«تمام تبلیغات غرب حول درگیری قره‌باغ است. قریب به ۳۰ سال، تصرف غیرقانونی اراضی آذربایجان توسط متجاوزان ادامه داشت، محافل غربی به دنبال حل مسالمت‌آمیز این مشکل نبودند. متأسفانه، باید اشاره کنیم که جنبش‌های کمونیستی بین‌المللی نیز نسبت به این موضوع بی‌تفاوتی نشان داده‌اند. تنها در سال ۲۰۱۸، در جریان اجلاس جهانی آتن، به سختی توانستیم جنگ بین ارمنستان و آذربایجان را در قطع‌نامه نهایی این همایش قرار دهیم. و واضح است که این نگرش نسبت به برخی احزاب را نمی‌توان همبستگی انترناسیونالیستی دانست. به این دلایل و دلایل دیگر، ما نمی‌توانیم برنامه‌ها عادی را برگزار کنیم، حتا اگر مجوز رسمی برای برگزاری این یا آن اقدام داشته باشیم.»

تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

۲۷ آبان ۱۴۰۱

برخی احزاب روی کاغذ موضع دارند، اما به سختی می‌توان گفت که آن‌ها درگیر کار سیاسی واقعی هستند. اصل برابری‌طلبی و عدم مداخله باید در این مقطع حاکم باشد. با این حال، بین عدم مداخله در امور داخلی و اعتبار بخشیدن به نوعی خودپسندی مانند «من می‌دانم که در کشورم چه می‌گذرد» تفاوت وجود دارد. چنین چیزی وجود ندارد؛ چنین رویکردی آشکارا متافیزیک را شامل می‌شود. ما باید با احترام بحث کنیم، از هم انتقاد کنیم، یاد بگیریم به هم گوش کنیم. («چیزی به نام مارکسیسم محلی وجود دارد: گفت‌و‌گوی ویژه با کمال اوکویان، دبیرکل حزب کمونیست ترکیه»)

https://tinyurl.com/2j23ksbz

***

منبع: شبکه همبستگی (SolidNet)
۷ نوامبر ۲۰۲۲

سخنان دبیر اول حزب کمونیست جمهوری آذربایجان در اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری در کوبا

رفقای گرامی!
در این دوره بسیار دشوار و انفجاری، حزب کمونیست کوبا بیست‌ودومین اجلاس جهانی احزاب کمونیست و کارگری را برگزار می‌کند. از دعوت به این همایش معتبر صمیمانه تشکر می‌کنم. متآسفانه به دلایل عینی، نتوانستم در این همایش شرکت کنم. از طرف کمونیست‌های آذربایجان و از طرف خودم برای شما به مثابه یک شرکت‌کننده در اجلاس احزاب کمونیست و کارگری آرزوی کار ثمرمند دارم!

حزب کمونیست کوبا مسیر انقلابی بسیار دشوار اما باشکوهی را طی کرده است. مردم کوبا و تمام بشریت مترقی یاد میهن‌دوست کبیر، خوزه مارتی را گرامی می‌دارند. در واقع، در سال ۱۸۹۵، تحت رهبری خوزه مارتی، یک گروه از میهن‌پرستان کوبایی در کوبا فرود آمدند. این رویداد نقطه شروع انقلاب استقلال کوبا بود. تاریخ انقلاب کوبا در گستره خود یک رویداد ویژه در قرن بیستم است. در نتیجه پیروزی انقلاب (اول ژانویه ۱۹۵۹)، دولت کوبا با داشتن سمتگیری چپ، به رهبری فیدل کاسترو کبیر، فعالانه از شورشیان مارکسیست و رژیم‌های مارکسیستی نه فقط در آمریکای لاتین، بلکه در آفریقا و آسا نیز حمایت کرد.

در نیمه دوم قرن بیستم، کوبا نمادی از آزادی خلق‌های تحت ستم در تقریباً سراسر جهان بود. تجربه انقلابیون کوبا در مبارزه برای استقلال و شیوه زندگی سوسیالیستی تا به امروز آموزنده است.

حتا پس از فروپاشی عامدانه اتحاد شوروی، کوبا توسعه سوسیالیستی را قطع نکرده است، و علی‌رغم فشار غرب، با اطنان به پیش می‌رود.

رفقا!
حزب ما امسال برای کنگره بعدی خود آماده می شود. جلسات گزارشگری و انتخاباتی واحدهای پایه‌ای حزبی تاکنون انجام گذشته است. متأسفانه، نتوانستیم در کل قلمرو جمهوری هسته‌های حزبی ایجاد نماییم. در این امر، جنگ اعلام نشده همسایه مجاور، و البته، تبلیغات آنگلوساکسون مانع و رادع ما شد. بعلاوه، بنیادگرایی اسلامی در بین جوانان حاکم است. و آن‌ها کمونیست‌ها و سوسیالیسم را مقصر همه گناهان می‌دانند. رهبران مذهبی با بهره‌گیری از کمبود سواد در میان اکثریت جوانان، به طور ماهرانه‌ای بنیادگرایی اسلامی را تبلیغ می‌کنند. انصافاً، باید توجه داشت که اسلام نیز اندیشه‌های آموزنده‌ای دارد: چگونه به بزرگ‌ترها احران گذاشته می‌شود، رفتارها نسبت به زنان، نسبت به علم و غیره. اما متأسفانه این ارزش‌ها برای دینداران سرمایه‌دار سودی ندارد، بلکه آن‌ها آن‌را فقط تحت حاکمیت کمونیست‌ها، که گویا مذاهب ممنوع است، تفسیر می‌کنند.

