تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
ع. سهند
از جمله آثار زندهیاد علی گلاویژ در باره سیاست مارکسیستی- لنینیستی حزب تودۀ ایران پیرامون مسأله ملی در ایران و در باره جنبش کرد، دو مقاله است به نامهای «به سنن بهمن وفادار بمانیم» و «یک نقطه تحول بزرگ در تاریخ خلق کرد»، که اصول بنیادی و جهات عمده جنبش ۲ بهمن را نشان میدهند. بخشهایی از مقاله دوم در کتاب «اسناد و دیگاهها، زبر عنوان تحت عنوان «جنبش ۲بهمن کردستان» در صفحات ۹۰-۹۳ کتاب «اسناد و دیدگاهها: حزب تودۀ ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷» چاپ شده است.
نشریه «نامه مردم» شمارۀ ۹۱۲، عناوین این دو مقاله را ترکیب نموده و در نوشتار «به آرمانهای ”جنبشِ دوم بهمن“ وفادار بمانیم») تعبیراتی «بدیع» از تاریخ و سیاست انقلابی حزب تودۀ ایران، همخوان با سیاستهای «امروزین» آن نشریه ارايه نموده است.
به آرمانهای «۲ بهمن» وفادار بمانیم یا نمانیم؟
از جمله آثار زندهیاد علی گلاویژ در باره سیاست مارکسیستی- لنینیستی حزب تودۀ ایران پیرامون مسأله ملی در ایران و در باره جنبش کرد، دو مقاله است به نامهای «به سنن بهمن وفادار بمانیم» و «یک نقطه تحول بزرگ در تاریخ خلق کرد»، که اصول بنیادی و جهات عمده جنبش ۲ بهمن را نشان میدهند.
بخشهایی از مقاله دوم در کتاب «اسناد و دیگاهها، زبر عنوان تحت عنوان «جنبش ۲بهمن کردستان» در صفحات ۹۰-۹۳ کتاب «اسناد و دیدگاهها: حزب تودۀ ایران از آغاز پیدایی تا انقلاب بهمن ۱۳۵۷» چاپ شده است. نشریه «نامه مردم» شمارۀ ۹۱۲، عناوین این دو مقاله را ترکیب نموده و در نوشتار «به آرمانهای ”جنبشِ دوم بهمن“ وفادار بمانیم») تعبیراتی «بدیع» از تاریخ و سیاست انقلابی حزب تودۀ ایران، همخوان با سیاستهای «امروزین» آن نشریه ارايه نموده است. مراجعه به اصل آن دو مقاله در «عدالت» و توجه به فاکتهای زیر خود به اندازه کافی روشنگر است و نیاز به توضیح بیشتر ندارد.
● «درسالیان اخیر، در راهبرد توسعهطلبانه امپریالیسم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به خوبی مشاهده میشود. درمیهن ما نیز علاوه بر سیاست، تلاش امپریالیسم و محفلهای مرتجع دستآموزِ آن برای ”آلترناتیوسازی“ را شاهدیم، که تشکیل چند “کنفرانس“ در شهرهای اروپا نمونه آن است. در این آلترناتیوسازیهای امپریالیستی، منافع مردم ایران، از جمله منافع مردم کردستان، کمترین اهمیتی نداشته و ندارد! فراموش نکنیم که، مداخله استعماری در جنبشهای مختلف و کشورهای گوناگون پدیدهای ناشناخته و تازه نیست. به ویژه در تاریخ مبارزات مردم کردستان، دخالتهای مکرر امپریالیسم و ارتجاع برای به انحراف کشاندن جنبشها را شاهد بوده ایم.» («به آرمانهای ”جنبشِ دوم بهمن“ وفادار بمانیم»، نامه مردم، شمارۀ ۹۱۲)
اما…
«در دوران بسیار حساس کنونی وظیفه نخست و بیدرنگ همه حزبها و نیروهای مدافع آزادی، عدالت، و الغایِ ستمِ ملی، حرکت به سمت تحکیم پیوند میان مبارزه برای الغای ستم ملی با جنبش ضداستبدادی و آزادیخواهانه کشور است. این مهمترین، اصلیترین، و مبرمترین تجربه جنبش دوم بهمن کردستان برای دوران کنونی است.» (همانجا)
https://www.sedayemardom.net/?p=33079
و برای انجام این «وظیفه نخست و بیدرنگ همه» بر اساس «مهمترین، اصلیترین، و مبرمترین تجربه جنبش دوم بهمن کردستان برای دوران کنونی»، «همه» با هم، کارهای زیر را انجام میدهند:
● در بهمن ماه ۱۳۸۸، چند ماه قبل از انتخابات دور دهم رياست جمهوری، «نمايندۀ کمیته مرکزی حزب تودۀ ایران»، در نشستی که توسط «مجمع پارلمانی شورای اروپا» «به منظور تبادل نظر در رابطه با شرایط کشور و برداشتها و سیاستهای نیروهای مختلف طیف وسیع اپوزیسیون ایران» برگزار شده بود، شرکت کرد و خواهان «همبستگی وسیع بینالمللی با مبارزه زنان، دانشجویان و اتحادیههای کارگری در ایران» شد. به گفته «نامه مردم» «علاوه بر حزب توده ایران ”مجمع پارلمانی …“ از تعدادی دیگر از احزاب سیاسی اپوزیسیون کشور و از جمله حزب دموکرات کردستان ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران، جبهه ملی ایران و … به منظور تبادل نظر در رابطه با شرایط کشور و برداشت ها و سیاستهای نیروهای مختلف طیف وسیع اپوزیسیون ایران برای شرکت در این جلسه که در مقر اصلی آن در استراسبورگ برگزار شد، دعوت کرده بود.»
