تارنگاشت عدالت دورۀ سوم

۲ بهمن ۱۴۰۰

 

تفاوت چندجانبه‌گرایی عدالت‌خواهانه و سهم‌خواهی چندجانبه نولیبرالی

 

مفهوم اصلی چندجانبه‌گرایی به مسئولیت جمعی دولت‌های کشورها برای اتخاذ تصمیمات مهم برای آینده جهان اشاره دارد. چندجانبه‌گرایی واقعی که پس از جنگ جهانی دوم و با پیروزی مبارزات استقلال‌طلبانه خلق‌های آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین در شکل کمکون، اتحادیه آفریقا، جنبش عدم تعهد، جبهه کشورهای عضو جبهه پایداری، سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک و … در بستر جهان دوقطبی آن زمان ظهو نمود، با سهم‌خواهی چندجانبه امروز یک تفاوت ماهوی داشت.

چندجانبه‌گرایی واقعاً موجود آن دوره در بستر چالش نظام سرمایه‌داری جهانی، حقوق بین‌الملل و مؤسسات بین‌المللی آن به وسیله یک بدیل سوسیالیستی نیرومند در جهان ظهور نمود و رشد کرد. برای دوره‌ای در دهه ۱۹۷۰ این خوش‌بینی وجود داشت که یک ائتلاف جهانی از کشورهای جهان سوم با اجرای برنامه «نظم نوین اقتصادی بین‌المللی» بتوانند چندجانبه‌گرایی را به عرصه‌های اقتصادی نیز تعمیم دهد. متأسفانه، انحلال اتحاد شوروی و ورود سرمایه‌داری به فاز جهانی‌سازی، سهم‌خواهی چندجانبه را به جای چندجانبه‌گرایی نشاند.

این روند به ویژه پس از سخنرانی کوفی عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد در «همایش اقتصادی جهان»در داووس، در ۱ فوریه ۱۹۹۹، و ادغام چین و روسیه در جهانی‌سازی سرمایه‌داری، شتاب یافت.

کوفی عنان در آن سخنرانی گفت:
«در بازدیدهای گذشته‌ام با شما، از امیدهایم برای مشارکت خلاقانه بین سازمان ملل متحد و بخش خصوصی گفتم. من به این نکته اشاره کردم که کارهای روزمره سازمان ملل – چه در حفظ صلح، تعیین استانداردهای فنی، حفاظت از مالکیت معنوی یا ارائه کمک‌های بسیار مورد نیاز به کشورهای در حال توسعه – به گسترش فرصت‌ها برای تجارت در سراسر جهان کمک می‌کند. و من بسیار رُک گفتم که بدون دانش و منابع شما، بسیاری از اهداف سازمان ملل متحد دست نیافتنی باقی می‌ماند.

امروز، خوشحالم که اذعان کنم که در دو سال گذشته، روابط ما گام‌های بلندی برداشته است. ما از طریق سرمایه‌گذاری‌های مشترک – هم در سطح سیاست و هم در میدان – نشان داده‌ایم که اهداف سازمان ملل متحد و اهداف تجاری، در واقع می‌توانند پشتیبان یکدیگر باشند.

امسال، می‌خواهم شما را به چالش بکشم تا به من بپیوندید تا رابطه‌مان را به سطحی بالاتر ببریم. من پیشنهاد می‌کنم که شما، رهبران تجاری که در داووس جمع شده‌اید، و ما، سازمان ملل متحد، یک میثاق جهانی از ارزش‌ها و اصول مشترک را، که چهره‌ای انسانی به بازار جهانی می‌بخشد، آغاز کنیم.» (سخنرانی کوفی عنان در «همایش اقتصادی جهان در داووس»، ۱ فوریه ۱۹۹۹)[۱]

تکرار سخنان کوفی عنان را در سخنرانی‌های سالانه شی جین‌پینگ رهبر چین در «همایش اقتصادی جهان در داووس» ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ می‌توان دید.[۲]

سهم‌خواهی چندجانبه جهانی
به تازگی کتاب «تصاحب بزرگ: نقشه سهم‌خواهی چندجانبه در حکمرانی جهانی» منتشر شده است. انتشار این کتاب «لحظه مهمی در مسیر افشای این گرایش است، که با کار بین‌المللی گروهی از جنبش‌های اجتماعی، شبکه‌ها و سازمان‌هایی که حرکت مشترک خود را چند سال پیش آغاز کردند، ظهور کرده است. این حرکت به تحلیل ژرف‌تری از چگونگی سلطه فراملیتی‌ها بر امور جهانی منجر شده است.»

«پژوهش نشان می‌دهد که از بهداشت، تا غذا و کشاورزی، از آموزش تا اینترنت، از محیط‌ زیست تا خدمات عمومی و حقوق بشر، تصمیمات اتخاذ شده در این سازوکارهای سهم‌خواهی چندجانبه و هم‌چنین تصاحب مؤسسات چندجانبه، تأثیر مستقیمی بر بهداشت مردم، آموزش کودکان، حقوق دیجیتال، دسترسی به خدمات عمومی اساسی و حقوق بشر در کشورها، از جمله حق داشتن یک محیط ‌زیست سالم داشته است.»

