ورود رسمی برلوسکونی به سیاست در سال ۱۹۹۴ در پی فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال حزب کمونیست ایتالیا و همچنین رسوایی فساد مالی تانگتوپلی رخ داد که نشان دهنده پایان «جمهوری اول» و با آن، پایان احزاب سیاسی مهم دوران پس از جنگ بود.
تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: پیام مردم
نویسنده: تانوپریا سینگ
۱۳ ژوئن ۲۰۲۳
سیلویو برلوسکونی، جلودار راست افراطی ایتالیا
سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر سابق ایتالیا و سیاستمدار راستگرای میلیاردر، در ۱۲ ژوئن در سن ۸۶ سالگی در میلان درگذشت.
رهبر حزب «فورزا ایتالیا» در طول دههها فعالیت که با انواع رسواییها و محاکمهها، از جمله ملی همراه بود، بین سالهای ۱۹۹۴ و تا زمانی که در سال ۲۰۱۱ مجبور به کنارهگیری شد، چهار بار نقش نخستوزیری را بر عهده گرفت.
تأثیر او، که به عنوان اولین پوپولیست واقعی ایتالیا در نظر گرفته میشود، در شکل دادن به گفتمان ملی ، هم از طریق نقشی که در خصوصیسازی تلویزیون در دهه ۱۹۸۰ ایفا کرده بود و هم در جریان اصلی جریان راست افراطی در چشمانداز سیاسی، فراتر از زمانی بود که او در مقام نخستوزیری سپری کرد
برلوسکونی در ابتدا ثروت خود را از طریق املاک و مستغلات و ساختوساز در دهه های ۱۹۶۰و ۱۹۷۰ به دست آورد و بخشهای جدید میلان را در زمانی ساخت که مردم از سایر نقاط کشور در جستجوی کار به شهر نقل مکان میکردند.
او سپس شرکت تلویزیون کابلی«تلهمیلانو» را راه انداخت که به کانال ۵، اولین کانال تلویزیونی خصوصی کشور تبدیل شد. در دهه ۱۹۸۰، او با شبکه تلویزیونی «مدیاسِت» خود، در رقابت با شبکه رادیو-تلویزیون دولتی ایتالیا (RAI)، نفوذ خود را به رسانههای جمعی و انتشاراتی گسترش داد.
او همچنین تیم فوتبال «آث میلان» را تصاحب خواهد کرد، به ویژه حزب خود را بر اساس شعاری که هواداران در طول بازیها مطرح سر میدهند «فورزا ایتالیا» یا «ایتالیا برو» نامگذاری کرد.-
ورود رسمی برلوسکونی به سیاست در سال ۱۹۹۴ در پی فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال حزب کمونیست ایتالیا و همچنین رسوایی فساد مالی تانگتوپلی رخ داد که نشان دهنده پایان «جمهوری اول» و با آن، پایان احزاب سیاسی مهم دوران پس از جنگ بود.
در این لحظه از گسست بود که برلوسکونی جایگاه خود را به دست آورد – مائوریتزیو کاپولا، از حزب چپ «پوتره آل پوپولو» به «پیام مردم» گفت، «در جمهوری دوم درباره نیاز به “نوسازی” سیاست صحبت شد، و شیوهای که برلوسکونی این را انجام داد از طریق مضحکههای نمایشی بود.»
این در نوع برنامههای تلویزیونی که او به کشور معرفی کرد، سطحی و بیمحتوا، و مثلاً با شیء جلوه دادن زنان مشخص شد، منعکس میشد.
کاپولا افزود نسخه برلوسکونی از «نوسازی» سیاست ایتالیا نیز بر اساس تبلیغات سنگین ضد کمونیستی و ضد چپ بود – «او این میراث را از جنگ سرد داشت.» وی افزود دومین رکن کلیدی ظهور برلوسکونی، از طریق روابط او با سازمانهای جنایتکار، به ویژه مافیا در سیسیلی و دیگر سازمانها در باقی ایتالیا بود.
کاپولا گفت «این سازمانها همچنین دارای شرکتهای بزرگی بودند که به نوعی بوسیله سیاستهای برلوسکونی تامین مالی میشدند. بهطور کلی، اگر این سازمانها از او در مبارزات انتخاباتیاش حمایت میکردند، بعنوان مثال، زمانی که صحبت از هزینههای عمومی در ساختوساز میشد، پول به شرکتهای مرتبط با این سازمانها میرفت یا افراد این سازمانها در نهادهای عمومی یا سیاسی قرار میگرفتند.»
«شهرداریهای بسیاری وجود داشت که به دلیل نفوذ مافیا منحل شدند. گرچه چنین پیوندهایی قبلاً، حتا با دموکراتهای مسیحی وجود داشت برلوسکونی واقعاً این روند اتحاد بین سازمانهای جنایتکار و احزاب سیاسی بورژوایی را تسریع نمود.»
