تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

 

با جنگ اوکرائین و تشدید جنگ‌افروزی ائتلاف نظامی جنایکار ناتو، جنبش بی‌طرفی و خروج از ناتو در کشورهای اروپایی نیرو گرفته است. کمونیست‌ها و دیگر نیروهای مردمی در فنلاند و سوئد خواهان حفظ بی‌طرفی سنتی خود و مخالف پیوستن کشورهای متبوع خود به ناتو می‌باشند. کمونیست‌ها و نیروهای مردمی در ایرلند مبارزه برای گنجاندن اصل بی‌طرفی در قانون اساسی کشور خود را تشدید نموده‌اند. احزاب کمونیست یونان و ترکیه مبارزه مشترک خود و مبارزه برای خروج کشورهای مبتوع خویش از ناتو را با توان هر چه بیش‌تر پیش می‌برند.

بخشی از «چپ»، که به ویژه طی دو دهه گذشته به مثابه بخشی از عقبه «امپریالیسم بشردوستانه» عمل کرده است، اکنون زیر پرچم «بی‌ط‌رفی» و «عدم تعهد» پنهان شده، و فاصله خود را از جنبش خروج از ناتو و انحلال آن، به طبقات حاکم در کشورهای غربی نشان می‌دهد. مطلب زیر از جمله نوشته‌هایی است که بر اساس شواهد موجود، به وسیله ناشران «نامه مردم»، در «اخبار روز» ترویج داده می‌شود.

آیا این مترجمین و ناشرین عملکرد ضدملی خود را در ارتباط با برگزاری «شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد» در تهران، و مواضع آن جنبش در ارتباط با پرونده هسته‌ای ایران را فراموش کرده‌اند؟ خیر! آن‌ها با بیانیه‌های در ظاهر ضدجنگ، صلح‌طلبانه، و پاسیفیستی خود درباره «عملیات نظامی ویٰژه روسیه در اوکرائین»، انتقام عملیات روسیه در سوریه را می‌گیرند.

***

اخبار روز

۳ اردیبهشت ۱۴۰۱

برای پایان دادن به «ذهنیت جنگ سرد»، جهان به جنبش قدرتمند غیر متعهد نیاز دارد

 

جنگ تجربه زشت بشریت است. همه چیز آن وحشتناک است. جنگ تهاجم و وحشیگری است. هیچ جنگی دقیق نیست. هر جنگی به غیرنظامیان آسیب می‌زند. هر بمباران یک لرزش عصبی در جامعه ایجاد می‌کند.

جنگ جهانی دوم این زشتی را در هولوکاست و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی نشان داد. از هیروشیما و هولوکاست دو جنبش قدرتمند برخاستند، یکی برای صلح و علیه خطرات حملات هسته‌ای بیش‌تر، و دیگری برای پایان دادن به شکاف‌های بشریت و برای عدم تعهد به قطب‌ها.

بیانیه استکهلم در سال ۱۹۵۰ که توسط ۳۰۰ میلیون نفر امضا شد، خواستار ممنوعیت مطلق سلاح‌های هسته‌ای شد. پنج سال بعد، ۲۹ کشور از آفریقا و آسیا که ۵۴ درصد از جمعیت جهان را نمایندگی می‌کنند، در باندونگ، اندونزی گرد هم آمدند تا یک تعهد ۱۰ ماده ای را علیه جنگ و برای «ترویج منافع و همکاری متقابل» امضا کنند.

روح باندونگ برای صلح و عدم تعهد بود، برای اینکه مردم جهان تلاش کنند تا با استفاده از ثروت اجتماعی خود، رنج های تاریخی (بی سوادی، بیماری، گرسنگی) را ریشه‌کن کنند.

چرا باید برای تسلیحات هسته‌ای پول خرج کرد در حالی که پول باید صرف کلاس‌های درس و ساختن بیمارستان شود؟

علیرغم دستاوردهای عمده بسیاری از ملل جدید که از استعمار بیرون آمده بودند، نیروی غالب قدرت‌های استعماری قدیمی مانع از آن شد که روح باندونگ بر تاریخ بشر حاکم شود.

در عوض، تمدن جنگ غالب شد. این تمدن جنگ در هدر دادن عظیم ثروت انسانی، در تولید اسلحه – که برای نابودی صدها سیاره کافی است – و استفاده از این اسلحه به عنوان اولین راه‌حل برای حل و فصل اختلافات متکی است.

از دهه ۱۹۵۰، میدان نبرد این جاه طلبی‌ها عمدتاً در اروپا یا آمریکای شمالی نبوده است، بلکه در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین گسترش یافته است – مناطقی از جهان که تفکرات استعماری قدیمی معتقدند، بشر در آن جا ارزش کم‌تری دارد.

این تقسیم انسان‌ها – که می‌گوید جنگ در یمن عادی است، اما جنگ در اوکرائین وحشتناک است – مشخصه زمانه ماست.

در حال حاضر ۴۰ جنگ در سراسر جهان در جریان است. نیاز به اراده سیاسی برای پایان دادن به هر یک از این‌ها، نه فقط به آن‌هایی که در اروپا اتفاق می‌افتد، وجود دارد.

پرچم اوکرائین در غرب همه جا به چشم می‌خورد، اما پرچم یمن، پرچم صحرا و پرچم سومالی کجاست؟

ما این روزها غرق در قطعیت‌هایی هستیم که کم‌تر و کم‌تر واقعی به نظر می‌رسند. با ادامه جنگ روسیه علیه اوکرائین، این دیدگاه گیج‌کننده رواج یافته، که مذاکره بیهوده است.

این دیدگاه حتی زمانی که افراد معقول توافق می‌کنند که همه جنگ‌ها باید به مذاکره ختم شود، تبلیغ می‌شود. اگر چنین نیست، پس چرا خواستار آتش‌بس فوری و ایجاد اعتماد لازم برای مذاکرات نمی‌شویم؟

مذاکرات تنها در صورتی امکان‌پذیر است که از سوی همه طرف‌ها احترام متقابل وجود داشته باشد و درک شود که همه طرف‌های درگیری نظامی دلایلی دارند. ترسیم این جنگ به عنوان هوس‌های ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، بخشی از تمرین جنگ دائمی است. ضمانت‌های امنیتی برای اوکرائین ضروری است، و همچنین تضمین‌های امنیتی برای روسیه، که شامل بازگشت به یک رژیم جدی کنترل تسلیحات بین‌المللی می‌شود.

صلح فقط برای آن نیست که ما آن را آرزو می کنیم. صلح مبارزه در سنگر اندیشه‌ها و نهادها را می‌طلبد. نیروهای سیاسی ِ در قدرت از جنگ سود می‌برند، و از این رو لباس مردم دوستی به تن می‌کنند تا دلالان اسلحه را که خواهان جنگ بیش‌تر هستند، بهتر نمایندگی کنند.

این افراد برای آینده جهان قابل اعتماد نیستند. آن‌ها در مورد فاجعه آب و هوایی علیه ما هستند، وقتی نوبت به همه‌گیری می‌شود علیه ما هستند، وقتی صحبت از صلح به میان می‌آید ما را ناکام می‌گذارند.

ما باید روح قدیمی صلح و عدم تعهد را احضار کنیم و آنها را در درون جنبش‌های توده ای که تنها امید این سیاره هستند، زنده کنیم. بازگشت به گذشته برای زنده کردن جنبش غیرمتعهدهای امروزی صرفاً احساسات نیست.

تضادهای کنونی، شبح عدم تعهد را در بخش‌هایی از آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین افزایش داده است. اکثر این کشورها نه به این دلیل که از جنگ روسیه در اوکرائین حمایت می‌کنند، بلکه به این دلیل که می‌دانند قطبی‌سازی یک اشتباه مهلک است، به محکومیت روسیه رای منفی دادند.

تعدادی از رهبران جهان در تلاشند تا با دنبال کردن مسیر صلح و دیپلماسی، به جای صف‌آرایی و جانبداری، «ذهنیت جنگ سرد» را بشکنند. صدای کلیدی در این روند سیریل رامافوزا، رئیس‌جمهور آفریقای جنوبی است.

آنچه مورد نیاز است جایگزینی برای دنیای دو اردوگاهی جنگ سرد است. به همین دلیل است که بسیاری از رهبران این کشورها – از شی جین‌پینگ در چین گرفته تا نارندرا مودی در هند و سیریل رامافوزا در آفریقای جنوبی – علیرغم جهت‌گیری‌های سیاسی بسیار متفاوت خود، خواستار خروج از «ذهنیت جنگ سرد» شده‌اند.

آن‌ها در حال‌حاضر به سمت یک پلتفرم جدید غیر متعهد حرکت می‌کنند. این حرکت واقعی تاریخ است که ما را به تفکر در مورد بازگشت به مفاهیم عدم تعهد و صلح برمی‌انگیزد.

هیچ کس نمی‌خواهد پیامدهای کامل محاصره چین و روسیه توسط ایالات متحده و متحدانش را تصور کند. حتی کشورهایی که متحد نزدیک با ایالات متحده هستند – مانند آلمان و ژاپن – می‌دانند که اگر یک پرده آهنین جدید در اطراف چین و روسیه فرود بیاید، برای کشورهای خودشان کشنده خواهد بود. در حال حاضر، جنگ و تحریم‌ها بحران‌های سیاسی جدی در هندوراس، پاکستان، پرو و سری‌لانکا ایجاد کرده‌اند که با افزایش نجومی قیمت‌های مواد غذایی و سوخت، بحران‌های دیگری را در پی خواهد داشت.

جنگ برای کشورهای فقیرتر بسیار گران است. هزینه برای جنگ، روح انسان را می خورد و جنگ، باعث افزایش حس ناامیدی عمومی مردم می شود.

جنگ‌طلبان ایده‌آلیست هستند. جنگ‌های آن‌ها معضلات اصلی بشریت را حل نمی‌کند. ایده‌های عدم تعهد و صلح واقع بینانه است. در این چارچوب پاسخ‌هایی برای کودکانی وجود دارد که می‌خواهند بخورند و یاد بگیرند، بازی کنند و رویا ببینند.

منبع: people’s world. این مقاله، اولین قسمت از «گزارش صلح و عدالت» جدید است که توسط Morning Star و Globetrotter تهیه شده.

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/47852vvn