بتازگی در سایت حزب توده ایران کتابی به نام «حکمرانی خوب» و کاربست آن در ایران منتشر شده است. نقد نگرش و مباحث التقاطی این کتاب فقط در بستر آشنایی با پیشینه کاربست این مقوله در جمهوری اسلامی، جریانات هوادار و مخالف آن، و از همه مهمتر همراهی خود ناشران «نامه مردم» با مبلغان و هواداران سرسخت آن طی بیش از دو دهه گذشته، مفید و مؤثر خواهد بود.
***
کلمه
پیام تبریک جبهه مشارکت به حسن روحانی: اصول «حکمرانی خوب» را سرلوحه کارها قرار دهید
چکیده: خواسته حزبی ما در دولت شما این است که اصول «حکمرانی خوب» یعنی مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، وفاق عمومی، عدالت کارآمدی و مسؤولیت پذیری ، سرلوحه برنامه ها و کارها قرار دهید…
جبهه مشارکت ایران اسلامی با صدور بیانیهای ضمن تبریک پیروزی حسن روحانی در انتخابات از وی خواست، اصول «حکمرانی خوب» یعنی مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، وفاق عمومی، عدالت کارآمدی و مسؤولیت پذیری ، را سرلوحه برنامهها و کارهای خود قرار دهد.
متن بیانیه جبهه مشارکت در پی میآید:
جناب حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی
رئیسجمهور محترم منتخب
انتخاب شما به عنوان هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران را تبریک میگوییم. بی شک این انتخاب مردم سرافراز ایران ، از روی آگاهی و دانایی و ناشی از اراده تحول طلبی و تغییر خواهی آنهاست.
حضور پر شور و شعور مردم در انتخابات اخیر که به دعوت خیرخواهان مصلح و دلسوزان نگران، جلوهای دیگر یافت ، بار مسؤولیت شما به عنوان منتخب آنها را سنگین تر میکند. تردیدی نیست که تمام تلاش شما و همکاران شما معطوف به رفع کاستی ها و جبران عقبماندگیهای کشور خواهد شد. در این راه ، گذشته چراغ راهی برای ساختن آیندهای در شأن ملت ایران است.
دولت امید و تدبیر شما که همان دولت آشتی ملی نیز هست وظیفه خطیری در بهرهگیری از همه ظرفیتها و توانایی های ملی و بخصوص نیروهای کارآمد و شایسته فارغ از منش و سلیقه سیاسی و اجتماعی آنها دارد و ما امیدواریم با تشکیل این دولت، نشاط و شادابی به کشور باز گردد و در سایه برنامههای علمی و کارشناسانه و واقعبینانه، مشکلات پیش رو بر طرف شود.
جناب آقای رئیس جمهور
شما در چند ماه گذشته با حضور در بین مردم، به خوبی از مطالبات آنها آگاهی یافتهاید و بدرستی این خواستهها را در بیانات و اظهارات خود بازتاب دادهاید. انبوه مشکلات انباشته شده به حدی است که هیچ کس از شما انتظار معجزه و حل مشکلات در کوتاه مدت را ندارد اما شایسته است با اتخاذ راهبردهای اصولی و متقن نشان دهید که راهی که انتخاب شده است سرانجام به حل مشکلات مردم منجر خواهد شد. همه میدانیم ساختار حقیقی حکومت در کشور عزیز ما به گونهای است که بر آورده ساختن آمال مردم و اجرای کامل برنامههای شما را به طور مطلوب میسر نخواهد ساخت ولی در امور و حوزههای اجرایی کشور شما و همکارانتان مختار هستید و مسؤولیت کامل دارید و لذا اقتضا می کند که با تصمیمات عاجل و قاطع ، روند های مخرب گذشته را متوقف و بر اساس قانون اساسی و قوانین عمومی کشور آنچه را به خیر و صلاح کشور است، اعمال دارید.
بی شک نیاز اصلی و مبرم کشور، ارتقای معیشت شهروندان است. هر چند برآورده کردن این نیاز، مستلزم اصلاحات اساسی در سیاست داخلی و خارجی است اما بی تردید همه ارکان حکومت، همه نخبگان کشور، همه احزاب و گروهها و جناحهای سیاسی کشور، همه کارآفرینان و در یک کلمه همه مردم عزیز ما به شما کمک خواهند کرد تا وضع اسفناک اقتصاد ملی را سامان دهید.
