اخبار روز

۲۳ تیر ۱۴۰۱

جنبشِ چپِ ایران هنوز زخمِ سیاست‌های ناانسانی حزبِ توده و سازمانِ اکثریت را در دهه‌ی اول انقلابِ اسلامی بر تن داشته و از داغِ ننگِ آن سیاست‌ها رها نشده‌است… چپِ ایران با نقدِ صریح، روشن و بی‌پرده‌ی سیاست‌های حزبِ توده واکثریت در سال‌های اولِ جمهوری اسلامی، با مرزبندی روشن با جریان موسوم به «چپِ محورِ مقاومتی ایران» از سوئی و مرزبندی روشن با برخی که با ادعا و با گذشته‌ی چپ از جناحی از جمهوری اسلامی هواداری می‌کنند، می‌تواند تلاشِ راست را برای بدل کردنِ این گرایش‌ها به چماقی علیه‌ی کلِ چپ خنثا کند.

 

«چپِ محورِ مقاومتی ایران»، راستِ افراطی با ماسکِ چپ

 

چپِ ایران با مرزبندی روشن با جریان موسوم به «چپِ محورِ مقاومتی ایران» از سوئی و مرزبندی روشن با برخی که با ادعا و با گذشته‌ی چپ از جناحی از جمهوری اسلامی هواداری می‌کنند، می‌تواند تلاشِ راست را برای بدل کردنِ این گرایش‌ها به چماقی علیه‌ کلِ چپ خنثا کند

جریانِ کم‌شمار اما پرهیاهوی موسوم به «چپِ محورِ مقاومتی ایران» از سوئی و برخی کسان که با ادعا و با سابقه‌ی چپ از جناحی از حکومتِ اسلامی طرفداری می‌کنند، در جامعه و در گرایشِ چپ پایگاه و نفوذی ندارند اما مخالفانِ چپ و به ویژه برخی راست‌ها، این دو گرایش را در کنارِ سابقه‌ی همراهی حزبِ توده و سازمانِ اکثریت با استبدادِ دینی در نخستین سال‌های پس از انقلابِ اسلامی، به چمافی برای کوبیدنِ کلِ چپ در افکارِ عمومی بدل کرده‌اند. نه وزن و اهمیتِ نداشته‌ی «چپِ محورِ مقاومتی ایران» که بدل شدنِ آنان به چماقی برای کوبیدنِ کلِ چپ در افکارِ عمومی انگیزه‌ی نوشتنِ این یادداشت است.
با ادعای چپ در بسترِ راست

هوراکشیدن برای قدرت‌های سرکوب‌گر نظامی و امنیتی، ستایشِ نطامی‌گری، کف زدن برای سیاست‌های جنگ‌افرروزانه‌ی حکومت‌ها، تقدیسِ نیروهای سرکوب با توجیه «اقتدار» و «امنیت ملی»، هواداری از نظامی کردنِ اقتصاد و فرهنگ و سیاستِ خارجی در پوشش دفاع از « منافعِ ملی»، تکرارِ تبلیغِاتِ حکومتِ استبدادی در باره‌ی خطرِ «دشمن خارجی» که همین حکومت‌ها برساخته‌اند، هوراکشیدن برای سیاست‌هائی که دموکراسی، توسعه‌ی پایدار، رشدِ اقتصادی، فرهنگ، منابعِ ملی، محیطِ زیست، رفاه، عدالتِ اجتماعی و… را در پای نظامی‌گری قربانی می‌کنند، مخالفت با جنبش‌های آزادی‌خواهانه و عدالت‌طلبانه‌ی به حقِ مردم با توجیه «بهره‌برداری دشمنِ خارجی» و…. از شاخصه‌های شناخته‌شده‌ی راستِ افراطی در تاریخ و اکنون و در اغلبِ کشورها است.

مولفه‌های اصلی گفتارِ گروه اندک‌شمار اما پرهیاهوی موسوم به «چپِ محورِ مقاومتی ایران» کپی مضحکِی است از شاخصه‌های شناخته‌شده راستِ افراطی که با نقابِ «مبارزه با امپریالیزم» و برخی شعارهای کلی و توخالی «عدالت»‌خواهانه‌ی تزئین شده‌است اما حتا همین شعارهای توخالی چپِ محورِ مقاومتی ایران نیز چیزی جز کپی‌برداری از راستِ افراطی نیست. جزب‌ها و گرایش‌های راستِ افراطی در اروپای کنونی و… از مخالفت با امریکا و اتحادیه اروپا ، مخالفت با «جهانی شدن»، حمایت از کم‌درآمدها و کارگران و… دم می‌زنند. بی‌دلیل نیست که چپِ محورِ مقاومتی ایران در اغلبِ مواضعِ خود از جمله طرفداری از پوتین و.. با راستِ افراطی جهان هم‌صدا و هم‌راه است. دشمنی دیرینه‌ی راست افراطی با دموکراسی پارلمانی و ستایشِ قدرتِ استبدادی نیز از دیگر بسترهای مشترکِ چپِ محورِ مقاومتی ایران با راستِ افراطی است.

مرهمی بر زخم‌های شوونیزمِ تحقیرشده‌
«چپِ محورِ مقاومتی ایرانی» از رهبرِ جمهوری اسلامی، استبدادِ دینی حاکم، سپاه پاسداران، ارتجاعی‌ترین جناحِ حکومتِ دینی/استبدادی/رانتی/نظامی جمهوری اسلامی، غنی‌سازی اورانیوم تا بمب یا تا آستانه‌ی بمبِ اتمی، موشک‌سازی، دخالتِ نظامی در منطقه، کمکِ نظامی و مالی به گروه‌های ارتجاعی حماس و حزب‌الله، نظامی کردنِ اقتصاد و جامعه و فرهنگ و سیاست و.. هواداری می‌کند و خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، چیزی جز شعبه‌ای از دستگاه تبلیغاتی حکومتِ اسلامی نیست.

