تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: صدای سوسیالیستی
نویسنده: جنی فارل
ژوئن ۲۰۱۷
برگردان: ع. سهند
جنگ سرد علیه روسیه – و قبلاً اتحاد شوروی – ادامه دارد. این شامل حذف جنایات آلمان نازی علیه جمعیت شوروی و نقش تاریخی شوروی در شکست فاشیسم از حافظه عمومی میشود. در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به اتحاد شوروی حمله کرد. نتیجه، کشتاری در مقیاس هولوکاست بود: ۲۵ میلیون روسی، بیش از نیمی از تلفات جنگ جهانی دوم، کشته شدند. محاصره لنینگراد نه تنها در کتابها، بلکه در موسیقی ثبت شد. در آنزمان، یکی از سکنه لنینگراد دمیتری شوستاکویچ آهنگساز بود. او بلافاصله پس از شروع حمله، کار بر روی سمفونی را آغاز کرد، افکار خود را پیرامون زندگی شوروی و توانايی مردم خود را برای شکست دادن فاشیستها ابراز کرد. این، هفتمین سمفونی او، لنینگراد نامیده میشود. هفتادوپنح سال بعد، در امتداد مرز غربی روسیه، تانکها و توپهای ناتو (از جمله آلمان) برای جنگ آماده میشوند.
جنگ سرد علیه روسیه – و قبلاً اتحاد شوروی – ادامه دارد. این شامل حذف جنایات آلمان نازی علیه جمعیت شوروی و نقش تاریخی شوروی در شکست فاشیسم از حافظه عمومی میشود.
در ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ آلمان به اتحاد شوروی حمله کرد. نتیجه، کشتاری در مقیاس هولوکاست بود: ۲۵ میلیون روسی، بیش از نیمی از تلفات جنگ جهانی دوم، کشته شدند.
یکی از دهشتناکترین اقدامات وحشیانه محاصره لنینگراد توسط آلمان بود. به مدت تقریباً ۹۰۰ روز، از ۸ سپتامبر ۱۹۴۱ تا ۲۷ ژانویه ۱۹۴۴، دریافت همه ضروریات قطع شد و مردم لنینگراد به طور سیستماتیک از گرسنگی مردند. بیش از یک میلیون نفر از مردم لننیگراد جان باختند.
به آوریل ۲۰۱۷ و یک حمله تروریستی مرگبار (توسط یک گروه و نه دولتها) برگردیم که در سنت پترزبورگ (لنینگراد) اتفاق افتاد. پس از حملات مشابه در شهرهای اروپایی، پرچم ملی آن کشور به مثابه ابراز همبستگی با استفاده از پروژکتور بر دروازه برندانبورگ برلین انداخته شده است-اما نه اینبار، زیرا به گفته شهردار برلین که در غرب برلین به دنیا آمده، سنت پترزبورگ هیچ «رابطه ویژهای» با برلین ندارد. شاید تحریف تاریخ باعث شده که او اسم لنینگراد را نشنیده باشد.
محاصره لنینگراد نه تنها در کتابها، بلکه در موسیقی ثبت شد. در آنزمان، یکی از سکنه لنینگراد دمیتری شوستاکویچ آهنگساز بود. او بلافاصله پس از شروع حمله، کار بر روی سمفونی را آغاز کرد، افکار خود را پیرامون زندگی شوروی و توانايی مردم خود را برای شکست دادن فاشیستها ابراز کرد. این، هفتمین سمفونی او، لنینگراد نامیده میشود.
این سمفونی چهار حرکت (موومان) دارد. عنوان حرکت نخست «جنگ» است و با موسیقی شعرگونهای که زندگی آرام پیش از حمله را در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی توصیف میکند، آغاز میشود. تکنوازی ویولن با صدای یک طبل از دور و با «تِم حمله» که چندین بار تکرار میگردد، و هر بار بلندتر و به لرزه درآورندهتر میشود قطع شده، ناآرامی ژرفی را به وجود میآورد. طبلهای جنگی در این بخش نقش عمدهای دارند و به فریادهای درد و دهشت ختم میشوند. یک پیام آرامتر- تکنوازی فلوت- در ادامه میآید، پس از آن یک قرهنی بم (باسوون) سوگ بر مردگان را ابراز میکند. سازهای همراهی کننده پراکنده اند، بدین طریق مردم شکستهای را که در سوگشان نشسته ابزار میکند. اختلاط اصوات ناموزن غالب است.
