فصلنامه علمی پژوهشی جغرافيای انسانی
سال دوم، شماره اول، زمستان ١٣۸۸
اثرات برنامهريزی متمركز سوسياليستی بر تحولات برنامهريزی و الگوهای توسعه و عمران شهری در شوروی
دكتر حسين حاتمی نژاد
استاديار گروه جغرافيای دانشگاه تهران
صابرمحمدپور
دانشجوی كارشناسی ارشد رشته جغرافيا و برنامه ريزی شهری دانشگاه تهران
ايوب منوچهری
دانشجوی كارشناسی ارشد رشته جغرافيا و برنامه ريزی شهری دانشگاه تهران
چكيده
ابداع و بكارگيری برنامه ريزی متمركز در راستاي حل مسائل و مشكلات شهری و ايجاد تحولات در توسعه و عمران شهرها و در كل اقتصاد يك سرزمين در نظام جديد سوسياليستي در شوروي انجام پذيرفت كه بر اساس كليت عمومي عوامل توليد و مداخله همه جانبه دولت استوار گرديده بود. اين تداركات در قالب برنامههاي توسعه به اجرا گذاشته شد كه با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي تجربه برنامه ريزي متمركز سوسياليستي به پايان عمر خود رسيد. در اين مقاله سعي شده است كه به ابعاد مختلف تحولات شهري در شوروي از قبيل روند ايجاد و توسعه شهرهاي جديد، تحولات مسكن و توسعه اجتماعي- اقتصادي و كالبدي، مسائل ناحيه اي، ميكرورايون شهري و در كل سياست شهري در قالب برنامه ريزي متمركز پرداخته شود و تجربيات يك نظام متمركز سوسياليستي در تحولات شهرسازي شناخته شده و جنبههاي مثبت آن مورد توجه برنامهريزان قرار گيرد.
هدف اين مقاله بررسي روند تحولات شهرسازي و شهرنشيني و رشد اجتماعي- اقتصادي و توسعه شهري در قالب برنامههاي سوسياليستي اتحاد جماهير شوروي قبل از فروپاشي و رسيدن به يك شناخت علمي در زمينه برنامه ريزي در يك سرزمين وسيع و آگاهي از تجربيات آنهاست.
كليد واژهها: برنامهريزی متمركز،شهرهای جديد، تحولات شهرسازی و مسكن، توسعه اجتماعي- اقتصادي، سوسياليسم
مقدمه
بعد از انقلاب ١۹١۷ بهويژه از اواخردهه ١۹٢۹ اتحاد جماهير شوروي به سرعت به صنعتی شدن روي آورد و روابط انسان وطبيعت و تفكرات حاكم برفضاي اجتماعي و اقتصادي شوروي بازتابي از نگرش انسان محوري از جهان بود و جغرافیدانان و دانشمندان شوروی معتقد بودند كه مسائل محيطي را ميتوان با كمك دولت و تكنولوژي حل كرد، منابع غذايي جديد به وجود آورد و منابع طبيعي را به صورت منطقی به خدمت گرفت (شكوئی ، ١٣۸٢، ص ۷٣).
بعد از انقلاب يكي از نتايج صنعتي شدن اتحاد جماهيرشوروي، توسعه سريع شهرها و شهرهاي كوچك بوده است كه تا به امروز نيز ادامه دارد. در سال ١۹١٣ تنها ١۸% مردم شوروي در شهرها زندگي میكردند اين نسبت در سال ١۹۷۹ به ۶٢% جمعيت رسيد روشن است كه اين افزايش جمعيت شهري بيشتر از طريق مهاجرت هاي روستايي حاصل گشته است به طوری که میان سالهای ۵۹-١۹٢۷ تقریباً ۴٣ میلیون نفر از روستاها به شهرهای شوروی مهاجرت کردند (شكوئی ١٣۶۵، ص١۷٢) در اتحاد جماهير شوروي در بسياري از بخشها و نواحي شهري كه از ديرباز مورد گزينش جمعيت بوده و آبادي وعمران يافته بودند از همان قديم الايام داراي استعداد كامل كشاورزي بودند لكن بعدها استعداد صنعتي هم پيدا كردند، شبكه محلهها و نواحي شهري افزايش پيدا كردند، شهرها و شهر-روستاهاي جديد در نواحی بكري كه به تازگی از منابع طبيعي آنها بهره برداري میشد به وجود آمدند و همچنين به موازات تقويت كل استخوانبندی شهری نواحی شهری كه بنيان و اساس آنها بر پايه مراكز و مجتمعهاي بزرگ صنعتي استوار بود ايجاد گرديدند (محلاتی، ١٣۷٢ ،ص ٢٣۹).
شوروی يك جامعه غيراستعماری و سوسياليستی بود. سوسياليسم همان مالكيت دولتی تلقی میشد كه با برنامه ريزی متمركز همراه بود نرخ رشد، تامين خدمات گسترده اجتماعي، فقدان بيكاري وتورم ساختگي شديد مورد تاكيد قرار مي گرفت از اين ديدگاه طبقه كارگري كه به برابري كامل دست يافته بود، قدرت سياسي را از طريق مشاركت در تصميم گيريهاي محلي بدست آورده بود (كولائی، ١٣۷٢، ص٣١۶).
روش تحقيق
در اين پژوهش شيوه تحقيق توصيفي-تحليلي، و روش جمع آوري اطلاعات مبتني بر شيوه كتابخانه اي و اسنادي است. بدين منظور با استفاده از كتب، مقالات، پژوهشها، گزارشها و اسناد مرتبط با موضوع مطالب مورد نظر فراهم گرديده است .
برنامه ريزی متمركز سوسياليستی درشوروی:
پس از جنگ جهاني دوم با تاسيس سازمان ملل متحد و پا گرفتن نهادهاي مختلف بينالمللي، موضوع بازسازي اقتصادي-اجتماعي كشورها، جنبه جهاني به خود گرفت وبرنامه ريزي ومديريت اقتصادي ابعاد وسيعتري پيدا كرد و الگوهاي موفق برنامه ريزي ملي به الگوهاي جهان مبدل شد كه ازجمله میتوان به طرح مارشال در غرب و شوراي كمكهاي اقتصادي در شرق اشاره كرد (مهديزاده، ١٣۸۵، ص ۹). در شوروي در حدود سال ١۹۶٠ نخستين انتقادات جدی به نظام برنامهريزي بي انعطاف و مبتني بر شاخصهاي صرفاً كمي مطرح شد و انجام برخي اصلاحات در دستور كار دولت و حزب كمونيسم قرارگرفت (تاپيون، ١٣۷۵، ص ٣١۶ ). اروپاي غربي واروپاي شرقي هردو اتفاق نظرداشتند كه توسعه اقتصادي را میتوان و بايد برنامه ريزي كرد. از جهت نظري نظرات اقتصادی كينز در غرب و تجربه سوسياليسم شوروي در شرق، نويد دهنده در شيوه هاي موثر مديريت اقتصادي بود (همان منبع، ص ۵۶).
