تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: در دفاع از کمونیسم
نویسنده: نیکوس ماتوس
۱۵ ژانویه ۲۰۲۲

 

ناظم حکمت: زیباترین روزهایی که هنوز ندیده‌ایم...

 

ناظم حکمت. شاعر بزرگ ترک طبقه کارگر جهان است که اشعارش مبارزات مردم را برای یک آینده‌ بهتر بدون استثمار می‌ستود و برجسته می‌نمود.

انسانی که شعرش بیانگر آرزوها و امیدهای انقلابی پرولتاریا، فقرا و مطرود شدگان در هر گوشه از جهان بود.

۱۲۰ سال پیش در چنین روزی، در ۱۵ ژانویه ۱۹۰۲ بود که ناظم حکمت ران در شهر تسالونیکی، که در آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی بود، از پدر ترک و مادر آلمانی، لهستانی و گرجی به دنیا آمد.

حکمت تا پایان عمر خود یک مبارز پیگیر برای آرمان‌های مارکسیسم- لنینیسم، یک انترناسیونالیست واقعی اما هم‌چنین یک میهن‌دوست واقعی، یک کمونیست استوار باقی ماند. او دوست صادق صلح و دشمن سرسخت ناسیونالیسم، جنگ، نژادپرستی و فاشیسم بود.

او در ۱۷ سالگی در یکی از شعرهای اولیه خود نوشت: «یک دین، یک قانون، یک حق: کار کارگر». حکمت عمیقاً بر این باور بود که سوسیالیسم راه حل مشکلات بشریت است و تمام خلاقیت و استعداد خود را به کار گرفت تا راه را برای آینده سوسیالیستی هموار کند. در شعر او می‌توان انتظار و خوش‌بینی به دنیایی بهتر بدون استثمار انسان به دست انسان را دید…

زیباترین دریا هنوز پیموده نشده است.

زیباترین کودک هنوز رشد نکرده است.

زیباترین روزها را هنوز ندیده‌ایم.

و زیباترین واژه‌هایی را که می‌خواستم به تو بگویم
هنوزنگفته‌ام …

او در دانشگاه کمونیستی زحمتکشان شرق در مسکو اقتصاد و جامعه‌شناسی خواند و در سال ۱۹۲۳ به عضویت حزب کمونیست ترکیه درآمد. او به دلیل ایدئولوژی کمونیستی خود، چندین بار تحت پیگرد قرار گرفت و زندانی شد.

در سال ۱۹۴۹، یک کمیته بین‌المللی متشکل از چهره‌های سرشناس جهانی مانند پابلو پیکاسو، ژان پل سارتر و پل رابسون برای آزادی او از زندان‌های ترکیه کارزار نمود.

ناظم حکمت یک شاعر و در عین‌حال یکی از بزرگ‌ترین روشنفکران عصر خود بود که هیچ‌گاه علاقه شدید به تحولات اجتماعی و سیاسی از دست نداد. حکمت در سال ۱۹۵۸ در مصاحبه با نشریه فرانسوی «Lettres Francaises» گفت:

«شما می‌دانید که من از سال ۱۹۲۳ عضو حزب کمونیست [ترکیه] هستم و این تنها افتخار من است. من فکر می‌کنم در روابط بین دولت‌ها، سیاست بی‌طرفی می‌تواند مفید و مؤثر باشد، اما نه برای نویسندگان. شما نمی‌توانیید، واقعاً، نام یک نویسنده بزرگ تاریخ جهان را به من بگویید، که نسبت به مسائل بزرگ عصر خود بی‌طرف مانده باشد. ممکن است او معتقد باشد که بی‌طرف است و حتا بی‌طرفی خود را اعلام کند، اما در واقع، او هرگز بی‌طرف نیست! در مورد من، من ترجیح می‌دهم با همه شناختم متعهد باشم…».

ناظم حکمت از زمره شاعرانی مانند پابلو نرودا، لویی آراگون، یانیس ریتسوس، پل الوارد، فدریکو گارسیا لورکا، کوستاس وارنالیس و دیگرانی است، که در زندگی روزمره مبارزه طبقاتی، توانایی و حساسیت شناسایی این عناصری را داشتند که از نظر اجتماعی و تاریخی- همانطور که ولادیمیر مایاکوفسکی نوشت برای فتح آینده» مفید می‌باشند.

