تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: شبکه همبستگی
۱۰ اکتبر ۲۰۱۹
برگردان: ع. سهند
اسکار فیگوئرا دبیرکل حزب کمونیست ونزوئلا است. او بمثابه یک کارگر ۱۷ ساله فلز کار، سازماندهی سندیکایی را با «مرکز واحد کارگران ونزوئلا» (سندیکای حزب کمونیست ونزوئلا) آغاز کرد. در سال ۱۹۸۶ دبیرکل «مرکز واحد کارگران ونزوئلا» شد. فیگوئرا برای دوره ۲۰۲۰-۲۰۱۶ به نمایندگی مجلس ملی ونزوئلا انتخاب شد. فیگوئرا در این مصاحبه اختصاصی نظر خود را پیرامون اینکه ونزوئلا چگونه باید بر بحران اقتصادی و اجتماعی خود فائق آید ارائه مینماید.
شما وضعیت طبقه کارگر و بطور کلی مردم ونزوئلا را چگونه تحلیل میکنید؟ فکر میکنید ریشههای بحران کدامند؟
برای ما مهم است با توصیف جامعه ونزوئلا آغاز کنیم. به نظر حزب کمونیست چیزی که وارد یک بحران جدی شده شیوه تولید سرمایهداری وابسته ای است که با الگوی انباشت رانتی مشخص میشود: ما ریشههای بحران فاجعهباری را که اکنون با آن روبهرو هستیم در این الگو میبینیم.
من باید اصافه کنم که ما بهای پیامدهای اشتباهات اخیر را میپردازیم: الگوی انباشت طی «روند بولیواری» دگرگون نشد. این الگو با رییسجمهور چاوز و اکنون بسیار کمتر آن، طی ریاست جمهوری نیکولاس مادورو دگرگون نشد.
این در جای خود ما را به پرسش دیگری می رساند: چرا حزب کمونیست ونزوئلا بر این نظر است که ونزوئلا از زمان به قدرت رسیدت چاوز در یک روند رهایی ملی قرار دارد؟ در پاسخ به این میگوییم ما
برنامهای را که چاوز طرح کرد یکی از عناصر کلیدی گسست از وابستگی و ساختمان یک نظام جدید آمریکای لاتین و کارائیب میدانیم: یک تلاش سازمانیافته برای ساختمان یک بلوک متحد از خلقهای قاره ما.
این حوزه کاری است که ما تاریخاً ارتقاء داده ایم، حوزه ای که از نظر ما، اگر میخواهیم درسمت گسست از سلطه امپریالیستی و وابستگی دیرپای منطقه ما پبشرفت نماییم، اساسی است. ما پروژهای را که رییسجمهور چاوز طرح نمود از یک چشمانداز تاکتیکی و استراتژیک پذیرفتیم.
در واقع، ما تا جایی پیش رفتیم که گفتیم از نقطه نظر ما (و این را زمانیکه رییسجمهور چاوز پیشنهاد را طرح نمود گفتیم) رشد [اقتصادی] ونزوئلا به انداز کافی تکامل یافته نیست که بسوی سوسیالیسم حرکت کند. ما درک میکنیم زمانی که چاوز صحبت از سوسیالیسم را آغاز کرد، دعوت او با یک گفتمان سیاسی خاص همخوان بود، اما هیچ ارتباطی با رشد نیروها مولده کشور (چیزی که ما عموماً شرایط عینی مینامیم)، یا با شرایط ذهنی مردم ونزوئلا نداشت. از اینرو، ما در جایی هستیم که بودیم، زیرا یک بحران عمیق الگوی سرمایهداری وابسته رانتی وجود دارد که طی بیست و چند سال «روند بولیواری» دگرگون نشد.
یک کلید دیگر برای درک حمایت ما از هوگو چاوز موضوع حاکمیت نفتی است. با چاوز، دولت ونزوئلا توانست منبع اصلی ثروت ملت، نفت، را کنترل کند. پیش از چاوز، ۹۰ درصد منافع نفت بوسیله فراملیتیها مصادره میشد. با چاوز، بخشی از درآمدهای نفتی، که طی یک صد سال گذشته ستون فقرات اقتصاد ونزوئلا بوده است در خدمت توجه به نیازهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم قرار گرفت.