سیاست برلوسکونی بر ضد طبقه کارگر، در راستای این پیوند بین سرمایه و قدرت دولتی بود. در سال ۲۰۰۲، دولت او ماده ۱۸ قانون کار را، یک پیروزی کلیدی در مبارزات کارگران در دهه ۱۹۷۰ بود، و شرکتها را موظف مینمود کارگرانی را بدون «دلیل موجه» اخراج شدهاند به کار بازگردانند، هدف گرفت..
کاپولا گفت از همه مهمتر، او پراکندگی طبقه کارگر را سازماندهی کرد، «او زمینه را برای متنوع کردن قراردادهای کار و تنوع بخشیدن به حمایتها برای کارگران دائمی در مقابل کارگران موقت را آماده کرد، و سپس بمثابه یک سیاستمدار کلاسیک بورژوازی، مالیات شرکتها را لغو کرد.»»
در عینحال، او همچنین با راست افراطی، از جمله فاشیستهای جانشین «جنبش اجتماعی ایتالیا (MSI) مانند «اتحاد ملی» (AN) اتحاد تشکیل داد. علامت حزب «برادران ایتالیا» (FdI) ملونی از علامت «اتحاد ملی» گرفته شده است.
کاپولا گفت: «زمانی که او در انتخابات سال ۲۰۰۱ پیروز شد، راست افراطی فرا-پارلمانی و فرا-نهادی به خیابان ها آمدند تا اعلام کنند که سرانجام میتوانند بخشی از زندگی اجتماعی ایتالیا باشند.» چون برلوسکونی فضا را برای این نیروها باز کرد، آنها نیز به نوبه خود از او حمایت کردند.
برلوسکونی نهایتاً در بحبوحه بحران بدهی در اروپا در سال ۲۰۱۱ مجبور به کنارهگیری شد. اما، این نشاندهنده خروج او از سیاست نبود، زیرا او همچنان به ایجاد «ارتباطات در درون سیاستهای نهادی راست» ادامه میداد.
یک دهه بعد، راست افراطی حکومت را به دست گرفت.
در عینحال، سیاست حزب فاشیست «برادران ایتالیا» ملونی و شریک ائتلاف ضد مهاجرت آن- «لیگ»- به نوبه خود باعث شد که برلوسکونی از «قورزا ایتالیا به عنون یک عضو «میانهرو» و «مرکزگرا» در ائتلاف سهگانه نام ببرد. او متعاقباً در انتخابات عمومی در سپتامبر ۲۰۲۲ به سنا راه یافت.
کاپولا گفت که برخی اختلافات در ائتلاف حاکم وجود داشت که مهمترین آنها مخالفت برلوسکونی با فروش تسلیحات به اوکرایین و دوستی نزدیک او با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بود. «اما در نهایت، منافع اقتصادی و مالی بسیار مهمتر بود. او زمانی که پارلمان به ارسال سلاح به اوکرایین رای میداد، از این اقدام حمایت کرد.»
در مورد اقتصاد ایتالیا، «او واقعاً با ائتلاف [ملونی] بود. او نماینده صنایع بزرگ و طبقه سرمایهدار بزرگ بود، اما همچنین بهنوعی سعی کرد، با دادن چیزی به سرمایهداران کوچکتر در پایگاه اقتصادی بسیار محدود ایتالیا، آن ائتلاف را متعادل کند.».»
در عینحال، چپ و کارگران ایتالیا اکنون باید با میراث سیاست و سیاستهای اقتصادی برلوسکونی مبارزه کنند. کاپولا گفت که دستمزدهای واقعی در ۳۰ سال گذشته راکد بوده و حتا کاهش یافته است و آمارها نشان میدهند که میلیونها نفر مجبور به اتکا به شبکههای توزیع مواد غذایی شدهاند.
«دولت به این مسائل نمیپردازد، و به جای آن از “جایگزینی قومی” ایتالیاییها با مهاجرین [اشاره به نظریه جایگزینی بزرگ برتریطلبانه سفیدپوستان] صحبت میکند، که ادامه نوع گفتمان و سیاستی است که در دوران برلوسکونی رشد کرد.»
پرسشی که مطرح میشود این است که «طبقه کارگر چگونه باید مداخله کند؟» به نظر کاپولا، «وظیفه ما این است که مسائل اجتماعی را دوباره به میز بازگردانیم… دوباره سیاست از دیدگاه مستقل طبقه کارگر را به جای پذیرش اقدامات [جزئی] در اینجا و آنجا، بازگردانیم… برای افشای واقعی برچیدن سیستماتیک حقوق کار، مراقبت بهداشتی و نظام آموزشی ما بسیج شویم… ما باید دیدگاه چپ رادیکال را دوباره بسازیم.»
https://peoplesdispatch.org/2023/06/13/silvio-berlusconi-herald-of-italys-far-right/