عکس روی جلد: مایه‌کوبی کودکان شوروی در مهدکودک (۱۹۴۳)؛ عکس بالا: مایه‌کوبی کودکان شوروی در درمانگاه (۱۹۳۲)

تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: لوموند دیپلوماتیک (اسپانیایی)
نویسنده: فدریکو کوکسو*

۹۸ عضو مجمع عمومی سازمان نظام پزشکی ایران در نامه‌ سرگشاده‌ای به حسن روحانی خرید واکسن «اسپوتنیک ‌وی» را «غیرموجه و خطرآفرین» اعلام کردند. اعضای مجمع عمومی نظام پزشکی جمهوری اسلامی در نامه سرگشاده خود به رئیس‌جمهور تاکید کرده‌اند که به عنوان نماینده جامعه پزشکی شهرهای مختلف کشور با خرید واکسن «اسپوتنیک ‌وی» مخالفند و خواستار خرید «بهترین واکسن‌های موجود دنیا از شرکت‌های چند ملیتی» هستند. (دویچه وله فارسی، ۳۱ ژانویه ۲٠۲۱)

«اسپوتنیک وی»، علم از یاد رفته روسیه

 

توسعه «اسپوتنیک وی»، نتیجه یک زنجیره تاریخی کامل از توسعه علمی در روسیه است: به عنوان مثال، در سال ۱۹۱۹، در نتیجه تلاش‌های نیکولای گامالیا، که مرکز علمی تولید‌کننده واکسن ویروس کرونا به نام اوست، روسیه شوروی اولین کشور جهان شد که توانست آبله را ریشه‌کن کند. با این حال، این پیشرفت توسط راویان غربی، که سال‌ها دستاوردهای روسیه را انکار می‌کردند و اکنون از اعلام تولید «اسپوتنیک وی» متعجب هستند، مسکوت ماند.

سه دانشمندشوروی، چمدان در یک دست، و فهرستی از پرسش‌های ناتمام در دست دیگر، از «پردۀ آهنین» عبور کردند. در ۱۸ ژانویه ۱۹۵۶، ویروس‌شنایان آناتولی اسمورودینتسف، میخائیل پیتروویچ چوماکف، و همسر او مارینا وروشیلوا به ایالات متحده سفر کردند…

چوماکف و اسمورودینتسف در آن زمان برجسته‌ترین چهره‌های ویروس‌شناسی شوروی بودند. سال‌ها پیش از آن، آن‌ها نخستین واکسن آنفلوآنزا را کشف کردند. آن‌ها به محض ورود به ایالات متحده به آزمایشگاه‌های جوناس سالک رفتند، سالک در سال ۱۹۵۵ نخستین واکسن اثربخش را برای فلج اطفال کشف کرده بود و شیوه‌های تولید آن‌را بررسی نموده بود. اما شخصی که آن‌ها بهترین نتیحه را از او گرفتند، رقیب علمی آن‌ها، آلبرت سابین بود، که با استفاده از ویروس زنده اما ضعیف فلج اطفال، یک واکسن خوراکی اثربخش‌تر و ارزان‌تر را آزمایش کرده بود. اما، یک مشکل وجود داشت: با وجود این‎که واکسن امیدوار کننده به‌نظر می‌رسید، مقامات ایالات متحده در دادن اجازه به آزمایش ویروس زنده تردید داشتند.

سپس سابین سه گونه ویروس ضعیف‌شده را برای مطالعه و تحقیق واکسن در مسکو و لنینگراد، به دانشمندان شوروی تحویل داد. به عنوان حُسن نیت، در ژوئن ۱۹۵۶، ویروس‌شناس مشهور آمریکایی لهستانی‌تبار، با مجوز وزارت امور خارجه ایالات متحده به اتحاد شوروی پرواز کرد: در آن‌جا سخنرانی کرد، از آزمایشگاه‌ها بازدید نمود و ایده‌های جدید شنید؛ مانند ایدۀ چوماکف برای دادن واکسن به شکل آب‌نبات یا جبه قند. این‌گونه بود که طی سال‌ها، بسته‌ها و شیشه‌های واکسن‌ از یک طرف دنیا به طرف دیگر فرستاده می‌شد.

در مسکو چوماکف و اسمورودینتسف سریعاً خود را مایه‌کوبی کردند. اما آن‌ها باید آن‌را در افرادی که عمدتاً مبتلا می‌شدند، یعنی در کودکان، آزمایش می‌کردند. سپس، در اقدامی که امروزه توسط هیچ کمیته اخلاق تأیید نخواهد شد، آن‌ها این واکسن را به سه فرزند و چند برادرزادۀ خود دادند. پیتر چوماکف، که در آن زمان هفت ساله بود می‌گوید «ما صف کشیدیم». کمی بعد، مادرشان به هر یک از آن‌ها یک حبه قند آغشته به ویروس پولیو ضعیف‌شده داد.

