زمين لرزه يکی از ويرانکنندهترين وقایع طبيعی است. فلات ايران در کمربند لرزشی آلپ-هيماليا، يکی از فعالترين کمربندهای جهان، قرار دارد. تاريخ مکتوب بشر بر وقوع زمين لرزههای ويرانگر در اين فلات پهناور گواهی میدهد. زمين لرزههايی که موجب کشته شدن تعداد بیشماری از انسانها، نابودی شالودههای کشاورزی و صنعت و اتلاف منابع طبيعی شده اند. تلفات بیشمار انسانی و خسارات مالی زمين لرزه در ايران، عمدتاً از فقدان يک استراتژی ملی برای پيشبينی خسارا ت زمين لرزه و راههای مؤثر تخفيف آن، ناشی میشود. تدوین و اجرای مؤثر یک استراتژی ملی در این مورد هم مانند دیگر عرصههای حیات ملی در گروی نقش کلیدی دولت ملی و مشارکت دمکراتیک توده مردم است.
تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ اول
الف. آذرنگ
۲۹ دیماه ۱۳۸۲
نکاتی پیرامون زلزله
زمين لرزۀ بم، يکبار ديگر ابعاد فاجعهآميز و ویرانگر وقایع طبيعی را به ما يادآور شد. از دست رفتن دهها هزار انسان و زخمی شدن دهها هزار نفر ديگر، و خسارات عظيم وارده بر حيات اقتصادی جامعه، يک بار ديگر توجه را متوجه عملکرد نابخشودنی دولتها طی يک صد سال اخير تاريخ ايران کرد.
کارنامه دولتها در ایران در زمينههای کاهش خسارات جانی و مالی ناشی از زمين لرزه و ديگر مصائب طبيعی و بشرساخته، اقدامات کمکرسانی و توانبخشی (فردی و اجتماعی) و بازسازی مناطق آسيب ديده، بیانگر بیکفایتی مدیریت کلان و خرد و عدم حضور و مشارکت مردم در روند تصمیمگیریهاست.
طی هفتههای گذشته، اقدامات و سياستهای کمکرسانی، توانبخشی و بازسازی دولت و دستگاهها و نهادهای ذيربط، در ارتباط با زمين لرزۀ فاجعهبار بم، از طرف نيروها و محافل سياسی و رسانههای فارسیزبان مورد بررسی قرار گرفت. جهت آشنايی خوانندگان با مباحث مختلفی که در اين بحثها مطرح شد، مقاله زير واقعيات علمی دربارۀ زمين لرزه، علل و پیآمدهای آن و اقداماتی که بتواند ثأثيرات ويرانگر آن را کاهش دهد، بررسی میکند.
زمین لرزه چیست؟
زمين لرزه يکی از ويرانکنندهترين وقایع طبيعی است. زمين لرزههايی به شدت زمين لرزه بم، میتوانند انرژی در حد ۱۰ هزار بمب اتمی را که هيروشيما را ويران کرد، آزاد کنند . زمين لرزههای شديد، تقريباً هر چند سال یکبار در نقاط گوناگون جهان اتفاق می افتند. سالانه حدود ۴۰ زمين لرزه متوسط و حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار زمين لرزه خفيف در جهان رخ میدهد. زمين لرزههای خفيف را میتوان حس کرد ، اما شدت آنها بهحدی نيست که موجب وارد آمدن خسارات قابل توجه شوند. برخی زمين لرزهها آنقدر ضعيف هستند که برای انسان قابل حس نبوده و تنها با استفاده از دستگاه لرزه سنج میتوان وقوع آنها را دریافت.
زمین لرزهها يادآور پويايی و دگرگونی زمين هستند. در مقايسه با اقيانوسهای متلاطم و جو توفانی، بخش اصلی تودۀ سخت زمين، آرام به نظر میرسد. اما برخلاف این ظاهر آرام، لايۀ بيرونی کره زمين موسوم به پوسته ( crust) که تا عمق ۵-۱۰۰ کيلومتر ادامه میيابد، کاملا فعال و دارای حرکت و تکاپوست. همچنین در لايه درونی دیگر زمين نيز موسوم به گوشته (mantel)، به ويژه در بخش زیرین آن که از سنگهای مذاب تشکيل شده و تا عمق ۳۰۰۰ کيلومتری زمين ادامه دارد، حرکت و تلاطم وجود دارد. جریان همرفتی درونی گوشته بر پوسته و بخش فوقانی گوشته زمين فشار آورده و باعث جابجایی و کرنش آن میگردد و در نهایت موجب وقوع زمين لرزه میشود.
