تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: صدای سوسیالیستی، نشریه حزب کمونیست ایرلند
نویسنده: نایل کولینان
۲۰ سپتامبر ۲۰۲۳
چندقطبی و بریکس
یک مُد رایج در چپ، حمایت از چندقطبی است. این مُد یک بلوک از دولتها در کشورهای گوناگون، برخی با اقتصادهای مختلطتر از بقیه را، تا آنجا که یک تهدید برای سلطه آمریکا به شمار میروند، بطور عینی «ضد-امپریالیست» تصور میکند.
بخشی از این تعبیر زردی (یرقان) دارد، به ویژه وقتی این روایتِ به همان اندازه قانعکننده را در نظر بگیریم که این دولتها، پس از دهههای اخیر انباشت سریع و گاه اولیه در داخل، اکنون در موقعیت به گردش انداختن سرمایه مازاد خود در خارج از کشور، به گونهای که منافع ژئوپلیتیک آنها را ارتقاء دهد، قرار دارند. در واقع یک تحلیل مارکسیستی از وضعیت ممکن است بپرسد ماهیت برخی از این دولتها چیست، آنها در داخل جوامع خود منافع چه کسانی را نمایندگی میکنند، ساختار طبقاتی آن جوامع چگونه است، چه کسانی مازاد اقتصادی را کنترل میکنند، مازاد اقتصادی چگونه توزیع میشود؟ و غیره
بیشتر اینها، و البته متأسفانه، نادیده گرفته میشود. اگر چنین دقتی بخرج داده میشد، ممکن بود ما وضعیت را کمتر بمثابه یک مبارزه جهانی ضد-استعماری با امپریالیسم یانکی، و در واقع، با تکرار سر و دست شکستن آن برای آفریقا، چیزی نزدیکتر – اگر نه کاملاً دقیق- شبیه به دهههای پیش از جنگ جهانی اول ببینیم.
با این حال، اگر چپهای چندقطبیگرا در تحلیلهای سیاسی خود خیلی چیزها را نادیده میگیرند، این در مورد اقتصادشان نیز صدق میکند. این بیشتر در ادعاها درباره دلارزدایی قابلتوجه است. اعضای بریکس از سلطه دلار ناراضی هستند. جنگهای تجاری و تحریمهای اقتصادی روسیه و چین را به پیش بردن دلارزدایی تشویق کردهاند.
در حالحاضر دلار، برای آینده قابل پیشبینی، موثرترین ارز ذخیره جهان باقی مانده است. در سطح جهانی برای تجارت، سرمایهگذاری و خدمات بدهی خارجی پذیرفته میشود. دلار در سراسر جهان به عنوان ذخیره بالفعل بانک مرکزی عمل میکند، و در نتیجه ارزهای داخلی مربوطه را تقویت میکند.
بریکس علامتهایی داده است که آنها به فکر یک ارز بریکس برای تجارت در درون خود هستند. این امر آنها را قادر میسازد از تسویه معاملات به دلار آمریکا اجتناب کنند. پرسش این است که آیا این کار خواهد کرد، و آیا تفاوت چندانی خواهد داشت؟
این خیلی به چین بستگی دارد. هدف چین بینالمللی کردن یوان است، استراتژی که تاکنون ناموفق بوده است، زیرا اکثر کشورها هیچ استفادهای از یوان ندارند. همانطور که قبلاً در «صدای سوسیالیستی» («سلطه دلار»، ژوئن ۲۰۲۳ )* اشاره شد، نظام مالی چین کاملاً با نظام مالی آمریکا متفاوت است. نظام مالی چین به دارندگان ارز خارجی همان مزایایی را که دارندگان دلار از آن برخوردارند ارائه نمیکند، و نمیتواند ارائه کند، مگر اینکه تغییرات ساختاری و سیاسی بزرگی در چین رخ بدهد.
