تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: دمکراسی مردم
نویسنده: ب آرجون
۷ نوامبر ۲۰۲۱
انتظار نمیرود که نشست امسال در گلاسکو (که قرار بود در سال ۲۰۲۰ برگزار شود) در متوقف کردن مسیر منفی ناشی از ۷۵ سال اهداف تحقق نیافته و وعدههای زیرپا نهاده شده از زمان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» سازمان ملل در سال ۱۹۴۷، هیچ تغییر اساسی ایجاد نماید. به گفته دانیل دی وریس، «تغییرات اقلیمی در ریشه خود یک مسأله طبقاتی است. جامعه در راستای منافع چه کسانی عمل میکند؟… وظیفه فوری این است که به طبقه کارگر روی آوریم، نیروی اجتماعی که منافع اساسی آن با بازسازی جامعه به گونهای هماهنگ است که نیازهای اجتماعی، نه سودورزی خصوصی، را برآورده مینماید.»
برای آهسته کردن تغییرات اقلیمی سرمایهداری را تغییر دهید
بیست و ششمین «کنفرانس طرفهای کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل متحد پیرامون تغییرات اقلیمی» («کوپ-۲۶» ) هماکنون در گلاسکو، انگلستان درجریان است. این کنفرانس، از زمان امضای توافقنامه پاریس در سال ۲۰۱۵، مهمترین مذاکرات اقلیمی تلقی میشود. از زمان تصویب «کنوانسیون چهارچوب سازمان ملل متحد پیرامون تغییرات اقلیمی» در سال ۱۹۹۲ در ریو د ژانیرو، برزیل، علیرغم مذاکرات فشرده، فاجعه اقلیمی همچنان جهان را تهدید میکند.
«کوپ-۲۶» آرزو دارد باور به بازارهای جهانی کربن را احیاء کند؛ از توسعه پایدار در کشورهای فقیرتر حمایت نماید و راههایی برای تحویل کامل صندوق اقلیمی وعده داده شده بیابد و به کشورهای در حال توسعه برای آغاز حرکت به سوی به اصطلاح اهداف سبز موقتشان کمک کند. اما به گفته منتقدان، انتظار نمیرود که نشست امسال در گلاسکو (که قرار بود در سال ۲۰۲۰ برگزار شود در متوقف کردن مسیر منفی ناشی از ۷۵ سال اهداف تحقق نیافته و وعدههای زیرپا نهاده شده از زمان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» سازمان ملل در سال ۱۹۴۷، هیچ تغییر اساسی ایجاد نماید.
گزارش «گروه بینالمللی پیرامون تغییرات اقلیمی» که در ماه اوت منتشر شد، تأیید کرد که اثرات «گسترده، سریع و فزاینده هستند، و برخی از روندها اکنون غیرقابل برگشت میباشند». بلایای اقلیمی – آتشسوزیها، سیلها و امواج گرما هر سال که میگذرد تهدیدآمیزتر میشوند. رهبری جهانی دیگر نمیتواند از خطرات ناشی از پیامدهای تغییرات اقلیمی غافل بماند. برای متقاعد کردن بشریت به اینکه دیگر نمیتوان نگرانیهای محیطزیستی را نادیده گرفت، شواهد علمی فراوانی وجود دارد.
جهان ابداً به هدف اعلام شده برای محدود کردن افزایش دما به ۲ درجه سانتیگراد نزدیک نیست، چه رسد به هدف مورد نظر دانشمندان که ۱٬۵ درجه سانتیگراد است. بنابراین، بازنگری در اهداف انتشار گازهای گلخانهای که هر کشور پس از توافقنامه پاریس در سال ۲۰۱۵ خود را به آن متعهد کرد، در صدر دستورکار بحثهای گلاسکو قرار دارد. به گفته کارشناسان، اگر کشورها به سیاستهای محیطزیستی کنونی خود ادامه دهند، جهان احتمالاً «تا سال ۲۱۰۰ گرمایش ۳ درجه سانتیگراد را تجربه خواهد کرد، تغییر بزرگی که آینده تمدن را زیر سوال میبرد.»
