تارنگاشت عداالت – دورۀ سوم
منبع: حزب کمونیست یونان
نویسنده: الیسئوس واگناس
پیرامون رویارویی ایدئولوژیک-سیاسی در ۲۲-مین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری و «نیرنگ» درباره احساسات «ضد روس» و «طرفدار روس»
بحث درباره نتایج «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» (IMCWP) که در هاوانا برگزار شد ادامه دارد.
برخی نیروها و حتا روزنامههای بورژوازی در صدد تفسیر نتایج «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» از دید خود برآمدند. از اینرو، رسانه روسی «نزاویسیمایا گازتا» [روزنامه مستقل] از «انشعاب در جنبش جهانی چپ» در هاوانا به دلیل «عملیات نظامی ویژه روسییه»، آنطور که رسانههای روسی به جنگ در اوکرائین اشاره میکنند، صحبت کرد. نخستین چیزی که شخص میتواند متوجه شود عجله آشکار این روزنامه برای جایگزین کردن حتا عنوان «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» با اصطلاح بیمزه و کسالتآور «جنبش جهانی چپ» است.
اما، در واقع روزنامه بورژوازی روسیه به یک در باز فشار می آورد زیرا – همانطور که حزب کمونیست یونان چندین بار اشاره کرده است – در بسیاری از موضوعات مهم، یک رویارویی ایدئولوژیک – سیاسی شدید در جنبش جهانی کمونیستی در جریان است. ما از بحران ایدئولوژیک – سیاسی در صفوف جنبش جهانی کمونیستی، و همچنین از نیاز به تجدید سازمان انقلابی آن صحبت کردهایم.
همانطور که حزب کمونیست یونان بارها تاکید کرده است رویارویی در درون جنبش جهانی کمونیستی جوانب بسیاری دارد. به عنوان مثال، رویارویی در موارد زیر وجود دارد:
● بین احزابی که از شرکت احزاب کمونیست در «اتحادهای وسیعتر مترقی چپ» حمایت میکنند و آنهایی که برای حفظ استقلال ایدئولوژیک-سیاسی احزاب کمونیست و تقویت پیوندهای آنها با طبقه کارگر و اقشار مردمی مبارزه میکنند.
● بین احزابی که همچنان گرفتار استراتژی قدیمی «مراحل به سوی سوسیالیسم» هستند و از مشارکت در دولتهای بورژوایی «چپ»، «ضد نئولیبرال»، «مترقی» و «مرکز-چپ» در چهارچوب سرمایهداری حمایت میکنند، و آنهایی که مشارکت در حکومتهای بورژوایی و منطق مراحل را رد کردهاند و برای سرنگونی بربریت سرمایهداری مبارزه میکنند.
● بین احزابی که امپریالیسم را منحصراً با ایالات متحده آمریکا یا برخی از کشورهای قدرتمند سرمایهداری اروپا یا سیاست خارجی تهاجمی یکی میگیرند، و احزابی که بر این تلقی لنینیستی قرار دارند که امپریالیسم سرمایهداری انحصاری، بالاترین و آخرین مرحله نظام استثماری است.
● بین احزابی که معتقدند مبارزه برای صلح به طور تفکیکناپذیری با «جهان چندقطبی» پیوند خورده است و گویا ایالات متحده را رام خواهد کرد، و به توهمات پیرامون یک به صطلاح «ساختار بینالمللی صلحآمیز» که بوسیله سوسیال دموکراسی و آپورتونیستها ترویج میشود دامن میزنند، و احزابی که معتقدند جهان سرمایهداری نمیتواند «دموکراتیزه شود»، و هر تعداد«قطب» که داشته باشد نمیتواند از جنگها فرار کند، و این ضروری است که مبارزه برای سرنگونی سرمایهداری، برای جامعه نوین، جامعه سوسیالیستی تشدید شود.
● بین احزابی که چین را کشوری میدانند که «سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» را میسازد، و احزابی که معتقدند سوسیالیسم اصولی دارد که در چین، جایی که روابط تولید سرمایهداری حاکم است، نقض شدهاند؛ اینکه چین یک کشور از جهان سرمایهداری مدرن است که در واقع در حال رقابت با ایالات متحده است و سَروری آن در نظام امپریالیستی را تهدید میکند.
