تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
واژهنامه سیاسی- اجتماعی، انتشارات حزب تودۀ ایران – ۱۳۵۸
امیر نیکآیین
گزینش و تایپ: ع. سهند
صهیونیسم
یک جریان ناسیونالیستی متعصب متعلق به بورژوازی یهود است که دراواخر قرن گذشته در اروپا به وجود آمد و اکنون به ایدئولوژی رسمی دولت تجاوزگر اسراییل بدل شده است. این نام مشتق از صهیون – محلی در نزدیک شهر قدس- اورشلیم- است که برای یهودیان نیز دارای تقدس میباشد. در سال ۱۸۹۷ جمعیتی به نام سازمان جهانی صهیونیسم به وجود آمد که هدف خود را انتقال تمام یهودیان جهان به فلسطین اعلام کرد. این سازمان اکنون دارای قدرت مالی برابر با دارایی بزرگترین شرکتهای انحصاری جهان است، سهامدار شرکتهای متعدد اسرائیلی و صاحب زمینها و مؤسسات کشاورزی و واحدهای تولیدی و توزیعی عدیده است، مرکز آن در ایالات متحده آمریکاست و فعالیتهای جمعیتهای صهیونیست را در بیش از ۶۰ کشور جهان کنترل میکند. جمعیتهای متعدد، کلوبها، کمیتهها و اتحادیههای فراوانی وابسته بدانند. باید گفت که صهونیستها در آغاز به خاطر منافع و ساخت و پاختهای امپریالیستی حاضر بودند «کانون یهود» را در آمریکای لاتین یا در کنیا یا در اوگاندا یا در اروپای شرقی به وجود آورند.بورژوازی یهود با تحریک احساسات ناسیونالیستی و تعصبهای ملی سالیان درازی است که زیر پرچم صهیونیسم با نیروهای مترقی به مبارزه برخاسته است و این جریان را به حربهای در خدمت محافل ارتجاعی و امپریالیستی بدل کرده است. شالوده صهونیسم این اندیشه است که یک ملت واحد یهود مرکب از یهودیان سراسر جهان، صرفنظر از کشوری که میهن آنهاست، وجود دارد. این اندیشه از نظر سیاسی ارتجاعی و حربه نفاقافکنی است، و از نظر علمی بیپایه و غیرمنطقی است. صهیونیسم قوم یهود را دارای وضع استثنایی در جهان میداند که به عنوان برگزیده خدا دارای رسالتی ویژه است. صهیونیسم در درجه اول با منافع پرولتاریای یهود مغایر است. صهیونیسم سالیان متمادی کوشش اصلی خود را متوجه ایجاد نفاق و تضاد بین یهودیان هر کشور و خلقی که در میان آنها میزیستند کرده و در تحریک دشمنی و کینه بین یهودیان و سایر خلقها میکوشد.
صهیونیسم اینک دیگر تنها یک ایدئولوژی نیست، بلکه سیستم ارتباطات پرشاخه و مؤسسات بیشماری نیز هست و مجموعه نظریات، سازمانها، سیاستها و روشهای سیاسی و اقتصادی بورژوازی بزرگ یهود را که با محافل انحصاری ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای امپریالیستی جوش خورده اند، تشکیل میدهد. محتوای اساسی صهونیسم، شوینیسم جنگطلبانه و ضدکمونیسم است. صهیونیسم میکوشد در کشورهای مختلف جهان، کارگران و زحمتکشان یهود را در محیط کار و زندگی و فعالیت خود از بقیه کارگران و زحمتکشان جدا کند و مانع شرکت آنها در نهضت کارگری و دمکراتیک گردد. صهیونیسم با اشاعه نظریه غلط «وحدت منافع ملی یهودیان» میخواهد تضاد بین کارگر و سرمایهدار، بین استثمار کننده و استثمار شونده یهود را مخفی کند و در حقیقت منافع حیاتی زحمتکشان یهود را در پیشگاه منافع بورژوازی بزرگ و ثروتمند یهود قربانی کند. امپریالیسم جهانی از صهیونیسم در توطئههای ضدملی، ضد جنبش آزادیبخش و ضدسوسیالیسم بهره فراوان برمیگیرد و با فریب و اغوای تودههای یهود نقشههای شیطانی و ضدخلقی خود را عملی میکند.
نقطه مقابل صهیونیسم آنتیسمیتیسم (آنتی یعنی ضد، سمیت یعنی سامی- نژادی که یهودیان نیز به آن متعلقند) روش خصمانه نسبت به یهودیان به طور اعم است که هرگونه ملاحظات طبقاتی و اجتماعی را نادیده میانگارد. آنتیسمیتیسم (ضد یهودیگری) در همه جا به عنوان سلاحی برای نفاقافکنی و انحراف توجه زحمتکشان از مسایل واقعی اجتماعی و سیاسی به کار رفته، چه بسا به صورت غیرانسانی و کشتارهای جمعی و نفی بلد و آواره ساختنها تجلی کرده است و یا به صورت تبعیضهای گوناگون، حقکشیها، سختگیریهای مستقیم و غیرمستقیم درآمده است. آنتیسمیتیسم مانند صهیونیسم تنها به سود طبقات استثمارگر و نیروهای ارتجاعی است که از این راه به مبارزه طبقاتی و اتحاد زحمتکشان خلل وارد میسازند.
از این نظر بین صهیونیسم و آنتیسمیتیسم تفاوتی نیست. هر دو جریانی ارتجاعی، نژادپرستانه، ناسیونالیستی کور و دشمن اتحاد زحمتکشان اند و مارکسیسم با تمام قدرت هر دو را رد میکند.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/4tnaaysk