این یک لحظه تاریخی است که برای هر دو کشور معنای زیادی دارد. ما باید سربلند بایستیم، به جلو نگاه کنیم و این رابطه دوجانبه را با بصیرت و اعتقاد به جلو ببریم. این روابط طی چهار دهه گذشته فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده است. اما یک حرکت پیوسته با پیشرفتی فراتر از حتا جسورانهترین تصورات داشته است. در واقع دکتر کیسینجر اینرا گفت، نه من. این روابط منافع خارقالعادهای برای هر دو ملت به ارمغان آورده و به صلح، ثبات و بهروزی در سراسر جهان بسیار کمک کرده است… نه چین و نه ایالات متحده نمیتواند بدون دیگری پیش برود… عرضه و زنجیرههای ارزش صنعتی ما عمیقاً بهمپیوستهاند و منافع ما از نزدیک درهم آمیختهاند.
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: کمیته ملی روابط ایالات متحده-چین
برگردان: ا. آذرنگ
سخنرانی وانگ یی عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه چین
در میهمانی شام افتخاری در تالار «باشگاه آسمان چین-آمریکا»، شهر نیویورک
کمیته ملی روابط آمریکا-چین، شورای بازرگانی آمریکا-چین و اتاق بازرگانی آمریکا
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹
خانمها و آقایان، برای من موجب بسی خوشحالی است که دوباره به نیویورک آمدهام و با بسیاری از دوستان، هم قدیمی و هم نو خود ملاقات میکنم.
پیش از هر چیز، بگذارید از سفیر [کارلا آ.] هیلز، آقای [موریس آر.] گرینبرگ ، همچنین رئیس [شورا] به خاطر سخنان بسیار گرم و دوستانهشان تشکر کنم. و امروزه این [سخنان] به ندرت در ایالات متحده شنیده میشوند. به نظر می رسد در حالحاضر گفتن برخی کلمات در بارۀ روابط چین- ایالات متحده شجاعت میخواهد.
من از اینکه دکتر [هنری آ] کیسینجر در پیام خود بینش و بصیرت بسیاری را با ما در میان گذاشت، و به ویژه تأکید کرد که در شرایط کنونی تقویت گفتوگو برای چین و آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است، بسیار سپاسگزام. من کاملاً با نظر وی موافقم و امروز، فرصت بسیارخوبی برای انجام آن است.
سال گذشته در «هفته رهبران مجمع عمومی سازمان ملل»، من در «شورای روابط خارجی» صحبت کردم و استدلال نمودم که برداشت آمریکا از چین هسته روابط چین-ایالات است، چینی که دائماً رشد میکند و توسعه مییابد. من از حضار خواستم که درباره پرسشهای کلیدی واقعاً سخت فکر کنند. آیا چین صلحآمیز و همکار، و چین باز، برای ایالات متحده یک فرصت است یا یک چالش؟ آیا چین فعال و سازنده در صحنه جهانی برای ایالات متحده یک شریک است یا یک دشمن؟
پس از یک سال، این پرسشها هنوز در ایالات متحده مورد بحث است، که به نظر میرسد به دو دیدگاه متفاوت انجامیده است. و در گفتوگویی که در هنگام شام داشتم، دوستان آمریکایی نیز این واقعیت را با من در میان گذاشتند. خوب ، این ممکن است برای رابطهای به اهمیت و پیچیدگی روابط چین و ایالات متحده چیز بدی نباشد زیرا که مناظره به مردم کمک میکند به واقعیتها و حقیقت نزدیکتر شوند. من معتقدم که نهایتاً، دوستان آمریکایی به اجماع عاقلانه خواهند رسید و پاسخ درست را برای این پرسشها پیدا خواهند کرد.
خوب، امروز در اینجا دوستان قدیمی چین حضور دارند. قبل از بیان موضع دولت، میخواهم از این فرصت استفاده کنم و به مناسبت چهلمین سالگرد روابط دیپلماتیک چین-ایالات متحده به نمایندگی از دولت چین از تمام تلاشهای همه کسانی که در [ایجاد] این رابطه مهم وفادار و سهیم بودهاند، عمیقا قدردانی کنم. امسال هفتادمین سالگرد تأسیس جمهوری خلق چین و همچنین چهلمین سالگرد روابط دیپلماتیک ما است. کنفوسیوس گفت، در چهل سالگی نباید سردرگمی وجود داشته باشد.