توسعه همه جانبه و متوازن که در سالهای اخیر مغفول مانده بود یکی از شعارهای انتخاباتی شماست و ما امیدواریم متناسب با ظرفیتهای ملی شاهد اقدمات مؤثر و کارساز در این زمینه باشیم.
احیای فصل سوم قانون اساسی، «حقوق ملت»، که سالهای سال به فراموشی سپرده شده است یکی دیگر از برنامههای جنابعالی است. ما مطمئن هستیم اجرای کامل و بدون تنازل این فصل، سبب خواهد شد توسعه سیاسی محقق و انرژی متراکم هزاران انسان مولد، مبدع و خلاق در راه سازندگی ایران آزاد شود. مطمئنا در این راه همکاری ارکان و قوای دیگر ضروری است و ما یقین داریم همه کسانی که در درون حکومت مسؤولیت دارند به خوبی پیام رأی ملت را درک میکنند و در راه اجرای برنامههای شما، با صمیمت همکاری خواهند کرد.
جناب آقای رئیسجمهور
جبهه مشارکت ایران اسلامی با تبریک مجدد پیروزی حضرتعالی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری برای شما صمیمانه آرزوی توفیق دارد.
خواسته حزبی ما در دولت شما این است که اصول «حکمرانی خوب» یعنی مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، وفاق عمومی، عدالت کارآمدی و مسؤولیت پذیری ، سرلوحه برنامه ها و کار ها قرار گیرد.
از نظر ما یکی از مهمترین اصول «حکمرانی خوب» پاسخگویی است و پاسخگویی تنها با وجود پرسشگرانی عالم، کارشناس، صادق و دلسوز و البته بیپروا و بدون لکنت زیان میسر است و ما میخواهیم این گونه پرسشگرانی باشیم.
جبهه مشارکت ایران اسلامی
۲۶/۳/۱۳۹۲
***
نامه مردم
۲۶ خرداد ۱۳۹۲
اعلامیه کمیته مرکزی حزب توده ایران
از انتخابات مهندسیشده تا کنشِ اجتماعی مردم جان به لب رسیده در راه دستیابی به خواستها و آرمانهایشان
انتخابات ریاست جمهوری ایران، با پیروزی حسن روحانی، با بیش از ۵۱ درصد آراء به پایان رسید. علی خامنهای، ولی فقیه رژیم، در پیامی که به این مناسبت فرستاد، از جمله اعلام کرد: ”صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه، ۲۴ خرداد، آزمون خیره کننده دیگری بود که چهره مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناکی است که با حضور متراکم شما در پای صندوق های رأی، یک بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافتهها و گزافههای دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد…“ خامنهای همچنین اعلام کرد که حسن روحانی ”رئیس جمهور منتخب، رئیسجمهور همه ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی که رئیسجمهور و همکاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان کمک و با آنان همکاری صمیمانه کنند…“
در پی این پیام خامنهای، فرماندهی سپاه پاسداران، ابزار نظامی اعمال و حفظ دیکتاتوری خشن ولایت فقیه و محافظت از آن، که در کودتای انتخاباتی سال ۸۸، با سرکوب خونین جنبش اعتراضی مردم، محمود احمدینژاد را از صندوقهای رأی بیرون آورد، نیز اعلام آمادگی کرد تا با رئیس جمهوری منتخب مردم به طور کامل همکاری کند. انتشار پیامهای مشابهی از سوی لاریجانی، رئیس مجلس، مهدوی کنی، احمدینژاد، و دیگر سران رژیم در بر دارندة تبریک انتخاب حسن روحانی، و قول همکاریهای همه جانبه با او، از راضی بودن رژیم از نتیجه انتخابات ۲۴ خرداد ماه ۱۳۹۲ حکایت میکند.
