روابط ایالات متحده – چین یکی از جالبترین پدیدههای نیم قرن اخیر است. سال گذشته پنجاهمین سالگرد چرخش ۱۸۰ درجهای ریچارد نیکسون – هنری کیسینجر بود، زمانیکه ایالات متحده چین کمونیست را که پیش از آن نماد رادیکالیسم سرخ بود به رسمیت شناخت. آنها فکر میکردند: اگر چین مائوئیست در مخالفت با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برژنف قرار دارد، چرا نیروها را یکی نکنیم؟ اغراق خواهد بود اگر بگوییم عادیسازی چین – آمریکا نتیجه جنگ سرد را به نفع ایالات متحده تعیین کرد، اما مطمئناً موقعیت اتحاد شوروی را بسیار دشوارتر کرد. سودمندی تفاهم سیاسی ایالات متحده و چین به اثبات رسید – آمریکا به راهنمای دلسوز و مهربان این کشور آسیایی در جنگل سرمایهداری مبدل شد. همکاری اقتصادی که در ابتدای دهه ۱۹۸۰ آغاز شد در اوایل قرن بیستویکم به یک همزیستی مالی و صنعتی تبدیل گردید. مهمتر از آن، این کشور با ظهور در پایان قرن به ستون فقرات اقتصاد جهانی مبدل شد. برای مدت طولانی (تقریباً تا دهه۲۰۱۰)، بحث روشنفکری آمریکا تحت سلطه این دیدگاه بود که با پیشرفت تحول سرمایهداری و رشد طبقه متوسط، نظام سیاسی چین به سمت «الهام بخش» غربی خود خواهد چرخید و با آن هماهنگ خواهد شد…
تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: روسیه امروز
نویسنده: فئودور لوکیانوف
۱۳فوریه ۲۰۲۳
فئودور لوکیانوف، سردبیر «روسیه در روابط جهانی»، رئیس پرزدیوم «شورای سیاست خارجی و دفاعی»، و مدیر تحقیقات «باشگاه گفتگوی بینالمللی والدای»
تجارت ایالات متحده و چین با افزایش تنشهای نظامی در حال افزایش است، دقیقاً چه در حال وقوع است؟
دوران جالبی است. در زمانی که همه درباره یک تنش سیاسی دیگر بین واشنگتن و پکن صحبت میکنند (به ماجرای بالون بر فراز خاک آمریکا و لغو سفر آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه نگاه کنید)، اداره آمار ایالات متحده از رکورد مبادلات تجاری بین دو کشور، که در سال ۲۰۲۲ بیش از ۶۹۰ میلیارد دلار بود خبر داده است.
وقت آن است که به تناقضات عادت کنیم. برای توصیف روندهای معاصر، اغلب از مشتقات اصطلاح «هیبرید» [ترکیبی] (چیزی که از تلاقی گونهها، انواع، تفاوتها به دست میآید) استفاده میشود. پس چرا منطق اقتصاد عادی [سرمایهداری] نباید با انگیزههای متناقض رقابت ژئوپولیتیک ترکیب شود؟
با این حال، پرسش این است: این همزیستی تا کی میتواند ادامه یابد؟
روابط ایالات متحده-چین یکی از جالبترین پدیدههای نیم قرن اخیر است. سال گذشته پنجاهمین سالگرد چرخش ۱۸۰ درجهای ریچارد نیکسون-هنری کیسینجر بود، زمانیکه ایالات متحده چین کمونیست را که پیش از آن نماد رادیکالیسم سرخ بود به رسمیت شناخت. در آن زمان هیچ اصلاحی در پکن صورت نگرفته بود، مگر اینکه انقلاب فرهنگی را که هنوز شعلهور بود بحساب آورید. در زمانی که واشنگتن از وسواس امروزی نسبت به «ارزشها» فاصله داشت، آنها فکر میکردند: اگر چین مائوئیست در مخالفت با اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی برژنف قرار دارد، چرا نیروها را یکی نکنیم؟
اغراق خواهد بود اگر بگوییم عادیسازی چین – آمریکا نتیجه جنگ سرد را به نفع ایالات متحده تعیین کرد، اما مطمئناً موقعیت اتحاد شوروی را بسیار دشوارتر کرد.
با این حال، در آنزمان همگرایی منافع ژئوپولیتیک با فعل و انفعال اقتصادی مطابقت نداشت – واشنگتن و پکن در سپهرهای متفاوتی بودند. تنها پس از مرگ مائو بود که معجزه چین اتفاق افتاد – دومین کشور مهم سوسیالیستی جهان آن روز، دگرگونی بازار-محور را آغاز گرد.