اما ونزوئلا در جوانب دیگری که برای ساختمان یک ملت مستقل کلیدی میباشند، مانند رشد نیروها مولده، پیشرفت نکرد. چاوز سیاسی کردن مردم را، که فعالانه درگیر شدند، آغاز کرد. دوره چاوز مردم ونزوئلا را سیاسی کرد، و این بخشاً یکی از کلیدهای پایداری امروز ملت ما است. با چاوز جهش بزرگی در این شناخت رخ داد که امپریالیسم ایالات متحده، متحدین اروپایی آن، و نیروهای اولیگارشی سنتی متحد با سرمایه بینالمللی دشمنان اصلی ما هستند.
حزب کمونیست ونزوئلا سمت دولت بولیواری در سالهای اخیر را چگونه تحلیل میکند؟ برخیها رهبری نیکولاس مادورو را میستایند- او کودتا را شکست داده است، در انتخاب پیرور شد، و در برابر تهاجم امپریالیسم مقاومت کرد- در حالیکه دیگران از او بخاطر راهحلهای هوادار سرمایهداری وی برای بحران – خصوصیسازیها، کاهش هزینههای اجتماعی، حذف حقوق وکارگران و غیره- انتقاد میکنند.
از اوائل ۲۰۱۹، بمثابه یک نتیجه پلنوم سیزدهم حزب کمونیست ونزوئلا، موضع ما این بوده است که سیاستهایی که بوسیله دولت مادورو پیش برده میشوند لیبرالیاند، و این بدن معنی است که سنگینی بحران بر دوش فقیرترینها قرار دارد. این چند ماه پیش در پلنوم چهاردهم به تصویب رسید.
همانطور که قبلاً اشاره کردم، ریشه بحران الگوی انباشت است، و تجاوز امپریالیستی با آن مخلوط است. ما معتقدیم که سیاستهای [اقتصادی] لیبرالی ما را از بحران خارج نخواهد کرد.
در درون حزب، بحث درباره مشخص کردن دقیق گرایش اقتصادی دولت در جریان است. آیا نولیبرالی است؟ پاسخ به این هنور قطعی نیست، اما ما معتقدیم اقداماتی که صورت گرفته است به سرمایهگذاری سرمایهداری، ملی و بویژه خارجی، اولویت میدهد. در اینمورد، ما شاهد مقرراتزدایی در حوزه کار، و سقوط حیرتانگیز بهای نیروهای کار، اخراجهای گسترده، اصلاحات و غیره بوده ایم.
همه اینها، همانطور که گفتم، با یک هدف انجام میشود: تشویق سرمایهگذاری. اما، این به یک دلیل بسیار ساده اتفاق نخواهد افتاد: سرمایهگذاری خارجی فقط زمانی به ونزوئلا میآید که قیمت نفت بالا است، و فقط با هدف سود بردن مستقیم از ثروتی که با فروش نفت تولید میشود به اینجا میآید. سرمایهداران هرگز این کشور را توسعه نداده اند، آنها هرگز یک سِنت سرمایهگذاری نکرده اند. و اکنون که قیمتهای نفت پایین است، تنها چیزی که میتوانیم انتظار داشته باشیم این است که آنها برای سود بردن از طلا، کولتان [فلزی کمیاب مرکب از کلومبیت و تانتالیت- مترجم] و دیگر معادن استراتژیکی که در قلمرو ما وجود دارد به اینجا میآیند.
بنابراین، بجای آزادسازی [اقتصاد] و جستجوی سرمایهگذاری خارجی، که کار نخواهد کرد، دولت مادورو باید با برنامههای اجتماعی بر توجه به نیازهای مردم تمرکز نماید، و در عین حال در جستجوی یک راه انقلابی برای خروج از بحران الگوی سرمایهداری رانتی باشد.
ما علیه راه مصالحه طبقاتی هستیم، که به سرمایهگذاری خارجی اولویت و امتیاز میدهد. همه این بویژه زمانی مشکلزا است که در یک گفتمان سوسیالیستی که هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد پیچیده میشود. ما معتقدیم که آن گفتمان سوسیالیستی به تودهها لطمه میزند زیرا واقعیت ما را مخدوش میسازد. تراژدی این است که بسیاری سوسیالیسم را رد میکنند زیرا آنرا با پروژهای که اکنون رخ میدهد یکی میدانند، و دیگران آنرا چنین معنی میکنند که سوسیالیسم سطح بالایی از فداکاری را میطلبد. البته، این حقیقت است که سوسیالیسم فداکاری میطلبد. سوسیالیسم به سطح بالایی از فداکاری نیاز دارد زیرا با نیروی سرمایه میجنگد، اما سوسیالیسم فقط این نیست، سوسیالیسم درباره ساختمان چیزی نوین است، و در حال حاضر از آن چشمانداز هیچ نشانی بچشم نمیخورد.