در شوروي يكي از بازتابهاي برنامه ريزي متمركز تاثير آن در الگوي توسعه و عمران شهري و منطقهاي بود. با رشد و توسعه صنعتي در شوروي و در نتيجه گسترش سريع شهرها شهرسازان روسيه با وظايف بزرگي مواجه شدند كه براي ساير كشورهاي اروپايي موضوعي ناشناخته بود. به دنبال انقلاب سوسياليستي در سال ١۹١۸ كليه زمين هاي كشور ملي اعلام شد و وظيفه توسعه و عمران شهرها به عهده دولت و بخش عمومي واگذار گرديد درسالهاي اوليه بعد از انقلاب مجادلات و مناقشات زيادي در عرصه شهرسازي و ارائه الگوهاي جديد درگرفت و بحث ساختن شهرهاي سوسياليستي درحوالي سال ١۹٣٠ به اوج خود رسيد حتي دراين دوره كساني كه به شهرستيزان معروف شدند، طرح نابودكردن شهرهاي موجود را بعنوان بقاي فرهنگ غيرانقلابي مطرح ساختند با اين همه شهرسازان شوروي در پرتو شور و شوق انقلابي آن سالها با گامهاي موثري درراه كاهش تفاوت شهر و روستا، توسعه خانه سازي براي كارگران، ايجاد شهركهاي اقماري در اطراف شهرك هاي بزرگ و… برداشتند. اما از سويي ديگر بسياري از نظرات آرماني و پرشور اوليه كه آشكارا از زمان خودپيشي گرفته بودند در عمل با اشكالات عديده اي مواجه شدند (اعتضادی، ١٣۷، ص ١۶۴).
نتايج اوليه اقتصاد برنامهاي درشوروي با توجه به عقب ماندگي تاريخي روسيه وشرايط فلاكتبار پس از جنگ جهاني بسيار موفقيت آميز و چشمگير بود به نحوي كه تاثيري گسترده در ساير نقاط جهان بجا گذاشت و انديشه برنامه ريزي متمركز نه تنها در اردوگاه شرقي بلكه دربسياري از كشورهاي جهان سرمايهداري به ويژه دركشورهاي جهان سوم به اشكال مختلف بكار گرفته شد درهمان سالهاي اتمام برنامه ۵ ساله اول شوروي (٣٣-١۹٢۸) که عملاً در چهار سال به پایان رسید جواهرلعل نهرو به ستايش از نتايج اجراي اين برنامه پرداخت و گفت: اكنون هركس ازطرح و برنامه و از برنامههاي ۵ ساله، ١٠ ساله و ٣ ساله و غيره سخن ميگويد شورويها هستند كه به اين كلمات مفهومی اعجازآميز افزوده اند (تفضلی، ١٣۴٣، ص ١۸٠۷).
نخستين برنامه ۵ ساله شوروي در سال ١۹٢۸به اجرا گذاشته شد برنامه دوم درسال ١۹٣٢ به مرحله اجرا درآمد برنامه سوم به دليل وقوع جنگ جهاني دوم معوق ماند، ولي به مجرد پايان گرفتن جنگ، نظام برنامه ريزي متمركز در قالب برنامههاي ۵ ساله همچنان ادامه پيدا كرد (منصور، ١٣۶٣، ص ١٢۵).
در سالهاي پس ازجنگ جهاني دوم الگوي توسعه اقتصادي متمركز شوروي در سراسر اروپاي شرقي و مركزي مورد تقليد قرارگرفت. برنامه ريزي فراگير و متمركز اقتصادي در شرايط رقابت نفسگير ميان دو اردوگاه شرق و غرب به سمت توسعه صنايع سنگين و كشاورزي اشتراكي گرايش پيداكرد و در نتيجه از توليد كالاهاي مصرفي و بهبود زندگي روزمره مردم بازماند با مرگ استالين در سال ١۹۵٣ و شروع اصلاحات دوران خروشچف (۵۸-١۹۵۶) تغييراتي درنظام برنامه ريزي شوروي پديد آمد ازجمله چندين سازمان برنامه ريزي متمركز منحل شد وبه جاي آنها تعداد ١٠۵ واحد اقتصادي منطقه اي تاسيس گرديد. درسال ١۹۶٢انتقادات جدي نسبت به برنامه ريزي متمركز مطرح شد و انجام برخي اصلاحات جديد در نظام برنامه ريزي و دستور كار قرارگرفت (پيرحياتي، ١٣۷۵، ص ١۵۷).
كشورهاي سوسياليستي كه اقتصاد برنامهريزي شده اي داشتند برای كاهش زيانهاي ناشي از بزرگي شهرها تمام ابزار و وسايل را در اختيار ميگيرند و قبل از هر چيز جهت و سمتي به زير بناي اقتصادي خود ميدهند و به انتخابي بسيار دقيق در مورد اعمال و اقدامات دست ميزنند به عبارت ديگر براي نيل به اهداف مذكور به يك رشته عمليات اقتصادي-اجتماعي اقدام میورزند. صورتبندي مراكز مسكوني شهري با تحولات چشمگيري كه درزمينه زيربناي اقتصادي شهرهاي بزرگ حاصل شد و پيچيدگيهاي مفصل و بغرنجي كه برآنها عارض گرديد ايجاد سازمان فضايي متمركز و پيشرفته تري براي اين قبيل شهرها لازم شد. اين ضرورت موجب ايجاد محلها و اراضي جديد و ايجاد شهركهاي بزرگي شده كه به وسيله شبكههاي ارتباطي فوق العاده فشرده و پيچيده به شهر بزرگ و اصلي پيوند ميخورد (محلاتي، ١٣۷٢، ص ٣٢٣). برنامه ريزي، اساس مديريت توسعه در جامعه سوسياليستي را تشكيل ميدهد اين امر نمايانگر مهمترين وظيفه يك دولت شورايي است كه پيشرفت برنامه ريزي شده اقتصادي و اجتماعي را تضمين كند درسيستم كلي برنامه ريزي اقتصادي ملي اتحاد جماهير شوروي سه جنبه وجود دارد:
١- اقتصاد ملی: كه به مجموعه واحد اقتصادي كشور ارتباط میيابد.
٢- بخش يا گروهی كه باگروهها و مجموعههاي ميان بخش پيوند دارد.
٣- ناحيه ای يا منطقه ای.
ايجاد همبستگي بين توسعه بخشي وتوسعه منطقه اي دشوارترين مسأله در هدايت اقتصادي ملي هر سيستم اقتصادي-اجتماعي است درشرايط حاكميت سوسياليسم اين دشواري به وسيله جنبۀ ناحيه اي برنامه ريزي مرتفع گرديده است (امين، ١٣۶۶، ص ۷).
