نویدنو
۹ تیر ۱۴۰۲
بیانیه اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی (بلشویک)
درباره بنبست پوتین- واگنر در روسیه
در روز ۲۳ ژوئن ۲۰۲۳، یوگنی پریگوژین، مالک شرکت نظامی خصوصی واگنراعلام شورش کرد و سربازان خود را به سمت خاک فدراسیون روسیه حرکت داد. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه این اقدامها را “خیانت” و “خنجر از پشت” خواند، و درعین حال این اقدامها رابا اقدام بلشویکها در سال ۱۹۱۷ مقایسه کرد.
صبح روز ۲۴ ژوئن، سربازان واگنر کنترل تاسیسات کلیدی در روستف در دون و ورنژ را به دست گرفتند. جنگ در نزدیکی ورونژ جریان دارد و تلفاتی هم وجود دارد. وضعیت عملیات ضد تروریستی در مسکو و تعدادی از مناطق دیگر روسیه اعلام شده است. اوضاع به سرعت درحال تغییر است.
پیش زمینه
۱- آن چه رخ داد، صرف نظر از نتایج آن، پی آمد طبیعی بحران ژرف سیاسی است که در میان طبقه حاکم روسیه در میانه بن بستی در جنگ در اوکراین پدیدآمده است.
۲- ما اغلب تاکید کردهایم (https://rksmb.org/rksmb/official/revkomsomol-protiv-imperialisticheskogo-peredela-ukrainy/)، جنگ دراوکراین دفاع از مردم اوکراین از “بربرهای مسکو” و دفاع از مردم دونباس از “فاشیستهای اوکراینی” (Ukrofascists) نیست، بلکه برخورد منافع غرب امپریالیست از یک سو ، و روسیه از سوی دیگر است. روسیه دراین تقابل از حمایت ضمنی گروهی از کشورهای متحد شده پشت سرمایه چینی برخورداراست – واقعیتی که ماهیت جهانی این جنگ را بیشتر از ماهیت منطقهای آن اثبات میکند.
۳- از همان آغاز، بهاصطلاح “عملیات ویژه نظامی” به شکلی که از سوی رهبران روسیه طراحی شده بود پیش نرفت. روسیه تضعیف شده وارد جنگ شده است.
یک دلیل ویژه برای ضعف روسیه بیثباتی بورژوازی روسی است، که تا همین اواخر برای گفتگو با “شرکای غربی” درباره تقسیم حوزه نفوذ به هزینه جان ساکنان دونباس تلاش میکرد. باید یادآوری کنیم که این روسیه بود که تهاجم شبه نظامیان دونباس علیه رژیم ارتجاعی را که درسال ۲۰۱۴به عنوان نتیجه کودتای دست راستی در کیف برآمد متوقف کرد.
این روسیه بود که قراردادهای مینسک را به جلو می برد، که دونباس را در برابر نیروهای مسلح اوکراین بی پناه گذاشت. در نتیجه، خود نخبگان حاکم روسیه به امپریالیسم غربی اجازه دادند تا دست نشانده های اوکراینی خود را برای جنگ در بهترین حالت ممکن آماده کند. بهای این سیاست کرملین زندگی های ویران شده هزاران هزار نفر اززحمتکشان در هر دوسوی جنگ است.
دلیل بنیادی ضعف روسیه سیاست اقتصادی و اجتماعی است که بورژوازی روسیه تمام دهه های پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی با سماجت آن را دنبال کرده است. عصر یلتسین و عصرپوتین به صورت معناداری در نمود های خارجی (لفاظی، نمادها، بیانات سیاست خارجی و غیره) با یک دیگر تفاوت دارند. ازآغاز قرن ۲۱، طبقه حاکم روسیه با لفاظی میهن پرستانه و ارجاع به جنگ کبیر میهنی – که برای مردم شوروی مقدس است – برای پوشاندن هدفهای خود تلاش کرده است و تلاش میکند. اما در هسته خود، این همان قدرت سرمایه است که طفیلی روی منابع طبیعی و انسانی روسیه است.
بورژوای حکومت پوتین همان طبقهای است که در نتیجه ازکارانداختن کنترل شده اقتصادشوروی شکل گرفته بود، که هم زیست ماشین سرکوب ایجادشده از سوی یلتسین و الیگارشی است. هم در حکومت یلتیسن و هم درحکومت پوتین بینواسازی و حتی انهدام مردم روسیه، تنزل سیستم آموزشی، غارت منابع طبیعی، ونابودی صنعت( از جمله صنعت نظامی)کاملا ادامه دارد.
