تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
ا. آذرنگ
نامه به سردبیر «مارکسیسم – لنینیسم امروز» پیرامون واکنش «راجر کیران» به «سوسیالیسم با ویژگیهای چینی»
«نقد کتاب راس» نوشته «کیران» را با علاقه خواندم. اما خواننده نوشته نمیتواند دچار این تصور نشود که «کیران» تصمیم خود را نگرفته است و آماده نیست موضع روشنی در مورد موضوع بهاصطلاح «سوسیالیسم با ویژگیهای چینی» اتخاذ نماید.
«کیران» در نقد خود به درستی به افزایش اخیر تبلیغات ضدچینی از سوی بخشهای خاصی از هیئت حاکمه ایالات متحده آمریکا اشاره میکند. اگرچه مشخص نیست که این واقعاً یک «جنگ سرد» نوین است. برای من این عبارت در سده گذشته برای توصیف مبارزه طبقاتی بینالمللی که «کیران» از آن نامبرده است بکار میرفت. علاوه بر این، پیشنهاد «کیران» مبنی بر جنگ سرد جدید مشابه جنگ سرد علیه اردوگاه سوسیالیستی، با مشاهدات خود او مبنی بر اینکه «راس» نقش منفی چین در آن مبارزه علیه امپریالیسم را نادیده گرفته است، در تضاد است.
و همچنین مواضع شوالیههای نولیبرال امپریالیستی مانند تونی بلیر و جنگجویان کهنهکار جنگ سرد مانند هنری کیسینجر و زبیگنیو برژینسکی را در قبال نیاز به «کار کردن» با چین به جای آغاز یک جنگ سرد جدید، و همچنین موضع «وانگ یی» در نیویورک را نادیده میگیرد… مسلماً سرمایهداران آمریکایی در طول جنگ سرد سرمایهگذاری خود را در بلوک شرق افزایش ندادند و در کوبا نیز چنین نکردهاند. بدون شک «سوروس» از سرمایهگذاری آمریکا در چین ناراضی است، اما این مانع افزایش سرمایهگذاری «بلکراک» نشده است!
به طور خلاصه، «جنگ سرد» بازتابدهنده یک جهان دو قطبی است و در این رابطه من موضع حزب کمونیست یونان را عینیتر میدانم.
خواننده از این گفته «کیران» که: «استدلال «راس» سرراست و قانع کننده است» شگفتزده میشود. در چه چیزی قانع کننده است؟ پرسش این نیست که آیا سازش طبقاتی میتواند سود و پاداش اقتصادی به همراه داشته باشد یا خیر. سوال این است که آیا چنین سازش طبقاتی و خیانت کامل به انترناسیونالیسم پرولتاری قابل چشمپوشی و یا توجیه است؟ آیا چنین سازش طبقاتی تنها راه پیشرفت چین بود؟ آیا همکاری با اتحاد جماهیر شوروی برای توسعه و پیشرفت چین مضر بود؟
برخورد غیرنقادانه و پذیرفتن اینکه «مسیری که چین دنبال کرده است به آنچه مارکس تصور میکرد نزدیک است…» شگفتآور است.
انتقاد «کیران» مبنی بر خوانش ناقص «راس» از مارکس درست است، و میتوان استدلال کرد که «راس »و دیگر چینستایان در واقع دیدگاه اوروکمونیستی گذار به سوسیالیسم را به پیش میبرند. در این رابطه میتوان با مراجعه به نوشته «نقش خصوصی در گذار به سوسیالیسم» اسد که چند سال پیش در «مارکسیسم – لنینیسم امروز» منتشر شد، به آنها پاسخ داد. جالب است بدانید که اسد به وضوح نشان میدهد که شوروی اقتصاد بازار را آزمود. البته آنها از امتیاز تریلیونها دلار سرمایه و بازار عظیم امپریالیستی برای صادرات برخوردار نبودند.
پرسش مهمتر باید این باشد که آیا چین مسیری نزدیک به آنچه لنین تصور میکرد را دنبال کرده است ؟ قطعا نه. در این راستا، اشاره «کیران» به موقعیت و دادههای حزب کمونیست یونان کاملاً درست و موجه است.
به نظر من، هرگونه ارزیابی از تجربه چین باید مبتنی بر مارکسیسم – لنینیسم باشد، زیرا تلاش برای جدا کردن لنینیسم از مارکسیسم در بهترین حالت یک توهم است و تجربه نشان میدهد که ابزاری کهنه برای توجیه سازش طبقاتی تحت پوشش نارس بودن شرایط مادی، نیاز به گسترش نیروهای مولده،… (چیزی که به شدت توسط «دانشمندان» چینی مطرح و مورد تاکید قرار می گیرد…) میباشد.
نمیتوان بر نقش واقعاً منفی چین و معجزه اقتصادی مفروض آن، در کمک به امپریالیسم در پیروزی در جنگ سرد، با تحمیل هزینههای هنگفت به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و دیگر کشورهای سوسیالیستی، بیش از اندازه تأکید کرد. در این زمینه باید صریح و روشن بود.
من کتاب «راس» را نخواندهام، اما بر اساس نکاتی که « کیران» برجسته ساخته است، نمیتوانم موافق باشم که «بدون شک، راس ادعای قوی دارد.»
«کیران» کاملاً درست میگوید: «بهعلاوه، درک این باور راس که شورویها باید پس از جنگ جهانی دوم به بازار و مالکیت خصوصی روی میآوردند، دشوار است، زیرا که تهدید خارجی که رویکرد به جمعآوری اموال و برنامهریزی مرکزی را توجیه میکرد، در طول جنگ سرد، دورانی که شوروی با ایالات متحده بسیار قدرتمندتر مسلح به سلاحهای هستهای روبرو بود و پایگاههای نظامی آنرا محاصره کرده بود، هرگز کاهش نیافت.
به طور خلاصه، آنچه «راس» میگوید به سختی جدید است. در این مورد نیز میتوان به بررسی انتقادی موضع «اتکینز » توسط اسد در نوشته «نقش تولید خصوصی در رسیدن به سوسیالیسم چیست؟» رجوع کرد.
مطمئناً، اگر ۴۰ سال گذشته نشانگر باشند، باید با «کیران» موافق بود که «این باور که گشایش [چین] نه نمایانگر خیانت به سوسیالیسم، بلکه مبنایی برای راهی نو بسوی سوسیالیسم توسعه یافته است، چیزی است که در آینده مشخص خواهد شد.»
با بهترین آرزوها
پینویسها:
Henry Kissinger on the State of U.S.-China Relations | NCUSCR Gala Dinner 2019
سخنرانی وانگ یی عضو شورای دولتی و وزیر امور خارجه چین در میهمانی شام افتخاری در تالار «باشگاه آسمان چین-آمریکا»، شهر نیویورک
کمیته ملی روابط آمریکا-چین، شورای بازرگانی آمریکا-چین و اتاق بازرگانی آمریکا
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹
https://old.edalat.org/node/13744
نقش تولید بخش خصوصی در رسیدن به سوسیالیسم چیست؟
https://tinyurl.com/4fdbfpes
پاسخ بلکراک به سوروس
https://tinyurl.com/m4sfmtxt
گزارش انجمن بروکینگز از افزایش سرمایهگذاری بنگاههای آمریکایی در چین در سال ۲۰۲۰ و رسیدن آن به بیش از یک تریلیون دلار.
https://www.brookings.edu/blog/order-from-chaos/2021/08/12/the-new-normal-in-us-china-relations-hardening-competition-and-deep-interdependence/
U.S. investment firms have been increasing their positions in China, following a global trend…estimates that U.S. investors held $1.1 trillion in equities issued by Chinese companies, and that there was as much as $3.3 trillion in U.S.-China two-way equity and bond holdings at the end of 2020.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p99tnhy