تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: شبکه همبستگی (SolidNet)
۱۸ آوریل ۲۰۲۲
اکنون وقت آن است که تودهها پی ببرند که سیاست مبتنی بر طبقات است و احزاب سیاسی چیزی غیر از نمایندگان طبقاتی طبقات گوناگون نیستند. احزاب پارلمانی احزاب نماینده اشراف، فئودالها، مالکان اراضی، رؤسای قبائل، بانکداران و سرمایهداران هستند. این گروهها میتوانند برای ورود به دالان قدرت به هر پستی و بیرحمی دست بزنند. دار و دسته ژنرالها با گذشت زمان به یک طبقه تبدیل شده است. همه این طبقات و گروهها درباره مسائل و مشکلات مردم حرف میزنند تا تودهها در صندوقهای رای به نفع آنها رأی دهند.
بیانیه هیأت سیاسی حزب کمونیست پاکستان پیرامون وضعیت کنونی در کشور
در پاکستان ترتیبات جدیدی که با نمای پارلمانی دموکراتیک ایجاد شده، پایانی بدون تشریفات برای دولت عمران به همراه آورده است. اما بحران سیاسی هنوز به پایان نرسیده است. دولت شهباز مبلغ ناچیز – اما زودگذر – ۲۵ هزار روپیه را به عنوان حداقل دستمزد کارگران اعلام کرده است. این افزایش متوهمانه در برابر تورم لجام گسیختهای که شهروندان عادی پاکستان روزانه با آن مواجه هستند رنگ میبازد. حتا آنهایی که میانگین درآمدشان ۵۰ هزار روپیه در ماه است، در مواجهه با افزایش سرسامآور قیمت کالاهای روزمره، به سختی میتوانند زندگی خود را بگذرانند. در این شرایط، کنترل تورم فزاینده غیرممکن است، چه رسد به اینکه بتوان مانع افزایش موج آن شود. اجرای سیاست دستمزد در پاکستان رویایی است که هرگز محقق نشده است؛ حتی سازمانهای تحت کنترل دولت یا نیمه دولتی نیز از اجرای آن سرپیچی کردهاند. به دلیل این تخلفات آشکار و تاکتیکهای تعویقی، مالکان و روسای آنها در غیبت قوانین کار موثر هرگز به وظائف خود عمل نکردهاند. فقط یک مبارزه سازماندهی شده به وسلیه طبقه کارگر و زحمتکشان میتواند به رعایت نص و روح قانون حداقل دستمزد بیانجامد.
در حالی که پاکستان در محاصره بحرانهای شدید قرار دارد، اقتصاد کشور به صندوق بینالمللی پول تسلیم شده است. چنین وضعیتی چگونه میتواند امید به کمترین بهبود را به مردم عادی بدهد؟ بحران اقتصادی همیشه یک اثر زنجیرهای داشته است. بحران اقتصادی تلاطم سیاسی ایجاد کرده است و در نتیجه اثر تجمعی آنها وضعیت بحرانی را بوجود آورده است.
پس از نشست هیأت سیاسی حزب کمونیست پاکستان که با بحثهای روشن و صریح در مورد وضعیت کنونی پاکستان برگزار شد، امداد کازی، دبیرکل حزب، طی یک بیانیه مطبوعاتی گفت درگیری میان عناصر طبقه حاکم و طبق دستورات و برنامهریزی استراتژیک امپریالیستهای جهانی، کشور را به لبه پرتگاه هرجومرج سوق داده است.
ژنرالها پاکستان را به یک کشور وابسته که حاکمیت خود را واگذار نموده مبدا کردهاند. این ژنرالها منفعت خود را به شکل ثروتهای خانوادگی، امپراتوریهای صنعتی با سبک زندگی مجلل در اروپا و آمریکا به دست آوردهاند. سیاستهای مقدس خدمتگزاری به مردم و سیاستمداران ایثارگری- که تنها هدفشان تلاش برای پیشرفت و سعادت مردم است – هرگز اجازه ریشهزدن و رشد پیدا نکردهاند. آنها در پادگانهای «کولی»، «آتوک» و غیره به طرز وحشیانهای تا حد مرگ مورد شکنجه قرار گرفتهاند. کسانی که از شکنجه و آزار و شکنجه جان سالم به در بردهاند، از نظر روانی فلج و ناتوان شدهاند. بقیه مجبور به زندگی در تبعید در خارج از کشور شده اند. شمشیر دستگاه غیرنظامی- نظامی حتا بر گردن خودیهایی افتاده است که جرأت کردهاند به هر طریقی اظهار وجود نمایند.