این آزمایش سؤال برانگیز مقامات بلندپایه شوروی را متقاعد کرد، و دانشمندان با آزمایش‌های بزرگ‌تر کار را ادامه دادند: در سال ۱۹۵۷، شصت‌و‌هفت کودک با واکسنی که مشترکاً بوسیله سابین، چوماکف و وروشیلوا تولید شده بود، مایه‌کوبی شدند. سپس، این تعداد به ۲٠۱٠ کودک و در سال ۱۹۵۸ به ۲٠هزار نفر رسید.

از ژانویه تا مه ۱۹۵۹، دانشمندان شوروی، در بزرگ‌ترین آزمایش میدانی در تاریخ فلج اطفال، واکسن جدید را بر روی ۱٠ میلیون پسر در سراسر اتحاد شوروی آزمایش کردند. این نه فقط در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها، بلکه در مدارس و مهدکودک‌ها نیز انجام شد: در ماه‌های بعد، عملاً همه افراد زیر ۲٠ سال واکسن را، یا از طريق قطره‌چکان در داخل یک آب‌نبات، دریافت کردند.

اما، نتایج فوراً مورد پذیرش جامعه علمی بین‌المللی قرار نگرفت. گرچه برنامه مایه‌کوبی انجام شده در اتحاد شوروی با واکسن سابین موفقیت‌آمیز بود، و هیچ حادثه یا موردی از فلج ناشی از واکسن وجود نداشت، زمانی که چاموکف در یک کنفرانس علمی در واشنگتن خبر را اعلام کرد، در آن‌جا کسانی بودند که تردید خود را ابراز کردند. هنوز دانشمندان غربی وجود داشتند که از قبول گزارش‌ها از سوی دیگر «پردۀ آهنین» امتناع می‌ورزیدند. سابین گفت «واکنش عمومی، که بندرت علناً ابراز می‌شد، این بود که “خوب، شما نمی‌توانید به آن‌چه که این‌ها می‌گویند اعتماد کنید.”» اما، دستاورهای مستند همکاری سابین- چاماکف، نهایتاً بر اختلافات ایدئولوژیک فائق آمد.

یک سال بعد، دورثی هورستمن از دانشگاه یل و نماینده سازمان جهانی بهداشت، به اتحاد شوروی رفت، و در آن‌جا به ایمنی واکسن و کاهش قابل‌توجه موارد فلج، اذعان نمود.

واکسن خوراکی – که مدتی به «واکسن کمونیست» معروف بود، در سراسر جهان به سلاح انتخابی علیه ویروس فلج اطفال مبدل شد، حتا در ایالات متحده، که استفاده از آن در سال ۱۹۶۲ مجاز اعلام شد. واکسن خوراکی در سال ۱۹۶۷ وارد آرژانتین شد.

در حالی‌که ابرقدرت‌ها با سلاح‌های اتمی یکدیگر را به نابودی تهدید می‌کردند، همکاری علمی بین آمریکایی‌ها و شوروی‌ها به یکی از بزرگ‌ترین دستاورهای پزشکی قرن بیستم انجامید و جان‌های بی‌شماری را نجات داد.

علم در پشت پردۀ آهنین
شبیه این همکاری از باد رفته، تاریخ علمِ روسیه، با وجود داشتن چهره‌های برجسته‌ای مانند دمیتری مندلیف – پایه‌گذار جدول تناوبی عناصر-، ایوان پاولف فیزیولوژیست – نخستین روسی که جایزه نوبل دریافت کرد-، الکساندر فرسمان – بنیان‌گذار ژئوشیمیست -، دمیتری ایوانفسکی- کاشف ویروس [و بنیان‌گذار علم ویروس‌شناسی-عدالت]-، ورا گدرویتس- نخستین استاد جراحی در جهان -، الکساند لوری- روانشناس – عصب‌شناس و پژوهشگر زبان‌پریشی -، سرگئی کارالیوف – پدر برنامه فضایی شوروی -، یا نیکلای واویلف ژنتیک‌دان و گیاه‌شناس – که زندگی خود را وقف مطالعه و بهبود گندم، ذرت و دیگر غلات برای تغذیه جهان نمود… اغب ناشناخته (یا پنهان) می‌ماند.

علم روسیه، با لحظات غم‌انگیز ناشی از تصفیه‌ها و پیگردها، که معمولاً به دوره‌های تزاری، شوروی و پسا – شوروی تقسیم می‌شود، تاریخ طولانی دارد که اغلب بوسیله روایت تاریخی مسلط (غربی) نادیده گرفته می‌شود، یا تحقیر می‌شود.