کافی است گفته شود که حتی درسال ۲۰۲۳، ورشکستگی شرکتهای نظامی روسیه ادامه دارد. تبلیغاتچیهای کرملین سعی میکنند وضعیت واقعی امور را با لفاظی دلاورانه تزئین کنند، اما این واقعیت باقی میماند که پوتین شاگرد وفادار یلتسین در غارت و نابودی مام میهن ماست. و این واقعیت، البته، نمیتواند به چیزی جزوضعیت رقتانگیز اکثر نهادهای عمومی، از جمله نیروهای مسلح منجر شود.
۴- شرکت نظامی خصوصی واگنر به عنوان ابزار امپریالیسم روسیه سربرآورد که درمواردی که استفاده از نیروهای نظامی رسمی امکان ندارد به صورت موثری به منافع خارجی آن خدمت میکند. مبنای واگنر گروههای اسلاو شرکت نظامی خصوصی بود که در سال ۲۰۱۳ از سوی تاجر روسی به منظور” محافظت از میادین و لوله های نفتی” در سوریه ، در حقیقت- برای شرکت در جنگ در این کشور- تاسیس شد.
بعداً، شرکت نظامی خصوصی واگنر از منافع امپریالیسم روسیه در لیبی و آفریقای مرکزی دفاع کرد. شرکت نظامی خصوصی واگنرمتشکل از مزدوران به خوبی تجهیزشده و آموزش دیده است. در نتیجه، وقتی که مسیر جنگ ضعف وانگیزه پایین پرسنل نظامی روسیه را آشکار کرده است، رژیم حاکم ناچار به توسل به مزدوران حرفهای شد.
شرکت نظامی خصوصی واگنربه یکی از آماده رزمترین واحدها در سمت روسیه تبدیل شده است، که جاهطلبی های مالک آن راشعله ورکرد. بیان آن که اسم واقعی این شرکت نظامی خصوصی شعار” خون، احترام، مام میهن” تکرار شده در بیانات علنی نمایندگان آنها بود ارزشمند است که به دیدگاه های راست افراطی بنیانگذاران و سربازان عادی آن گواهی می دهد.
ما تاکید میکنیم که شرکت نظامی خصوصی واگنر مولود طبقه حاکم روسیه و مدت طولانی ابزارآن بود، در عین حال خود یوگنی پریگوژین تاجر بزرگی است که شخصاً ولادیمیر پوتین را میشناسد و به خاطر این آشنایی از مزایای معینی برخوردار است.
۵- بورژوازی روس با درگیری دریک ماجراجویی نظامی، بازهم ناهماهنگی خود را نشان داد، برای مانور دادن تلاش کرد و راه رسیدن به”یک توافق” را بست. این واقعیت میتواند با بیانات بیشمار درباره “خطهای قرمز”ی که متضمن هیچ پی آمدی نبود و غیبت ضربات علیه رهبری نظامی- سیاسی دشمن اثبات شود. بهای چنین سیاستی فداکاریهای بی ثمر است. تمام این واقعیت بدون اطلاع (طبقه حاکم) جریان نیافت.
جمع بندی
۱- مسیرتاسفبار جنگ در اوکراین برای روسیه گرایشهای گریز از مرکز را در داخل طبقه حاکم روسیه تقویت کرده است. یک بخش از الیگارشهای روسی به فاصله گرفتن از کرملین و نشان دادن وفاداری به غرب سرعت بخشیدند. بخش دیگر هنوز پیرو رئیسجمهور است. بخش سوم از سیاست محتاط و بیمیل کرملین ناراضی است و خواهان مشاهده اقدامات جدی است.
۲- شورش شرکت نظامی خصوصی پریگوژین منافع گروه معینی از بورژوازی را بازتاب میدهد، که هدف آن اقدامات فوری برای پیداکردن نقطهعطفی تعیین کننده در جنگ است. این امر مستلزم برقراری بیدرنگ دیکتاتوری فاشیستی، یعنی دیکتاتوری تروریستی مستقیم شونیستترین و ارتجاعیترین گروه سرمایه مالی بزرگ است.
۳- هم زمان رفتار خود پریگوژین، انتقاد او از هدفها و شیوههای بهاصطلاح “عملیات ویژه” ما را وامی دارد مطرح کنیم که این گروه هم آماده شرکت در به آغوش کشیدن غرب است و شاید شرایط مطلوبتری برای سازش به آنها پیشنهاد میکند. مهم است که شورش درمیان افزایش بیسابقه حضور نظامی ناتو در طول مرز غربی روسیه، و درمیان تهدیدهای دائمی به استفاده از سلاحهای هستهای صورت میگیرد.