نهایتاً، هیچ کشوری برای استفاده از یوان، از پول حاکمیتی خود صرفنظر نخواهد کرد. در هر حال، تجارت با یوان و نه دلار در حالیکه نفوذ ایالات متحده را محدود میکند، به سادگی کنترل چین بر اقتصاد آنها را افزایش میدهد (جنسی به سختی شبیه به ضد-امپریالیسم). اگر شما طرفدار چندقطبی هستید، این ممکن است خیلی بد نباشد: همانطور که یک مقاله خوشبینانه «صدای سوسیالیستی» اخیراً ادعا کرد، چین «بدون استفاده از توسعهطلبی نظامی، استراتژی را که از خونریزی اجتناب کرده است، و بنابراین بدون دشمنکردن کل جمعیتها انجام میشود» گسترش داده است. («یک دوره دگرگونی»، صدای سوسیالیستی، ژوئیه۲۰۲۳).**
این ممکن است برای رفقای ویتنامی ما خبر باشد. در واقع، این ممکن است برای خوانندگان آفریقایی ما، که بدون تردید میدانند، زمانیکه شروط اعطای آن «وامهای توسعهای» برای زیرساختها برآورده نشود، بانکهای چینی به سرعت حقوق مالکیت فرودگاهها، بنادر و فرودگاهها، و خطوط راهآهن گوناگون را به چنگ میآورند – همانطور که قبلاً در چندین مورد انجام دادهاند (بهعنوان مثال، نگاه کنید به ول آجتونموبی، «رهایی آفریقا»، ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۸)*** مطمئناً، چین «شیطان بزرگ» نیست؛ اما بگذارید چند دهه بیشتر فرصت صدور سرمایه مالی انحصاری به خارج از کشور را به آن بدهیم (برخلاف یک دهه یا کمی بیشتری، که از سطح پایین حرکت کرده است) و خواهیم دید که آیا جتهای جنگنده ارتش رهاییبخش خلق (PLA) بیرون میآیند یا نه، یا کودتاها برای دفاع از منافع جهانی نفت و گاز چین مهندسی خواهند شد یا نه.
البته آن پایگاههای نظامی چین در آفریقا ممکن است هماکنون این حس را ایجاد کنند که مسیر حرکت به کجاست. شاید در آینده پیش از جولان دادن به نقل قولهایی از شی جینپینگ («صدای سوسیالیستی، آوریل۲۰۲۳)**** کارل مارکس را به یاد بیاوریم که گفت ماتریالیستها «عبارات و تخیلات احزاب را از منافع واقعی آنها، از تصور آنها از خودشان، از واقعیت آنها تمیز میدهند…»
بازگردیم به بریکس، فرض کنید شخص یک واحد ارز بریکس برای تسویه تجارت داخلی دارد، و هر کشور شرکتکننده پول خود را نگه میدارد؛ این مشکلات قابلتوجهی را ایجاد میکند. فرض کنید پول پشتوانه طلا دارد. این احتمال وجود دارد که بسیاری از اعضای بریکس ذخایر طلای کافی برای انجام اینرا ندارند. ما از اتحادیه اروپا میدانیم که اتحادیه پولی بدون اتحادیه مالی نمیتواند برقرار بماند.
ارز واحد بریکس همچنین از نظر قابلیت استفاده با مشکلات مشابهای در برابر یوان چین مواجه خواهد شد. هنگامی که یک کشور کالا یا خدمات را به کشور دیگری خارج از منطقه ارزی خود صادر میکند، در ازای آن دلار آمریکا دریافت میکند. همانطور که در بالا اشاره شد، دلار بسیار انعطافپذیر است. میتواند هزینه واردات را در سراسر بازار جهانی بپردازد؛ دلار (در حالحاضر) از نوسانات دراز-مدت یا کاهش ارزش در امان است؛ دلار میتواند بازپرداخت بدهیهای خارجی را [که عمدتاً به دلار هستند-عدالت] تسهیل کند.
ارز واحد بریکس نمیتواند هیچ یک از اینها را انجام دهد. برخلاف دلار، یک ارز ذخیره جهانی کارآمد ایجاد نمیکند، زیرا فاقد قابلیت تبدیل است و قابلیت استفاده محدودی دارد. در بهترین حالت در حاشیه عمل خواهد کرد و منادی یک دوره دگرگونی جدید در ژئوپلیتیک جهانی نیست.
https://socialistvoice.ie/2023/09/multipolarity-and-the-brics/
———————————————-
توضیحات «عدالت»:
* «سلطه دلار»، صدای سوسیالیستی ژوئن ۲۰۲۳
https://tinyurl.com/4h8j8b52
** «یک دوره دگرگونی»، صدای سوسیالیستی، آوریل ۲۰۲۳
https://socialistvoice.ie/2023/07/a-transformative-period-in-world-history/
*** «مانند زامبیا، سریلانکا نیز برای پرداخت بدهی، بندر را به چین واگذار کرد»، رهایی آفریقا، ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۸
**** در اینجا اشاره به نقلقول زیر است، که در کنار تصویری از شی جینپینگ در صفحه اول سایت «صدای سوسیالیستی» قرارگرفته است: «در حالحاضر تغییراتی در حال رخ دادن است، که ما شبیه آنها را در ۱۰۰ ندیدهایم، و این ما هستیم که با هم این تغییرات را هدایت میکنیم.» (شی جینپینگ، رئیسجمهوری خلق چین، به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در نشست سران آنها در مسکو، ۲۲ مارس ۲۰۲۳).