او همواره، با اشعار و نوشته‌های خود در مسائل مهم زمان خود حضور داشت. قلب او – «یک سیب سرخ» – موزون با ضربان مبارزه طبقاتی، مبارزه با بی‌عدالتی و ستم می‌تپید.

انسان، کارگر، کشاورز فقیر، قربانی جنگ‌های امپریالیستی، «دوزخیان جهان»، در نقطه کانونی شعر حکمت قرار داشتند:

«به من خواهی گفت، ستارگان بسیار دورند و بیرون از زمین، کوچک، بسیار کوچک. خوب، ستاره‌ها هر چه که هستند […] برای من، به هر حال، شگفت‌انگیزترین، با ابهت‌ترین، مرموزترین و بزرگ‌ترین چیز، انسانی است که او را از راه رفتن بازمی‌دارند، انسانی است که آن‌ها اورا به زنجیر کشیده‌اند.»

ناظم حکمت، یک انترناسیونالیست واقعی، جانبدار دوستی بین مردم ترکیه و یونان بود. او در نامه سرگشاده خود به «برادرانش»، مردم یونان، در سال ۱۹۵۲، از جمله می‌گوید:

«دوستان من یونانی ها،

ما باید با هم، دست در دست هم برای استقلال ملی کشورهایمان، برای دموکراسی علیه هر گونه تظاهر فاشیسم، علیه امپریالیست‌ها مبارزه کنیم. بدین ترتیب، دوستی ما روز به روز نیرومندتر خواهد شد.

به مثابه نماینده مردمم، می‌توانم به شما بگویم که مردم ترکیه مردم یونان را دوست می‌دارند و دستاوردهای قهرمانانه آن‌ها را تحسین می‌کنند. می‌توانم به شما بگویم که مبارزان ترک، حتا در زندان، از اخبار مبارزات آزادیبخش مردم و ارتش مردمی شما مطلع می‌شدند. می‌توانم به شما بگویم که آن‌ها با چشمانی اشکبار از حوادث یونان باخبر می‌شدند. مردم ترکیه در این روزهای غم‌انگیز و قهرمانانه در کنار مردم یونان بودند و در آینده نیز همیشه در کنار آن‌ها خواهند بود.»

زمانی که دولت بورژوازی یونان و متحدین امپریالیست آن نیکوس بلویانیس، کادر حزب کمونیست یونان را در ۳۰ مارس ۱۹۵۲ اعدام کردند، حکمت شعری را به رفیق خود، «مرد با میخک» تقدیم کرد:

من عکس مرد را روی میزم دارم
با میخک سفید-
مردی که  آن‌ها تیرباران کردند
در نیمه تاریک
پیش از طلوع
زیر نور نورافکن‌ها
در دست راستش یک میخک
که مانند یک مشت نور است
از دریای یونان.

چشمانش که شجاع، کودکانه‌اند
نگاه کن، بدون ریا
زیر ابروهای سیاه سنگین‌شان. بدون ریا-
مانند سرودی که بلند می‌شود
زمانی که کمونیست‌ها
پیمان می‌بندند.

دندان‌هایش سفید روشن است-
بلویانیس می‌خندد
و میخک در دستش
مانند سخنانی است که برای مردم گفت
در روز شجاعت-
روز شرمساری.

امروز، ناظم حکمت ۱۲۰ سال پس از تولد و ۵۹ سال پس از مرگش (۳ ژوئن۱۹۶۳)، هم‌چنان در میان ماست. و همیشه خواهد بود.

همانطور که دیمیتری کوتسومباس، دبیرکل کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان در یک کنفرانس علمی که به وسیله حزب کمونیست یونان در سال ۲۰۱۵ در آتن برگزار شد، گفت: «شعله حکمت که قلب‌ها را شعله‌ور می‌سازد، مادام که مردم، مبارزانی وجود دارند که برای بهسازی زندگی و زیباتر کردن آن تلاش می‌کنند، خاموش شدنی نیست.»

بطور یقین. اشعار حکمت همیشه با مبارزه طبقه کارگر، مبارزات مردم برای یک جامعه بدون استثمار انسان به دست انسان، برای سوسیالیسم – کمونیسم، همراه خواهد بود.

* نیکوس ماتاس سردبیر «در دفاع از کمونیسم» است.

پیوند کوتاه: