تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: شبکه همبستگی (SolidNet)
۲ فوریه ۲۰۲۲

 

«ونزوئلا به دلیل نفتی که دارد، برای چندین دهه در نیأت امپریالیستی محوریت داشته است… انقلاب بولیواری پاسخ به اتحاد بورژوازی ملی ونزوئلا با امپریالیسم بوده است. انقلاب به این دلیل مورد هجوم قرار می‌گیرد که امپریالیسم به هر ملتی که جرات مستقل بودن را داشته باشد حمله می‌کند… ونزوئلا، همراه با کوبا، در حال توسعه نوعی از سوسیالیسم است که به شرایط مشخص آن پاسخ می‌دهد… چپ بی‌رمق است، زیرا آموزه مهم مارکس را، که می‌گوید وضعیت‌های عملی شکل‌های سوسیالیسم را تعییین می‌کنند، نیاموخته است. مارکسیسم را نمی‌توان در یک کتاب تعریف کرد… سوسیالیسم ونزوئلا قوی است. طبقه سرمایه‌دار را از قدرت کنار زده است، و ونزوئلا هرگز به وضعیتی که طبقه سرمایه‌دار دولت را کنترل کند بازنخواهد گشت. مذاکرات کنونی با آپوزیسیون نشان‌دهنده پیروزی کامل مادورو است…» (ماریا ویکتور، جامعه شناس و یک ونزوئلایی مقیم کانادا در نشست مؤسسان «گروه مانیفست بین‌المللی»).

 

«این دولت سوسیالیستی نیست و در کشور ما سوسیالیسم هرگز تحقق نیافته است»
مصاحبه با پدرو اوسه، عضو هیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست ونزوئلا و دبیر ملی «جنبش کارگری و سندیکایی»

 

در عرصه سیاست ونزوئلا، احزاب، به ویژه احزاب منتقد نظام کنونی دولت، با چالش‌های زیادی روبه‌رو هستند.

از جمله این احزاب حزب کمونیست با صدای انتقادی آن است که در حال‌حاضر در کشور با تناقضاتی روبه‌رو است که خود را در واقعیت‌های گوناگون نشان می‌دهند.

برای تحلیل بستر [سیاست] حزب، «نقطه مقابل» (Contrapunto) با پدرو اوسه، عضو هیأت سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست ونزوئلا و دبیر ملی «جنبش کارگری و سندیکایی» مصاحبه کرد.

چالش‌های حزب کمونیست
در پاسخ به پرسش درباره چالش‌های حزب کمونیست ونزوئلا در سال ۲۰۲۲ و وضعیت کنونی ونزوئلا، اوسه اطمینان داد که بسیاری از تناقضات باید در کنگره شانزدهم حزب مورد بحث قرار گیرد.

وی خاطر نشان کرد: «امسال سال کنگره شانزدهم حزب کمونیست ونزوئلا است، که ما آن را در بحبوحه تشدید تضادهای طبقاتی در جهان و در ونزوئلا، که عموماً ناشی از بحران عمیق سرمایه‌داری جهانی در مرحله امپریالیستی آن است، و شیوع طولانی مدت همه‌گیری و ادعاهای سرمایه انحصاری فراملی برای تحمیل یک نظم جهانی بطور کامل تحت سلطه خود تشدید کرده، و به تشدید تضادهای درون-سرمایه‌داری و درون-امپریالیستی انجامیده است، برگزار خواهیم کرد.»

مقابله حزب کمونیست ونزوئلا با بحران
به همین ترتیب، دبیر ملی «جنبش کارگری و سندیکایی» گفت که چالش اصلی حزب او، رهبری و مبارزات آن، مقابله با بحرانی است که ونزوئلا در آن غرق است.