در كل ميتوان گفت كه برنامه ريزي از نظر مديريتي و در برگيرنده جهتگيری های كلي و اساسي نظري است.
١- متمركز و اجباری (شوروي سابق)
٢- نيمه متمركز (اروپاي شرقی)
٣- مختلط (فرانسه و انگلستان)
۴- ارشادی (ژاپن)
۵- موضوعي و موردی (آمريكا) (سيدپور، ١٣۸۶، شماره ٣۷۶۸:۷).
شوروي يك جامعه غير استعماري و سوسياليستي بود. سوسياليسم همان مالكيت دولتي تلقی ميیشد كه با برنامه ريزي متمركز همراه بود. نرخ رشد، تامين خدمات گسترده اجتماعي، فقدان بيكاري و تورم ساختگي شديد مورد تاكيد قرار مي گرفت، از اين ديدگاه طبقه كارگري به برابري كامل دست يافته بود و قدرت سياسي را از طريق مشاركت در تصميم گيري هاي محلي بدست آورده بود (كولائي، ١٣۷٢، ص ٣١۶).
روند تحولات شهرسازی در شوروی:
از نظر تاريخي برنامه ريزان اتحاد جماهير شوروي يك مدل عقلايی افلاطوني از محله، شهر، منطقه مادر شهري را بكار بسته اند. چون هميشه اين مدل در مسكو توسط گروهي برنامه ريز برگزيده بوجود آمد كه به اعتقاد خودشان توانايي پاسخگويي به علايق عمومي در كشوري با يكصد گروه قومي را بود در مقابل فلسفه برنامه ريزي انسان مركزي شهروندان بيشتري را به مشاركت دعوت مي كند و نظارت محلي- منطقه اي را براي يافتن راه حل تحقق خواستههاي مردم و پاسخگويي به نيازهاي آنها مجاز ميشمارد و چه بسا در آينده نزديك اين رهيافت گسترش میيابد (هيل، ١٣۷٠، ص ۵۵).
تغييرات اجتماعي وسياسي دردوران انقلابي متمايل به اعمال تجديد نظر كامل در عقايد رايج در مورد شبكه
شهري موجود دركشور بودند يعني شايسته ترين شكلي كه ميبايست به شهرها و زندگي روزانه مردم داده شود. در سال ١۹١۸ زمينها ملي شد و ساختن شهرها به عهده سرمايه گذاريهاي عمومي قرار گرفت و در حاليكه ظاهر نظامي كه به تازگي سرنگون شده بود پا بر جا بود. مانند: بسط بي رويه شهرها، اختلاط كارخانه ها با سكونت گاهها وضعيت بي سر و سامان اموال عمومي تضاد بين بخش مركزي و بخش حاشيه اي شهرها كه اولي نسبتاً در وضع قابل قبولي بود ولي دومي به وضعي نامناسب توسط كارگران كارخانه ها اشغال شده بود. در اين ميان بحث هاي پيرامون مسائل زيربنايي در رابط با ساختن شهرهاي سوسياليستي آغاز گرديد و در حوالي سال ١۹٣٠ به اوج خود رسيد (اعتضادي، ١٣۷۸، ص ١٣۵).
معماران و اقتصاددانان شوروي به دليل مبارزه اي كه عليه شهرها مطرح كرده بودند به شهرستيزان شهرت يافتند ايشان به موازات اجراي طرحهاي جديد صنعتي پشتيبان ساختن محورهاي استقرار به جاي احداث شهرهاي جديد بودند كه مي بايست در طول جاده ها كشيده شوند و مردم را در مناطقي جاي دهند كه با تسهيلات لازم تجهيز شده و در نزديكي كارخانه ها و مزارع قرار داشته باشند.
توزيع جمعيت به اين روش نه تنها از تشكيل مجتمعهاي شهري بزرگ جلوگيري ميكرد بلكه در عين حال سبب ميشد تا تفاوتهاي شهر و روستا نيز از ميان برداشته شود (همان منبع، ١٣۶١ ) در شوروي شهر ستيزان و حتي طرفداران راه حلهاي متعادلتر و ميانهروها هم با تمركز هاي جديد شهري مخالف و خواستار از ميان برداشتن مجتمع هاي بزرگ موجود بودند اما با اين تفاوت كه موجوديت شهر را بعنوان يكي از انواع استقرار پذيرفته بودند البته ساكنان آن از حدود چند ده هزار نفر نبايد تجاوز ميكردند (همان منبع، ص ١٣۸).
پس از جنگ جهاني دوم جمعيت اتحاد جماهير شوروي تحت تاثير پيامدهاي نوسازي سريعتر قرار گرفت و در دهه ١۹۸٠ اين جمعيت بسيار شهر نشين و آموزش ديده شده بود و درصد بيشتري از نيروي كار در موقعيت حرف هاي به عنوان نيروي كار حرفه اي قرار گرفتند و بدين ترتيب طبقه متوسط شهري توسعه يافت. در شوروي « يقه سفيدها » تاكيد زيادي بر موضوعات علمي، تاريخي مي شد به همين دليل مرزهاي بسيار زيادي درزمينه هاي بسيار مختلف دراين كشور به وجود آمده است (كولائي، ١٣۷٢، ص ٢۶٠).
اتحاد جماهير شوروي شكل مالكيت خصوصي زمين را حل كرده بود وشهرهاي جديد با برنامه ريزي هاي قبلي ساخته ميشدند در شهر سازي روسيه هدف منحصر به فرد بهبود اجتماعي بوده ومعماران در مقياس وسيعي فعاليت ميكردند وسيماي كشور به سرعت تغييروتحول مي يافت. شناخت اين واقعيات و آگاهي از اهميت آنها مرگ شهرسازان اروپايي غرب بود و افكار و عقايد آنها را به تحريك نيز وا ميداشت (اعتضادي، ١٣۷۸، ص ١۴٢). لوكوربوزيه طي ديدارهايي كه درسال ١۹٣٠ ازمسكو به عمل آورده بود دشواريهايي كه در حيطه شهرسازي فرانسه مانع پيشرفت كارها بود با سرعت عمل و قدرتي كه در همين زمينه در روسيه وجود داشت، مقايسه كرد. وی مسكو را سرزمين موعود اهل فن مینامد و همچنین مقاله ای را برای سومین کنگره CIAM مي فرستد. از ساختن چهارصد شهر جدید که در برنامه عمرانی ۵ ساله روسیه پیشبینی شده بود سخن میگوید. علیرغم شباهتهاي ويژه به اهداف شهرسازي روسيه با هدفهايي كه درساير نقاط جهان مطرح بود ولي با آنها كاملاً متفاوت بود. در اروپا و آمريكا غالباً در پي يافتن راه حلي براي ايجاد محيط زيستي مناسبتر براي جامعه اي بودند كه تحولات در آن به نرمي صورت ميگيرد درحاليكه در روسيه تغييرات اجتماعي با گامهاي انقلابي سريع پديد آمدند وهدف معماران در آنجا سرعت بخشيدن به ساختار كمونيسم بود به طوري كه ليسيتكي اين چنين مينويسد: معماران تشخيص دادند كه وظيفه ايشان شركت فعال درساختن يك دنياي جديد است (همان منبع، ص ١۴٣).