در حرکت دوم، به نام «خاطرات»، حالت به روزهای شادتر تغییر میکند، برخی نغمههای رقص، با اشارهای به غم نیز وجود دارد.
موسیقی حرکت سوم، به نام «پهنه فراخ سرزمین ما»، بر قهرمانی خلق، اومانیسم آنها، و زیباییهای طبیعی بزرگ روسیه تأکید میکند. حرکت یک گفتوگو بین کُر- تسلی به شکوهمندی میهن- و تکصدایی، ویلن، فرد در رنج است. هم حرکت دوم و هم حرکت سوم باور شوستاکویچ را که «جنگ الزاماً ارزشهای فرهنگی را نابود نمیکند»، ابراز میکند.
شوستاکویچ در باره حرکت چهارم به نام «پیروزی» گفت: «ایده من از پیروزی یک چیز جانورخوی نیست؛ این پیروزی نور بر تاریکی، انسانیت بر بربریت، عقل بر ارتجاع را توضیح میدهد.» حرکت با توصیف آهنگین مردم در کار در زمان صلح، پُر از امید و شادی آغاز میشود، و غلبه طبلهای جنگ بر آنها را ابراز میکند.
موسیقی مارش میرود، میجنگد، مقاومت میکند.
پیروزی آسان به دست نمیآید. شوستاکویچ با سازهای ضربی که به حرکت آهسته سوم پایان میدهند آغاز میکند و به تدریح بر صداها میافزاید. موسیقی آهسته، با سر و صدای سازهای بادی و ضربان سنج به سمت سرانجام خود پیش می رود. این راه خود را به دو ماژور بزرگ درخشان – گام غیر مؤکد پیروزی – میگشاید. تارهای صوتی این باشکوهترین گامها یک صدای سوزناک دربر دارند. در به رسمیت شناختن کامل واقعیات، مصايب غیرقابل تصور جنگ، سمفونی نمیتواند در پیروزی ساده پایان يابد.
شوستاکویچ بخش اصلی سمفونی را زمانیکه در لنینگراد در محاصره بود، آفرید. چند ماه پس از شروع محاصره، علیرغم مخالفت او، دولت شوروی شوستاکویچ و خانواده او را همراه با دیگر هنرمندان از شهر خارج کرد.
سمفونی لنینگراد در ۹ اوت ۱۹۴۲ در زادگاه محاصره شده او اجرا شد. نتهای آن با هواپیما از فراز خطوط نازیها به لنینگراد منتقل شد. برای ارکستر فقط ۱۵ نوازده باقی مانده بود، اما تعداد بیشتری از جبههها فراخوانده شدند.
گالینا للییوخینا، یک نوازنده قرهنی در این اجرای تاریخی، تمرینها را به یاد میآورد: «آنها در رادیو از همه نوازندگان زنده دعوت کردند. راه رفتن دشوار بود. من به بیماری اسکوربی [کمبود ویتامین ث – مترجم] مبتلا شده بودم، و پاهایم بسیار درد میکرد. در ابتدا ۹ نفر بودیم، اما بعداً افراد بیشتری رسیدند. الیاسبرگ رهبر ارکستر را که از گرسنگی رمقی نداشت، با سورتمه آوردند.»
در ۹ اوت ۱۹۴۲ در تالار جای ایستادن نبود، پنجرهها و درها را باز کردند تا آنهایی که در بیرون بودند بتوانند بشنوند. موسیقی برای الهام بخشیدن به کل ملت در خیابانها و جبههها پخش شد. ارتش سرخ در مقابله با نقشههای آلمان برای اختلال در اجرای سمفونی، طی یک اقدام پیشدستانه دشمن را هدف توپخانه قرار داد تا سکوت لازم برای دو ساعت کنسرت را تضمین کند.
آیرینا اسکریپاچوا، یکی از جان به در بردگان از محاصره به یاد میآورد: «این سمفونی تأثیر عظیمی بر ما داشت. ریتم یک حس اعتلاء و نبرد را برمیانگیخت… در عینحال، ما ریتم ترسناک گلههای آلمانی را احساس میکردیم. فراموش نشدنی و نفسگیر بود.»
هفتاد و پنح سال بعد، در امتداد مرز غربی روسیه، تانکها و توپهای ناتو (از جمله آلمان) برای جنگ آماده میشوند
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/898nvrrm