اکثر زمين لرزهها در مناطقی بوقوع میپیوندند که در امتداد کمربندهای پرتکاپوی پوسته زمين قرار دارند. اين کمربندها عمدتاً در حوزۀ ميانی اقيانوسها، در مناطق کناری اقيانوسها (مانند حاشيه اقيانوس آرام موسوم به حلقه آتش ) و در طول مناطق قارهای (مانند کمربند آلپ ـ هيماليا) قرار دارند.
لرزهخيزترين مناطق جهان عبارتند از کاليفرنيا در آمريکا، ايتاليا، ترکيه، ايران و ژاپن (به ويژه مناطق ساحلی آن). اين مناطق فعال بر اساس مشاهدات تجربی و با کاربرد تئوری زمين ساختی صفحهای، يا زمين ساختی پارهای (plate tectonics) شناسايی شده اند. اکثر اين پارهها (plates) بسيار حجيم و عظيم بوده و با ضخامتی بين ۷۵-۱۵۰ کيلومتر ، ميليونها کيلومتر مربع را در برمیگيرند. حرکت اين پارهها ساختارهای گوناگون زمين مانند کوهستانها، ارتفاعات و درههای عظيم واقع در ميانه اقيانوسها و گسلهایی (fault) بزرگ در محل تلاقی پارههای مختلف را به وجود میآورد.
حرکت مطلق پارههای زمين بسيار آهسته و ناچيز است. به عنوان مثال سرعت حرکت شمال- شرق پارۀ هندوستان- استراليا ۵ سانتیمتر در سال و حرکت صفحه عربستان به سمت شمال بسوی صفحه يورشيا (eurosian) که فشارهای حاصل از آن منجر به زمين لرزه اخير بم شد، حدود سه سانتیمتر در سال است. حرکت پارههای زمين میتواند به جدايی، برخورد و يا گذر لغزشی دو پاره بيانجامد. جدايی پارهها ناشی از خیزش گوشته است و باعث شکستگی پوسته میشود. مواد گداخته و مذاب از این شکستگی بیرون ریخته و پوسته جديد زمين را میسازند. بلندیهای ميانههای اقيانوس در چنین روندی ایجاد شده اند. برخورد و یا تصادم پارۀ يورسيا با پارۀ هندوستان، حدود ۵۰ ميليون سال پيش به پيدايش رشته کوههای هيماليا منجر شد. گذر لغزشی دو پاره از کنار هم، برخلاف حرکتهای جداکننده يا تصادمی، نه پوسته زمين را از بين میبرد و نه بر آن میافزايد.
شکافهايی که در نتيجه حرکت پارههای زمين و یا نیروهای ناشی از آن، در پوسته ايجاد میشوند، گسل ناميده میشوند. تکوین زمين لرزه با فشار ناشی از تکاپوی زمین ساختی (جنبش پارهها) و مقاومت نیروی اصطحکاک میان سنگهای دو سوی گسل آغاز میشود. این روند باعث تراکم کرنش در تودههای سنگ دو سوی گسل و انباشت انرژی در آنها میشود. هنگامی که نیروی وارده از حد میگذرد، گسل از هم گسیخته و زمین در راستا و در شیب گسل جابجا میگردد و انرژی انباشته در سنگها به انرژی جنبشی مبدل شده و به شکل امواج جنبشی فشارشی و برشی در تودههای سنگ به حرکت در میآید و زمین را میلرزاند. مکان گسیختگی گسل در زير سطح زمين قرار داشته و کانون زیرين (hypocentre) نام دارد. حرکت عمودی يا شاقولی از کانون زيرين به سمت بالا، به کانون زبرين (epicentre) در سطح زمين میرسد. در گزارشهای خبری، کانون اغلب به عنوان مرکز زمين لرزهها معرفی میشود. کانون اکثر زمين لرزهها در عمقی کمتر از ۷۰ کيلومتر قرار دارد (کانون زمين لرزه بم حدود ۷ کيلومتر زير زمين قرار داشت). اما زمين لرزههايی که کانون آنها در عمق۷۰۰ کيلومتری بوده است هم ثبت شدهاند.