شهرهاي جديد در شوروي
جغرافي دانان اتحاد جماهير شوروي براي عنوان اقمار شهرها اصطلاح اسپوتنيك را داده اندكه بر روي مداري و پيرامون ستارهاي مادر شهر جايگزين میشود. داويد دويچ جغرافيدان جماهير شوروي اقمار شهرها را با ويژگيهاي زير میشناسد:
١- اقمار شهرها بخشي از جمعيت خود را براي فعاليت هاي روزانه به شهر مركزي اعزام ميكنند.
٢- اقمارشهرها اصولا خدمات خود را به ويژه در زمينه خدمات فرهنگي از مادرشهر ميگيرند.
٣- اقمار شهر بخشي از جمعيت مادرشهر را براي تفريح و استراحت در خود مي پذيرد و لازمه ي چنين پيوندي داشتن وسايل ارتباطي گسترده امكا نپذير است (فريد، ١٣۸٢، ص ١۸۴ ). شهرهاي جديد مستقل در كشورهاي سوسياليستي با اهدافي كاملا متفاوت با اين گونه شهرها دراروپاي غربي و آمريكا بوجود آمده اند در شوروي سابق مانند ساير كشورهاي سوسياليستي هدف از ايجاد نو شهرها تسهيل در طرحريزي سرزميني با ايجاد يك فضاي مناسب زندگي براي كارگران است كه در بخش صنعت كار مي كنند و نيز در تقويت پايه هاي اقتصادي ناحيه نفود به كار گرفته میشوند (Gideon, 1979, p 44).
بنابراين از ۸٠٠ شهرجديدي كه درشوروي سابق از سال ١۹١۷ تا سال ١۹۷٣ ساخته شده ٣۵٠ شهر جديد مستقل درنواحي كمتر توسعه يافته ايجاد شده اند (Gideon, 1979, p 99).
اهداف اصلي سياست شهري شوروي سابق (شهرهای جديد) عبارتند از :
١- محدود كردن رشد شهرهاي بزرگ وتقويت شهرهاي جديد اقماري كوچك ومتوسط تا با انجام آنچه كه
آمريكايي ها آن را به كار بردن زور براي توسعه مي ناميدند بتوانند صنايع و جمعيت سرزمين اروپايي را بسوي شرق در نواحي وسيع ماوراء اورال هدايت كنند.
٢- بهره وري بهتر از منابع عظيم نفت و چوب زغال سنگ در سيبري و سازندگي مناطق دور افتاده و عقب مانده
٣- طراحي شهرها يا حفظ محيط زيست و بناهاي تاريخي و مصون ماندن زمين هاي كمياب كشاورزي از توسعه شهری
۴- نابرابري كمي و كيفي مسكن وخدمات حمايتي در شهرها و نيز اختلاف سطح زندگي شهري و روستايي كاهش مي يابد (Under hill, 1990, p 263).
در شوروي سابق از دوره صنعتي شدن آن يعني از انقلاب ١۹١۷ به بعد بيش از ۸٠٠ شهر جديد و حدود ٢ هزار سكونت گاه شهري ساخته شده است اين شهرها به مثابه ابزاري براي پيشبرد سياست انتقال جمعيت به سرزمين هاي دور افتاده و كمتر توسعه يافته محسوب ميشوند در سه برنامه ۵ ساله اين كشور ١٢۵-١٠٠ شهر جدید ایجاد شده است. به طوركلي در ۵٠ سال گذشته ٣۵% از رشد جمعيت شوروي سابق در اين شهرها جذب شد هاند (زياري، ١٣۷۸، ص ۶٠). اجراي سياست ملي از طريق ايجاد شهرهاي جديد در شوروي سابق نسبتا موفق بوده، زيرا متناسب بارشد شهرنشيني آن مي باشد (همان منبع، ص ۶٢ ). برنامهريزان شوروي حد مطلوب جمعيتي شهرهاي جديدرا بين ١۵٠ هزار تا ٢٠٠ هزار نفر و براي شهرهاي از ١۵٠ هزار تا ١٠٠ هزار نفردر نظر گرفته بودند و همواره ترتيبات ناحيه اي ارتباط بين كوچكترين و بزرگترين سكونت گاه ها را مشخص مي كرد به طور كلي در ۴٠ سال اول حكومت شوروي سابق فقط دو شهر مسكو و لنينگراد بيش از يك ميليون نفرجمعيت داشتند كه هردو پيش از انقلاب اكتبر هم بزرگ بودند (Hill, 1990, p 100).
گرچه بيشتر جنبه هاي ساختار برنامه ريزي شهرهاي جديد بريتانيا و ساختار شهرهاي جديد شوروي سابق اثر گذاشته است ولي در مسكن و ديگر استانداردها اختلاف نظر وجود دارد كه از شرايط اقتصادي، فن آوري ايدئولوژي متفاوت آنها ناشي ميشود. مثلا در شوروي سابق تساويطلبي و تاكيد برصرفه جويي و كاربرد انبوه روشهاي صنعتي در شكل و تراكم شهرهاي آن اثر گذاشته است.در شهرهاي بزرگ شوروي سابق بلندي ساختمانها حداقل نه طبقه و حداكثر ١٢ طبقه تا ١۶ طبقه است.
برعكس در دوره استالين، بيشتر بناها، ساختمانهاي ۵ طبقه ارزان قيمت بود كه درآنها از پله استفاده ميشد (زياري، ١٣۷۸، ص ۶٢). در شوروي با اينكه اجراي سياست اسكان از راه ايجاد شهرهاي جديد نسبتاً با موفقيت همراه بوده است، سياست كنترل جمعيت در شهرهاي بزرگ عليرغم دهها سال تلاش موفقيتي به بارنياورده است. يكي از دلايل آن بروز عدم موفقيت دركنترل جمعيت شهرهاي بزرگ شوروي نيات متفاوت بنگاه هاي اقتصادي قدرتمند و برنامه ريزان است (مهدوي، ١٣۷٠،ص ۴۹).
اهداف سياست شوروي دردستيابي به رشد ملي متعادل، توسعه مناطق عقب مانده و محدود كردن رشد شهرهاي بزرگ چندان با سياست كشورهاي غربي تفاوت نميكند . تفاوت در روشهاي دستيابي است كه براي رسيدن به اين اهداف دنبال مي شوند با اين وجود سياست هاي جديد ليبرالي در عصر گورباچوف مطرح شدند (همان منبع، ص ۴).