این یک لحظه تاریخی است که برای هر دو کشور معنای زیادی دارد. ما باید سربلند بایستیم، به جلو نگاه کنیم و این رابطه دوجانبه را با بصیرت و اعتقاد به جلو ببریم. این روابط طی چهار دهه گذشته فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده است. اما یک حرکت پیوسته با پیشرفتی فراتر از حتا جسورانهترین تصورات داشته است. در واقع دکتر کیسینجر اینرا گفت، نه من. این روابط منافع خارقالعادهای برای هر دو ملت به ارمغان آورده و به صلح، ثبات و بهروزی در سراسر جهان بسیار کمک کرده است.
از سوی دیگر، با این وجود، روابط چین-ایالات متحده، بار دیگر امروز به یک دوراهی رسیده است. برخیها از هر ابزاری برای به تصویر کشیدن چین به عنوان یک دشمن اصلی استفاده میکنند. آنها پیشگوییهای خود را مبنی بر اینکه این رابطه محکوم به افتادن در دام «توسیدید» یا دام برخورد تمدنها است تبلیغ میکنند، و حتا بانگ جدایی کامل از چین را سر میدهند.
و چندین سخنران همگی به این روند و گرایش هشداردهنده و نگرانکننده اشاره کردند. بنابراین، این کشتی غولپیکر روابط چین-ایالات متحده با دو مسیر بسیار متفاوت روبهرو است. یکی دریاهای آرام و چشمانداز رشد دارد. و دیگری آبهای پرتلاطم و امواج خروشان. این، پرسشِ روابط چین-ایالات متحده در ۴۰ سال آینده به کجا خواهد را پیش میکشد. آیا ما در مسیر درست حرکت خواهیم کرد یا در مسیر اشتباه با مشکلات بیپایان قرار خواهیم گرفت؟
هنگامی که ما دربارۀ چنین مسئله مهمی ارزیابی میکنیم و تصمیم میگیریم، باید به تاریخ روی بیاوریم و چهار دهۀ گذشتۀ روابط چین-ایالات متحده را برای الهام و رهنمود بررسی کنیم. گذشته تاکنون موارد زیر را برای ما آشکار کرده است.
نخست، همکاری سودمند متقابل تنها گزینه مناسب برای چین و ایالات متحده است و هیچیک از دیگری سواستفاده نکرده است. در ایالات متحده این ادعا مطرح میشود که این کشور در همکاری با چین فریب خورده است. آیا واقعاً چنین است؟ من اطمینان دارم که روسا و مدیرانی که امروز در اینجا حضور دارند از حقایق آگاه هستند. البته، این واقعیت نیست. حقیقت این است که هر دو کشور از همکاری ۴۰ سال گذشته بسیار سود بردهاند. این همکاری که با قوت نسبی ما تقوبت شده به رشد نیرومند اقتصاد ایالات متحده کمک کرده است، هزینه زندگی خانوادههای آمریکایی را به طور قابلتوجهی کاهش داده است و شرکتهای آمریکایی را قادر ساخته سودهای کلان به دست آورند.
طی بیش از چهار دهه، تجارت کالایی چین-ایالات متحده آمریکا ۲۵۲ برابر افزایش یافت. گزارش «شورای تجاری ایالات متحده-چین» نشان میدهد که بین ۲۰۰۹ و ۲۰۱۸، تنها صادرات ایالات متحده به چین از بیش از ۱٬۱ میلیون شغل در ایالات متحده حمایت کرده است. نود و هفت درصد شرکتهای آمریکایی بررسیشده، سود حاصل از تجارت با چین را گزارش کردهاند. و تجارت با چین به طور متوسط سالانه ۸۵۰ دلار برای هر خانواده ایالات متحده صرفهجویی کرده است.
جهانیسازی اقتصادی، به مثابۀ روند دوران نباید و نمیتوان متوقف کرد. جریان آزاد منابع در اثر جهانیسازی ثروت عظیمی ایجاد کرده است، با این حال، این امر همچنین به توسعه نابرابر در کشورها و عدم توازن تجاری میان آنها منجر شده است. رویکرد درست برای مقابله با چالش داخلی، تعمیق اصلاحات و بهبود و تعدیل نظام توزیع است. و به مسایل بین کشورها باید از راه تقویت حکمرانی جهانی از طریق گفتوگو و مشورت برابر برخورد شود.