«ما کمونیست‌ها در ونزوئلا با چالش بزرگ مقابله با بحران جدی ملی، تحکیم حزب کمونیست ونزوئلا به مثابه ابزار انقلابی طبقه کارگر و زحمتکشان، غلبه بر ضعف‌های ایدئولوژیک و تشکیلاتی، پیش روی مؤثردر ساختمان ظرفیت مردمی انقلابی بدیل مقابله با تهاجم امپریالیسم آمریکا و عوامل راست افراطی آن، و هم‌چنین رهبری حزب سوسیالیست متحد ونزوئلا – دولت که سیاست‌های مغایر با منافع طبقه کارگر و توده‌های مردم را اعمال می‌کند، سیاست‌هایی که فقط به سرمایه و نخبگان فاسد بوروکراسی خدمت می‌کنند و به وسیله پیمان جدید اولیگارشی اجرا می‌شوند، روبه‌رو هستیم.»

ظرفیت سیاسی
پدرو اوسه خاطرنشان کرد: یکی از مهم‌ترین چالش‌های مبارزاتی حزب کمونیست ونزوئلا، داشتن ظرفیت سیاسی، ارگانیک و لجستیک برای عمل با استقلال طبقاتی مطلق در برابر قدرت‌های اقتصادی و سیاسی است.

به همین ترتیب، او «به پا کردن نبردهای لازم، در هر شرایط» را برای تحقق آنچه او منافع طبقه کارگر و زحمتکشان شهر و روستا می‌داند، برای انباشت نیروها برای یافتن یک راه‌حل انقلابی برای بحران، حیاتی می‌داند.

به نظر او، این لحظاتی است که حزب کمونیست باید از خود انتظار یک نیروی ارگانیک و رزمنده بزرگ با شکل‌گیری تئوریک و سیاسی مستحکم، با شناخت طبقاتی، میهنی و انترناسیونالیستی روشن، با انظباط آگاهانه و فولادین، در پیوند نزدیک با کارگران، دهقانان خرده مالک و کل توده‌های مردمی را داشته باشد؛ و در این شرایط به مثابه یک پیشاهنگ اصیل انقلابی طبقه کارگر و زحمتکشان عمل کند.

سوسیالیسم در کجای این دولت است؟
«در هیچ کجا، زیرا این حکومت سوسیالیستی نیست و در کشور ما سوسیالیسم تحقق نیافته است، حتا ساختمان آن آغاز نشده است. درست است که در تبلیغات رسمی از کلیشه‌های «سوسیالیسم»، «انقلاب» «دولت کارگری» استفاده می‌شود، اما در واقع سیاست‌های اقتصادی و کارگری، به‌ویژه از سال ۲۰۱۸، سمت‌گیری آشکارا نولیبرالی دارند، بدین معنی که استبداد «بازار آزاد» را تحمیل می‌کنند و شرایط را برای حداکثر کردن سود سرمایه‌داری بوجود می‌آورند، نقش نظارتی دولت در اقتصاد را کاهش می‌دهند، در عین‌حال با تخریب دستمزدها، الغای قراردادهای دسته جمعی کارگران را قربانی کرده، مقررات‌زدایی و انعطاف‌پذیری کاری وحشیانه‌ای را تحمیل می‌کنند.»

«به این ترتیب، دولت به ریاست نیکلاس مادورو، بحران و “تحریم‌های امپریالیستی جنایتکارانه” را مدیریت می‌کند، به سرمایه‌داران خارجی و بورژوازی انگلی محلی (که به خطا «بورژوازی انقلابی» نامیده می‌شود) «مزیت‌های تطبیقی»، مانند معافیت مالیاتی و ارزان‌ترین نیروی کار قاره و شاید در جهان را عرضه می‌کند. برای این منظور، آن‌ها قانون “ضد محاصره” و قانون مناطق ویژه اقتصادی را، در میان سایر ابزار قانونی که تسهیلات و امتیازات در اختیار سرمایه‌های خارجی قرار می‌دهد، تدوین کردند.»

سوسیالیسمِ تحقق نیافته
او اطمینان می‌دهد که از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز فقید سوسیالیسم تحقق نیافته است. «گرچه به احترام حقیقت، باید گفت که موعظه درباره یک سوسیالیسم کاذب با این دولت آغاز نشد، بلکه با رئیس‌جمهور چاوز در زمانی آغاز شد، که او تز مغلطه‌آمیز «سوسیالیسم قرن بیست و یکم» را مطرح کرد که دربرگیرنده یک مفهوم رفرمیستی (غیر انقلابی)، و نه مبتنی بر مبارزه طبقاتی، نوع تئوری مارکسیستی، بلکه بر اساس آشتی طبقاتی، نوع سوسیال دموکراسی بورژوایی است.»

