تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم

منبع: صدای سوسیالیستی
نویسنده: جیمی دوران

۲۹ سپتامبر ۲۰۱۹

 

جهان «توسعه یافته» به هزینه مردم و منابع جنوب جهانی توسعه می‌یابد. کشورهای جنوب جهانی ذاتاً فقیر نیستند: آن‌ها منابع طبیعی بسیاری دارند. امپریالیسم آن‌ها را با استثمار کارگران‌شان، غارت منابع‌شان فقیر نگه می‌دارد – در گذشته از طريق استعمار، امروز از طريق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کار ارزان؛ در سوی دیگر، سوسیالیسم به سود خیر عمومی عمل می‌کند. هر کاری که صورت می‌گیرد به سود جامعه به مثابه یک کل است. سوسیالیسم تنها راه متوقف ساختن فاجعه زودهنگام است. دو راهی این است: سوسیالیسم یا انقراض.

 

تغییر اقلیم یا تغییر نظام؟

 

جهان بر سر یک دو راهی قرار دارد. ما می‌توانیم نظام را تغییر دهیم، یا نظام اقلیم ما را به طرز فاجعه‌باری تغییر خواهد داد.

یک پژوهش جدید به وسیله سازمان جهانی هواشناسی نشان داده است که گرمایش جهانی علی‌رغم اقداماتی که برای متوقف ساختن آن صورت گرفته موازی با رشد در سرمایه‌داری افزایش می‌یابد.

در نتیجۀ آسیبی که سرمایه‌داری به محیط زیست ما وارد آورده یک بدهی محیط زیستی عظیمی به طبیعت وجود دارد. اگر خواهان بقای خود هستیم این بدهی باید پرداخت شود، زیرا ما با سرعت به سوی نقطه غیرقابل بازگشت می‌رویم.

اگر ما پخش گاز کربنیک یک کشور سرمایه‌داری را با فقیرترین مناطق روی زمین مقایسه کنیم، به عنوان مثال، جمعیت ایرلند هر سال به اندازه ۴۰۰ میلیون مردم فقیر در جهان گاز کربنیک به جوّ زمین می‌فرستد. این در سراسر جهان سرمایه‌داری تکرار می‌شود.

جهان «توسعه یافته» به هزینه مردم و منابع جنوب جهانی توسعه می‌یابد. کشورهای جنوب جهانی ذاتاً فقیر نیستند: آن‌ها منابع طبیعی بسیاری دارند. امپریالیسم آن‌ها را با استثمار کارگران‌شان، غارت منابع‌شان فقیر نگه می‌دارد- در گذشته از طريق استعمار، امروز از طريق سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و کار ارزان؛ و اگر آن‌ها از خط تأمین منافع امپریالیسم دنباله‌روی نکنند، برای آن‌ها از طريق جنگ و تغییر رژیم «دمکراسی» و در پی آن «وام‌ها»، سرمایه‌گذاری‌ها، و بدهی اجتناب‌ناپذیر برای بازسازی آورده می‌شود.

امپریالیسم میلیون‌ها نفر را به قتل رسانده و میلیون‌ها نفر دیگر را در فقر مطلق نگه داشته است. اکنون، امپریالیسم با حرص بی‌پایان خود هستی کل بشر و سیاره‌ای را که در آن زندگی می‌کنیم، تهدید می‌کند.

سرمایه‌داری می‌تواند فقط به ضرر ديگران پیشرفت کند. سرمایه‌داری بخشی از راه‌حل نخواهد بود. راه‌حل‌هایی که هم‌اکنون از جانب سرمایه می‌آید به سود آن‌ها است: «فن‌آوری جدید»، «رشد سبز»، یا به سخن دیگر، شیوه‌های جدید آفرینش سود بیش‌تر و درآمد بیش‌تر از طريق کالایی کردن فاجعه اقلیمی.

در سرمایه‌داری همه چیز کالا است: مرگ، بدهی، فاجعه، فقر، و بله- تغییرات اقلیمی: همگی راه‌های افزایش درآمد و کسب سود بیش‌تر هستند.

پیشنهاد دیگر افزودن مالیات کربن بر قیمتی است که آن‌ها از استثمار منابع دیگر از ما می‌گیرند، در حالی‌که خود آن‌ها- استثمارکنندگان، منشأ فاجعه – مالیات نمی‌پردازند یا مالیات ناچیزی می‌پردازند. آن‌ها همه قدرت را در دست دارند، زیرا آن‌ها با دادن یارانه به سیاست‌مداران، احزاب سیاسی، و انتخابات همه تصمیم‌های سیاسی را کنترل می‌کنند. دولت‌ها به سود طبقه سرمایه‌دار که مالک اقتصاد است و قوانین استخدامی را کنترل می‌کند عمل می‌کنند.