نه دیگری را مقصر دانستن و نه آغاز یکجانبه یک جنگ تجاری نسخه درستی نیست. اختلافات تجاری بین چین و ایالات متحده در یک سال و اندی که گذشت خساراتی به هر دو کشور وارد کرده است، خساراتی که نباید اتفاق می افتاد. افزایش تعرفهها به افزایش هزینه تولید شرکتهای آمریکایی، افزایش قیمت برای مصرفکننده در ایالات متحده و کاهش رشد اقتصادی آن انجامیده است. بنگاهها، کشاورزان و مصرفکنندگان ایالات متحده فشارهای فزایندهای را احساس کردهاند.
به عنوان مثال، بانک فدرال رزرو نیویورک تخمینزد که به دلیل تعرفههای اضافی وضعشده بر ۲۵۰ میلیارد دلار صادرات چین در سال ۲۰۱۸، مصرفکنندگان آمریکایی مجبورند سالیانه ۵۲٬۲ میلیارد دلار بیشتر هزینه کنند. این یعنی ۴۱۴ دلار برای هر خانواده آمریکایی. بر اساس گزارش سازمان مشاورهای آمریکایی «مشارکت تجاری»، ۲۵ درصد تعرفه اضافی بر ۳۰۰ میلیارد دلار واردات از چین، یا شاید حتا افزایش ۳۰ درصدی آن، باعث ناپدید شدن حداقل ۲ میلیون شغل آمریکایی خواهد شد و هزینه خانوارها را بیش از ۲۰۰۰ دلار افزایش خواهد داد، و ۱ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده را از بین خواهد برد. این ارقام از مؤسسات چینی نیستند. این آمار و نتیجهگیریها از موسسات و شرکتهای معتبر ایالات متحده است. این ارقام نشان میدهند که تنها همکاری بین ما به سود هر دو کشور و جهان خواهد بود و اختلافات تجاری فقط به هر دو طرف و تمام جهان آسیب خواهند رساند.
دوم، گشودن درها و ادغام نمایانگر مسیر درست است و نه چین و نه ایالات متحده نمیتواند بدون دیگری پیش برود. طی چهار دهه گذشته، روابط چین-ایالات متحده با اصلاحات و باز شدن درهای چین و همچنین جهانیسازی اقتصاد دنیا رشد کرده است. دو کشور اکنون از مهمترین شرکای تجاری و مقصد سرمایهگذاری یکدیگر هستند. عرضه و زنجیرههای ارزش صنعتی ما عمیقاً بهمپیوستهاند و منافع ما از نزدیک درهم آمیختهاند. در سال ۲۰۱۸، تجارت دو جانبه از ۶۳۰ میلیارد دلار فراتر رفت و کل سرمایهگذاری دو جانبه بیش از ۲۴۰ میلیارد دلار بود. چین به مقصد اصلی صادرات هواپیماها، محصولات کشاورزی، خودروها و مدارهای یکپارچه ایالات متحده تبدیل شده است.
از کل صادرات ایالات متحده در سال ۲۰۱۷ ، ۵۷ درصد دانههای سویا، ۲۵ درصد هواپیماها، ۲۰ درصد خودروها، ۱۴ درصد مدارهای یکپارچه و ۱۷ درصد پنبه به چین فروخته شد. در حال حاضر سالانه پنج میلیون سفر بین دو کشور ما انجام میشود. این یعنی ۱۷۰۰۰ مسافر در هر روز و یک پرواز یا فرود در هر ۱۷ دقیقه. با توجه به اندازه اقتصاد و میزان وابستگی متقابل ما، به اصطلاح جدایی یا در را بروی یکدیگر بستن شبیه تلاش برای ساختن کاخ در هوا است. این نه منطقی است نه واقعبینانه.
پس از چندین دهه کار سخت مردم چین، اقتصاد چین از یک برکه کوچک به چیزی به بزرگی یک اقیانوس پهناور رشد کرده است. چین اکنون دومین واردکننده کالا و خدمات در جهان است. چین دارای بزرگترین و امیدبخشترین بازار جهان با بزرگترین جمعیت دارای سریعترین نرخ رشد درآمد متوسط است. جدا شدن از اقتصاد چین جدا شدن از فرصتها و آینده است. جامعه تجاری ایالات متحده قاعدتا به خوبی این منطق را درک میکند.