به همین ترتیب، وی درک خود را از روند اصلاحات مترقی برحسته نمود: «در دوره چاوز، با وجود محدودیت‌های آن، مردم ونزوئلا روند اصلاحات مترقی، بازتوزیع درآمد و تقویت حاکمیت ملی را می‌شناختند؛ در حالی که، با دولت فعلی، در بحبوحه توافقات سطح بالا با اپوزیسیون راست، تقریباً هر پیشرفت مترقی از بین رفته است و روند اصلاحات نولیبرالی قهقرایی، با خصوصی‌سازی مجدد، مقررات‌زدایی، استثمار بیش از حد، خودکامگی دولت، خشونت علیه کارگران، دهقانان خرده مالک و مبارزان انقلابی، ضدیت با دموکراسی، نخبه‌گرایی بیش‌تر و فساد لگام‌گسیخته اجرا شده است.»

ایدئولوژی و ادراک انقلابی حقیقی
اوسه تأکید کرد: «حزب کمونیست ونزوئلا، اساساً، ادراک انقلابی خود را از جهان، کاربست تئوری انقلابی در خدمت به طبقه کارگر و زحمتکشان را، برای دانش یکپارچه و دیالکتیکی از واقعیت و برای هدایت ما به سوی یک دگرگونی انقلابی واقعی جامعه، مارکسیسم- لنینیسم، تئوری سوسیالیسم علمی را که مخالف تزهای ایده‌آلیستی و فریبکارانه رفرمیسم شبه‌مترقی، مخالف آن به‌اصطلاح «سوسیالیسم» فاقد پشتوانه علمی است، که طبقه کارگر را خلع‌سلاح می‌کند تا نتواند نقش انقلابی خود را ایفا نماید، و آن را تابع نخبگانی ‌سازد که منافع بوژيوازی را از مناصب دولت مدیریت می‌کنند، ارائه می‌نماید.»

به عقیده وی، با کاربست اصول سوسیالیسم علمی، تدوین یک استراتژی توسعه برنامه‌ریزی شدۀ نیروهای مولده با حاکمیت ملی و پیشرفت اجتماعی، که به نیازهای صنعتی‌سازی در مقیاس بزرگ به رهبری طبقه کارگر، در اتحاد با دهقانان و جنبش کمونی و مردمی با استفاده از منابع طبیعی و تمام ظرفیت تولیدی خود نه برای استثمارگری نخبگان سرمایه‌دار خارجی و ملی، بلکه برای تأمین نیازهای مادی و غیرمادی مردم ما پاسخ دهد، ممکن خواهد بود.

«ونزوئلا در یک چرخش نولیبرالی»
به نظر کمونیست‌ها، ونزوئلا در یک «چرخش نولیبرالی» قرار دارد. این با بحران عمیق سرمایه‌داری وابسته و سقوط رانت‌‌ایسم نفتی، تحت محاصره اقتصادی و سیاسی بیرحمانه امپریالیسم آمریکا آمیخته شده است.

«زحمتکشان ونزوئلا از دو سو هدف قرار گرقته‌اند: از یک سو، بحران ساختاری شیوه انباشت رانت‌ایسم وابسته، و تجاوزات امپریالیستی که به شدت به ما ضربه می زند؛ از سوی دیگر، یک دولت متعهد به نوکیسه‌های بورژوا، که غیر از سپردن کشور به دست سرمایه خارجی و تحمیل فداکاری‌های ظالمانه به کارگران راه‌ دیگری نمی‌بیند، و از سوی دیگر، در بحبوحه تورم شدید و فروپاشی تقریباً کامل خدمات بهداشت عمومی، همه‌گیری بیداد می‌کند.»