روند برنامه ريزي ناحيه اي در شوروي
برنامه ريزي در كشورهاي سوسياليستي ابزار اراده وتوسعه جامعه بشمار ميآيد در اتحادجماهيرشوروي تقسيمات سياسي با تقسيمات برنامه ريزي كشور منطبق نبود علاوه برتقسيم سياسي كشور به ١۵ جمهوري مناطق اقتصادي نيز وجود دارند كه حاصل تقسيم كار ناحيه اي مي باشد. برنامه ريزي اساس مديريت توسعه درجامعه سوسياليستي را تشكيل ميدهد، از نظر متدلوژيكي برنامه ريزي ناحيه اي بر نظريه عمومي برنامه ريزي اقتصاد ملي شوروي اتكا دارد كه به نوبه خود از اقتصاد سياسي سوسياليسم نشات گرفته است. ميزان پيشرفت در جوامع سوسياليستي وابسته به عوامل جمعيتي و نيازمندي هاي قانون پايه ي سوسياليسم است كه درسياست اجتماعي حزب كمونيسم جماهير شوروي تعيين شده است. دراتحاد جماهير شوروي در كنار ساير انواع برنامه ريزي، برنامه ريزي ناحيه اي بازتاب دهنده يكي از اصول اساسي جامعه شوروي يعني اصل تمركز دموكراتيك است كه رهبري متمركز و توجه به منافع
كشوري و محلي را با يكديگر تلفيق مي كند. برنامه ريزي ناحيه اي نقش مهمي در اتحاد جماهير شوروي نه فقط به دليل وسعت خاك وتنوع زياد شراي ططبيعي واقتصادي بلكه به لحاظ تركيب چندمليتي جمعيت آن كشوربازي میكند (همان منبع، ص ١۷).
تجارب طولاني اتحاد جماهير شوروي در برنامه ريزي ناحيه اي نشان ميدهد كه اين نوع برنامه ريزي مهمترين وسيله تضمين برقراري يك تلفيق منطقي ازتوسعه منطقه اي و توسعه بخشي ومنافع دولت مركزي و منافع ملي به شمار مي آيد (همان منبع، ص ٢٠).
ميكرورايون، اساس برنامهريزی شهری در شوروی
واحد انتخابي در برنامه ريزي منطقه واحدهاي مسكوني درشهرهاي شوروي ميكرورايون مي باشد كه تا حدودي با واحدهاي خوديار محله در شهركهاي جديد انگليسي برابري ميكند فكر ايجاد ميكرورايون به دهه ١۹٣٠ برميگردد اما شكلگيري آنها از سال ١۹۵۸ به بعد میباشد (شكويي، ١٣۶۵، ص ١۶۸).
اهداف ايجاد ميكرورايون
١- همراهي ميان بخش هاي سكونتي و سازمانهاي خدماتي شهر در يك سطح محدود تا توسعه شهري با اصول منطقي صورت بگيرد.
٢- از نظر ايدئولوژي شوروي، ميكرورايونها مطلوبترين جامعه محلي بشمار ميروند كه در آنها، خانوادهها روابط صميمانه اي با هم برقرار ميسازند (همان منبع، ص ١۶۹).
از نظر ايدئولوژي بخش ميكرورايون واحد اصلي توسعه مسكوني بود كه خانوارهاي هسته اي متشكل از زوجهاي جوان را در خود جاي میداد (زياری، ١٣۷۸، ص ۶٣).
يك ميكرورايون درزميني به وسعت ٣٠ تا ۵٠ هكتار ساختمان مي شود، جمعيت ميكرورايون در اوايل كار ۵٠٠٠-٣٠٠٠ نفر بود كه بعدها به ١٢٠٠٠ نفر و گاهي تا ٢٠٠٠٠ نفر افزايش میيافت. ساخت جمعيتي و اجتماعي ميكرورايون ها را تنها نزديكي به محل كار تعيين مي كند از اين رو در يك ميكرورايون صاحبان شاغل گوناگون زندگي مي كنند. شايد اين امر در عدم ايجاد روابط صميمانه ميان همسايگان موثر افتد. باتوجه به افزايش تدريجي اتومبيل در شوروي ميكرورايون ها كمتر به فكر خانواده هاي صاحب اتومبيل بوده است. تراكم جمعيت در ساختمانهاي بلند مرتبه بسيار زياد مي باشد و فضاي سرانه در آپارتمانها محدود گرفته شده است. هر ميكرورايون از شبكه هاي اصلي ترافيك جدا شده است و اغلب آنها بوسيله كمربند فضاي سبز احاطه مي شوند (شكوئي، ١٣۶۵، ص ١۷١).
تحولات مسكن و سياست شهري در شوروي
به دنبال انقلاب كارگري كه دگرگوني كامل در مساله مسكن را سبب شده بود، حكومت شوروي مبادرت به ملي كردن خانه هاي بورژوازي كرده بود. نقش حزب كمونيست در آن است كه وضع خانواده كارگري را بهبود بخشد وبا تخريب خانه هاي ملي شده مبارزه كند. در شهرها حكومت شوروي درمقابل بحران بسيار شديد مسكن قرار داشت، بحراني كه به سبب توقف هر گونه ساختمان سازي جديد ايجاد شده است و حكومت براي توزيع متعادل مسكن شهروندان سخت تلاش كرده است، بخش هاي شوراهاي مسكن برهمه واحد هاي مسكوني آزاد نظارت داشته مستاجرين را برمبناي يك طرح مصوب درآنجا ساكن مي گرداند (حبيبي، ١٣۷۶، صص ٢٠۸-٢٠۷).
يكي از اهداف اصلي سياست شهري شوروي كاهش نابرابريهاي كمي و كيفي مسكن خدمات حمايتي در شهرها و نواحي مختلف و كاهش اختلافات سطح زندگي شهري وروستايي است. در اين كشور گوس تروي استانداردهاي اوليه اي را در مورد ميزان، مكان و ترتيب تسهيلات كارخان هاي، خانه سازي وخدمات محلي براي سراسر كشور معين مي كرد. با اعمال برنامه پروپيسكا (بازسازي اقتصادي) گورباچف، اتحادجماهيرشوروي دستخوش دگرگونيهاي بنيادي شده است كه به طور مستقيم و غير مستقيم تاثيرات بالقوه عظيمي درخانه سازي وجوامع محلي شوروي خواهد گذاشت (مهدوي، ١٣۷٠، ۶٣).
سياست جديدي كه برخانهسازي تاثير گذاشت گلاس نوست ياسياست ايجاد فضاي بازاست كه مي تواند آمادگي پذيرش مشكلات واشتباهات را به وجود آورد . سيستم برنامه ريزي و ساختمان سازي در شوروي بسيار متمركز بود و عملاً تشكيلات شوروي برتبعيت دوگانه استوار بود (همان منبع، ۴۷).