«با جابجایی کانون تصمیم‌گیری‌های کلیدی از نظام چندجانبه به سازوکارهای مختلطی که در آن بخش خصوصی – با حمایت برخی از دولت‌ها، نهادهای بین‌المللی و «خیرین» بزرگ – حکومت می‌کند پدیده سهم‌خواهی چندجانبه در حاکمیت جهانی رسمیت یافته است.»

«این روند در پیوند روابط بین «همایش اقتصادی جهان» (WEF)، «طبقه داووس» و سازمان ملل متحد – به طور قابل‌توجهی از زمان تأسیس «میثاق جهانی» [کوفی عنان] در سال ۲۰۰۰ – ظهور نمود.»[۳]

درحالی‌که بخشی از چپ ضدامپریالیست که در پی گیجی ناشی از انحلال اتحاد شوروی و از بین رفتن فضای راحتی که سنتاً به آن خو گرفته بود، به «برژینسکی»‌های چپ مبدل شده است و فراتر از یک تحلیل‌گر جانبدار مسائل ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک فراتر نمی‎رود و عملکرد «چندجانبه‌گرایی» مورد ستایش خود را در چهارچوب سلطه کامل نولیبرالیسم بر حکمرانی جهانی و در کشور خود نمی‌بیند، جنبش علیه سهم‌خواهی چندجانبه و سلطه آن بر مؤسسات بین‌المللی و به ویژه توافق‌نامه «همکاری استراتژیک» بین «همایش اقتصادی جهان» در داووس و سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۸، و برای یک چندجانبه‌گرایی طبقه-محور و عدالت‌خواهانه به سود مردم جهان، نیرو می‌گیرد.

۱- سخنرانی کوفی عنان در «همایش اقتصادی جهان در داووس»، ۱ فوریه ۱۹۹۹)

https://www.un.org/sg/en/content/sg/speeches/1999-02-01/kofi-annans-address-world-economic-forum-davos

۲- سخنرانی شی جین‌پینگ در «همایش اقتصادی جهان، ژانویه ۲۰۲۱»

https://tinyurl.com/5b73j4pm

«متن کامل پیام شی جین‌پینگ به همایش اقتصادی جهان، ژانویه ۲۰۲۲»

https://www.weforum.org/agenda/2022/01/address-chinese-president-xi-jinping-2022-world-economic-forum-virtual-session/

۳- «مؤسسه فراملی»

https://www.tni.org/en/transnational-institute

***

مجله‌ هفته

خسرو صدری

 

چرا چین و روسیه را به آمریکا و غرب ترجیح می‌دهم؟

 

چپ‌های واقعی جهان و نه فقط آن ها، بلکه همه عدالت‌خواهان، از مواضع چین و روسیه در مقابل آمریکا و غرب حمایت می‌کنند.

در این رابطه باید توجه داشت که بحث مقایسه سیستم حکومتی این کشورها با هم، بحثی است انحرافی که به ناکجاآباد می‌انجامد. چنین بحثی برای شیفتگان بی‌نقاب و نقابدار (اصلاح طلب) غرب ، این فرصت طلایی را فراهم می‌آورد که آب را گل‌آلود کرده و از نزدیک شدن به اصل مطلب بگریزند.

حمایت از مواضع چین و روسیه در مقابل غرب، بخاطر توان آن‌ها در برقراری نظمی نوین در چارچوب «جهانی چند قطبی» است. والسلام.

در چنین جهانی است که کشورهای کوچک هم می‌توانند از قلدری و جنایت یک قدرت بلامنازع در امان بمانند.

حال اگر هم کسی با تمایلاتی «ایدئولوژیک» و یا باورهای شخصی ، نظام اقتصادی و یا سیاسی این دو را ترجیح می دهد، بهتر است در جبهه مشتاقان «جهانی چند قطبی»، که سرمایه دارو طرفدار سرمایه داری هم در آن کم نیستند، به بحث مقایسه‌ای نپردازد تا در چنبره آن، رندان جبهه را مخدوش نسازند.

برای سرزمین ایران ولی چین و روسیه اهمیت مضاعفی هم دارد: با این دو کشورما بخاطر نزدیکی جغرافیایی، منافع مشترک طبیعی داشته و در یک کشتی نشسته‌ایم. دزدان دریایی ماوراء اقیانوس هم با تجاوزات خود به منطقه، منافع ما را به یکسان تهدید می‌کنند.

این دو قدرت اگر کنار ما نبودند، احتمالاً تا کنون تمامیت ارضی کشورمان زیر تیغ «طرح خاورمیانه بزرگ» آمریکا، متحمل جراحات عمیقی شده بود.

اصلاح‌طلبان و دیگرانی که دوستی استراتژیک با غرب را به جای روابط نزدیک با روسیه و چین تبلیغ می‌کنند، خوب می‌دانند که جذابیت ما برای غرب، بیشتر بخاطر موقعیتی است که می‌توانیم برای مقابله با چین و روسیه برایشان فراهم کنیم. کاری که سال‌ها پیش از انقلاب انجام دادیم و نهایتاً خیری هم از آن ندیدیم.

بنابراین: من به عنوان یک انسان از روسیه و چین حمایت می‌کنم تا به ایجاد جهانی چندقطبی یاری رسانم. و به عنوان یک ایرانی علاوه برآن ،بخاطر داشتن منافع مشترک منطقه‌ای، آن‌ها را متحد طبیعی و دوست کشورم می‌دانم.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/sh9ftzyc