حزب ما، در ماههای اخیر، تحلیل های مشخصی را درباره انتخابات ارائه داد که درستی آنها را با بررسی روند برگزاری انتخابات میتوان سنجید. حزب ما ماههای پیش از برگزاری انتخابات در تحلیلهای خود از جمله این نظریه را مطرح کرد که: “روبنای سیاسی و هرم قدرت رژیم حاکم بدان درجه رشد یافته است که دیالکتیک کنشهای مابین جناحهای حاکم با وجود رقابتها و تقابل سنگین در نهایت در راستای وحدت و حفظ کل رژیم عمل مینماید. به عبارت دیگر کانونهای قدرت های سیاسی ـ اقتصادیِ درون رژیم به صورت همزمان، در تضاد و در وحدت نظام با یکدیگرحول ولی فقیه در برابر مشروعیت مردم عمل میکنند.” (نامه مردم ۹۱۳، ۹ بهمن۱۳۹۱).
ما در ارزیابیمان از شرایط کشور در پیش از انتخابات و در حالی که خامنهای وجود هرگونه بحران و فشاری در جهت تغییر در وضعیت کشور را انکار میکرد، از جمله نوشتیم: “برخلاف مدعیات دروغ ولی فقیه رژیم، ایران در شرایطی بسیار بحرانی به سمت انتخابات ریاست جمهوری میرود. ورشکستگی اقتصادی که حاصل سیاستهای کلان تحمیل شده از سوی رهبری رژیم است، در کنار فساد بیسابقه دستگاه دولتی، بی ارزشی ارز داخلی، سقوط تولید و ورشکستگی واحدهای تولیدی کشور، بیکاری میلیونها، فقر و محرومیت بیسابقه، و ناهنجاریهای دردناک اجتماعی، تنها نمایشگر بخشی از فاجعهای است که از سوی رژیم ضدمردمی کنونی بر میهن ما تحمیل شده است…” [به نقل از ”نامه مردم“، شماره ۹۲۱، ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲]
ما همچنین اعلام کردیم که، رژیم به هیچ وجه مایل نیست و اجازه هم نخواهد داد، تا نامزدی از دگراندیشان و اصلاحطلبان واقعی در انتخابات شرکت کند. ما در بررسی سخنان خامنهای خطاب به اسحاق جهانگیری از جمله نوشتیم: ”سحام نیوز“ روز دوشنبه ۱۶ اردیبشهت ماه گزارشی منتشر کرد از دیدار اسحاق جهانگیری، از وزرای کابینه خاتمی، با خامنهای که اگر متن گفتوگوهای این دیدار را دقیق گزارش داده باشد میتوان به روشنی از مواضع رهبری رژیم در شرایط کنونی مطلع شد. بر اساس این گزارش خامنهای در گفتوگو با جهانگیری از جمله به او گفته است: ”من با اصلاحطلبان مشکلی ندارم و از حضور آنان در انتخابات استقبال میکنم، اما با فتنهگران مشکل دارم و کسانی که حوادث سال ۸۸ را بوجود آوردند را نمیشود در چهارچوب نظام پذیرفت. از فتنهگران فاصله گرفته و با اصلاحطلبان درون حکومت به انتخابات ورود کنید.“ با توجه به مجموعه خبری بالا و همچنین سخنانی که خاتمی در هفتههای اخیر تلویحاً درباره عدم تمایل حاکمیت برای شرکت اصلاحطلبان در انتخابات ابراز داشته است روشن است که سران ارتجاع با سبک و سنگین کردن شرایط کنونی، اوضاع بحرانی کشور، فشارهای اقتصادی و تأثیرات جدی تحریمها بر زندگی مردم عادی و همچنین دشواریهای بینالمللی به این نتیجه رسیدهاند که هرگونه شرکت مخالفان و دگراندیشان در عرصه انتخابات میتواند همراه با خطرات جدی باشد که نباید به هیچ وجه آن را تحمل کرد…“ [به نقل از ”نامه مردم“، شماره ۹۲۰، ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲].
آقای خاتمی سپس در ارزیابی دیگری از وضعیت کشور اعلام کرد که سران رژیم به هیچ وجه آماده پذیرش شرکت او و اصلاحطلبان در انتخابات نیستند. خاتمی از جمله گفت: ”اگر بنا باشد اصلاحطلبان یا افرادی از آنان را از رده خارج کنند هیچ حساب افکار عمومی و افکار جهانی را هم نمیکنند! آن چه مهم است این است که کسانی را که نمی خواهند نیایند و من مطمئن هستم که نمیخواهند ما بیاییم. تازه اگر از این مرحله هم بگذریم حق نداریم بیش از آن چه میخواهند رأی بیاوریم!“ [به نقل از ”نامه مردم“، شماره ۹۲۱، ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۳۹۲].