● همچنین موضوعات جدی دیگری، از جمله موضوع جنگ امپریالیستی در اوکرایین پس از تهاجم غیرقابل قبول روسییه، وجود دارند که در «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» مبارزه ایدئولوژیک شدیدی پیرامون آنها در جریان است. بنابراین به نظر میرسد که گزارش سخیف «نزاویسیمایا گازتا» مبنی بر اینکه یک «انشعاب در جنبش جهانی» رخ داده است، لانه مادیان است. در ارتباط با موضع احزابی که خود را «چپ» توصیف میکنند، در اینجا شایان ذکر است که نمایندگان پارلمان اروپا از حزب «چپ» سیریزا، همراه با حزب راست دموکراسی نو، و پاسوک سوسیال دموکرات پارلمان اروپا برای ایجاد «مکانیسم کمک نظامی به اوکرایین رأی دادند. در گذشته، سیریزا از گسترش پایگاههای ایالات متحده- ناتو در یونان و الحاق کشورهای جدید به ناتو نیز حمایت کرده بود، موضوعاتی که حزب کمونیست یونان با آنها مخالفت کرد.
در هاوانا چه گذشت؟
در جریان «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری»، مواضع مشترکی، که در صورت امکان، از طریق تصویب «بیانیه پایانی» فرمولبندی شوند، دنبال میشوند. البته، این سند نتیجه یک رویارویی ایدئولوژیک و تلفیقی از دیدگاهها باقی مانده است. با این حال، هرکس که سند مشخص «۲۲-مین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» را بخواند (http://www.solidnet.org/article/22nd-IMCWP-Final-Declaration-of-the-22nd-International-Meeting-of-Communist-and-Workers-Parties) خواهد دید که از تحلیلهای مشکلساز «مراحل»، حمایت از «دولتهای چپ و مترقی»، از «مبارزه با نئولیبرالیسم» که مبارزه علیه سرمایهداری را تحتالاشعاع قرار میدهد، از مبارزه برای یک «جهان چندقطبی» و غیره، آزاد است. بیانیه پایانی، بجای اینها، خط مشترک مبارزه احزاب کمونیست علیه سرمایهداری، در حمایت از مبارزات کارگری-مردمی، و همچنین مسیر به سوی ساختمان جامعه نوین، جامعه سوسیالیستی را برجسته میسازد.
در عینحال، «اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» برای همه احزاب این امکان را فراهم میکند تا از طریق سخنرانی و نوشتار و همچنین از طریق ارائه قطعنامهها یا حمایت از آنها پیرامون موضوعات گوناگون، موضع خود را اعلام کند.
از اینرو، علیرغم رویکردهای متفاوت بیانشده در سخنرانیهای احزاب در «۲۲-مین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» درباره جنگ در اوکرایین، بیانیه پایانی «۲۲-مین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» دربرگیرنده اشاره خاصی به وضعیت اوکرایین است که بخش روابط بینالملل کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه در پاسخ خود به «نزاویسیمایا گازتا» از ذکر آن خودداری کرده است. آن اشاره چنین میگوید:
«۳- در نتیجه تجاوز فزاینده امپریالیسم و تغییر شکل ژئوپلیتیک در حال انجام، ما با تشدید جدید مسابقه تسلیحاتی، تقویت و گسترش ناتو، ظهور اتحادهای نظامی جدید، تشدید تنشها و درگیریهای نظامی، مانند مورد اوکرایین، احیای فاشیسم در نقاط مختلف جهان و “جنگ سرد” و تهدید درگیری هستهای روبهرو هستیم، که ما باید آنرا رد کنیم.»
علاوه بر این، دو قطعنامه ارائه شد. یکی بوسیله حزب کمونیست کارگران روسیه، حزب کمونیست فدراسیون روسیه، و حزب کمونیست اوکرایین پیشنهاد شد، و تهاجم روسیه را توجیه کرد و از آن حمایت نمود و دستاویزهای «ضد فاشیستی» را که بورژوازی روسیه برای پنهان کردن آرزوهای خود به کار میبرد بازتولید کرد. دیگری بوسیله اتحادیه کمونیستهای اوکرایین (و نه آنطور که د. نوویکف، معاون ریاست کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه در مقاله «نزاویسیمایا گازتا» ادعا میکند، بوسیله حزب کمونیست یونان) ارائه شد . این قطعنامه که ماهیت امپریالیستی جنگ را آشکار میسازد، هم دولت ارتجاعی اوکرایین و هم اهداف بورژوازی روسیه را محکوم میکند، و مورد حمایت حزب کمونیست یونان قرار گرفت.