علاوه بر پرداختن به نیازهای فوری مردم، که چیزی است که دولت باید انجام دهد، ما همچنین خواهان مرکزیت طبقه کارگر و نقش دهقان خُرد و کمونارها در حل بحران هستیم. آیا ما باید سعی کنیم با سرمایه فراملی از این بحران خارج شویم؟ آیا باید اجازه بدهیم چشمانداز بوروکراتیک چیره شود؟ یا راه خروج از بحران کنونی در دست کسانی که با دست خود تولید میکنند؟ ما در کنار آخری هستیم.
اکنون، با توجه به شرایط ما، شخص میتواند بپرسد آیا دنبال کردن برخی اتحادها با بخشهایی از سرمایه ضروری نیست؟ ما درک میکنیم که دولت هیچ منبعی برای به حرکت درآوردن تولید ندارد، درنتیجه، باید قدری امتیاز داد. ونزوئلا مجبور است دنبال متحد بگردد، اما جستجوی اتحادها با فراملیتیها راه درست نیست. آنها سرمایهگذاری نخواهند آورد و منافع خارجی را همراه خواهند آورد. بحای آن، ونزوئلا باید دنبال سرمایهگذاری از بخشهایی باشد که میپذیرند ما یک روند رهایی ملی داریم و اینکه ساختمان یک الگوی خودمختار و مستقل یکی از هدفهای کلیدی ما است.
به هر حال، نقش طبقه کارگر، نقش روستاییان، نقش کمونارها، باید نه فقط از نظر گفتمانی بلکه با مشارکت واقعی در روند بهبود ابزار تولید به بازی گرفته شود. به این دلیل است که ما باید یک اتحاد وسیع ضدامپریالیستی، با همه بخشها، از جمله با دولت رییسجمهور نیکولاس مادورو بنا کنیم. همه کسانی که به دگرگونی اجتماعی معتقدند، از جمله بخش سرمایهداری میهندوست باید به این اتحاد بپیوندند.
به هر حال، ما در بحبوحه کشمکش درون – امپریالیستی بین قدرتهای جهان قرار داریم. این کشمکش، در واقع در هسته تجاوز علیه ونزوئلا قرار دارد. قدرتهای جهانی نمیخواهند ما با چین، روسیه، هند اتحاد داشته باشیم، زیرا آن اتحادها کلید گسست از وضعیت وابستگی ما میباشند. ما باید در سمت آن اتحادها حرکت کنیم، و موازی با آن، باید اتحاد کشورهای آمریکالی لاتین و کارائیب را که تنها وسیله گسستن زنجیرهای امپریالیسم است بنا نماییم.
اخیراً بین دولت و بخشهایی از آپوزیسیون گفتوگو صورت گرفت. این مذاکرات به استثنای حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا، بدون شرکت سازمانهای چاوزیستی انجام شد. بعلاوه، و براساس بیانیههای حزب شما، حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا «توافق اتحاد برای مقابله با بحران سرمایهداری ونزوئلا» (۲۶ فوریه ۲۰۱۸) بین حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا و حزب کمونیست ونزوئلا را که پایه حمایت حزب کمونیست ونزوئلا از نامزدی نیکولاس مادورو در انتخابات ۲۰۱۸ بود نقض کرده است. آیا حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا را قادر به گوش دادن به جنبش مردمی و چپ چاوزیست میدانید؟
حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا به صداهای متنوع، که شامل دیگر نیروهای میهندوست و انقلابی میشود گوش نمیدهد. برای این یک دلیل ساده وجود دارد: برای امثال ما که در چپ قرار داریم، جدا کردن خود از اتحاد با دولت و حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا بسیار دشوار است، زیرا ما یک دشمن مشترک داریم- دشمن اصلی ما- که امپریالیسم ایالات متحده، متحدین اروپایی آن، و جناح راست داخلی است.
با توجه به این فاکت، دولت و حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا فکر میکنند به هیچگونه بحثی با ما نیاز
ندارند. آنها یکجانبه عمل میکنند. این یک اشتباه جدی است، زیرا سازندگی از مشارکت جمعی سود میبرد. طبقه کارگر، روستاییان، و کمونارها، همه ما تحلیلها و پیشنهاداتی داریم که به ونزوئلا برای برونرفت از بحران کمک میکنند.
