اصل تعیین سرنوشت خویش باید به گونه‌ای محدود شود که فقط برای زحمتکشان قابل اجرا باشد و نه برای بورژوازی. تعیین سرنوشت خویش باید وسیله‌ای برای رسیدن به سوسیالیسم باشد…. یک جنبش ملی معمولاً هدف ایجاد یک کشور از نظر جغرافیایی مستقل را برای خود دارد… زمانی که هدف به دست آمد، خاک … آماده کاشت بذر تضاد طبقاتی است.

تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

۲۷ آبان ۱۴۰۱

منبع: ژوزف استالین، کلیات آثار، مسکو، بنگاه انتشارات زبان‌های خارجی، ۱۹۵۵-۱۹۵۲، جلد ۵، ص. ۳۲-۳۰

 

ژوزف استالین، سخنرانی در سومین کنگره سراسری شوراها، ۲۸ ژانویه ۱۹۱۸

 

استالین: مسأله ملیت… از جمله مواردی است که در حال حاضر روسیه را به شدت برانگیخته است. جدیت آن با این واقعیت تشدید می‌شود که روس‌های کبیر اکثریت کل جمعیت را تشکیل نمی‌دهند و بوسیله زنجیره‌ای از ملیت‌های غیر مستقل احاطه شده‌اند.

دولت تزاری… با ممنوعیت استفاده از زبان‌های بومی، با تشویق قتل عام و آزار و اذیت‌های دیگر، روسی‌سازی ملیت‌ها را تحمیل کرد. دولت ائتلافی به بسیاری از این شرارت‌ها پایان داد، اما این مساله را به طور کامل حل نکرد… این فقط دولت شوروی است که آشکارا برای حق تعیین سرنوشت خلق‌ها حتی تا مرز جدایی از روسیه ظاهر شد. در این رابطه دولت شوروی از برخی رهبران ملی‌گرا فراتر رفته است. با این وجود، درگیری‌های خاصی بین سونارکوم [شورای کمیسرهای خلق- عدالت] و سرزمین‌های مرزی بوجود آمد. درگیری‌ها ماهیت سیاسی دارند…

اصل تعیین سرنوشت خویش باید به گونه‌ای محدود شود که فقط برای زحمتکشان قابل اجرا باشد و نه برای بورژوازی. تعیین سرنوشت خویش باید وسیله‌ای برای رسیدن به سوسیالیسم باشد…

مارتوف: … هر ملیتی … باید اجازه داشته باشد که امور خود را بدون هیچ‌گونه دخالت خارجی حل‌و‌فصل کند. شما بلشویک‌ها اصرار دارید که ملیت‌های روسیه باید شکل حکومت شوروی داشته باشند و نه دموکراتیک. چرا اجازه نمی‌دهیم هر ملیتی آن‌چه را که دوست دارد داشته باشد؟…

استالین: پرئوبراژنسکی می‌گوید که جنبش‌های ناسیونالیستی از نظر تاریخی تنها زمانی که علیه امپریالیسم… ارتجاع باشند… و تا جایی که خصلت یک مبارزه انقلابی را به خود بگیرند، مترقی هستند.

یک جنبش ملی معمولاً هدف ایجاد یک کشور از نظر جغرافیایی مستقل را برای خود دارد… زمانی که هدف به دست آمد، خاک … آماده کاشت بذر تضاد طبقاتی است. در طول رژیم قدیم، جنبش ناسیونالیستی… ضد تزار و… انقلابی بود… بلشویک‌ها از جنبش ملی‌گرای اوکرایین [در زمان کرنسکی – عدالت] حمایت کردند… زیرا علیه دولت موقت بورژوازی بود. اما اکنون که بورژوازی اوکرایین… که زیر پرچم سوسیالیسم حرکت می‌کند، تلاش می‌کند تا از حق تعیین شرنوشت به مثابه وسیله ای برای مبارزه با دولت شوروی، چه در داخل و چه در خارج، استفاده کند، یک جنگ داخلی با یک هدف انقلابی اجتناب‌ناپذیر است. به طور کلی می‌توان گفت که تا جایی که بورژوازی از اصل تعیین سرنوشت تعبیر شوونیستی و امپریالیستی می‌دهد و از آن برای گمراه کردن توده‌های ناآگاه ملیت‌های مرزی استفاده می‌کند تا آن‌ها را از جنگ طبقاتی دور سازد،آیا دولت شوروی تا آن حد تمام توان خود را برای جلوگیری از اجرای این اصل تعیین سرنوشت خویش انجام خواهد داد؟

ما با این فاکت سرزنش می‌شویم که با تحمیل شکل حکومت شوروی به ملیت‌های سازمان‌یافته ارضی… ما با اصول خود در تضاد هستیم. رفیق مارتوف تعجب می‌کند که چرا ما خواستار برگزاری همه‌پرسی در لهستان، کورلند [یکی از قلمروهای تاریخی لیتوانی- عدالت]، و لیتوانی و غیره هستیم… و در عین حال اصرار داریم که در داخل (یعنی در اوکرایین، قفقاز، فنلاند و غیره) … حق رای باید فقط به زحمتکشان داده شود… حقایق همان‌گونه است که گفته شد. اما کسانی که در آن‌ها دوگانگی و تناقض می‌بینند … عوامل دیگر را در نظر نمی‌گیرند. اوکرایین، قفقاز و غیره، مرحله سیاسی پارلمانتاریسم بورژوایی را پشت سر گذاشته‌اند. اما لهستان، کورلند و لیتوانی هنوز یوغ استبدادی را کنار نزده‌اند، هنوز به مرحله دموکراتیک نرسیده‌اند.

هر منطقه باید دو مرحله از توسعه سیاسی را پشت سر بگذارد. مناطق مرزی غربی روسیه تا زمانی که زنجیر بردگی سلطنتی را کنار نگذاشته‌اند، درخواست از آن‌ها برای پذیرش سازمان شوروی دور از ذهن است. آن‌ها ابتدا باید سم انقلاب کاملاً دموکراتیک را طی کنند و خودکامگی خلاص شوند.

سلیوانف گفت که … بورژوازی از اصل تعیین سرنوشت برای انجام تبلیغات ضد انقلابی و ایجاد گارد سفید سوء استفاده می‌کند … جنبش ناسونالیستی موجودیت دولت شوروی را تهدید می‌کند … اکنون که روسیه یک جمهوری سوسیالیستی و قهرمان آرمان بزرگ آزادی طبقات تحت ستم در سراسر جهان است، دیگر دلیلی برای جدا شدن از روسیه بزرگ وجود ندارد. حق تعیین سرنوشت فرهنگی، اما نه نقطه نظر ناسیونالیستی قدیمی، باید تشویق شود…

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/3uaebbuv