بعلاوه، تمام تبلیغات غرب حول درگیری قره‌باغ است. قریب به ۳۰ سال، تصرف غیرقانونی اراضی آذربایجان توسط متجاوزان ادامه داشت، محافل غربی به دنبال حل مسالمت‌آمیز این مشکل نبودند. اگرچه در ۴ قطع‌نامه سازمان ملل متحد و قطع‌نامه‌های مصوب مجامع معتبر دیگر، اشاره شد که قره‌باغ سرزمین آذربایجان است، اما این قطع‌نامه‌ها روی کاغذ ماند!؟

متأسفانه، باید اشاره کنیم که جنبش‌های کمونیستی بین‌المللی نیز نسبت به این موضوع بی‌تفاوتی نشان داده‌اند. تنها در سال ۲۰۱۸، در جریان اجلاس جهانی آتن، به سختی توانستیم جنگ بین ارمنستان و آذربایجان را در قطع‌نامه نهایی این همایش قرار دهیم. و واضح است که این نگرش نسبت به برخی احزاب را نمی‌توان همبستگی انترناسیونالیستی دانست. به این دلایل و دلایل دیگر، ما نمی‌توانیم برنامه‌ها عادی را برگزار کنیم، حتا اگر مجوز رسمی برای برگزاری این یا آن اقدام داشته باشیم.

علی‌رغم این مشکلات، ما در میان مردم برای احترام به افکار سوسیالیستی کار می‌کنیم. اما تبلیغات ما خصلت ضد-تبلیغاتی دارد.

رفقا،
در طول ۲ سال گذشته (۲۰۲۱-۲۰۲۰)، دوره ویروس کرونای مصنوعیا! ئجود آمده، و هم‌چنین در جنبش جهانی کمونیستی، و در جمهوری ما، کار حزبی به طور قابل توجهی تغییر کرده است. ما مجبور شدیم به شرایط کاری جدید روی بیاوریم. اگرچه تجربه تاریخی احزاب کمونیست به ما این امکان را می دهد که در هر شرایطی کار کنیم. برای این، حزب عمدتاً باید متحرک، منضبط، انعطاف‌پذیر باشد – همانطور که کلاسیک‌های مارکسیسم-لنینیسم به ما نشان دادند. در این مورد، و با در نظر گرفتن شرایط جدید علم و فناوری، ناگزیر به تغییر برخی بندهای اساسنامه حزب خواهیم بود. من فکر می‌کنم این تغییرات را در کنگره آتی حزب‌مان در نظر بگیریم.

رفقا!
اکنون درباره عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکرایین. این‌که جنگ مدرن چه دردسرهایی را به همراه دارد برای ما، نسبت به دیگران، بسیار روشن است. حدود ۳۰ سال است که چنین جنگی را بین جمهوری‌ها دیده و احساس کرده‌ایم. نیازی به اثبات این نیست که محافل غربی پشت همه درگیری‌ها و جنگ‌های مرگبار هستند. جنگجویان هر که باشند، آن‌ها مرگ این یا آن طرف را موجب می‌شوند. علاوه بر سربازان، غیرنظامیان نیز جان خود را از دست می‌دهند. در نتیجه، ما، همه جنگجویان را ازبین می‌بریم! اگر در قرن بیست‌و‌یکم جنگ و درگیری‌های قومی رخ دهد، باید سازمان‌های بین المللی، مانند سازمان ملل، اتحادیه اروپا، سازمان عدم تعهد و غیره را مقصر دانست. اگر آن‌ها نتوانند از جنگ‌های بین دولت‌ها جلوگیری نمایند، پس این سازمان‌ها باید تعطیل شوند! یا سازمان‌های بین‌المللی تاثیرگذارتری ایجاد شود.

یا، اگر سازمان ملل وجود دارد، و پیمان ورشو وجود ندارد، پس چرا ناتو را گسترش داد. تا زمانی که ناتو وجود دارد، نمی‌توان از درگیری‌های این یا آن نقطه از جهان اجتناب کرد! بنابراین، مردم مترقی باید به هر وسیله‌ای به انحلال نه تنها ناتو، بلکه سازمان‌هایی شبیه آن دست یابند. ناتو به جای مبارزه با سازمان‌های تروریستی، آن‌ها را مورد تشویق و حمایت مالی قرار می‌دهد. به جای این‌که کشورهای غربی، به اصطلاح «دموکراتیک» برای پایان دادن به جنگ بین روسیه و اوکرایین تلاش کنند، روی آتش نفت می‌ریزند. آن‌ها در تلاش برای رسیدن به چه چیزی هستند: نابودی سیاره ما؟

رفقا!
تردیدی نیست که جامعه جهانی هم‌اکنون فهمیده است که نمی‌توان به این شیوه بر جامه حکم راند! برای نجات جهان، همه کشورهای بزرگ باید در روش‌های مدیریتی خود تجدید نظر کنند و به سمت ارزش‌های مدیریت سوسیالیستی حرکت کنند، زیرا جهان در معرض یک فاجعه است! و ما مطمئن هستیم که جنبش‌های کمونیستی بین‌المللی، با تقویت نفوذ خود بر توده‌ها، به شکل‌گیری عدالت اجتماعی در سراسر جهان دست خواهند یافت!

 زنده باد مارکسیسم-لنینیسم، تنها ایده انقلابی عادلانه!

با احترام،

ت. نورولایف
دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست آذربایجان

http://solidnet.org/article/22nd-IMCWP-Contribution-by-the-CP-of-Azerbaijan/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/5n6nh8tw