این میتواند دولت یا حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا باشد که نظرات یا پیشنهادات اردوی مردمی را نادیده میگیرد. در درون حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا جریانات ایدئولوژیک متفاوتی، از جمله سوسیال دمکراتها، سوسیال مسیحیها، و حتا لیبرالها وجود دارند. اما رهبری سیاسی باید درک کند که ما یک اتحاد متنوه هستیم («وحدت در تنوع»)، و این به فضا برای سازندگی جمعی نیاز دارد.
بعلاوه، به تضادهایی که پیش میآیند نباید بمثابه یک مشکل نگاه کرد. کاملاً بر عکس، تضادها میتوانند سازنده باشند. مشکل این نیست که ممکن است در درون دولت تضادهایی وجود داشته باشد؛ مشکل این است که چگونه باید با آنها برخورد کرد. اگر با تضادها بد برخورد شود، آن میتواند موجب شکاف شود، و در لحظهای مانند لحظه ما، شکافها پروژه مشترک ما را تضعیف مینمایند.
چون حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا درک میکند ما با راست یا با امپریالیسم متحد نخواهیم شد، آنها فضاها برای سازندگی مشترک را میبندند. آنها بطرز پرنخوتی عمل میکنند که (اگر به شکاف منجر نشود) موجب درگیری میشود. و این چیزی که اکنون رخ میدهد.
ما در نشست پلنوم اخیر خود شعار «در راستای ایجاد نیروی طبقه کارگر، دهقانان، کمونها، و مردم، مقابله کن، تمیز بده و نیرو انباشت کن» را تدوین کردیم. ایده این است که به سوی یک اتحاد ضدامپریالیستی گسترده برای مقابله و درهم شکستن تجاوز خارجی و در عین حال مقابله با جریانات رفرمیستی و تسلیمطلب داخلی- دارای یک گفتمان انقلابی دروغین، با اتحادهایی که علیه روند رهایی ملی است و چشمانداز آن بر ضد چشمانداز سوسیالستی است- حرکت شود.
و رویکرد حزب کمونیست ونزوئلا به گفتوگوهای اخیر چیست؟
مؤخرترین گفتوگوها به توافق با یک بخش از آپوزیسیون انجامید. ما معتقدیم که «ایده گفتوگو» درست بود، و اینگفتوگوها مهم هستند زیرا نشان میدهند که آپوزیسیون راست افراطی تنها آپوزیسیون در
کشور نیست. اما، توافق بدون مشارکت دیگر بخشهای [چاوزیست] صورت گرفت. این به وضعیتی منجر شده است که حرکت در آن آسان نیست.
یکی از توافقها این بود که نمایندگان «قطب میهنی» در مجلس ملی ادغام خواهند شد. اما، حزب کمونیست تصمیم گرفته است خود را در آن ارگان ادغام نکند. [دلائل ما عبارتند از] نخست، به ما توضیح داده نشده است که در آن فضا تاکتیک چه خواهد بود، و دوم، اینکه مجلس ملی همچنان [از قانون] سرپیچی میکند، و کلید تجاوز امپریالیستی در کشور ما است. مجلس ملی نهادی است که قدرتهای مردم، از جمله ریاست جمهوری مادورو را برسمیت نمیشناسد، و شرکت ما به ایجاد سردرگمی بیشتر در میان مردم منجر میشد. حضور ما به ابزاری مشروعیت میداد که در خدمت توطئه ضدانقلابی قرار دارد.
زمانی که ما با این معضل روبهرو شدیم تصمیم گرفتیم خود را در مجلس ملی ادغام نکنیم، گرچه این موضوعی است که هنوز روی میز است و بزودی در پلنوم پانزدهم [حزب ما] بررسی خواهد شد. صراحتاً، درک ما این است که مجلس قانونگذاری ملی زمانی که خوان گوآیدو که رییس مجلس ملی است خود را رییسجمهور اعلام کرد باید دست به اقدام قاطع میزد. مجلس ملی بخشی از توطئه است و باید منحل شود.
اکنون، اگر حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا به ما توضیح دهد که برای غلبه بر ماهیت توطئهگر مجلس ملی راهی وحود دارد، آن وقت ما پس از بحث درونی دوباره خود را در آن فضا ادغام خواهیم کرد.