سودمندی تفاهم سیاسی ایالات متحده و چین به اثبات رسید – آمریکا به راهنمای دلسوز و مهربان این کشور آسیایی در جنگل سرمایهداری مبدل شد. همکاری اقتصادی که در ابتدای دهه ۱۹۸۰ آغاز شد در اوایل قرن بیستویکم به یک همزیستی مالی و صنعتی تبدیل گردید. مهمتر از آن، این کشور با ظهور در پایان قرن به ستون فقرات اقتصاد جهانی مبدل شد.
از آن زمان، با ادامه صعود پکن، مسأله درگیری بالقوه با ایالات متحده، اگرچه همیشه وجود داشت، اما زیاد مطرح نشد. از یکسو، آمریکاییها باور نداشتند که نرخهای رشد چشمگیر، چین را درآینده قابل پیشبینی در جایگاه برابر قرار دهد. از سوی دیگر، برای مدت طولانی (تقریباً تا دهه۲۰۱۰)، بحث روشنفکری آمریکا تحت سلطه این دیدگاه بود که با پیشرفت تحول سرمایهداری و رشد طبقه متوسط، نظام سیاسی چین به سمت «الهام بخش» غربی خود خواهد چرخید و با آن هماهنگ خواهد شد.
به دیگر سخن، آنها انتظار چیزی مانند ژاپن را داشتند – با ویژگیهای خود، اما به طور کلی قابل درک و وفادار به ساختارهای سیاسی ایالات متحده. این واقعیت که نیروهای آمریکایی در ژاپن و کره جنوبی در زمان «تغییر» هر یک از این کشورها مستقر بودند، و اینکه کل روند تحت کنترل خارجی انجام شد، مهم اما نه تعیینکننده، تلقی میشد.
آنها بر این باور بودند که [روند تغییر] در چین نیز به همین ترتیب عمل خواهد کرد، اما فقط زمان بیشتری میبرد.
طی دهه گذشته یک خط روی شن کشیده شده است. صعود شی جینپینگ به راس حزب و دولت بطور قطع نشان داد که از دیدگاه واشنگتن چین در مسیر اشتباه حرکت می کند. و دونالد ترامپ به مسیر آشکارا ضد چینی را که باراک اوباما قبلاً به طور ضمنی دنبال کرده بود، مشروعیت بخشیده است. اکنون برای نخستینبار در چهل سال گذشته، ناسازگاری سیاسی با وابستگی متقابل اقتصادی در تضاد قرار گرفته است.
تمام برنامهریزیهای استراتژیک کنونی در ایالات متحده مبتنی بر رویارویی قریبالوقوع با چین در سالها یا شاید دهههای آینده است. در این مورد اجماع دو حزبی وجود دارد و این سناریوها به طور آشکار و صریح مورد بحث قرار میگیرند. اگر قرار باشد بایدن را باور کنیم، تایوان، که ایالات متحده قصد دارد به هر قیمتی از الحاق آن به چین جلوگیری کند، یک دستاویز برای درگیری مستقیم تلقی میشود.
شایان ذکر است که برسمیت شناختن چین مائوئیست در واقع با معامله درباره تایوان آغاز شد – واشنگتن یکپارچگی کشور را تحت پکن زیر سوال نخواهد برد و چین در عمل هیچ گامی برای اجرای یکپارچگی برنخواهد داشت. هر دو طرف خود را به خویشتنداری مبهمی که برای دههها برقرار بوده است، متعهد کردند. با این حال، اکنون چارچوب در حال ترکیدن است، و منصفانه است که بگوییم این آمریکاییها هستند که اولین کسانی بودند که فرمول جادویی را کنار گذاشتند.
در عینحال، ایالات متحده محدودیتهایی را بر اقتصاد چین اعمال میکند – کالاها و شرکتهای آنرا هدف قرار میدهد. برخی از این اقدامات تجاری و حمایتی هستند، اما اکثریت آنها سیاسی و استراتژیک میباشند. هدف کاهش سرعت و بطور ایدهآل مسدود کردن توسعه فناوری است. این با تلاش برای نظامی کردن کل منطقه و افزایش حضور مسلحانه ایالات متحده و متحدانش در آنجا همراه است.
با این وجود، در این بستر، تجارت در حال رشد است و مزایای همکاری همچنان قوی است. و حتا به نظر می رسد در پایان سال گذشته یک نرمش وجود داشته است که برخی با خوشحالی آنرا به عنوان بازگشت به عملگرایی تعبیر کردند. قرار بود دیدار این هفته بلینکن از پکن این امر را تقویت کند. اما پس از آن ماجرای بالون پیش آمد. یک اتفاق به ظاهر پیش پا افتاده، اما کافی برای اینکه کل ماجرا را از مسیر خارج کند. بالون به چه معنا بود – آیا این یک پیام بود یا یک تصادف؟ در عصر هیبریدی این چه فرقی میکند؟
https://www.rt.com/news/571404-china-us-confrontation-strange//
***
ضمیمه از «عدالت»
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2svxkbbm