طبق آمار ایالات متحده، علیرغم کشمکشهای تجاری جاری، شرکتهای آمریکایی در نیمه نخست امسال ۶٬۹ میلیارد دلار در چین سرمایهگذاری کردهاند که نسبت به اندازه میانگین در مدت مشابه دو سال گذشته ۱٬۵درصد افزایش یافته است. هشتاد و هفت درصد شرکتهای آمریکایی در چین اظهار داشتند که در بازار چین میمانند زیرا زنجیره پیشرفته عرضه و نیروی کار چین جایگزین ندارد. هفتاد و چهار درصد اعضای «اتاق بازرگانی آمریکا در چین» قصد دارند در چین بیشتر سرمایهگذاری کنند.
بعلاوه، سیاست درهای باز سیاست تعیینشده حکومتی چین است. درِ چین بسته نخواهد شد؛ فقط حتا بازتر خواهد شد. ما تا سال ۲۰۱۰ به تعهدات خود برای کاهش تعرفه جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی عمل کردیم.
در حال حاضر، میانگین تعرفه ما به ۷٬۵ درصد کاهش یافته است. تعهد ما برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی ۱۰ درصد بود. پس ما بیشتر از آن تعهد عمل کردهایم.
من همچنین به آقای ایوان گرینبرگ گفتم که در میان همه کشورهای در حال توسعه، چین پایینترین میانگین تعرفه را دارد. به عنوان مثال، این رقم برای هند و برزیل ۱۳ درصد و بیشتر است.
چین همچنین برای میزبانی یک نمایشگاه بینالمللی دربارۀ واردات پیشقدم شد، بازارها خود را باز کرد و فرصتهای توسعه خود را با همه شرکای دیگر در میان گذاشت. چین در حال شتاببخشیدن به اصلاحات ساختاری است. این ماه ما با لغو «سرمایهگذار سازمانی خارجی واجد شرایط (QFII) و لغو سهمیههای سرمایهگذاری «سرمایهگذار سازمانی خارجی رنمینبی واجد شرایط» (RQFII) بازکردن بیشتر بازار چین را اعلام کردیم.
من همچنین این اطلاعات را با دوستانمان در میان میگذارم و دوستان آمریکایی ما نیز گامهای محکم بازشدن بخش مالی چین را احساس کردهاند. همانطور که میدانید، بخش صنایع متوسط در چین کاملاً آزاد شده است. قانون سرمایهگذاری خارجی تصویب شده است و این قانون و همچنین مقررات منطبق برآن برای تقویت فضای تجارت منصفانه و شفافتر و تابع چارچوب قانونی معتبر، از سال آینده لازمالاجرا میشود. الگوی مدیریت اصلاح ملی قبل از دایرشدن و فهرست منفی در مناطق گستردهتری اعمال میشود.
سرمایهگذاران خارجی در خواهند یافت که فهرست منفی سال به سال کوتاهتر و کوتاهر میشود. با این حال بازشدن نیز باید دو طرفه انجام شود. در حالیکه چین به روی ایالات متحده و سایر نقاط جهان بازتر میشود، ما انتظار داریم که ایالات متحده نیز همین کار را با چین انجام دهد و تمام محدودیتهای غیرمعقول را برطرف سازد. در یک کلام، تلاشها و دستاوردهای اصلاح و بازشدن چین در چند دهه گذشته به طور گستردهای برسمیت شناخته شدهاند، و نباید آنها را عمداً نادیده گرفت و یا انکار کرد. این واقعیت که توسعه و پیشرفت چین در چند دهه گذشته منافع عظیمی برای کشورهای سراسر جهان، از جمله ایالات متحده داشته است، جای بحث ندارد و نباید بوسیله هیچکس تحریف یا بیاعتبار شود.
سوم، درگیری و رویارویی راه به جایی نخواهد برد و هیچ یک از دو کشور نمیتواند دیگری را به شکل و شمایل خود بسازد.
ادامه دارد
——————————————–
* همچنین نگاه کنید به:
۱- سخنرانی وانگ یی در مراسم گشایش «اجلاس هماهنگکنندگان برای اجرای اقدامات پیگیرانه همایش پکن پیرامون همکاری چین- آفریقآ»، پکن، ۲۵ ژوئن ۲۰۱۹
http://www.edalat.org/sys/content/view/14108/
۲- از دام توسیدید تا سیستم کنسرت؛ تحلیلی بر آینده روابط امریکا و چین
http://www.iisajournals.ir/article_107001.html