در سالها اخیر شکلهای جدید اعتراض وجود داشته است: اعتراضاتی که دنبال تغییر رژیم نیستند، بلکه برای مطالبات مشخص خود در مواجهه با مشکلات جدی راهحل میخواهند. این طیفی از اعتراض مردم برای بنزین و آب تا اعتراض روستاییان برای عدالت و حمایت در برابر زمینداران تشکیل میدهد. شما این پدیده را چگونه میبییند؟
برآمده از جنبش مردمی و میهنی و از آن بخشهایی که به دگرگونسازی جامعه ونزوئلا متعهد هستد، گرایش فزایندهای برای برگزاری اعتراضات مشروع وجود دارد. این اعتراضات دیگر از راست نمیآیند، بلکه از جنبش انقلابی مردمی، از نیرویی که بعنوان چاوزیسم شناخته شده میآیند. آنها مطالبات و همچنین پیشنهاداتی را در باره سیاستهای کارگری، دهقانی، سیاستهای روستایی و غیره طرح میکنند. این اعتراضات در یک نگرانی مشترکند: مسیر «روند یولیواری» و شرایط زندگی مردم.
حزب کمونیست ونزوئلا معتقد است که گردآوردن نارضایتیها مشروع مردم، برای تشکیل یک جبهه گسترده ملی که در رویارویی با امپریالیسم استوار خواهد ایستاد و همچنین با ارتقای سیاستهای لیبرالی دولت مقابله خواهد کرد مهم است.
این هدف ما از ارتقای «جبهه مبارزه ملی طبقه کارگر» میباشد. این جبهه دنباله حزب کمونیست نیست. ما فقط یک عامل در درون آن هستیم. در آن تروتسکیستها، و بخشهایی از پایگاه حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا وجود دارند. در واقع، آنها در اکثریت اند.
ما همچنین کار «جریان دهقانی نکومدیس ابریو» را ارتقا میدهیم، تلاش میکنیم با بخشهای کمونی متنوع، از جمله در میان «کمون ال مایزال» و کمونهای دیگری که حقیقتاً مهم هستند اما زیر رهبری حزب کمونیست ونزوئلا قرار ندارند کار کنیم. ما معتقدیم که باید در یک بلوک با این سازمانهای کمونی متحد شویم، زیرا آنها نمونههایی از خودگردانی هستند که برداشت بوروکراتیک از قدرت را زیر سؤال میبرند.
در پایان، در رویارویی با تجاوز امپریالیستی و حرکت دولت بسوی موضع «رفرمیستی» و حتا «لیبرالی» نقش همبستگی بینالمللی با «روند یولیواری» چیست؟
حزب کمونیست ونزوئلا یک خط کاری برای ارتقای همبستگی دارد، و ما زمانی که به خارج از کشور میرویم اینرا با ارائه کامل آنچه که در اینجا میگذرد انجام میدهیم. ما تضادهایی را که با آن روبهرو هستیم- پیچیدگیهای روند و گرایشاتی که ا هم در کشمکش هتیند را از نیروهای چپ، از احزاب کمونیست و دیگر سازمانها پنهان نمیکنیم، اما ما همیشه این را روشن میکنیم که دشمن صلی ما امپریایلسم است. ما در درون روند مباره میکنیم، اما هنگام رویارویی با امپریالیسم، ما متحد و منضبط هستیم. بنابراین، ما [پیچیدگیهای آنچه که در داخل میگذرد را] توضیح میدهیم، ولی خواهان همبستکی نیز هستیم.
اگر دست امپریالیسم ایالات متحده، متحدین اروپایی آن، و راست قاره به ونزوئلا برسد، وضعیت شبیه پایان دهه ۱۹۸۰ با سقوط اتحاد شوروی و بلوک شرق خواهد بود. آن ضربه بسیار بدی به نیروهای انقلابی سراسر جهان خواهد بود. گرچه مشکلاتی که ما در اینجا با آن روبهرو هستیم عظیم میباشند، اما ونزوئلا به کشتی پرچمدار بودن در مبارزه ضدامپریالیستی ادامه خواهد داد. ما به ونزوئلایی نیاز داریم که مستقل باشد تا ما در داخل آن مبارزه کنیم.
متن اصلی در:
https://venezuelanalysis.com/analysis/14687
http://www.solidnet.org/article/CP-of-Venezuela-Interview-to-the-General-Secretary-of-the-Communist-Party-of-Venezuela/
اسکار فیگوئرا، حزب کمونیست ونزوئلا، چاوز، چاوزیسم، مادورو
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/kk4mjr67