پیرامون حمله به حزب کمونیست یونان
بخش روابط بینالملل حزب کمونیست فدراسیون روسیه، در تلاش خود برای کم اهمیت جلوه دادن قطعنامه مشخصی که ماهیت امپریالیستی جنگ را برجسته مینماید، خود را در کنار نویسنده مقاله منتشر شده در «نزاویسیمایا گازتا» قرار داده است. هر دوی آنها به این ادعای «دَم دست» متوسل میشوند که «تقریباً هیچیک» از احزابی که آن را امضا کردند «در کشور خود اعتباری ندارند». با همین روحیه، چند روز پیش، گ. آفونین، معاون ریاست کمیته مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه در مصاحبه با رادیو آرورا (Radio Aurora) بطرز تحقیرآمیز درباره حزب کمونیست یونان صحبت کرد و گفت که در پارلمان فقط ۱۰ نماینده دارد و در انتخابات ۶-۵ درصد آراء را بدست میآورد، «میزان نفوذ آن در جامعه» را زیر سؤال برد و افزود که «فرصتهای زیادی را برای متحد کردن نیروهای چپ و مترقی» در یونان از دست داده است.
این نشان میدهد که حزب کمونیست فدراسیون روسیه به نظر میرسد نفوذ دیگر احزاب کمونیست را صرفاً براساس معیار پارلمانی بورژوازی، مانند تعداد نمایندگان و درصد آراء میسنجد، در حالیکه همه میدانند که درصد آراء انتخاباتی یک حزب انقلابی که برای سرنگونی سرمایهداری مبارزه میکند با تلاش سخت، تحت شرایط دیکتاتوری سرمایه به دست میآید.
علاوه بر این، هم سیر تاریخی و هم تحولات اخیر باید به ما آموخته باشد که احزاب کمونیستی که هیچ پیوندی با طبقه کارگر، با جنبش کارگری-سندیکایی، و مبارزات طبقه کارگر یک کشور ندارند و فعالیتشان فقط به پارلمان محدود میشود، میتوانند یک شبه ناپدید شوند و این علیرغم درصد بالای آراء انتخاباتی یا تعداد زیاد نمایندگان آنها اتفاق میافتد.
بنابراین، معاون ریاست حزبی که در ۲۹ سال عمر خود هیچ نقش قابلتوجهی در توسعه جنبش سندیکایی در روسیه و به ویژه در زمانی که سندیکالیستها، مانند کریل اوکراینچف، رئیس سندیکای پیکهای مسکو به دلیل اقدامات صنفی خود در زندان به سر میبرند نداشته است، باید کمتر خودپسند باشد. او باید تاریخ و فعالیت غنی حزب کمونیست یونان را که در خط مقدم مبارزات طبقه کارگر، کشاورزان زحمتکش و صاحبان مشاغل آزاد و جوانان بوده است مطالعه کند، واقعیتی که در دوره گذشته کادرهای حزب کمونیست فدراسیون روسیه وسیعاً به آن اذعان داشتند.
حزب کمونیست فدراسیون روسیه، در زمانیکه با داشتن دهها نماینده، مبارزه طبقاتی را فراموش کرده و هنوز نتوانسته حتا یک کلمه انتقادی علیه ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، که بارها به لنین رهبر انقلاب اکتبر، و بلشویکها حمله کرده است به زبان بیاورد، چگونه نفوذ خود را میسنجد؟ حزب کمونیست فدراسیون روسیه چگونه میتواند متوجه نشود که تقریباً تمام سخنرانیهای مهم و. پوتین مملو از نقل قولهایی از کتابهای ای. ایلین، فیلسوف روسی و بنیانگذار فاشیسم روسیه است؟
افترا به حزب کمونیست یونان درباره احساسات «ضد روس»
در پایگاههای رسانههای اجتماعی گوناگونی که از حزب کمونیست فدراسیون روسیه حمایت میکنند، واقعیت به طرز حتا وحشیانهتری تحریف شد. ادعا شد که دو قطعنامه در «۲۲-مین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری» تدوین گردید، یکی بیانگر احساسات «طرفدار روس»، که بوسیله احزاب روسی پیشنهاد شد، و یکی بیانگر احساسات «ضد روس»، که مورد حمایت حزب کمونیست یونان قرار گرفت.
اما، چگونه استنتاج میشود که یک قطعنامه بازتاب دهنده احساسات «طرفدار روسی» و دیگری بازتاب دهنده احساسات «ضد روسی» است؟ تنها معیار این تمایز این است که آیا یک قطعنامه از دستاویزها و انتخابهای بورژوازی روسیه در جنگ امپریالیستی برای حفظ منافع خود حمایت میکند یا نه.
