سهشنبه آینده صدمین سالگرد قتل دو غول سوسیالیستی بینالمللی، روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت در برلین است و این کتاب نتیجه سالها کار کلاوس گیتینگر فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم برای غربال کردن فاکتها از دروغهایی است که نه فقط مرگ آنها، بلکه محاکمه قاتلین آنها را احاطه کرده است. همانطور که گیتینگر میگوید: «چیزی که رهبران حزب سوسیال دمکرات از به آب انداختن جسد لوکزامبورگ در کانال لَندوِهر نفهمیدند این بود که با آن جمهوری وایمار را [نيز] به آب میاندازند.»
تارنگاشت عدالت- بایگانی دورۀ دوم
منبع: مورنینگ استار
۱۲ ژانویه ۲۰۱۹
برگردان: ع. سهند
تابش نوری جديد بر پروندۀ قتل روزا لوکزامبورگ
بررسی کتاب: «قتل روزا لوکزامبورگ»
نوشته کلاوس گیتینگر
سهشنبه آینده صدمین سالگرد قتل دو غول سوسیالیستی بینالمللی، روزا لوکزامبورگ و کارل لیبکنشت در برلین است و این کتاب نتیجه سالها کار کلاوس گیتینگر فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم برای غربال کردن فاکتها از دروغهایی است که نه فقط مرگ آنها، بلکه محاکمه قاتلین آنها را احاطه کرده است.
شرایطی که آلمان در سال ۱۹۱۸ در آن قرار داشت هم پُرآشوب و هم متزلزل بود. کشور که در جنگ جهانی اول شکست خورده و تحقیر شده بود با قحطی و شورش خودجوش ملوانان در «کیل» و دیگر بنادر روبهرو بود.
شورای انقلابی ملوانان، سربازان و کارگران در سراسر کشور تشکیل شد. خلع قیصر به تشکیل یک دولت حزب سوسیال دمکرات به رهبری فريدریش اِبرت انجامید.
هنگامی که ابرت رییس پلیس رادیکال برلین را برکنار کرد در اعتراض به آن تظاهرات گستردهای صورت گرفت و در اعتصاب سراسری متعاقب آن صدها هزار نفر که عمدتاً کارگران مسلح بودند ایستگاههای راهآهن و دفاتر روزنامهها و تلگراف را تصرف کردند.
اِبرت مصمم به سرکوب کردن موج اعتراض انقلابی و همچنین برای حفاظت از موجودیت دولت خود، نیروی پلیس مزدور خوب تعلیم دیده و خوب تسلیح شده را از «فرایکورپس»* Freikorps برای سرکوب قیامها و شکار رهبران آنها تشکيل داد.
لوکزامبورگ و لیبکنشت که در طول جنگ در «لیگ اسپارتکوس» علناً فعالیت میکردند و به تشکیل حزب کمونیست در اول ژانویه ۱۹۱۹ کمک کرده بودند، در این زمان مخفی شدند، سپس دستگیر شده و به وسيلۀ لشکری از «فرایکورپس» به رهبری «والدمار پابست» Waldemar Pabst به قتل رسیدند.
هدف گیتینگر این است که نه فقط مشخص کند چه کسی در حزب سوسیال دمکرات ترتیب قتل آنها را داد و چه کسی مرتکب آن شد، بلکه شرایط مرگ آنها و پنهانکاری را که به محاکمه ساختگی افراد درگیر منجر شد، برملا نماید.
مؤلف، محاکمه برای قتل لوکزامبورگ را «یکی از خندهدارترین مسخرهبازیها در تاریخ قضایی آلمان» توصیف میکند.
پابست تا سال ۱۹۷۰ زنده بود. او پس از همکاری پیچیده با نازیها وارد معاملات اسلحه شد و یک مجله راستگرا را منتشر کرد.
او در سال ۱۹۶۱ در آن نشریه اعتراف کرد که دستور قتل را صادر کرده بود و آنرا «تصمیم برای از میان برداشتن دو شاگرد خانمانبرانداز و مطیع مسکو» نامید.
دولت آلمان فدرال حکمی را که هرگز لغو نشد صادر کرد، قتل آنها را یک اعدام مشروع نامید و حزب سوسیال دمکرات همچنان احکام رسوای محاکمات ۱۹۱۹ را معتبر میداند.
اعتراف پابست تا حدی برای گیتینگر جالب بود که تصمیم گرفته فیلمنامهای درباره قتل لوکزامبورگ بنویسد و در جریان نوشتن آن مجموعۀ نامهها و کاغذهای پابست را که محرمانه بود، اما به طریقی به دست او رسید، کشف کرد.
گیتینگر، به مثابه یک فیلمنامهنویس برای نمایشهای پلیسی تلویزیون میدانست چگونه اطلاعات را غربال نماید، سرنخها را دنبال کند و دادهها را دوباره ارزیابی نماید و نتيجتاً توانست حقیقت دو قتل را آشکار سازد. او داستانی گیرا از تبانی، دورویی و نادرستی را تعریف میکند.
اقدامات دولت حزب سوسیال دمکرات در سرکوب قیامهای کارگران و کشتن لوکزامبورگ و لیبکنشت به شکاف غیرقابل ترمیم بین کمونیستها و سوسیال دمکراتها انجامید و به سقوط جمهوری وایمار و ظهور نازیسم منتهی شد.
همانطور که گیتینگر میگوید: «چیزی که رهبران حزب سوسیال دمکرات از به آب انداختن جسد لوکزامبورگ در کانال لَندوِهر (Landwehrkanal) نفهمیدند این بود که با آن جمهوری وایمار را [نيز] به آب میاندازند.»
https://morningstaronline.co.uk/article/new-rlight-shed-rosa-luxemburgs-murder
——————————————————–
* مترجم: فرایکورپس نیروی داوطلب شبهنظامی، عمدتاً ضدکمونیستی آلمانی بود که از قرن ۱۸ و تا زمان جنگ جهانی دوم وجود داشت. فرایکورپس در زمان جنگ هفت ساله و به وسيله فریدریش دوم و به منظور مقابله با نیروهای خارجی به ویژه روسها ایجاد شد و بعدها عمدتاً برای سرکوب کمونیستها به کار گرفته میشد.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/ytmczx3j