طبق معمول، سرمایه‌داری در صدد است از بحران بهره‌برداری کند، زیرا هیچ بحرانی وجود ندارد که سرمایه‌داری قادر به حل آن نباشد: به شرط آن‌که طبقه کارگر هزینه آن‌را بپردازد. این نظام نفرت‌انگیز، در حالی که وارد آخرین مرحله خود می‌شود، در راه‌حل‌های خود از رویارویی با واقعیت فرار می‌کند.

گاهی اوقات لازم است که مردم برای بیدار شدن و دیدن خطر واقعی- منبع، علت مشکل و نه صرفاً نشان آن- به مغاک خیره شوند. شخص هنگامی‌که با تخلیه اجباری از خانه، دستمزد پایین، یا تبعیض روبه‌رو می‌شود پی می‌برد که مذهب، ملیت، رجحان جنسیتی کارفرما، مالک یا دولت نیست که علت مشکل است: خصلت آن‌ها و شیوه برخورد آن‌ها به شما، و رابطه‌ای که شما با آن‌ها دارید، علت است. تحت سرمایه‌داری، همه این روابط استثماری است. این روابط برای حداکثر نمودن سود طبقه سرمایه‌دار عمل می‌کنند. یک طبقه بر طبقه دیگر مسلط است. آن‌ها اهمیت نمی‌دهند برای رسیدن به حداکثر سود چه آسیب‌های وارد می‌شود.

نتایج این‌را می‌توان در همه جا دید: در مسکن، اشتغال موقت، نابرابری، و فقر. این بار طبقه کارگر هزینه یک بحران دیگر سرمایه‌داری را نخواهد پرداخت. راه‌حل‌های پیشنهادی آن‌ها فقط یک راه دیگر به هرج‌ومرج است.

اگر قرار است سیاره ما زنده بماند و برای همه پیشرفت کند، اقتصاد باید تحت مالکیت و کنترل دمکراتیک، خارج از دست‌های خصوصی قرار گیرد. تنها یک اقتصاد برنامه‌ای، با مالکیت و کنترل دمکراتیک به سود خیر عمومی می‌تواند این تغییر فاجعه‌بار را که سرمایه‌داری مسبب آن است، متوقف نماید.

این به حداکثر تلاش نیاز دارد، زیرا آن‌ها به آسانی موضع برتر خود را رها نخواهند کرد.

این عالی است که جوانان علیه فوریت اقلیمی بسیج شده اند، به خیابان‌ها می‌آیند، تغییر می‌خواهند. آن‌ها سیاست‌های طبقاتی را کشف خواهند کرد و پی‌ خواهند برد که مارش میلیون‌ها نفر علیه منافع سرمایه به تغییر منجر نخواهد شد، مگر آن‌که ما خود نظام را تغییر دهیم. آن‌ها فقط کافی است به پشت سر، به میلیون‌ها انسان که در سراسر جهان علیه حمله به عراق راهپیمایی کردند، نگاه کنند تا پی‌ ببرند که در دمکراسی بورژوایی چیزی به نام قدرت مردم وجود ندارد. همان‌طور که [جیمز] کانالی خاطرنشان کرد: «در جامعه سرمایه‌داری دولت‌ها چیزی جز کمیته ثروتمندان برای اداره امور طبقه سرمایه‌دار نیستند.»

در سوی دیگر، سوسیالیسم به سود خیر عمومی عمل می‌کند. هر کاری که صورت می‌گیرد به سود جامعه به مثابه یک کل است. سوسیالیسم تنها راه متوقف ساختن فاجعه زودهنگام است. لازم است ما برای یکدیگر کار کنیم تا همه بتوانیم در چیزی که در محدوده طبیعت می‌آفرینیم سهیم شویم و جامعه‌ای بسازیم که در آن هیچ‌کس گرسنه نیست، همه از حرمت برخوردارند، سیاره ما می‌تواند موازی با جامعه رشد کند، و در آن، جنگ همراه با فقر به تاریخ سپرده شده و هیچ‌کس به حال خود رها نشده است.

دو راهی این است: سوسیالیسم یا انقراض.

https://socialistvoice.ie/2019/09/climate-change-or-system-change/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/dery557p