وی تأکید می‌کند: «علی‌رغم تلاش‌های اولیه، نه در زمان «پنتوفیجیسمو» [پیمان پونتوفیجو در سال ۱۹۵۸ میان سه حزب بورژوازی ونزوئلا (اقدام دمکراتیک، حزب سوسیال مسیحی، و اتحادیه جمهوری‌خواهان دمکرات) برای احترام به نتایج انتخابات و جلوگیری از سلطه تک حزبی و برای مبارزه با دیکتاتوری امضاء شد- عدالت]، نه در دو دهه موسوم به بولیواری، هرگز یک استراتژی مستقل صنعتی‌شدن در پیش گرفته نشد. درآمدهای نفتی تا حد زیاد و با ابزارهای گوناگون به خزانه سرمایه بین‌المللی و به حساب مافیاهای واردات رفته است.»

«سپس ما غارت جنایتکارانه و فاسدی را داریم که به وسیله ایالات متحده و شرکای آن، با به کار گرفتن مزدوران محلی که با مصونیت کامل عمل می‌کنند، انجام شده است. در نتیجه همه موارد فوق، طبقه کارگر ونزوئلا اکنون در بدترین وضعیت اقتصادی و اجتماعی که در سال‌های متمادی به خود دیده است زندگی می‌کند. در عین‌حال، ماهیت استبدادی، ضددمکراتیک، ضد کارگری و ضد کمونیستی نخبگان حاکم برجسته می‌شود و بدترین چیز این است که در اوج بدبینی، این را به نام “سوسیالیسم” انجام می‌دهند.»

برای بازگرداندن کشور به مسیر اصلی چه چیز لازم است؟
به نظر اوسه، به یک حکومت انقلابی حقیقی نیاز است. «ما به یک حکومت انقلابی حقیقی نیاز داریم. دولتی که به وسیله پایگاه‌های کارگری، دهقانی، جمعی و مردمی اعمال شود. برای فتح آن، ما به همبستگی نیروها به نفع طبقه کارگر و زحمتکشان شهر و روستا نیاز داریم.»

بر این اساس، وی اطمینان می‌دهد که سازماندهی و اتحاد مبارزات کارگران، دهقانان، جوامع متشکل و مردم به طور کلی، برای احقاق و دفاع از حقوق خود ضروری است، اما از منظر به دست آوردن قدرت سیاسی با یک برنامه‌ در خدمت زحمتکشان، که احیای پیروزی‌های به دست آمده در دوره رییس‌جمهور چاوز را طرح می‌کند، اما از محدوده‌های رفرمیستی روند بولیواری فراتر رفته و به سوی پیروزی یک انقلاب سوسیالیستی اصیل پیش می‌رود.

«اما در کوتاه مدت، به مثابه یک رویکرد تاکتیکی، ما طبقه کارگر و به طور کلی مردم را به ایستادگی برای نجات حقوق، و مزایای بازنشستگی و اجتماعی فرامی‌خوانیم، و با ابتکار قانونگذاری مردمی و با بسیج کارگری و مردمی، دو لایحه را ترویج می‌کنیم: قانون تعیین دستمزد براساس شاخص سبد هزینه خانوار، و قانون نجات و تجدید ارزش‌گذاری مزایای اجتماعی.»

وی هم‌چنین تاکید می‌کند که برای دستیابی به آزادی کامل و سریع برای ده‌ها کارگر، از جمله رهبران مبارز کارگری، که به ناحق در زندان و تحت تعقیب هستند، و هم‌چنین برای تحقق عدالت در مورد ناپدید شدن و ترور مبارزان مردمی و مبارزان انقلابی (از جمله سه کمونیست)، ضروری است که مبارزه علیه جرم‌انگاری و قضایی‌سازی مبارزات کارگری و مردمی تقویت شود.

وی در پایان گفت: «همه این‌ها در پویایی یک روند پایدار انباشت کمی و کیفی نیروها به نفع پرولتاریا و کارگران ونزوئلا است.»

http://solidnet.org/article/CP-of-Venezuela-This-government-is-not-socialist-and-in-our-country-Socialism-has-never-been-achieved/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/3udkj9hb