تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ اول
ا. آرش [اردشیر جمنشان]
بابک
۱۱ بهمن ۱۳۸۲
استعفا یا مقاومت؟
همانگونه که انتظار میرفت، شورای نگهبان در شامگاه جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۸۲، با اعلام نظر نهايی خويش بر رد صلاحيتهای گسترده اصلاحطلبان توسط هياتهای نظارت مهر تاييد گذاشت، و از جمله تعداد نمايندگان کنونی مجلس که رد صلاحيت شدهاند، در مجموع، سه نفر افزايش يافت.
اکنون اين پرسش مطرح است که نهايتاً چه خواهد شد؟ پس از اين اصلاحطلبان چه بايد بکنند؟ آنچه مسلم است، انتخابات تدارک يافته از سوی شورای نگهبان ـ-که مورد حمايت تمامی جناح محافظهکار قرار دارد ـ گامی در جهت خط مشی يکپارچه کردن حاکميت است، و جز عدم شرکت در چنين انتخاباتی گزينه ديگری متصور نيست.
اما آيا استعفا نمايندگان مجلس و مسئولين اجرايی، و دعوت مردم به تحريم انتخابات تنها راه حل است؟ تمام شواهد و اخبار روزها و هفتههای اخير نشان میدهد که جناح ارتجاعی حکومت ايران با تدارک وسيع در عرصههای داخلی و سياست خارجی، درصدد برقراری و تثبيت گام به گام حاکميت مطلق خويش است. در شرايط حاکم بودن روحيه ياس و نااميدی در بين مردم و عدم سازمان يافتگی آنها، استعفا و رها کردن اهرمهای حکومتی چگونه میتواند نيروی مادی برای جلوگيری از يورش و سپس به عقب راندن محافظهکاران ايجاد کند؟
به اعتقاد ما، تنها راه، ادامه مقاومت و ايستادگی، از طريق باقی ماندن در حکومت و استفاده از امکانات آن ـ که هنوز اندک نيست ـ است. نمايندگان ملت ضمن ادامه تحصن تاريخی خود، میتوانند و میبايد در صدد راههای برقراری ارتباط با مردم برآيند. اولين گام دعوت از آحاد ملت برای دفاع از آنهاست. و دولت میتواند از اجرای انتخابات فرمايشی خودداری کند، و حداقل خواهان تعويق آن تا تامين شرايط برگزاری انتخابات «آزاد، عادلانه و رقابتی» شود.
در چنين وضعيتی جناح محافظهکار مجبور به عمل خواهد شد، و «رهبر» میبايست خود وارد صحنه شود. نه شرايط بينالمللی اجازه شدت عمل به ارتجاع را میدهد، و نه با توجه به مجموعه شرايط داخلی، جناح راست توان اقدامات کودتايی و حاد را دارد. در چنين شرايطی، مقاومت جناح اصلاحطلب حکومت، میتواند يخهای ياس و نااميدی را در بين مردم آب کند. اصلاحطلبان بايد برای جبران اشتباهات خويش و بدست آوردن اعتماد دوباره مردم، هزينهای درخور بپردازند. آنگاه که مردم به آنها دوباره باور کنند چنان نيرويی ايجاد خواهند کرد که همه چيز را تغيير میدهد.