جهان به سرعت در حال گرم شدن است و بحران اقلیمی واقعی است و به یک پاسخ هماهنگ سریع نیاز دارد. اما، رهبران همچنان به افراط در دادن وعدههای دروغین برای دستیابی به انتشار صفر خالص [کربنخنثی به دستیابی به انتشار صفر خالص دیاکسید کربن اشاره دارد. این هدف میتواند با ایجاد تعادل بین انتشار دیاکسید کربن با جبران آن یا زدودن انتشار آن از سوی جامعه انجام شود.] در ۵۰ سال آینده ادامه میدهند، در حالیکه به طور همزمان راههایی را از طریق ترفندهای حسابداری محیلانه برای دور زدن اهداف کاهش آلودگی کربن پیدا میکنند.
ایالات متحده که بیش از هر کشور دیگری مسئول دی اکسید کربن موجود در جو است، همچنان از دادن تعهدات برخوردار از پشتوانه مالی طفره میرود. در گلاسکو، رییسجمهور بایدن وعده داد که انتشار گازهای گلخانهای را تا پایان دهه به نیمی از سطح سال ۲۰۰۵ کاهش دهد و تا سال ۲۰۵۰ انتشار گازهای گلخانهای را به صفر برساند. اما، واقعیت این است که بایدن برای مقابله با تغییرات اقلیمی طی ۱۰ سال فقط ۵۵۰ میلیارد دلار در اختیار دارد.
این میزان بودجه در مقایسه با بودجه نظامی سالانه امپریالیسم آمریکا که بالغ بر ۷۰۰ میلیارد دلار است، مقدار ناچیزی است. بخش عمدۀ بودجه اقلیمی به عنوان معافیتهای مالیاتی به شرکتهای آمریکایی اختصاص مییابد. واقعیت این است که قدرتهای بزرگ جهان به جای حفظ کره زمین، مشغول نابود کردن آن هستند. پس از پایان دادن به «جنگهای ابدی» در افغانستان، ایالات متحده تمرکز خود را بر اقیانوس هند و اقیانوس آرام معطوف کرده است. بر اساس مقالهای که اخیراً در «فارن افرز» («امور خارحی»)، واشنگتن با رویکرد بیش شدیداً نظامی خود در قبال آسیا، تنشها را افزایش داده و خطر یک درگیری قابلاجتناب را افزایش میدهد. در پشت موضعگیری برای نجات کره زمین، رقابتهای ملی وجود دارد که در اجلاس گلاسکو رسوخ کرده است.
دولت بایدن ممکن است تصمیم ترامپ برای خروج از توافق پاریس را تغییر داده باشد، اما در پیگیری مسیر حفظ برتری ایالات متحده در امور جهانی و تشدید رقابت ژئوپولیتیک با چین سرسخت است. بایدن در سخنرانی خود در اجلاس گلاسکو اظهار داشت که قصد دارد «بحران اقلیمی را به فرصتی تبدیل کند تا ما را در مسیری نه تنها برای رقابت، بلکه برای پیروزی در رقابت اقتصادی قرن بیست و یکم علیه چین و هر کشور دیگری در جهان قرار دهد». بر اساس برنامه اصلاحشده چین، پکن وعده داده است که انتشار دی اکسید کربن آن پیش از سال ۲۰۳۰ به اوج خود خواهد رسید و هدف آن «کربن خنثی» – یا انتشار صفر اکسید د کربن است. چین، که بزرگترین منبع انتشار گازهای گلخانهای در جهان، توسط مذاکرهکننده اصلی اقلیمی، ژی ژنهوا، در «کوپ۲۶» نمایندگی میشد، زیرا رئیسجمهور شی جینپینگ به دلایل سیاسی از سفر به اسکاتلند خودداری کرد. این تنشهای ژئوپولیتیک احتمالاً با تشدید رقابت برای تعیین هنجارها و استانداردهای جهانی برای استفاده از فناوریهای انرژی پاک افزایش مییابد.