امواج لرزشی ناشی از حرکت گسل در جهات مختلف پخش میشود. اين امواج با سرعتی حدود ۳ کيلومتر در ثانيه حرکت کرده و می توانند فاصلهای حدود ۵۰۰ کيلومتر را در کمتر از ۳ دقيقه طی کنند. امواج لرزشی را میتوان به دو گروه امواج حجمی و امواج سطحی تقسيم کرد. امواج حجمی در درون زمين پخش شده و از امواج سطحی سريعتر حرکت میکنند. امواج حجمی به دو نوع فشارشی (compressional) و برشی (shear) تقسيم میشوند. امواج فشارشی موجب انبساط و انقباض تودهایی میشوند، که در آن در حرکت هستند. امواج سطحی به دو نوع «لاو» (Love) و ریلی (Rayleigh) تقسيم می شوند. امواج «لاو » را برای اولين بار دانشمند انگليسی جيمز لاو (James Love) طبقهبندی کرد. این امواج در پی حرکت زمين و در نتيجه وقوع زمين لرزه در نزدیکی سطح زمین پدیدار میشوند. حرکت امواج ريلی شبیه به حرکت امواج دريا است. ويرانگری حاصل از امواج سطحی بسيار بیشتر از امواج حجمی است.
سنجش زمين لرزه
معمولا زمين لرزه با استفاده از ابزاری بنام لرزهنگار (seismograph) ثبت و با توجه به شدت آن، طبقهبندی میشود. سوزن جوهری لرزهنگار با حرکت در دو جهت افقی و عمودی بر روی کاغذ، لرزهها را بطور فيزيکی در دو بعد ثبت میکند. متداولترين شيوه سنجش زمين لرزه، درجه «ریشتر» (Richter) است، که بزرگی زمين لرزه را که بيانگر انرژی آزاد شده توسط آن است، میسنجد. اين شيوه سنجش بزرگی زلزله نام دانشمند آمريکايی را که نزديک به يک قرن پيش آن را اختراع کرد، بر خود دارد. درجه ريشتر يک مقياس لگاریتمی است. به عبارت ديگر، زمين لرزهای به بزرگی ۷ درجه ريشتر، ۱۰ برابر زمين لرزۀ ۶ درجهای است. لرزههای کمتر از درجه ۲ احساس نمیشوند.
زمين لرزه درايران
فلات ايران در کمربند لرزشی آلپ-هيماليا، يکی از فعالترين کمربندهای جهان، قرار دارد. تاريخ مکتوب بشر بر وقوع زمين لرزههای ويرانگر در اين فلات پهناور گواهی میدهد. زمين لرزههايی که موجب کشته شدن تعداد بیشماری از انسانها، نابودی شالودههای کشاورزی و صنعت و اتلاف منابع طبيعی شده اند.
بررسیها و تحقيقات باستانشناسی و زمينشناسی، بر وجود چندين دوره لرزشهای بزرگ در ايران باستان گواهی میدهند. مناطق باستانی و ابنيههای تاريخی، شواهد مستقيم و غيرمستقيم بسياری درباره فعاليتهای لرزشی در فلات قاره ايران را در بردارند. دورههای بازسازی و يا تعمير در پی وقوع زمين لرزه، يکی از اين شواهد است که میتوان آن را در سگز آباد (اواسط هزاره سوم قبل از ميلاد)، تپه مارليک (هزارههای سوم تا دوم قبل از ميلاد) معبد آناهيتا در کنگاور (قرن ۱۷ قبل از ميلاد)، شهر بيشابور (قرن پنجم قبل از ميلاد) ، شهر نيشابور (قرنهای دوازده و سيزده ميلادی) و مسجد جامع قائن (قرن يازده ميلادی) مشاهده کرد. زوال تمدن در شهرهای باستانی زير را، که برخی از آنها بر روی گسلهای لرزشی قرار داشتند، بايد بخشاً در ارتباط با وقوع زمين لرزههای برزگ بررسی کرد:
سگز آباد، مارليک و کومش (بعد از زمين لرزۀ سال ۸۵۶ ميلادی)، ذرنگ سيستان (پس از زمين لرزههای ۷۳۴، ۸۰۵ و ۸۱۵ ميلادی). در طول تاريخ، حداقل ۹ زمين لرزه، اندازه و جای شهر نيشابور را دستخوش تغيير کرده است. شهر ری در طول تاريخ مکتوب حداقل ۶ بار بطور کامل ويران شده است. در شهر تبريز همه ابنيه و آثار تاريخی در پی حداقل ۸ زمين لرزه بزرگ، به ويژه در پی زمين لرزه ۷ ژانويه ۱۷۸۰ به کلی ويران شدند، به نحوی که متأسفانه به استثنای مسجد کبود که در سال ۱۴۶۵ ميلادی ساخته شده، ابنيه تاريخی چندان سالم و کاملی در تبريز باقی نمانده است: (www.iranian.com/Iranica/June97/Earthquake/Text2.html )
در يک قرن اخير، ۲۲ زمين لرزه بزرگ به کشته شدن بالغ بر ۲۰۰ هزار انسان، ويرانی دهها شهر و صدها روستا و وارد شدن صدها ميليارد دلار خسارت بر زيرساخت اقتصادی کشور شده است. (نگاه کنيد به جدول زمين لرزههای مهم ايران) (http://neic.usgs.gov/neis/world/iran/sig_eq.html ):
زمين لرزه طبس گلشن (۱۶ سپتامبر۱۹۷۸) با شدت ۷٫۸ درجه ريشتر، زمين لرزه رودبار- طارم (۲۰ ژوئن۱۹۹۰) با شدت ۷٫۴ درجه ريشتر و زمين لرزۀ بم (۲۶ دسامبر۲۰۰۳ ) با شدت ۶٫۶ درجه ريشتر، ويران کنندهترين زمين لرزههای يکصد سال اخير ايران به شمار میروند.