https://old.edalat.org/node/6895
https://old.edalat.org/node/2898
● «رهبر اپوزيسيون کرد ايرانی خواهان استراتژی روشن ايالات متحده است.»
https://old.edalat.org/node/5110
● به دعوت بنیاد اولاف پالمه، شهر استکهلم در روزهای چهارم و پنجم فوریه ۲۰۱۲، شاهد برگزاری «کنفرانس اتحاد برای دمکراسی در ایران» بود. در این کنفرانس غیرعلنی، چند چهره سیاسی شناخته شده از آنجمله عبدالله مهتدی (حزب کومله زحمتکشان ایران)، عباس حجری (حزب دمکرات کردستان ایران)، بهزاد کریمی (سازمان فداییان خلق ایران – اکثریت)، حسن شریعتمداری (اتحاد جمهوریخواهان) محسن سازگارا (شورای راه سبز امید) و شهریار آهی (مشاور ارشد رضا پهلوی)… حضور داشتند.
● کنگره پنجم اتحاد جمهوریخواهان، با شرکت چند ده نفر از چهره های برجسته ضدکمونیست و با حضور تعدادی از سیاسیون اپوزیسیون از آنجمله، بهزاد کریمی، مهدی فتاپور، ملیحه محمدی، بهروز خلیق، بابک امیر خسروی، رجبعلی مزروعی، اردشیر امیرارجمند و حسن شریعتمداری و… در هفته آخر اکتبر ۲۰۱۲ در شهر کلن آلمان برگزار شد.
● «میزگرد تلویزیونی پیرامون مسئله ملی در ایران»، نامه مردم، شماره ۹۰۷، ۱۵ آبان ماه ۱۳۹۱
«واحدهای شش حزب و سازمان سیاسی کشورمان – ایران – در هلند: حزب توده ایران، حزب دمکرات کردستان ایران، حزب کومله کردستان ایران، سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، و سازمان جبهه ملی ایران – اروپا، که در قالب یک کمیته مشترک از مدتها پیش در رابطه با همکاریهای موردی معین با هم قرار دارند، از چندی پیش دست اندر کار آن شدند که با سازماندهیِ سمینارهایی پیرامون موضوعهای سیاسی مهم روز، یا روندهای حساس سیاسی کشور، نمایندگانی از حزبها و سازمانهای سیاسی مربوطه معرفی گردیده است، تا بین آنها بحث و رایزنیهای ضرور پیرامون چالشهای مشترک صورت گیرد. درادامه همین ابتکارها در زمینه مناسبات مشترک بود که از حدود شش ماه پیش توافق به عمل آمد که سمیناری در باره «مسئله ملی در ایران»، سازمان داده شود. در جریان ساماندهیِ چنین سمیناری بود که نماینده حزب کومله کردستان ایران پیشنهاد داد که با توجه به آمادگی و استقبال تلویزیون این حزب برای میزبانی سمینار مورد نظر، بهتر است که سمینار شکل تلویزیونی به خود بگیرد. این پیشنهاد، با استقبال نمایندگان دیگر حزبها و سازمانهای عضو کمیته همکاری مواجه شد. ارزیابی مشترک در کمیته این بود که، از این طریق، بینندگان و شنوندگان بهمراتب بیشتری در جریان نقطه نظرهای مدعوین به سمینار قرار خواهند گرفت، و علاقمندان بیشتری شاهد زنده کوششهای این شش حزب و سازمان در یافتن راهِ برون رفت ایران از این معضل تاریخی خواهند بود. بدین ترتیب بود که عزم کمیته همکاری حزبها وسازمانهای سیاسی در هلند، بر سازماندهیِ این میزگرد تلویزیونی قرار گرفت.