۴-اما، رژیم حاکم کنونی روسیه هم به سمت فاشیسم حرکت میکند، که ما بارها نسبت به آن هشدار دادهایم. به عبارت دیگر، هر دو طرف به استقرار دیکتاتوری فاشیستی علاقمند هستند. تنها تفاوت آن است که چه کسی، کی و با چه ابزارهایی روسیه را به استقرار نهایی فاشیسم -خواه فاشیسمی باشد که “ازبالا” توسط رژیم کنونی، بدترکیب و متراکم از ماشین بورکراتیک فاسد، یا فاشیسمی با عناصر آنارشی به نمایش درآمده از سوی آدمکشهای شرکت نظامی خصوصی (واگنر)- هدایت خواهد کرد.
۵- بنابراین، مبارزه نظامی که در روسیه شروع شده است نه “جنگ داخلی” است نه “انقلاب”، بلکه بیشتر مبارزهای بین دو گروه ارتجاعی بورژوازی روسیه است که برای فاشیسم تلاش میکنند. هر دوسوی این ستیزه حامل رنج ومرگ برای زحمتکشان هستند. هر دو طرف، با تمام تضادهایشان، به یک دیگر بسیار نزدیکتر هستند تا به مردم روسیه.
۶- جنبش کارگری درکشور ضعیف است. کمونیستها هم ضعیف وچند پاره هستند. کار ایدئولوژیک؛ سیاسی وسازمانی برای تحکیم جنبش، که از سوی اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی (بلشویک) همراه با دیگر گروههای کمونیستی صورت میگیرد، هنوز از انجام شدن بسیار فاصله دارد.
۷-وظایف کلیدی کمونیستها در این شرایط عبارتند از:
● صرفنظر از آن چه رخ میدهد، عدم حمایت از دستهبندیهای بورژوایی که با یک دیگر دست به گریبان شده اند. توضیح تاثیر زیانآور چنین حمایتی به کارگران و جوانان. توضیح آن که، صرف نظراز (آن که ) برنده این جنگ (چه کسی است)، نتیجه آن برای شهروندان عادی خرابتر شدن امنتیت اجتماعی وسختگیری بیشتر خواهد بود.
● تقویت ارتباطها با طبقه کارگر و ارتش برمبنای فعالیت روزانه. گسترش خستگی ناپذیرتبلیغات دربین آنها، توضیح هدفهای طبقاتی وروشن کردن معنای آن چه رخ میدهد. کار درمسیر تبلیغات، هشدار دادن، به حساب آوردن آن که فدراسیون روسیه اکنون بیش از همیشه به شرایط دیکتاتوری فاشیستی نزدیک است.
● ترویج خودسازمانگری کارگران در کارخانهها، ترویج ایجاد سازمانهای نوساخته کارگری پیش از آن که غیر قانونی شوند.
● در ناحیههای منطقه جنگ یا در حوزه های نزدیک به آن، تشویق کارگران به تشکیل واحدهای دفاع از خود برای حفظ نظم.
مبارزه شدید طبقاتی هنوز در راه است.
کمیته مرکزی اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی روسیه (بلشویک)
۲۴ ژوئن ۲۰۲۳
———————————————————————
به روز شده در عصر ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳
رسانه گزارش می دهند که کرملین و شرکت نظامی خصوصی واگنر با میانجیگری آلکساندر لوکاشنکو رئیس جمهور بلاروس به توافق رسیده اند. پریگوژین مثل گذشته اقدامهای خود را “راهپیمایی عدالت” خواند و اعلام کرد که مایل است سربازانش را به عقب بکشد. حمله راکتی به اردوهای واگنر، که گفته می شود عصر ۲۳ ژوئن ۲۰۲۳ صورت گرفت به فراموشی سپرده شد.
آیا معنای این رخ داد پایان حکایت است؟ نه. تضادهایی که به منبع این شورش تبدیل شد ازبین نرفته است. توافق به دست آمده تنها متارکه شکننده ای قبل از مبارزه جدید بین بخش های مختلف طبقه حاکم روسیه است. (این که به این مبارزه)کی و به چه شکلی پرداخته خواهد شد- ما نمی دانیم، اما دلایل آن چه را که رخ داد در بالا بیان کرده ایم.
درباره اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی (بلشویک)
این سازمان درسال ۱۹۷۷ پس از انشعاب بخش چپ اتحادیه جوانان کمونیست روسیه تشکیل شد. اتحادیه جوانان کمونیست انقلابی خود را میراث داربخش مترقی تر و کمونیست اتحادیه جوانان کمونیست اتحادیه سراسری لنینیست می داند. این سازمان پس از اولین کنگره مستقل خود از لحاظ نظری خود را به حزب کارگران کمونیست روسیه نزدیک می دید و مدت زیادی به عنوان سازمان جوانان آن حزب فعالیت می کرد. اتحادیه پس از جنگ اوکراین با اختلاف نظر در ارزیابی جنگ از این حزب فاصله گرفت. (مترجم)