زمين لرزه طبس گلشن با تکان دادن منطقهای به وسعت يک ميليون و يکصد و سی هزار کيلومتر مربع موجب ويرانی کامل ۹۰ روستا، آسيب جدی به ۵۰ روستای ديگر، ويرانی کامل شهر طبس گلشن و تخريب ۱۵ هزار واحد مسکونی شد. اين زمين لرزه موجب کشته شدن نزديک به ۲۰ هزار نفر و زخمی شدن هزاران نفر ديگر شد.
زمين لرزه رودبار طارم به کشته شدن ۴۰ هزار نفر و زخمی شدن حدود ۶۰ هزار نفر انجاميد و حدود نيم ميليون نفر را بیخانمان کرد. اين زمين لرزه به ويرانی سه شهر رودبار، منجيل و لوشان و ۷۰۰ روستا و آسيب به ۳۰۰ روستای ديگر در شمال غرب ايران منجر شد. زمين لرزه رودبار طارم موجب ويرانی حدود يکصد هزار واحد مسکونی، آسيب جدی به شبکه آبرسانی ۲۸۳ روستا، ويرانی و تخريب حدود ۱۲۰۰ کيلومتر راه و جاده روستايی و زنده بگور شدن چندين هزار رأس احشام شد.
زمين لرزۀ بم
پارۀ عربستان با سرعتی حدود ۳ سانتیمتر در سال، به سمت شمال در مقابل پاره «يوروسيا» حرکت میکند. تغيير شکل پوسته زمين در نتيجه اين حرکت در طول فلات ايران به سمت ترکمنستان ادامه يافته و فشارهای حاصل از آن، موجب وقوع زمين لرزه میشود.
زمين لرزه بم که حاصل فشارهای ايحاد شده از حرکت پاره عربستان بود، در منطقهای اتفاق افتاد که در آن يک گسل شمالی- جنوبی راست لغز- راست گرد (گسل گلبافت) قبلاً مساحی و نقشهبرداری شده است. زمين لرزه بم در ۱۰۰ کيلومتری محل وقوع زمين لرزههای ۶٫۹ درجهای ۱۱ ژوئن ۱۹۸۱ و ۷٫۳ درجهای ۲۸ ژوئيه ۱۹۸۱ استان کرمان رخ داد. زمين لرزه بم موجب ويرانی کامل شهر بم، کشته شدن بالغ بر ۴۰ هزار نفر و زخمی شدن حدود ۴۰ هزار نفر شد. اينگونه خسارات بر نيروی پرارزش انسانی ناشی از کيفيت بسيار پايين ساختوساز در کشور است.
پيشبينی زمين لرزه
با توجه به دانش معاصر و ابزار موجود، پيشبينی دقيق محل، زمان و شدت زمين لرزه، نه تنها بسيار دشوار، بلکه تقريباً غيرممکن است. مطالعه تاريخ و زمينشناسی يک منطقه، يکی از رويکردهای ممکن برای پيشبينی زمين لرزه است. در اين راستا، عوامل فيزيکی مانند ترکيب تودههای سنگی و خاکی، شکل آنها و حتا رفتار حيوانات نيز مورد توجه و بررسی قرار گرفته اند. اما هيچ يک از اينها نتوانستهاند به پيشبينی زمين لرزه در کوتاهمدت کمک کنند. در بلندمدت و در مقياس چندين دهه، وقوع و شدت احتمالی زمين لرزه را میتوان، در مناطق وسيع، پيشبينی کرد.