آیا قطعنامهای را که میپذیرد فرزندان مردم روسیه به گوشت دم توپ جنگ امپریالیستی تبدیل شوند تا منافع انحصارات روسیه که بر سر تقسیم مواد خام و زمینهای حاصلخیز، ثروت معدنی، زیرساختهای صنعتی، نیروی کار و سهم بازار در اوکرایین با انحصارات اورو-آتلانتیک درگیر هستند را بهتر تأمین کند، میتوان «طرفدار روس» نامید؟
علیرغم این واقعیت که ادعاهای مربوط به احساسات «ضد روس» و «طرفدار روس» یک نیرنگ گمراهکننده است، شخص منطقاً میتواند بگوید که «طرفدار روس» – به زبان حزب کمونیست فدراسیون روسیه- دقیقاً قطعنامهای است که منافع مستقل طبقه کارگر و اقشار مردمی روسییه را، در مقابل منافع بورژوازی کشور، اتحادهای آن و جنگ امپریالیستی، نشان میدهد و از آن منافع حمایت میکند.
آیا قطعنامهای را میتوان «ضد روس» نامید چون با منافع بورژوازی روسیه در تضاد است؟
چنین منطقی عمیقاً معیوب است! بیایید مورد زیر را در نظر بگیریم: حزب کمونیست یونان در بیانیهها و سخنرانیهای خود در خود در اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری، ابتدا در برابر طرحها و موضعگیریهای دولتهای بورژوازی یونان – امروز دمکراسی نو و قبلاً دولتهای سیریزا و پاسوک – که برای خدمت به منافع مالکان کشتی، بانکداران، صاحبان صنایع و دیگر اقشار بورژوازی، کشور را گرفتار نقشههای سازمانهای امپریالیستی ناتو و اتحادیه اروپا کرده است، موضع میگیرد. آیا کسی غیر از ناسیونالیستها میتواند حزب کمونیست یونان را به داشتن یک «موضع ضد یونانی» متهم کند چون با انتخابهای احزاب و دولتهای بورژوازی یونان مخالف است و آنها را محکوم میکند؟
زمانیکه حزب کمونیست یونان علیه پایگاههای ایالات متحده و توافق استراتژیک با ایالات متحده آمریکا اقدام به بسیج مینماید، علیه مردم و طبقه کارگر ایالا متحده آمریکا که کمونیستها یونان مبارزات آنها را گرامی میدارند و از طريق مهاجرت به این کشور در آن نقش داشتهاند، بسیج نمینماید.
زمانیکه حزب کمونیست یونان علیه خرید تسلیحات فرانسوی و توافق استراتژیک بین یونان و فرانسه بسیج مینماید، به این دلیل است که میداند این کشور را درگیر مداخلات و جنگهای جدید امپریالیستی، مثلاً، در منطقه ساحل میکند، و نه به این دلیل که احساسات «ضد فرانسوی» دارد. برعکس، حزب کمونیست یونان سهم تاریخی مبارزات طبقه کارگر در فرانسه را، از کمون پاریس تا امروز گرامی میدارد.
زمانیکه حزب کمونیست یونان در کنار باراندازان مبارز بندر پیرئوس که تحت کنترل انحصار چینی «کاسکو» (CPSCO) است، بسیج مینماید، محرک آن احساسات «ضد چینی» نیست، بلکه در جهت نیاز به حمایت از مبارزه کارگران برای ایمنی شرایط کار، دستمزد مناسب، قراردادهای دستهجمعی کار و غیره است.
حزب کمونیست یونان با پایبندی به اصل انترناسیونالیسم پرولتری، در کنار خلقها و طبقه کارگر همه کشورها، علیه منافع و نقشههای بورژوازی و اتحادیههای امپریالیستی است. حزب کمونیست یونان طرفدار همکاری متقابلاً سودمند همه کشورها و خلقها است و با هر گونه تجلی نژادپرستی و هر نوع بیگانههراسی مخالف است.
دروغ هرگز برای پیر شدن زندگی نمیکند [از سوفوکل- عدالت]
به قول معروف «مردم هرگز آنقدر دروغ نمیگویند که بعد از شکار، در زمان جنگ یا پیش از انتخابات» و در مورد ما حداقل دو شرط آخر صادق است. برخیها از کشور ما نیز، سعی میکنند با این ادعا که حزب کمونیست یونان احساسات «ضد روس» دارد چون به مواضع اصولی خود علیه جنگ امپریالیستی پایبند است، لجنپراکنی کنند. اما، دروغ پا ندارد، زیرا همانطور که برای همگان روشن است حزب کمونیست یونان:
● در تمام این سالها خطرات گسترش ناتو با کشورهای جدید به سمت مرزهای روسیه را برجسته ساخته، در برابر آنها مقاومت نموده و آنها را محکوم کرده است. حزب کمونیست یونان دولت قبلی سیریزا را که تنها برای پیوستن مقدونیه شمالی به ناتو و اتحادیه اروپا با آن به توافق رسید، محکوم کرده است. حزب کمونیست یونان همچنین دولت دمکراسی نو را که عضویت سوئد و فنلاند در ناتو را برای رأیگیری به پارلمان آورد، محکوم نمود، در حالیکه دیگر احزاب اورو-آتلانتیک نیز به نام بهاصطلاح «تعیین سرنوشت خویش» کشورهای فوقالذکر به آن رأی دادند.