انحصار دولتي ديرپا درساختما نسازي تساوي طلبي و تاكيد بر صرفه جويي و كاربرد انبوه روشهاي صنعتي تاثير اساسي در نما و شكل و تراكم شهرهاي شوروي به جا گذاشته است.اگر بازار مسكن خصوصي وجود داشت و تقاضاي محرك آن مي بود و مصرف كنندگان قدرت انتخاب مسكن خود را مي داشتند، شهرهاي جديد شوروي از بنيان با آنچه امروز هست تفاوت مي كرد طبعاً تخصيص منابع اعتباري بيشتر به خانه سازي و تاسيسات پشتيبان آن كيفيت و ظاهر شهرهاي شوروي را بهتر ميكرد. يكي از مشخصه هاي اصلي خانه سازي در مناطق شهري شوروي ، مراكز زياد آنها بود (همان منبع، ص ۵١).
در شهرهاي جديد شوروي واحد مسكوني پايه براي طرح ريزي شهري قطاعي به صورت بلوك هاي بزرگ بود و نسبت به اندازه شهرهرقطاع شهري بين ۶ تا ١٢ هزار نفرجمعيت را درخود جاي داده بود در شهرهاي بزرگ، چندمحله به صورت خوشه اي با ٢۵ تا ۸٠ هزار نفر جمعيت قرار گرفته بودند محلات و نواحي شهري هر كدام مراكز خدماتي جداگانه اي داشتند قطاعها گرد مدرسه يا مركز خريد شكل میگرفتند، صنايع با حفاظي از بخش مسكوني جدا مي شدند و كنترل آلودگي با روشهاي رقيقسازي انجام ميگرفت در اين شهرها گروه هاي نژادي، قومي، اقتصادي و اجتماعي از يكديگر تا حدودي جدا نشده بودند از اين رو تشخيص تفاوت بين مسكن افراد نخبه و كارگر دشوار بود (Under hill, 1990, p 276).
با وجود بهبود شرايط، وضعيت مراكز خريد و ارائه سايرخدمات در شهرهاي كوچك و مناطق حاشيه اي شهري نسبت به شهرها و نواحي بزرگ، كيفيت به مراتب پايين تر داشته اند يكي از دلايل گرايش قوي مهاجرت به شهرهاي بزرگ بوده است و دراين شهرها مطلوبيت نقطه، ناحيه مركزي آن است، فضاي سبز در مجتمع هاي مسكوني شوروي حتي در مدرن ترين آنها غالباً ناكافي بود. يكي از دستاوردهاي خانهسازي درشوروي فقدان نسبي جذابيت هاي نژادي وقومي درنواحي توسعه يافته جديد است (مهدوي، ١٣۷٠، ص ۵٢).
آن چيزي كه درهمه شهرهاي جديد شوروي تكرار ميشوند فقدان توجه به تنوع در خانه سازي شوروي بوده است كه يكي از اولويت هاي اصلي درسالهاي آينده بهبود كيفيت طراحي شده است ، اجازه خريد و ساخت مسكن به افراد در شوروي ميتوانست به تنوع و كيفيت شهرهاي شوروي كمك كند، چرا كه اعضاي دولتي ساختمان سازي درشهرهاي بزرگ و تكيه بر كار با قطعات پيش ساخته استاندارد شده يكنواختي ملال انگيزي به بارآورده است (همان منبع، صص ۵۴-۵٣).
طرحهاي مناطق مسكوني سرشار از نظريات نوين بوده اند انواع واحدهاي مسكوني به گونه اي طراحي شده بودند كه از خدمات اشتراكي درحد بالايي بهره مند بودند دراين طرحها جهت گيري ساختمان ها چنان بود كه از بهترين موقعيت استفاده از آفتاب بهره مند و از باران مزاحم نيز در امان باشند. شبكه خيابان هاي محلي ازجهت خيابان هاي اصلي تبعيت نكرده و مستقلا طراحي شده بودند، استقرار بناها در طرح به صورت رديفهاي متوازي بودند نهايتا جستجوهايي نيز در رابطه با شكلهاي نوين معماري در اين طرحها به عمل آمده بود (اعتضادي، ١٣۷۸، ص ١٣۹).
بسياري ازمعماران بومي طرفدار سوسياليزه كردن نيازهاي مختلف زندگي روزمره مانند مسكن، خوراك، آموزش و پرورش كودكان و… بودند آنها انواع خدمات راپيش بيني كرده وحتي كمونهاي مسكوني را طراحي كرده بودند كه ابدا مسكن خانوادگي در آنها وجود نداشت بلكه درواقع خوابگاه هايي بودند كه به طور كامل به انواع خدمات عمومي مجهز شده بودند (همان منبع، ١٣۸).
در شوروي اهداف اسكان درسطح ملي برسيستم يكپارچه و متمركز با برنامه ريزي بلند مدت و جامع اقتصادي، اجتماعي و كالبدي استوار بود، نهادهاي دولتي امور خانه سازي را انجام مي دادند وجمعيت را با سيستم مجوز پروپيسكا كنترل ميكردند كه شامل مجوز كار و مسكن بود در شوروي مسئوليت امور مسكن كل كشور گوس تروي ناميده مي شد و درسطح پايين تر كميته هاي ايالتي طرحهاي شهرهاي قديم و جديد را سازماندهي مي كردند. برنامه ريزي وتنظيم بودجه را موسسه برنامه ريزي دولتي گوس پلان اجرامي كرد و گوس پلان دركل سطوح سيستمي كمونهاي برنامه ريزي شركت داشت و درسلسله مراتب پايين تركمون هاي برنامه ريزي شهري قرارداشت كه به سرعت توزيع عملياتي دركارخانه هاي صنعتي نظارت داشت (زياري، ١٣۷۸، صص ۵۹-۵۸).
در سالهاي پس از انقلاب پيش بيني حدود تغييراتي كه درشكل هاي زندگي آينده پديد خواهد آمد كار آساني نبوده، مشكل تر از آن ارزيابي آهنگ احتمالي تغييرات و در نتيجه تغييرافكار آرمانگرايانه ازعقايد واقعگرايانه بوده عقايد نظري شهرسازان كه غالبا بر اصولي ذهني متكي وچندان قابل اطمينان نبودند، دير يا زود ميبايست كه مضمحل شوند (اعتضادي، ١٣۷۸، ص ١۴٣).
علیرغم اينكه شهرستيزان از عقايد خود به ياري بحث هايي با پشتوانه اقتصادي دفاع ميكردند اما آنچه عملا ارائه ميدادند چيزي جز يك الگوي پرهزينه وغيراقتصادي نبود زيرا چنان طرحهايي به ناچار موجب پراكندگي وسيع ساختمان ها و بالا رفتن هزينه ها ميشد (همان منبع، ص ١۴٠).