این میزگرد تلویزیونی، روز یکشنبه سیام مهرماه (۲۱ اکتبر ۲۰۱۲)، در استودیو تلویزیونی «روژه هه لات» برگزار شد که طی دو برنامه از این تلویزیون پخش شد. گردانندگی این برنامه بر عهده آقای طاهر برهون بود. شرکتکنندگان در این میزگرد آقایان: فریدون ابراهیمی از حزب توده ایران، کمال ارس از سازمان های جبهه ملی ایران- اروپا، شاهو حسینی از حزب دمکرات کردستان ایران، بهزاد کریمی از سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)، رئوف کعبی از سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، و سیامک (ابوبکر) مدرسی از حزب کومله کردستان ایران، در کلیترین خطوط موضع حزبها و سازمانهای سیاسی خود را توضیح دادند، و به پرسشهای گرداننده سمینار و گاه نیز به برخی موضعگیریهای طرح شده از سوی دیگر شرکت کنندگان، پاسخ گفتند. بحث محوری و پرسش مرکزی از سخنرانان این بود که، نگاه کلی سازمان سیاسی آنان در زمینه موضوع مورد بحث، یعنی «ستم ملی در ایران»، چیست، و رویکردِ عمومی آنها در غلبه بر این معضل کدام است. محتوای گفتار و سخن حزب ما را، در فشرده ترین بیان ارایه شده، در زیر میخوانید:
با سلام واحترام به شنوندگان و بینندگان عزیز این بر نامه و با درود به همه جانباختگان راه آزادی وعدالت اجتماعی
به سهم خود سپاسگزارم از بر گزار کنندگان و مجری این برنامه که چنین فرصتی را به وجود آورده اند تا بتوانیم در مورد یکی از مهمترین و حساسترین مسئله کشورمان ایران به بحث و گفتگو بنشینیم و نقطه نظرات احزاب و سازمان های سیاسی را در مورد یکی از دردهای مزمن جامعه مان مطرح نمائیم، که خود کاری است مثبت وبا ارزش! اما امید و انتظار از ما فراتر از یک سخنرانی و یا اظهار نظر دریک میز گرد است. توقع اینست که ما نمایندگان احزاب راه کارهای عملی و راه حلهای اصولی، علمی، منطقی و منطبق بر اوضاع کنونی جهان ومنطقه ارائه دهیم. که خود یاد آورِ سنگینی مسئولیتی است که تاریخ به دوش تک تک ما قرار داده است. من هم به نوبه خود تلاش می کنم در موضوع مورد بحث نقطه نظرات حزب توده ایران را بیان و راه حلهای پیشنهادی این حزب را با هموطنان عزیز در میان بگذارم
حزب توده ایران با توجه به چند ملیتی(کثیرالمله)بودن ایران که در آن خلقهای گوناگون (فارسها، آذربایجانیها، کردها، عربها، ترکمنها، بلوچها) زندگی می کنند، که دارای سرزمین، زبان، آداب و آئین و رسوم ویژه خود هستند با دیده احترام می نگرد، و به فرهنگ، زبان، آداب و آئین، سنن و رسوم خلقهای ایران احترام میگذارد، و برعلیه هرگونه عمل قهرآمیز در مقابله با خواستهای انسانی و عادلانه و برحق خلقها مبارزه می کند. واقعیت این است که، رشتههای گوناگونی خلقهای ساکن ایران را به هم پیوند می دهد. آنان در طول سدههای متمادی تاریخ و سرنوشت مشترکی داشتهاند و دست در دست هم، در ابداع وایجاد فرهنگ غنی کشور ما با هم همکاری کردهاند، و در راه استقلال و آزادی میهن مشترک خویش، ایران، دوشادوش هم، فداکاریهای بی شماری از خود نشان دادهاند. درست به همین دلیل اعتقاد بر این است که همه نیروهای مترقی و آزادیخواه جامعه ما، صرف نظر از تفاوت در عقاید سیاسی و مسلکی، و همه خلقهای ایران، می باید در چار چوب ایران واحد و دمکراتیک و با حفظ تمامیت ارضی کشور در جهان پر تلاطمی که احساسات ملی در سراسر آن در حال اوجگیری است حق تشکیل مجلس و دولت محلی به خلق های ساکن ایران در محدوده جمهوری فدرال تعلق یابد. حزب توده ایران، طرفدار برابری کامل حقوق همه خلقهای ایران و خواهان اتحاد داوطلبانه آنها در چارچوب میهن واحد، و بر پایه حفظ تمامیت ارضی ایران،است. بر این اساس، حزب توده ایران طرفدار سر سخت وحدت کشور بر اساس استقرار یک حکومت فدرال در ایران، وتامین حقوق کامل خلق های ایران در تعیین سر نوشت خویش، و برخوردار شدن از کلیه حقوق ملی، اجتماعی و فرهنگی است. حزب ما معتقد است که در این لحظات تاریخی، فقط اتحاد نیرو های ملی و مترقی و دمکراتیک و درک عمیق مصالح و منافع کشور وهمه خلقهای ایران قادر است توطئههای داخلی و خارجی را درهم شکند و تلاشهای ارتجاع را عقیم گذارد.