از منظرِ روان‌شناختی شعارهای چپِ محورِ مقاومتی ایران مرهمی است بر زخم‌های ناسیونالیزم و شوونیزمِ تحقیرشده‌ای که در بسترِ حکومتِ اسلامی خوابِ «عظمت و قدرت» می‌بیند، «قدرتِ» جمهوری اسلامی را قدرتِ خود می‌پندارد و با موشک و بمب و غنی‌سازی و مداخله‌ی نظامی حکومتِ اسلامی بر زخمِ تحقیرِ شوونیزمِ و ناسیونالیزم افراطی خود مرهم می‌نهد.

کاریکاتورِ مضحک اما بی‌شباهت
جنبشِ چپِ ایران هنوز زخمِ سیاست‌های ناانسانی حزبِ توده و سازمانِ اکثریت را در دهه‌ی اول انقلابِ اسلامی بر تن داشته و از داغِ ننگِ آن سیاست‌ها رها نشده‌است. حزبِ توده و سازمانِ اکثریت در آن روزگار با شعارِ «اولویتِ مبارزه‌ی ضدامپریالیستی» مبارزه برای دموکراسی و علیه تبعیض‌های گوناگون از جمله تبعیضِ علیه زنان و… را فراموش و از «خطِ امام» یعنی از استبدادِ دینی و ضد ِمردمی، از حکومتی ضدِ مدرنیته و مخالفِ توسعه و عدالتِ اجتماعی و آزادی، از خشن‌ترین سرکوب‌ها و.. دفاع و با آن هم‌راهی کردند و خود نیز قربانی آن شدند. حزب توده و اکثریت با دفاع از یکی از سفاک‌ترین و ضد مردمی‌ترین استبدادهای تاریخ که سودای حذف همه‌ی مولفه‌های مدرنیته و بازگرداندنِ ایران را به پیش از مشروطه در سر داشت، چهره‌ای زشت از چپ ایران در تاریخ و افکارِ عمومی ثبت کردند هرچند بسیاری از سازمان‌ها و گرایش‌های چپ ایران در آن روزگار با حکومتِ اسلامی مخالف بوده و علیه آن مبارزه می‌کردند. «چپِ محورِ مقاومتی ایران» اکنون تصویرِ حزبِ توده و اکثریت آن روزگار را در افکارِ عمومی ایرانیان زنده می‌کند.

اما «چپِ محورِ مقاومتی ایران» چیزی جز کاریکاتورِ حزبِ توده و اکثریت نیست. بدان روزگار و در جهانِ دو قطبی برخی چپ‌ها، و نه همه‌ی ‌آن‌ها، اتحادِ شوروی را «سوسیالیزم به واقع موجود» می‌پنداشتند که نبود اما دست‌کم ادعای آن را داشت. اکنون سرمایه‌داری مافیائی اقتدارگرای مستبد بر روسیه‌ی پوتین مسلط و حکومتِ چین و کره شمالی و … حکومت‌هائی هستند توتالیتر بر پایه‌ی کار با مزدِ بردگی و سرکوب جنبش‌های کارگری و… در جنبشِ فلسطین بدان روزگار گرایش‌های مترقی حضوری چشم‌گیر داشتند و اکنون سازمان‌های ارتجاعی حماس و حزب‌الله و سازمانِ فاسد شده‌ی فتح جنبشِ فلسطین را به گروگان گرفته‌اند. موقعیتِ آن روزگار خطای بزرگِ حزبِ توده و اکثریت را در هم‌راهی با استبدادِ دینی توجیه نمی‌کند اما تفاوتِ بنیادینِ موقعیتِ آن روزگار با اکنون چهره‌ی مضحکِ «چپِ محورِ مقاومتی ایران» را به کاریکاتوری حقیر و بی‌شباهت بدل کرده‌است.

بسترِ مشترک و آبشخورِ نظری و سیاسی ناسیونالیست‌های راستِ اسلامی و غیراسلامی و ناسیونالیست‌های مدعی چپِ محورِ مقاومتی همان مولفه‌های اصلی راستِ افراطی و شوونیزمِ تحقیر شده‌ای است که از نظامی کردنِ اقتصاد و جامعه هواداری و با مفاهیمی چون احیاء عظمت ایران با ساختنِ بمب و موشک، امنیت و منافعِ ملی با تعریفِ حکومتِ دینی، رسیدن به دریای مدیترانه، عمقِ استراتژیک، مبارزه علیه آمریکا و… جلق سیاسی و فکری می‌زند.

چپِ ایران با نقدِ صریح، روشن و بی‌پرده‌ی سیاست‌های حزبِ توده واکثریت در سال‌های اولِ جمهوری اسلامی، با مرزبندی روشن با جریان موسوم به «چپِ محورِ مقاومتی ایران» از سوئی و مرزبندی روشن با برخی که با ادعا و با گذشته‌ی چپ از جناحی از جمهوری اسلامی هواداری می‌کنند، می‌تواند تلاشِ راست را برای بدل کردنِ این گرایش‌ها به چماقی علیه‌ی کلِ چپ خنثا کند.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/mrx36vfc