در كشور شوروي علي رغم توليد انبوه مسكن همواره كوشش مي شد تا به حداقل فضاي سرانه مسكوني يعني حدود ١٢ مترمربع دست يابند. استانداردهاي واحد سرانه مسكن شوروي سابق نصف استانداردهاي بريتانياست اگرچه خانه هاي ييلاقي و ويلايي با باغ هايشان درحومه ها وجود دارند اين نوع مساكن در راس توليد قرار نداشت و در شهرهايي كه اندازه متعادل داشتند احداث نميشدند (زياري، ١٣۷۸، ص ۶٢).
برنامه ريزي توسعه اجتماعی- اقتصادی شوروی
برنامه ريزي توسعه اقتصادي كشور بيانگر يكي از مهمترين امتيازات سوسياليسم مي باشد اين امر يكي از دستاوردهاي خارق العاده علمي و اجتماعي قرن بيستم و تجربه انقلابي تحول زندگي اجتماعي و حلقه رابط اداره اقتصاد ملي سوسياليستي به شمار مي آيد. برنامه ريزي توسعه اقتصادي واجتماعي اتحادجماهيرشوروي براساس كاربرد وسيع يك نظام تحقيق علمي قبل از برنامه ريزي كه جزء لاينفك برنامه ريزي متمركز اقتصاد شوروي به مثابه يك مجموعه واحد اقتصادي ملي است شكل گرفته است (امين، ١٣۶۶، ص ۶۴).
درنظام اقتصادي اتحاد جماهير شوروي شاخص نقش مهمي در برنامه ريزي منطقي اي ايفا كرده است زيرا فقط تخصص تضمين كننده اجراي وظايف عمده ايست كه در برابر كليه جمهور يهاي اتحاد و مناطق اقتصادي قرار دارد. نظام برنامه ريزي سوسياليستي براساس تجربيات طولاني برنامه ريزي اقتصادي دراتحاد جماهيرشوروي و كشورهاي بلوك شرقي شكل گرفته است.
قانون عيني و با اهميت توسعه نوين اقتصاد سوسياليستي در كشور شوروي، عبارت بود از: تشكيل مجتمعهاي اقتصادي بزرگ كه جايگاه نخست در ميان آنها ازديدگاه مقياس توليد واهميت اقتصادی- اجتماعی به مجتمع هاي كشت و صنعت اختصاص میيابد (محلاتي، ١٣۷٢، ص ٣١٣).
با قدرت گرفتن اتحاد جماهير شوروي وايجاد بلوك شرق جهان وارد يك نظام قطبي و مبارزه ميان سرمايه داري و سوسياليسم گرديد. در شرايط جديد و در متن رقابت جنگ سرد ميان دو اردوگاه نظريه اقتصاد آزاد تا حدودي زيادي به كنار زده شد و نظريه اقتصاد مختلط و سوسيال دموكراسي دركشورهاي غربي رواج پيداكرد. در نتيجه نقش برنامه ريزي عمومي و مديريت دولتي رو به توسعه نهاد و سازمانها و مقررات زيادي درعرصه ملي و بين المللي براي برنامه ريزي توسعه اقتصادي اجتماعي از جمله توسعه و بحران بوجود آمد (پيرحياتي، ١٣۷۵، ص ١۵۷).
دراتحاد جماهير شوروي اسكان مجدد ساكنان روستايي درروستاهاي مدرن ازاهميت اقتصادي واجتماعي عظيمي برخوردار بود اشكال منطقي اسكان مجدد ساكنان روستا و تبديل روستاها به مناطق مسكوني نوع شهري مدرن با خانه سازي و امكانات اجتماعي مدرن و خدمات گسترده در ارتفاع سطح زندگي جمعيت روستايي در بالا بودن بازده توليد كار در كشاورزي ونيل به هدف تاريخي زدودن تفاوت بين شهر و روستا نقش عمده اي ايفا مي كند (آكادميسن، ١٣۶١، ص ١۵١).
ميخائيل گورباچف رهبر اصلاحات شوروي دركتاب خود پروستريكا (دهه١۹۸٠) به نارسايي مديريت اقتصادي
كشور و ضرورت تحول درمديريت متمركز اقتصادي اشاره مي كند و مينويسد: هدف اين اصطلاحات اين است كه طي دويا سه سال آينده به جاي رهبري اقتصادي بيش از حد متمركز كه متكي بر فرامين عمل ميكند روشي مورد عمل قرار گيرد كه آميزه اي از تمركز دمكراسي و خود گرداني باشد (گورباچف، ١٣۶۶، ۴١).
پروستريكا در لغت به معني بازسازي به مثابه چتري بود كه برنامه اصلاحات گورباچف رادر برميگرفت پروستريكا باتمركززدايي در تصميم گيري سياسي، اقتصادي، افزايش آزادي هاي سياسي، نوسازي بر اساس بازسازي تكنولوژيك و سياست خارجي جديد در اتحاد جماهير شوروي همراه بود نخستين بار درآوريل ١۹۵۸ گورباچف كلمه پروسترويكا را به كار برد و آن رابه مفهوم بازسازي اساسي وتاسيس مكانيسم هاي اقتصادي در كشور به كار گرفت و فعال ساختن عامل انسان را مطرح نمود و از طريق كاهش فساد و افزايش كارايي اقتصادي روش خود را مشخص نمود. تاكيد بر بهبود مديريت هاي اقتصادي و تصميم آن از جمله موارد مورد توجه گورباچف بود (كولائي، ١٣۸۵، ص ١٢۹).
درايجاد نيروي كار شهري درشوروي بايد گفت كه صنعتي سازي سريع و تحول اجتماعي وسيعي را بوجود آورد اشتراكي سازي نهادها و طريق زندگي طبقه دهقان را نابود كرد تحول طبقه كارگر شايد چندان آشكار خشن نبود ولي با اين وجود يك ذهنيت و يك سلسله سنتها نابود شد. به جاي آن چيز تازه اي ظهوركرد: كارشوروي نوين حتي درطي انقلاب نيز جامعه شوروي درچنين حالت تغيير دائمي نبود (مهديان، ١٣۸٢، ص ١۴٢).