به عنوان مثال، نیکولای گامالیا که مرکز پژوهشی کاشف واکسن «اسپوتنیک وی» علیه ویروس کرونا به نام او نامگذاری شده است، در قرن نوزدهم با لویی پاستور برای یافتن واکسن علیه هاری، و هم‌چنین در تحقیق پیرامون وبا، سِل، تیفوس و سیاه‌زخم (اَنترکس) کار کرد. او در سال ۱۸۹۱ نخستین «مؤسسه باکتری‌شناسی» روسیه را بنیان نهاد و در سال ۱۹۱۹- ۱۵۱ سال پس از آن که ملکه کاترین کبیر برای نشان دادن ایمنی شیوۀ پزشکی جدید به اتباع خود، داوطلب مایه‌کوبی علیه آبله شد، گامالیا یک نقش کلیدی در نخستین کارزار جهانی مایه‎کوبی در تاریخ بشر ایفاء نمود. ده سال بعد، اتحاد شوروی نخستین کشوری بود که ریشه‌کن شدن آبله را اعلام کرد.

تا دهه ۱۹۸٠، در اتحاد شوروی بیش‌تر از هر کشور دیگر در جهان، دانشمند و مهندس وجدد داشت. لورن گراهام، تاریخ‌نویس علم از دانشگاه هاروارد می‌گوید: «اما در غرب، تاریخ و دستاوردهای آن جامعه علمی، زیاد شناخته شده نیست. به عنوان مثال، علم شوروی سنتاً نه براساس داوری همتا [peer review روند بازنگری همه‌جانبهه مقاله‌های علمی توسط کارشناسان همان رشته – عدالت] و کمک هزینه تحقیقاتی، بلکه بر تأمین یک‌جای بودجه تمام مؤسسات قرار داشت.»

دانشمندان و مهندسان روسی لیزر تولید کردند، پیش از توماس ادیسون لامپ برق ساختند، امواج رادیویی را پیش از گوگلیمو مارکونی منتقل کردند، اولین ماهواره مصنوعی را در مدار قرار دادند، و علاوه بر فرستادن کاوشگرها به سطح زهره و مریخ، نخستین کسانی بودند که با کاوشگر «لونا ۲» در سال ۱۹۵۹ به ماه رسیدند. همانطور که گراهام می‌گوید: «همه حاکمان روسیه، از پطر کبیر تا ولادیمیر پوتین اعتقاد داشته‌اند که خودِ علم و فناوری پاسخ به مشکلات نوسازی است.»

برخورد تحقیر‌آمیز غرب
به نوعی، واکنش‌های بی‌تفاوتی و بدبینی که واکسن «اسپوتنیک وی» برانگیخته است نیز به این جهالت و نظر تحریف‌شده‌‌ که غرب دربارۀ سنت علمی روسیه دارد، پاسخ می‌دهد. به علت تفاوت‌های زبانی، فرهنگی و سیاسی، به اکثر ابتکارات روسی با سوءظن برخورد می‌شود.

اما، فراتر از این تعصبات و حرکت‌های ژئوپولیتیک این رویدادها، تاریخ و فاکت‌ها وجود دارند. «مرکز ملی گامالیا برای اِپیدمیولوژی و میکروبیولوژی» از دهه ۱۹۸٠ با آدنوویروس- نوع خاصی از ویروس که واکسن «اسپوتنیک وی» بر آن قرار دارد- برای ایجاد پاسخ ایمنی و آموزش بدن به جلوگیری از مبتلا شدن، کار کرده است. پیش از این، این مرکز علیه ویروس اِبولا و مِرس ( Middle East respiratory syndrome coronavirus) واکسن تولید کرده بود.

برخلاف کشورهایی مانند ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا که در آن‌ها آزمایشگاه‌های داروسازی – بخشی که به «داروسازی بزرگ» (Big Pharma) معروف است و می‌خواهد خود را در برابر افکار عمومی توجیه کند- و علاوه بر دست یافتن به تغییرات در قانون از طریق قدرت لابی‌گری نیرومندی که دارد قیمت‌های نجومی را تحمیل نماید- روسیه توانایی خود را برای یافتن مستقل دارویی که همه‌گیری را متوقف کند نشان داد. ژان دو گلینیاستی، دیپلومات فرانسوی، از «مؤسسه مسائل بین‌الملل و استراتژیک فرانسه» می‌گوید: « این نماد بازگشت روسیه به باشگاه‌های اصلی داروسازی است.»

در لحظه، با مایه‌کوبی در روسیه، آرژانتین، بلاروس و به زودی در صربستان، مجارستان، ونزوئلا و بولیوی، واکسن اسپوتنیک علیه ویروس کرونا در سراسر جهان پخش می‌شود. شاید، همانطور که در مورد واکسن آمریکا – شوروی علیه فلج اطفال رخ داد، ۵٠ سال دیگر هیچ‌کس این سوءظن‌ها را، که بیش‌تر سیاسی است تا علمی، به یاد نخواهد آورد.

 

* روزنامه‌نگار علمی، عضو کمیته اجرایی فدراسیون جهانی روزنامه‌نگاران علمی، نویسندۀ کتاب «اودوراما: تاریخ فرهنگی بو»، توروس، ۲٠۱۹.

https://www.eldiplo.org/notas-web/la-olvidada-ciencia-rusa/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/3rj47rwr