‌شده نقل می‌شود، میزان جزییات، هرچند با كندی، كاهش می‌یابد.

اغراق
عوامل تبلیغاتی با بهره‌گیری از این شیوه دست به پخش مطالب مبالغه‌آمیز می‌زنند. آنها سعی می‌كنند مطالب كوچك را بسیار بزرگتر از آنچه وجود دارد جلوه دهند و همچنین قادرند از مطالب بزرگ به شكلی ضعیف و در زمان، مكان و جایگاهی كه به چشم نمی‌آید ، بهره‌برداری كند .

برجسته‌سازی، بزرگ‌نمایی
برجسته‌سازی زمانی اتفاق می‌افتد كه بتوانید با تسطیح، عناصر حاشیه‌ای خبر را حذف و با مبالغه‌ای كه در خبر انجام می‌دهید، آن را درحد معقول بزرگ جلوه ‌دهید.

تاكتیك كلی‌بافی (Generality Tactic)
تاكتیك كلی‌بافی تاكتیكی است كه در آن جزئیاتی كه ممكن است مخالفت اداری یا سیاسی را برانگیزد را با لعابی از مطالب غیرواقعی می‌پوشانند . در پخش این تاكتیك سعی می‌شود بدون توجه به مسایل اصلی و عمیق در خبر و بدون ریشه‌یابی به موضوعی كه منعكس می شود به حواشی آن پرداخته شده ، به خبر لعاب بزنند و شاخ و برگ آن را اضافه كنند و خواننده را در سطح نگه ‌دارد . و توجه وی را كمتر معطوف به عمق مطالب نمایند . این تاكتیك بیشتر در پخش بیانیه‌های وزارت امور خارجه و یا دستگاه دیپلماسی خارجی كشورها مورد استفاده قرار می‌گیرد ، كه در آن‌ها از شیوه بی‌حس‌سازی مغزی استفاده شده است .

افزایش قابلیت تصدیق خبر از طریق چیدن خبر ساختگی و نادرست  درمیان چند خبر درست (To  Take  The  News  Out  of  Its  Proper  Contex)
این از خصوصیات مستمر چند رسانه مانند بی.بی.سی است كه همواره از این شگرد استفاده كرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری كاملا صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع ، یك خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود .یك تحلیل‌گر حرفه‌ای می‌تواند اخباری كه برای مخالفان خود دارای هویت درست و مشخص‌شده است ، به گونه‌ای با اخبار نادرست آمیخته كند كه نهایتا نظر خود را در قالب تحلیل و تفسیر مورد نظر خود القا نماید .

استفاده از دوخبر واقعی برای طرح یك‌خبرساختگی (To  use  Two Factual  News  Items In  Order  To  Legitimize A  False  New)
ارتباط بخشیدن بین دو واقعه، نتیجه‌گیری غلط و غیرواقعی از آن، از شیوه‌های دیگر در مطبوعات و خبرگزاری‌ها و رادیوها به شمار می‌رود. مثلاً رادیو بی.بی.سی اعلام می‌كند كه دو هیات سیاسی از آمریكا و ایران همزمان در سوریه با مقامات سوری دیدار و گفت‌وگو كردند. در این پیام هدف اصلی، القاء خبر ارتباط بین این دو هیات سیاسی در سوریه و تضعیف دولت جمهوری اسلامی است.

تفرقه
شاید بتوان تفرقه را یكی از مؤلفه‌های عوامل قبلی دانست كه با استفاده از آنها عامل تبلیغاتی سعی می‌كند بین جامعه مخاطبان خود با مرزبندی و جناح‌بندی‌هایی كه در اكثریت موارد كاذب هم می‌باشد، مطالبی را پخش كند تا پتانسیل‌ها و توان آن‌ها را كاهش دهد .

تظاهر به بی‌طرفی
بسیاری از رسانه‌های خبری برای القای بی‌طرفی خود به مخاطبان و در نتیجه جلب اعتماد آنان، از تاکتیک تظاهر به بی طرفی استفاده می‌کنند. در این تاکتیک، سخنان و دیدگاه‌های مخالفان به اشکال مختلف نظیر گزارش، مصاحبه و خبر منعکس می‌شود. رسانه به دلیل اتخاذ یک موضع بی طرف، اعتبار بیش‌تری در میان مخاطبان خود کسب می‌کند. همچنین رسانه با حفظ پوشش بی‌طرفی، می‌تواند پیام‌های خود را به آسانی به مخاطب القا کند و اهداف مورد نظر خود را تامین سازد. در این اصل، ضمن اظهار بی‌طرفی و حفظ احترام مخالفان، اقدام به پخش سخنان و نظرات مخالفان می‌کنند و به دنبال آن، مطالب خود را القا می‌کنند. در واقع با پوشش خبری به شکل بی‌طرفانه و به طور مودبانه، سعی می‌شود حمایت‌های لازم و یا تخریب‌هایی در راستای اهداف مورد نظر اعمال شود.