با رد صلاحیت کسی مانند رفسنجانی، رژیم به روشنی اعلام کرد که برگزاری انتخابات را تنها در چارچوب برنامهها و هدفهای خود اجازه میدهد، و اصلاحطلبان، تنها با قبول قواعد بازی- که از سوی ولی فقیه تعیین شده است- میتوانند در انتخابات شرکت کنند. اخبار رسیده همچنان حاکی از آن است که، در پی برگزاری آخرین مرحلههای مناظرههای تلویزیونی، سران رژیم، همراه با اعمال فشار، خروج تنها نماینده مستقیم اصلاحطلبان، یعنی عارف، از صحنه انتخابات و قبول روحانی از سوی اصلاحطلبان را خواستار شدند. صادر کردن بیانیه از سوی عارف برای اعلام انصراف از نامزدی انتخابات، در حالی که در مناظره تلویزیونی اعلام کرده بود که اهل از میدان خارجشدن نیست، و همچنین آشکار شدن فشار از سوی خاتمی، رفسنجانی، و دیگر سران اصلاحطلبان بر عارف برای کنار کشیدن از انتخابات، به خودی خود گویای این عرصه است. نکته توجه برانگیز اینجاست که، آقای خاتمی و سران اصلاحطلبان، ضمن قبول رای دادن به حسن روحانی بر این واقعیت نیز آگاه بودند که حسن روحانی خودش را جزو اصلاحطلبان نمیداند. آقای خاتمی در پرونده (فایل) ویدیویی ای که در صفحه فیس بوک ستاد خبری حسن روحانی منتشر شد، از جمله گفته بود: ”با اینکه آقای روحانی خودش را متعلق به اردوی اصلاحطلبان نمیداند، اما دیدید چه خوب مسئله مطرح کرد و امید ایجاد کرد. آقای عارف هم سنگ تمام گذاشت. حتی در زبان و سخن دیگران نیز مواضع اصلاحطلبانه دیده میشد که مواضع مورد نظر مردم است.“
این برگزاری ”سالم انتخابات“، که رفسنجانی آن را ”دموکراتیکترین انتخابات دنیا“ اعلام کرد -یعنی برگزاری انتخابات بدون دخالتهای آشکار سپاه و نیروهای انتظامی – همچنین پایمال نشدن خشن رأی مردم، تنها در شرایطی امکان پذیر شد که سطح توقع های مردم، جنبش مردمی، و نیروهای اصلاحطلب به تن در دادن به یک نامزد ”معتدل“ مورد قبول ولی فقیه تنزل داده شد. در واقع باید گفت که ولی فقیه رژیم، با مهندسی انتخابات، توانست حداکثر استفاده را از اصلاحطلبان و رأی آنان بکند بی آنکه در برابر خواست آنان عقبنشینی ای جدی انجام دهد. ارزیابی خاتمی از وابستگی نداشتن روحانی به اصلاحطلبان درست است. حسن روحانی کسی است که به مدت ۱۶ سال نماینده علی خامنهای و دبیر ”شورای امنیت ملی“ بوده است. و حتی پس از کودتای انتخاباتی خرداد ۸۸ نقش خود را به عنوان نماینده رهبر در این شورا حفظ کرده است.
رأی ۱۸ میلیونی مردم به حسن روحانی، که اصلاحطلبان از او اعلام حمایت کردند، در حقیقت نشانگر خواست مردم برای تغییر وضعیت کنونی، و در عین حال، خارجشدن از بنبستی است که، هم از نظر سیاسی و هم از نظر اقتصادی-اجتماعی جامعه ما را در بر گرفته است، و همچنین به دلیل ۸ سال سیاستهای فاجعه بار دولت محمود احمدینژاد و گزینشهای کلان اعلام شده از سوی ولی فقیه رژیم است. فشارهای کمرشکن اقتصادی، به خصوص تحریمهای کشورهای غربی و تأثیرهای مخرب آن و دیگر سیاستهای اقتصادی رژیم، از جمله سیاست ”هدفمند کردن یارانهها“ آنچنان وضعیت دهشتناک و اسفباری را در میهن ما پدید آوردهاند که مردم به هر روزنهیی برای رهایی از آن روی میآورند.