مسأله دیگری که احتمالاً گریبانگیر تلاشهای جهانی برای مقابله با تغییرات اقلیمی میشود، پول است. کشورهای فقیر از کشورهای ثروتمند میخواهند که برای دستیابی به گذار به انرژی پاک به میزان کافی به آنها غرامت بپردازند، زیرا بخش انرژی سه چهارم انتشار کربن جهانی را تشکیل میدهد. کشورهای فقیر را باید نجات داد. تغییرات اقلیمی تأثیر مستقیمی بر وضعیت درگیری داخلی خواهد داشت. طبق یک مطالعه، تغییر الگوهای اقلیمی احتمالاً تنها در جنوب صحرای آفریقا درگیریها را تا ۵۰ درصد افزایش خواهد داد. بالا آمدن سطح دریا، پیامد مستقیم گرمایش اقلیم، یکی دیگر از عوامل بیثبات کننده خواهد بود. جمعیتها در بنگلادش و میانمار که بخشهای زیادی از زمینهای کشاورزی آنها در مناطق کم ارتفاع قرار دارد، در برابر بالا آمدن سطح دریا آسیبپذیر هستند.
برای دستیابی به یک بخش انرژی صفر خالص جهانی تا سال ۲۰۵۰، در دهه آینده تصمیمات سختی باید اتخاذ شود. به عنوان مثال، باید تحریمهایی بر مصوبات تازه برای میادین جدید نفت و گاز اعمال شود و معادن زغالسنگ باید تعطیل شوند؛ سهم انرژیهای تجدیدپذیر در برق باید به ۶۰ درصد افزایش یابد. اقتصاد سیاسی جهانی که مبتنی بر ایدههای سرمایهداری رقابت و رشد است، قادر به ایجاد چنین تغییرات جسورانه ای نیست. نتیجه این است که شکاف بین وعدهها و عمل همچنان گسترش مییابد و محیط زیست همچنان به دلیل طمع شرکتها آسیب میبیند. این یک واقعیت شناخته شده است که نظام سرمایهداری تولید و مصرف به وضوح مقصر اصلی تخریب محیطزیست است، با این حال جهان از تفکر نوین فکر و کشف گزینهها خودداری میکند.
معدود ابر ثروتمندانی که ثروت جهانی را کنترل می کنند، کاملاً از مشکل آگاهند، اما به جای حل آن برای نجات تمدن بشری، دغدغه اصلی آنها نجات جامعه کوچک خود است. جای تعجب نیست که ایلان ماسک قصد دارد در صورت وقوع یک فاجعه اقلیمی، ثروتمندان را به مستعمره جدید خود در مریخ منتقل کند.
هیچگاه برای حمایت از جنگهای بیهوده و کسب و کارهای ورشکسته کمبود پول وجود ندارد. خزانه بانکهای مرکزی برای بانکها و مؤسسات مالی هیچگاه کمبود نقدینگی ندارند. اما، هنگامی که صحبت از تغییرات اقلیمی میشود، برای تضمین اینکه هیچ چیز تغییر نکند، مشکلات زیادی ذکر میشوند. به گفته دانیل دی وریس، «تغییرات اقلیمی در ریشه خود یک مسأله طبقاتی است. جامعه در راستای منافع چه کسانی عمل میکند؟… وظیفه فوری این است که به طبقه کارگر روی آوریم، نیروی اجتماعی که منافع اساسی آن با بازسازی جامعه به گونهای هماهنگ است که نیازهای اجتماعی، نه سودورزی خصوصی را برآورده مینماید.»
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2v4xx7wr