● در تمام این سالها حزب کمونیست یونان با محاصره فدراسیون روسیه با پایگاهها و نیروهای نظامی جدید آمریکا و ناتو، از جمله در کشور ما، مخالفت نموده و آنرا محکوم کرده است. حزب کمونیست یونان پیش از شروع جنگ، تاکید کرده بود که این تحول در حال ایجاد یک انبار باروت است.
● حزب کمونیست یونان علیه گشت نیروی هوایی یونان بر فراز حریم هوایی کشورهای بالکان، اقدامی که آشکارا علیه بهاصطلاح خطر روسیه بود، موضع گرفت.
● در تمام این سالها حزب کمونیست یونان جنگ تجاری و تحریمهای اتحادیه اروپا علیه فدراسیون روسیه را در پارلمان یونان و پارلمان اروپا محکوم نموده و به آن رأی منفی داده و تاکید کرده است که این تحریمها پیش از هر چیز بر اقشار مردمی مانند کشاورزان کشورمان تأثیر میگذارد.
● حزب کمونیست یونان تاکید کرده است که بهاصطلاح گسست اتحادیه اروپا از گاز طبیعی روسیه هم برای وابستگی اتحادیه اروپا به گاز طبیعی مایع بسیار گران ایالات متحده و هم برای ارتقای مالیاتهای «سبز» برای بهاصطلاح گذار سبز مناسب است.
● حزب کمونیست یونان با تصمیم اتحادیه اروپا و دولت یونان در آغاز جنگ امپریالیستی، مبنی بر ممنوعیت فعالیت رسانههای روسی مخالفت کرد و آنرا محکوم نمود.
● حزب کمونیست یونان با تصمیم اتحادیه اروپا و دولت یونان در آغاز جنگ امپریالیستی، مبنی بر ممنوعیت برگزاری برنامه با سازمانهای فرهنگی روسیه در کشور ما، مخالفت کرد و آنرا محکوم نمود.
البته احزابی مانند حزب کمونیست فدراسیون روسیه که متاثر از دیدگاههای ناسیونالیستی هستند و کاملاً از سازههای ایدئولوژیک بورژوازی مانند بهاصطلاح «جهان روسی» حمایت میکنند، نمیتوانند در رد دستاویزهای به کار گرفته شده بوسیله بورژوازی روسیه و در محکومیت قاطعانه هم امپریالیسم اورو-آتلانتیک و هم بورژوازی روسیه، چیزی غیر از احساسات «ضد روس» ببینند.
ما با آخرین بند قطعنامهای که اتحادیه کمونیستهای اوکرایین اراده نمود و حزب کمونیست یونان از آن حمایت کرد پاسخ میدهیم: «برای کمونیستها در سرتاسر جهان این شرمآور و جنایتکارانه است که پشت سر دولتهای کشورهای بورژوایی حرکت کنند و برای منافع بورژوازی ملیشان، برای حمایت از این یا آن بلوک کشورهای بورژوازی کار کنند. وظیفه تغییرناپذیر ما این است که به کارگران در سراسر جهان کمک کنیم پی ببرند که جنگهای امپریالیستی به رهایی نیروی کار نمیانجامند، برعکس، آنها را حتا بیشتر به بردگی میکشانند؛ که در کشمکش امپریالیستی طبقه کارگر هیچ متحدی در میان محافل حاکم ندارد، فقط دشمن دارد؛ که دوستان آنها، فقط پرولتاریا است، صرفنظر از اینکه چه ملیتی داشته باشند. وظیفه کمونیستها پایان دادن به سرمایهداری در سطح ملی و بینالمللی است: پایان دادن به سرمایهداری پایان دادن به جنگهاست. کمونیستهای سراسر جهان، برای این آرمان شریف، با پرولتاریای خود متحد شوید.»
الیسئوس واگناس، عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان، و مسئول بخش روابط بینالملل کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان
منتشر شده در ریزوسپاستیس، ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان، در ۲۷-۲۶ نوامبر ۲۰۲۲