حسن روحانی، در پیامی که پس از پیروزی در انتخابات برای مردم ایران فرستاد، ضمن تشکر از ”رهبر معظم انقلاب، مراجع عظام تقلید، روحانیت معزز و استادان فرهیخته کشور که با درایت و شجاعت روح امید را در مردم دمیدند…“ قول داد که ایران را به سمت اعتدال، و بحرانزدایی در عرصه بینالمللی خواهد برد. به گفته او ”بیگمان این حضور عزتمند در صحنه سیاسی، پیامآور آرامش و ثبات و امید در عرصه اقتصاد نیز خواهد بود و چشمه خروشان همت کارگران، کشاورزان و کارآفرینان، موج حرکت و برکت را در تولید و اشتغال به راه خواهد انداخت…“
بدیهی است که میهن ما نیازمند تغییرهای مهم سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی است. تجربة دو دهه گذشته، از دولت و مجلس اصلاحات گرفته تا دولت و مجلس برگماردگان ولی فقیه، بر این حقیقت انکارناپذیر تأکید میکند که تنها با حضور نیرومند مردم و نیروهای اجتماعی در صحنه مبارزه است که میتوان به دست یافتن به خواستهای جنبش مردمی امیدوار بود. آنچه مسلم است این است که، ولی فقیه و سران رژیم خواهان ادامه سیاستهای کلان تعیین شدهشان، بهبود روابط با کشورهای غربی، به منظور پایان دادن به تحریمهای اقتصادی و کاهش فشارهای بینالمللی، و در نتیجه تأمین بقای حیات ”نظام سیاسی“ کنونیاند. ولی فقیه رژیم و سران ارتجاعی نه تنها کوچکترین تمایلی به تحقق ”مردمسالاری دینی“ ندارند، بلکه همانطور که تجربه هشت سال دولت اصلاحات نشان داد، آمادهاند همه امکانهایشان را به کار گیرند تا با کارشکنی و بحرانسازی اجازه ندهند تا گامی در مسیر دستیابی به خواستهای جنبش مردمی برداشته شود. امروز نیز، با انتخابشدن حسن روحانی، بدون حضور نیروها و جنبش مردمی در صحنه، بدون حرکت آگاهانه اجتماعی، بدون وادار کردن دولتمردان به قبول خواستهای توده های میلیونی محرومان و زحمتکشانی که سالهاست زیر خط فقر زندگی می کنند، سرنوشت این شعارها همانند شعارهای دیگری خواهد بود که مردم ما در سی سال گذشته از زبان رهبران حال و گذشته رژیم شنیدهاند و بازهم خواهند شنید.
باید در پی انتخابات مهندسی شده یی که رژیم آن را با موفقیت برگزار کرد، از توان و نیروی مردمی ای که به صحنه آمدهاند برای سازماندهی حرکت اجتماعی و مطرح کردن خواستهایی مشخص حمایت کرد که از آن جمله اند: آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی، پایان دادن به حصر موسوی، کروبی و زهرا رهنورد، پایان دادن به سرکوب سندیکاها و تشکلهای کارگری، حرکت به سمت سیاستهای اقتصادیای که تولید در کشور را حمایت کند، و امکانهای اشتغالزایی و تخفیف محرومیتهای کنونی را فراهم آورد. باید آنچنان نیرو و حرکت اجتماعی ای را پدید آورد که بتوان خواستهای بالا را به رژیم ارتجاعی کنونی تحمیل کرد. محمود احمدینژاد نیز با شعار گذاشتن پول نفت بر سر سفره مردم و عدالت به صحنه آمد و امروز پس از گذشت هشت سال وضعیت دردناک و فاجعهبار جامعه ما شاهد انکارناپذیر نتیجه اعمال مجموعه سیاستهای مخربی است که تنها هدفش تأمین منافع کلان سرمایهداران، از جمله سران رژیم، و فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی بوده است.
حرکت میهن ما به جلو، و نجات از وضعیت دهشتناک کنونی، تنها با حرکت متحد و سازمانیافته همه نیروهای اجتماعی و اصلاحطلب پیرامون خواستهای مشخص همراه با کنش اجتماعی مشخص، امکانپذیر است. باید در راه به عمل درآوردن این امر همه تلاشها را به کار گرفت.
کمیته مرکزی حزب توده ایران
۲۶ خرداد ماه ۱۳۹۲