ممنوعیت تشکلهای دانشجویی باعث بسته شدن روند به کار انداختن رهبران و کارگران با تجربه و مردمی سیاسی شده است. این شرایطی را به وجود آورده است که در آن، عمران خان، هوش دستگاه، از درگیری میان زندانیان بهرهبرده و علیه بخش «در قدرت» دستگاه امنیتی شورش کرده است. عمران از آگاهی نیروهای چپ علیه امپریالیسم غربی و آمریکایی استفاده میکند و از احساسات ضد امپریالیستی حداکثر بهرهبرداری را به سود خود مینماید. گرچه زمانی که در قدرت بود، مدیریت سازمانها و مؤسسات مهم مالی و اقتصادی را به جای محول کردن به نمایندگان منتخب، به شهروندان پاکستانی-آمریکایی [دو تابعیتیها – عدالت] که اقتصاد کشور را ویران کردند سپرد. اثر متعاقب آن، انداختن کشور در دام بدهی صندوق بینالمللی پول و ماندن آن در آن دام، برای دهههای آینده بود. درگیری ناشی از انتصاب فرمانده جدید ستاد ارتش موجب شد عمران خان قدرت را از دست بدهد و او اکنون بر موج احساسات ضدآمریکایی مردم پاکستان سوار شده است.
حزب کمونیست پاکستان بر این نظر است که به دلیل شرایط توصیفناپذیر اقتصادی کشور، طبقه حاکم برای تامین زندگی اسرافی و تجملی خود در تنگنای کمبود مالی، در وضعیتی قرار گرفته که آنها را به جان هم انداخته است.
در این وضعیت اثری از رفاه و درآمد عمومی وجود ندارد. توده ها بهتر است از این غارتگران و چپاولگران متعلق به نخبگان سیاسی و غیرسیاسی حاکم انتظار هیچ خیری نداشته باشند. آنها کسانی نیستند که در زندگی یک انسان معمولی آسایش و راحتی به ارمغان بیاورند. آنها نمیتوانند مشکلات دیرپای بیکاری و تورم را حل کنند. انتظار این که این سرمایهداران و نیروهای استثمارگر حاکم تودهها را در مسیر پیشرفت و شکوفایی قرار دهند، غیرواقعی است.
اکنون وقت آن است که تودهها پی ببرند که سیاست مبتنی بر طبقات است و احزاب سیاسی چیزی غیر از نمایندگان طبقاتی طبقات گوناگون نیستند. احزاب پارلمانی احزاب نماینده اشراف، فئودالها، مالکان اراضی، رؤسای قبائل، بانکداران و سرمایهداران هستند. این گروهها میتوانند برای ورود به دالان قدرت به هر پستی و بیرحمی دست بزنند. دار و دسته ژنرالها با گذشت زمان به یک طبقه تبدیل شده است. همه این طبقات و گروهها درباره مسائل و مشکلات مردم حرف میزنند تا تودهها در صندوقهای رای به نفع آنها رأی دهند.
این شرایط برای ما هیچ گزینهای جز قیام به انقلاب علیه همه این نیروهای استثمارگر باقی نمیگذارد. فقط یک انقلاب میتواند ما را به ساختنمان سوسیالیسم و حاکمیت طبقه کارگر و تودهها هدایت کند. فقط سوسیالیسم است که میتواند یک دولت رفاه واقعی با آموزش رایگان، امکانات بهداشتی و اشتغال کامل ایجاد نماید. در دولت سوسیالیستی منابع کشور برای بهبود و پیشرفت مردم، و نه تسلیحات و ماجراجویی نظامی، بکار گرفته میشوند.
حزب کمونیست پاکستان کارگران، دهقانان، زنان، دانشجویان و به طور کلی تودهها را به اتحاد پیرامون برنامه احزابی فرامیخواند که سخنگویان و نمایندگان واقعی آنها و ماشینهای رزمنده واقعی علیه طبقات مالک و سرمایهدار میباشند و طی دههها با این طبقات مبارزه کردهاند.
رهبری و فعالین حزب کمونیست پاکستان برای احقاق حقوق مسلم اقشار مستضعف و محروم جامعه سخت مبارزه کردهاند و مبارزه میکنند. حماسه مبارزه طبقاتی آنها که بیش از هفتاد سال را در بر میگیرد، حماسه شکنجه، سرکوب، محاکمه و مصیبت و زندگی در شرایط ستم و بینوایی در سیاهچالهای مخفی شکنجهگاهها است. رهایی بیچیزان در طرد عوامل امپریالیستها، غارتگران و دیکتاتورهای مستبد و پیوستن به مبارزه طبقاتی علیه آنهاست.
http://solidnet.org/article/CP-of-Pakistan-Statement-of-Politburo-on-current-situation-in-Pakistan/
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/s7vjtjsy