«گاهی برای تخریب سوژه مورد نظر، در ابتدا مواضع بی‌طرفانه‌ای نسبت به آن اتخاذ می‌شود؛ به طوری که دیگران تصور می‌کنند در این جریان نوعی حفظ احترام برای مخالفان و نوعی بی‌طرفی وجود دارد؛ در حالی‌که با پوشش بی‌طرفی به طور مودبانه، مطالب مورد نظر خود را القا می‌کنند. در یک انگاره کلی، سعی می‌شود یک دیدگاه از دو جنبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و نظرات مثبت و منفی در خصوص آن مطرح شود. در یک برخورد کلان، موضع گیری از قبل مشخص شده، زمان‌های طلایی و نکاتی که مد نظر تهیه کننده است، در اختیار جریانی خاص قرار می گیرد. نقطه آغاز و یا تیتر و مقدمه یک موضوع، نقطه پایانی و جمع بندی و نتیجه‌گیری موضوع و هم‌چنین نکاتی که توسط گوینده مورد تاکید قرار می‌گیرد، از جمله زمان‌های طلایی هستند که جایگاه ویژه ای بر تاثیر گذاری در ذهن مخاطب ایجاد می کند.» (سلطانی‌فر، ۱۳۸۳، ص۴۶)

پاره‌حقیقت‌گویی (To release a part of truth)
گاهی حادثه، خبر یا سخنی مطرح می‌شود كه از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه‌ای به هم پیوسته و مرتب است كه اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. این از رویه‌های رایج مطبوعات است كه معمولاً متناسب با جایگاه و جناح سیاسی كه به آن متمایل هستند، بخشی از خبر نقل و بخشی را نقل نمی‌كنند. این شیوه به‌خصوص در انتشار نظرات رهبران سیاسی متداول است. استفاده از تیترهای اصلی روزنامه‌ها، مطابق با میل و سلیقه آن روزنامه از نمونه‌های بارز پاره‌حقیقت‌گویی است.

تاكتیك شایعه (Rumour)
شایعه در جایی ایجاد می‌شود كه خبر نباشد و یا خبر از منابع موثق منتشر نگردد. از جمله اولین عناصری كه در بحث شایعه مطرح می‌باشند ، موضوع، مكان و زمان شایعه است. یك شایعه‌ساز ماهر به‌خوبی می‌داند كه شایعه وی باید موضوعی باشد كه حساسیت بالای جامعه را در زمان و مكان مناسب به خود اختصاص دهد. رابطه بین موضوع، زمان و مكان می‌باید در پخش یك شایعه به‌خوبی درك و احساس گردد.

در خصوص بحث زمان اعتقاد براین است كه یا به‌موقع بودن پخش شایعه بیشترین تاثیر را دارد و همچنین بالاترین تاثیر شایعه در لحظه اوج احساسات مردم است. چنانچه شایعه قبل یا بعد از زمان تاثیر‌گذار مطرح شود، به همان اندازه نفوذ خود را از دست می‌دهد . مكان پخش یك شایعه نیز می‌باید كاملاً دارای مجاورت‌های معنوی و جغرافیایی باشد.

شایعه ضریب خود را مدیون دو نكته می‌باشد. اول ابهام در موضوع و دوم اهمیت موضوع. هر چه ضریب اهمیت یك شایعه بالا باشد، ضریب نفوذ آن نیز به همان میزان بالا می‌رود. در ضمن به همان میزان كه ابهام در قضیه افزایش می‌یابد ، ضریب نفوذ شایعه نیز بالا می‌رود . چنانچه یكی از این پارامترها ی ابهام یا اهمیت صفر شود، ضریب نفوذ شایعه نیز صفر خواهد شد.

تکنیک کارت‌های یکدست
این از خصوصیات مستمر چند رسانه مانند بی.بی.سی است كه همواره از این شگرد استفاده كرده‌اند. در این شیوه، نظر مخاطبان به اخباری كاملاً صحیح جلب می‌شود و پس از ایجاد اطمینان اولیه نسبت به این منبع، یك خبر نادرست اعلام و القاء می‌شود.

یك تحلیل‌گر حرفه‌ای می‌تواند اخباری كه برای مخالفان خود دارای هویت درست و مشخص‌شده است، به گونه‌ای با اخبار نادرست آمیخته كند كه نهایتاً نظر خود را در قالب تحلیل و تفسیر مورد نظر خود القا نماید.

این شیوه شیوه‌ای است كه عمدتاً تحلیلگران و یا نظریه‌پردازان سیاسی از آن بهره می‌گیرند. در این شیوه تحلیلگر سعی می‌كند اخبار موثق و درست قابل استناد برای مخاطبین را همراه با چند خبر نادرست درهم آمیخته و با شیوه‌ای كاملاً حرفه‌ای نتیجه‌مطلوب خود را كسب كند. در این شیوه باید سعی شود كه از اخبار صحیحی كه مورد تصدیق و اطمینان خواننده می‌باشد بهره‌برداری شود. پس شناخت مخاطبین مورد نظر، لازمه استفاده از این تاكتیك می‌باشد.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/bdfhzcux