آیندهنگری در باره اهمیت پیوند مبارزه خلقها با جنبش سراسری و مردمی یکی از ضرورتهای مبارزه است. با تقویت چنین جنبشی میتوان به محرومیتهای ملی خلقهای ایران پایان داد و شکل حکومتی جمهوری فدرال به مثابه تغییر ساختاری در حاکمیت و تقویت نیروهای اجتماعی با قبول پلورالیسم سیاسی و تقسیم قدرت در بین خلقهای مختلف و مناطق مختلف کشور با برابری کامل حقوق کلیه ملیتها در تعیین سرنوشت خویش، و شناسائی حق اقلیتهای ملی- مذهبی ساکن ایران (ارمنی، آسوری -آشوری – زرتشتی، کلیمی، بهایی، و غیره)که به صورت پراکنده در سراسر ایران زندگی می کنند در بر خوردارشدن از کلیه حقوق ملی-اجتماعی و فرهنگی انجام گیرد. در این رابطه خطا نخواهد بود اگر بگویم وجود محرومیتهای ملی مانع تامین اتحاد عمیق و واقعی بین خلقها و مانعی در راه ترقی سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی همه جانبه کشور شده است. در چنین شرایطی، نادرستیِ اطلاعات وعدم شناخت کافی ملتها از تاریخ همدیگر که به بدبینیها و کلیشه سازیهای منفی دامن می زند و باعث تحریف تاریخ از جانب سران مرتجع رژیمهای خودکامه می شود که زنجیروار در طول تاریخ به خلق های کشور ما تحمیل شده است. و همان سیاست منسوخ و مطرود تفرقه بینداز و حکومت کن را دنبال کردهاند.
ایراد تهمتهایی ازقبیل«تجزیهطلبی»، «نداشتن عِرق ملی»، و جز اینها، که ازسوی سران جمهوری اسلامی و نیروهای مرتجع در صفوف اپوزیسیون، مانند طیفهای رنگارنگ سلطنت طلب،علیه نیروهای مترقی مطرح میشود، بیش از آنکه زمینه عینی داشته باشد، مهر تاییدی است بر دههها ستم و جنایت و اجحاف علیه میلیونها تن از ساکنان کشور ما. تا زمانی که حقوق شهروندی و حقوق ملی نقض می شود و به جای بهبود زندگی، بهروزی وسعادت مردم به سر زمین آنان پلیس وژاندارم و توپ و تانک صادر کرده ومی کنند، تا زمانی که مرتجعان حاکم سرزمین خلقها را از جمله کردستان، سیستان و بلوچستان، وبرخی از شهرهای آذربایجان را تبعیدگاه خلافکاران محسوب می کنند که خود توهینی بیش نبوده و نیست و خاطره منفیای را در مناسبات بین ملتها باعث شده و میشود، تا زمانی که دمکراسی سیاسی و اجتماعی یعنی شرکت واقعی خلقها در امور مملکتی تامین نگردد و درآمد ملی به صورت عادلانه بین این خلقها تقسیم نشود، خلقهای ساکن ایران از وضع اسفبار زندگی و همچنان از ستم ملی رنج خواهند برد و برای تحریکات خارجی جا باز خواهد شد. امروز، حل مسئله ملی ارتباط تنگاتنگ وگسست ناپذیر با مبارزه مردم ایران علیه «رژیم ولایت فقیه» دارد.
در این چار چوب است که اتحاد عمل و مشارکت نیروهای ملی و دمکراتیک برای شکل دادن به یک آلترناتیو ملی و دمکراتیک بیش از پیش به ضرورت درنگ ناپذیر بدل شده است. حزب توده ایران، مدتهاست که پیشنهاد مبنی بر تشکیل یک جبهه واحد ضد دیکتاتوری را برای مقابله و مبارزه علیه «رژیم ولایت فقیه» ارائه داده و اعلام کرده است که با همه نیروهای ملی و دمکراتیک کشور بر سرچگونگی عملی شدن چنین جبههای به مذاکره مینشیند. تجربه تاریخی از جمله تجربه شکست تلخ و سرکوب جمهوریهای خود مختار کردستان و آذربایجان به دست قلدران ستم شاهی، و شکست انقلاب بهمن ۱۳۵۷ بهترین گواه بر ضرورت عملی شدن چنین اتحادی است. ما آمادهایم تا تمام توان خود را برای تحقق چنین روندی به کار گیریم.»
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/ykf84j34