نتيجهگيری
به عنوان يك نتيجه گيري ميتوان گفت كه اتحاد جماهير شوروي بعد از انقلاب 1917 به سرعت به صنعتي شدن پيشرفت منجر به توسعه سريع شهرها و شهرهاي كوچك شد كه تا به امروز نيز ادامه يافته است كه اين توسعه در قالب يك برنامه ريزي متمركز (برنامه ۵ ساله) در راستاي حل مسائل و مشكلاتي كه در شهرها وجود داشت انجام پذيرفت كه براساس مالكيت عمومي عوامل توليد و مداخله همه جانبه دولت استوار بود و در نهايت با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي اين تجربه برنامه ريزي متمركز خاتمه يافت در شوروي يكي از بازتابهاي برنامه ريزي متمركز تاثير آن در الگوهاي توسعه و عمران شهري و منطقه اي اين كشور بود و به دنبال انقلاب سوسياليستي در اين كشور درسال ١۹١۸ وظيفه و عمران توسعه شهرها به عهده دولت و بخش عمومي واگذار گرديد و بحث و جدل هاي فراوان پيرامون عرصه شهرسازي و ارائه الگوهاي جديد درگرفت و موضوع ساخت شهرهاي سوسياليستي درحدود سال هاي بعد از انقلاب مطرح شد، و شهرسازان با شور و شوق انقلابي خود اقدامات موثري در راه كاهش تفاوت بين شهر و روستا توسعه خانه سازي و ايجاد شهرك هاي اقماري انجام دادند. به طور كلي نتايج اوليه اقتصاد برنامه اي
درشوروي باتوجه به عقب ماندگي تاريخي روسيه و شرايط بسيار آشفته بعد از جنگ جهاني موفقيت آميز بوده و انديشه برنامه ريزي متمركز در بسياري از كشورهاي جهان بكار گرفته شد.
در اتحادجماهيرشوروي بحث هاي پيرامون مسائل زيربنايي در رابطه با ساختن شهرهاي سوسياليستي آغازگرديد و در حوالي سال ١۹٣٠ به اوج شكوفايي خود رسيد و در مجموع ساختن چهارصد شهر جديد در برنامه عمران ۵ ساله روسيه پيش بيني شده بود كه در نهايت اجراي سياست ملي از طريق ايجاد شهرهاي جديد در شوروي سابق موفق ارزيابي شده است زيرا متناسب با رشد شهرنشيني آن بود. همچنين ساختار برنامه ريزي شهرهاي جديدشوروي ازشرايط اقتصادي، فن آوري و ايدئولوژي هاي متفاوت آنها ناشي شده بود.
يكي از اهداف سياست شهري در شوروي كاهش نابرابري هاي كمي و كيفي مسكن و خدمات حمايتي در شهرها و نواحي مختلف و كاهش اختلاف سطح زندگي شهري و روستايي بوده با اين وجود مهاجرت به شهرهاي بزرگ به دليل مطلوبيت آنها پيوسته وجود داشته است دريك نتيجه گيري كلي مي توان گفت كه كشور شوروي با بكارگيري يك نظام برنامه ريزي متمركز سوسياليستي توانست تحولات شگرفي در الگوهاي توسعه و عمران شهري به وجود آورد كه اساس آن مالكيت دولتي بود و توانست الگويي براي ساير كشورهاي جهان باشد.
منابع
اوستروفسكي واتسلاف (١٣۷۸). شهرسازي معاصر، ازنخستين سرچشمه ها تا منشور آتن. ترجمه لادن اعتضادي. تهران :مركز دانشگاهي دانشگاه،
بري، ال، يا (١٣۶٣). برنامه ريزي اقتصادي . ترجمه سيد حسن منصور . تهران :نشرنو،
تاپيون، فرانك (١٣۷۵). تاريخ اقتصادي اجتماعي اروپا از سال ١۹٣۹ تاكنون ترجمه كريم پيرحياتي. تهران: شركت انتشارات علمي فرهنگي،
جك، آ، آندرهيل (١٣۷٠). شهرهاي جديد شوروي ، طرح ريزي و سياست شهري.ترجمه مهدوي.مجله آبادي. سال اول شماره ٢ پاييز.
چونگوف، پاوكنو (١٣۶۶). برنامه ريزي در شوروي. ترجمه محمد ابراهيم امين. تهران : انتشارات پيشبرد،
زياري، كرامت الله (١٣۷۸).برنامه ريزي شهرهاي جديد. تهران : انتشارات سمت،
سيد پور،جواد (١٣۸۶). روزنامه ايران شماره ٣۷۶۹
شكوئي، حسين (١٣۶۵). جغرافياي اجتماعي شهرها.تهران: انتشارات جهاد دانشگاهي،
شكوئي، حسين (١٣۸۴). فلسفه ي محيطي ومكتب هاي جغرافيايي جلد دوم . تهران: انتشارات گيتا شناسي ،
صرافي ، مظفر (١٣۷۷). برنامه ريزي توسعه منطقه اي. تهران: سازمان برنامه وبودجه ،
طوروف آكادميسن خاچار، (١٣۶١). اقتصاد اتحادجماهير شوروي. ترجمه حسن منصور. تهران :انتشارات آگاه،
فريد، يدالله (١٣۸٢).جغرافيا و شهرشناسي. تبريز: انتشارات دانشگاه تبريز، نشر مركز فرهنگي و انتشاراتي پاليز،
كردواني، پرويز (١٣۷٢).جغرافياي ممالك ونگاهي به اوضاع بعضي از جمهوري هاي شوروي سابق و ديگر كشورهاي سوسياليستي و تركيه
كنز، پيتز (١٣۸١). تاريخ اتحاد شوروي ترجمه علي اكبر مهديان. تهران: انتشارات اميركبير،
كولائي، الهه (١٣۸۵).سياست وحكومت درفدراسيون روسيه. تهران: نشر دفتر مطالعات سياسي و بين المللي،
كولائي، الهه(١٣۷٢). اتحاد شوروي از تكوين تافروپاشي.تهران: دفتر مطالعات سياسي و بين المللي،
گروه آكادمي محلي روسيه (١٣۸٠).روسيه دريك نگاه ، بدون نام مولف
گروه اعضاي آكادمي علوم اتحاد جماهير شوروي(١٣۷٢). انسان، جامعه محيط زيست ترجمه صلاح الدين محلاتي.تهران: انتشارات دانشگاه شهيد بهشتي،
گورباچوف ميخائيل(١٣۶۶). دومين انقلاب روسيه ، پروستريكا . ترجمه عبدالرحمن صدريه . تهران.
مهديزاده، جوادوهمكاران (١٣۸۵).برنامه ريزي راهبردي توسعه شهري ( تجربيات اخير جهاني وجايگاه آن درايران )–وزارت مسكن و شهرسازي
نهرو، جواهر لعل(١٣۴٣). نگاهي به تاريخ جهان. ترجمه محمود تفضلي. جلد ٣ ، تهران.
رابرت، ب.پاتر،سلي لويد (١٣۸۴).ا يونز، شهردرجهان درحال توسعه. ترجمه كيومرث ايراندوست وهمكاران سازمان شهرداري ودهياري هاي كشور
Gentile Michael(2004).Studies in transformation of past , soviet cities , case studies from Kazakhstan ,
Golany Giden(1979).international ,Urban policies , Newyork ,John wiley & Sons ,
Under Hill ,Jack(1990).Soviet Towns , Planning & National Urban Policy ;Town Planning Review , No ,96 ,