دولت بهار
۱۹ خرداد ۱۴۰۰

 

یادداشت علی اکبر جوانفکر/ ما، انتخابات و مناصب قدرت!

 

اگر امروز تصمیم دقیق و عالمانه ای برای خارج کردن کشور از وضعیت بغرنج و پیچیده پیش روی ملت ایران اتخاذ نشود و مردم ایران نتواند به صورت کاملا آزاد، اراده و خواست واقعی خود را متجلی سازند، بی تردید فردا دیر است و آب رفته را نمی توان به جوی بازگرداند!

دولت بهار/ علی اکبر جوانفکر: ما قدرت و مناصب حکومتی را متعلق به مردم می دانیم و قویا مخالف امتیاز طلبی، برتری جویی و انحصارگری عده ای خاص و محدود کردن اختیارات و آزادی های مردم برای انتخاب دیگران و سپردن مسئولیت ها و مناصب قدرت به آنان هستیم.

نگاه ما به حکومت، اصلاح گرانه است و بیان مطالبات به حق مردم را وظیفه خود می‌دانیم و پیوسته خواستار انجام اصلاحات اساسی و بنیادین در شیوه اداره امور جامعه با هدف اجرای عدالت و پیشرفت همه جانبه کشور هستیم.

ما خواهان زندگی در جامعه ای رشد یافته هستیم که در آن احساس سعادت، امنیت، رفاه و آسایش، امری عمومی باشد. انسان تراز آرمان‌های انقلاب، باید بتواند راهش را آزادانه و به صورت استدلالی انتخاب کند. اگر آزادی و انتخاب آزاد وجود نداشته نباشد، هیچ کمالی اتفاق نمی افتد. تصور کمال و رشد، بدون برخورداری از آزادی، خیال و توهمی بیش نیست.

متاسفانه فضای عمومی و سیاسی جامعه، فضای قدرت است که در نقطه مقابل حقیقت انقلاب و اندیشه ورزی قرار دارد. هدف از منازعاتی که امروزه بر جناح های سیاسی و بخشهای وسیعی از نظام سیاسی و رسانه ای کشور سایه افکنده، برتری جویی و افزون طلبی است و انحراف نیز از همین جا بوجود می آید.

آزادی مانع پیدایش فساد است و به تجربه مبرهن شده است که هر جایی فساد بوجود آمده، در نتیجه محدودیت و انحصار در آزادی بوده است. فساد از جایی شروع می شود که عده ای خاص، برای انجام هر کاری آزاد باشند و عده بیشتری نتوانند هیچ کاری را انجام دهند!

مناصب قدرت را صرفاً فرصتی برای خدمت به مردم و تلاش در جهت اعتلای کشور می‌دانیم. بنابراین، هیچ فرد یا گروهی حق ندارد از فرصت‌هایی که ملت در اختیار او قرار داده است، برای منافع شخصی استفاده کند و دیگران را از رسیدن به این مناصب برای ارائه خدمت بهتر و گسترده تر به جامعه بازدارد.

هدف مردم از گزینش مسئولان این نبوده است که بدون توجه به خواست و نظر مردم هر کاری خواستند انجام دهند. مصادر امور کشور باید به دست کسانی سپرده شود که با مردم، برای مردم و در خدمت مردم باشند و مشکلات آنان را درک کرده و زندگی شان نیز هم سطح زندگی مردم باشد. همه مسئولان باید باور کنند که خادم مردمند و نقشی جز تامین خواست و جاری کردن اراده مردم ندارند و هربرشی در عملکرد آنها، خواست و اراده مردم را نشان دهد.

آن‌هایی که طی دهه‌های گذشته با استفاده از رانت اطلاعات و روابط درون حکومت یا مناسبات خانوادگی و فامیلی با مقامات گوناگون کشور، به موقعیت‌های گوناگونی دست یافته و بر سرنوشت ملت استیلا یافته‌اند، حق ندارند برای ملتی که از همه چیز خود در راه دفاع از انقلاب گذشته است، تصمیم بگیرند و حقوق اساسی دیگران را به واسطه نفوذ و ارتباطات پر ابهامشان پایمال کنند.

ما خواهان بازکردن مدار بسته قدرت به روی استعدادهای فراوان و ارزشمند درون ملت ایران هستیم. مرخص نشدن و ابقاء پیرمردهای کهنسال و بازنشسته از مسئولیت های مهم را به زیان کشور و موجب سرخوردگی نسل جوان می‌دانیم و بر این باوریم که ادامه این روند، ظلمی جبران ناشدنی در حق یک ملت است .

ما بر این باوریم که مردم ایران، صاحبان اصلی و واقعی کشور و مالک همه ثروت‌های این سرزمین پهناور هستند و هیچکس حق ندارد خود را برتر از مردم بپندارد و برای آن‌ها محدودیت قائل شود. دیگران را به هیچ انگارد و قبیله، دوستان، هم باندی‌ها و اقوام و بستگان خود را بر سرنوشت ملت مسلط سازد.

روا نیست شماری از عناصر بیگانه با مردم، خودباخته، بدون برنامه و ناتوان از اجرای وظایف و مسئولیت‌های قانونی، بر سرنوشت ملت نستوه ایران سیطره پیدا کنند. حق انتخاب سرنوشت با مردم است و مردم نیز باید این امکان را داشته باشند تا آینده خود و فرزندانشان را به درستی رقم بزنند.

ملت ایران منادی یک انقلاب بزرگ، آزادی‌بخش و عدالت‌طلب بوده است و باید همیشه و به طور واقعی احساس عزت و بزرگی و عظمت در او زنده بماند تا بتواند از فرصت‌های پیش روی خود به بهترین شکل ممکن استفاده نماید و قدرت مقاومت در برابر تهدیدهای دشمن را داشته باشد.

ما نگران سرنوشت مردم، کشور و انقلاب هستیم. متاسفانه انقلاب در ریل اصلی خود قرار ندارد و هرچه جلوتر برویم، از اهداف و آرما‌های بزرگ و نجات بخش ملت ایران بیشتر فاصله خواهیم گرفت و جبران زیانهای انباشته نیز ناممکن خواهد شد.

اگر امروز تصمیم دقیق و عالمانه‌ای برای خارج کردن کشور از وضعیت بغرنج و پیچیده پیش روی ملت ایران اتخاذ نشود و مردم ایران نتواند به صورت کاملاً آزاد، اراده و خواست واقعی خود را متجلی سازند، بی تردید فردا دیر است و آب رفته را نمی‌توان به جوی بازگرداند!