کامیلا والهو، نماینده حزب کمونیست در پارلمان به عنوان سخنگوی دولت منصوب شد.
تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: AmericasQuarterly
۱۳دسامبر ۲۰۲۱
نویسنده: رابرت فانک
عدالت: گابریل بوریک، رئیسجمهور منتخب شیلی، روز جمعه ۲۲ ژانویه ۲۰۲۲ نخستین دولت خود را اعلام کرد و اکثریت پستها را به زنان و چندین پست را به رهبران سابق اعتراضات دانشجویی داد. برای نخستینبار در تاریخ، اکثر پستهای دولت شیلی به زنان اختصاص یافته است. از ۲۴ عضو دولت گابریل بوریک، ۱۴ نفر زن هستند.
رییسجمهور منتخب شیلی، کامیلا والهو، نماینده حزب کمونیست در پارلمان را، که در اعتراضات دانشجویی شرکت داشت، به عنوان سخنگوی دولت؛ و مایا فرناندز، نوه سالوادور آلنده، رئیسجمهور مارکسیست که در سال ۱۹۷۳ در کودتای نظامی سرنگون شد، به عنوان وزیر دفاع منصوب کرد. اما، وزارات دارایی را به ماریو مارسل، رئیس بانک مرکزی و معمار سیاستهای نولیبرالی دولتهای پس از ۱۹۹۰ واگذار نمود.
گابریل بوریک و مشکل قدیمی چپ نو
نامزد شیلیایی نماینده طبقهای از سیاستمداران آمریکای لاتین است که انقلابیتر از آنچه هستند به نظر میرسند
سانتیاگو- در گرماگرم لفاظیهای انتخاباتی، شنیدن مخالفانی که گابریل بوریک، نامزد ریاست جمهوری شیلی را به «کنترل شدن توسط کمونیستها» متهم میکنند، عادی است. برخی میگویند آنها گرچه شخص بوریک را دوست دارند، اما «با اطرافیان او مشکل دارند». این اظهارات حاکی از ضدیت عمیق نسبت به حزب کمونیست در شیلی است و به مخالفان او امکان میدهد تا بوریک را یک چپ افراطی، و انتخابات را نبرد بین دو افراط بدانند.
نکته عجیب در مورد این جریان این است که سعی میکند چیزی را به سیاستها و نگرش بوریک بچسباند که به وضوح از آنِ او نیست. بوریک به مثابه نماینده چپ نو در شیلی، مدتهاست که از چپ – مرکزی که در سه دهه گذشته بر کشور حکومت میکرد انتقاد کرده است و آن را به بزدل و «نولیبرال» بودن متهم کرده است. اما در عینحال، او همچنین مایل بوده است آنچه را که اغلب به مثابه نگرش ضمنی برتری اخلاقی نسل او مطرح میشود، زیر سؤال ببرد.
او در سال ۲۰۱۷ گفت: «در واقع در نسل من این دیدگاه وجود دارد که تاریخ در سال ۲۰۱۱ آغاز شد… “جبهه وسیع” (Frente Amplio) باید مراقب باشد که سیاست را در حوزه سیاسی و نه اخلاقی نگه دارد.»
در نتیجه، بوریک به طور مکرر با مواضعی که حزب کمونیست از آنها حمایت میکند (یا برعکس) ، از مخالفت او با رژیمهای ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه گرفته تا حمایت او از توافق میان-حزبی نوامبر ۲۰۱۹ که روند قانون اساسی کنونی شیلی را به حرکت درآورد، مخالفت کرده است.
روایت دو افراط بر این نظر مبتنی است که در حالیکه خوزه آنتونیو کاست در راست افراطی قرار دارد، بوریک نماینده چپ افراطی است. مطمئناً بخشی از لفاظی و رفتار بوریک وجود دارد که به نظر میرسد این ادعا را تأیید میکند – خاستگاه سیاسی او به مثابه یک رهبر دانشجویی در گروهی به نام چپ «خودمختار» بود که بر اساس مارکسیسم و گرامشیایسم رویکردی نسبت به کنش و سازماندهی سیاسی ایجاد کرد، که آن را به خوبی در سمت چپ بخشهای سوسیالیستی سنتی شیلی قرار میداد. بوریک در سال ۲۰۱۶ این گروه را ترک کرد و ائتلاف «جبهه وسیع» را ایجاد کرد که به دنبال رویکردی پراگماتیستتر – از جمله ائتلافسازی – برای به دست آوردن قدرت بود.
با این وصف، بوریک در ژوئیه سال گذشته به ملاقات گروهی از معترضینی رفت که به گفته او پس از اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹ به طور ناعادلانه زندانی شده بودند. همینطور، در سال ۲۰۱۸، او با وجود اینکه اصرار داشت «ما نمیتوانیم قتل یا خشونت علیه کسانی را که متفاوت از ما فکر میکنند، و نه انتقام را بپذیریم»، در سفر به پاریس با یکی از قاتلان سناتور سابق جیم گوزمن که در سال ۱۹۹۱ ترور شد ملاقات کرد.
این ژستها، همراه با مشت برافراشته و «رفقا» نامیدن حامیانش، روشن میسازد که بوریک میخواهد خود را محکم در جامعه شناختی یک چپ رمانتیک و انقلابی جای دهد.
و با این حال، نگاه به برنامه انتخاباتی بوریک نشان میدهد هیچ چیز رادیکالی در آن وجود ندارد. مطمئناً، تمام نکاتی که میتوان از هر دستورکار مترقی انتظار داشت – تأکید بر فمینیسم، اقتصاد سبز، به رسمیت شناختن گروههایی از جامعه دگرباشان جنسی تا خلقها بومی- وجود دارد. اما مقررات، نه ملیسازی؛ مسئولیت مالی، نه ولخرجی؛ تعهد به استقلال بانک مرکزی نیز وجود دارد. او پیشنهاد میکند که هفته کاری از ۴۴ ساعت به ۴۰ کاهش یابد، که تقریباً در سراسر اروپای غربی استاندارد است. پیشنهادهای اسرافآمیزتر – گسترش مراقبتهای بهداشتی عمومی و نظانمهای بازنشستگی، بازسازی شبکه راهآهن ملی – ممکن است در کوتاهمدت از نظر اقتصادی غیرممکن باشند، اما به سختی انقلابی به نظر میرسند. آنچه که آنها به دنبال انجام آن هستند تغییر الگوی توسعه شیلی، از یک الگوی نولیبرالی به یک الگوی سوسیال دمکراتیک است. در واقع، «بوریک انقلابی» از سوسیال دمکرات بودن خود بسیار مطمئن است.
این تناقضات نشان میدهند که قراردادن چپ نو در طیف ایدئولوژیک سنتی چقدر دشوار است. گرچه ممکن است در زمانی ریختن فمینیسم و محیط زیست در همه جوانب یک برنامه سیاسی، رادیکال به نظر میرسید، اما برای نسل جدیدی که با تهدیدهای حیاتی متفاوتی در مقایسه با تهدیدات به والدین خود مواجه است، چنین رویکردهایی پیشپا افتاده به نظر میرسند.
از سوی دیگر، این بحث به قدمت خود سوسیالیسم است. از اختلافات درونی در دوران ریاست جمهوری نافرجام سالوادور آلنده، تا بحثهای همیشگی بین بلشویکها و منشویکها در روسیه پیش از انقلاب، تا نقد مارکس بر برنامه گوتا، و حمله به سوسیال دموکراتهای آلمان در قرن نوزدهم به دلیل بزدل بودن آنها، پرسش تا کجا و چقدر سریع، پرسشی ماندگار بوده است.
اعتراضات سال ۲۰۱۹ شیلی تا حد زیادی نتیجه انتظارات برآورده نشدۀ طبقه متوسط نوظهوری بود که فداکاریهای گذشته آن، چنانکه انتظار داشتند برآورده نشده است. در آستانه دور دوم، هم کاست و هم بوریک سعی کردهاند با این اکثریت ناامید صحبت کنند. کاست بر نظم و امنیت، بوریک بر عدالت اجتماعی تاکید کرده است. در انجام این کار، هر دو نامزد سعی کردهاند با ارائه امیدهای بیشتر، که مخاطرهآمیز است، به امیدهای ناامید شده بازگردند، موضوعی که ممکن است توضیح دهد چرا بوریک اکنون بر حرکت گامبهگام تاکید کرده است. رویکرد جدید او هم به رسمیت شناختن واقعیتهای سیاسی کنونی و هم بازتابی از بحثهای گذشته است. این رویکرد همچنین منادی نوعی از تنشها است که دولت بوریک محتملاً با آن روبهرو خواهد شد.
* فانک استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیلی است.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2sa9442m