تا زمان وقوع زمين لرزۀ بزرگ ۱۹۰۶ در سان فرانسيسکو، کشورهای آمريکا و ژاپن، مقادير هنگفتی را صرف مطالعه و بررسی امکان پيشبينی زمين لرزه میکردند. از اين مقطع زمانی به بعد است که هدف پيشبينی وقوع زمين لرزه، در اين دو کشور کنار گذاشته شده و جای آن را يک استراتژی ملی برای پيشبينی و کاهش خسارات ناشی از زمين لرزه، ايجاد مراکز دايمی مطالعه و بررسی زمين لرزه، ايجاد مديريت بحران در مناطق زلزلهخيز، انجام تمرينها و نمايشهای آموزشی مرتب جهت آماده کردن مسؤولان و شهروندان گرفت. امروزه، ژاپن دو برابر آمريکا بودجه ملی به موضوع مهندسی زمين لرزه اختصاص میدهد.
نياز به يک استراتژی ملی
تلفات بیشمار انسانی و خسارات مالی زمين لرزه در ايران، عمدتاً از فقدان يک استراتژی ملی برای پيشبينی خسارا ت زمين لرزه و راههای مؤثر تخفيف آن، ناشی میشود. استراتژی ملی مورد نظر در اين زمينه میتواند دربرگيرنده اهداف زير باشد:
الف ـ عرصه پژوهشهای علمی
۱- گسترش شبکه لرزهنگاری کشور در جهت شناسايی کامل مناطق لرزهخيز و تعيين سريع محل و شدت زمين لرزهها؛
۲- نقشهبرداری و ارزيابی گسلهای فعال کشور؛
۳- تهيه نقشه خطرات و خسارات احتمالی زمين لرزه جهت کمک به اهداف توسعه اجتماعی- اقتصادی کشور؛
۴- نقشهبرداری زمينشناسی و شناسايی ساختارهای زمینی در شهرهای عمده کشور؛
۵- برنامهريزی و هدايت مرکزی پژوهش در زمينه ايمنی سازهها در قبال زمين لرزه؛
۶- مطالعه و بررسی شيوههای مؤثر برای طرح و ساختمان سازههای مقاوم و برای مقاوم کردن ساختمانها و سازههای موجود در برابر زمين لرزه؛
۷- بررسی و شناسايی مطمئنترين رويکرد ممکن برای کاهش آسيبپذيری خطوط آب، گاز، برق و تلفن در مراکز شهری کشور؛
۸- بررسی و ارايه طرحهای مؤثر برای کاهش خطرات و خسارات زمين لرزه و ايجاد مديريت ويژه در سطوح کلان و خرد.
ب ـ عرصه آموزشهای عمومی
۱- استفاده از راديو – تلويزيون و ديگر رسانههای عمومی، مساجد و انجمنهای محل جهت افزايش آگاهی عمومی از خطرات زمين لرزه؛
۲- آموزش کودکان و نوجوانان جهت مقابله با پیآمدهای زمين لرزه در سطوح ابتدايی و متوسطه و با استفاده از کتابهای درسی، نمايش فيلم، برگزاری نمايشگاه، تهيه نقاشی و پوستر؛
۳- تقويت نقش کليدی زنان در برنامههای کاهش خسارات زمين لرزه و ارتقای فرهنگ ايمنی.
ج ـ عرصه فعاليتهای امدادرسانی
۱- ايجاد مديريت بحران در مناطق زمين لرزه خيز؛
۲- انجام تمرينها و نمايشهای آموزشی جهت آماده کردن مسؤولان و شهروندان، بیمارستانها و آتشنشانی؛
۳- تدوين منشور و برنامه امدادرسانی ملی با تأکيد بر عدم تمرکز امکانات و تجهيزات، و تکیه بر نقش مردم.
تدوین و اجرای مؤثر یک استراتژی ملی در این مورد هم مانند دیگر عرصههای حیات ملی در گروی نقش کلیدی دولت ملی و مشارکت دمکراتیک توده مردم است.
زيرنويسها:
عکسها از پايگاه ملی دادههای علوم زمين ایران اخذ شده است.
تصوير هوايی از گسل بم و گلباف؛ اين دو گسل پيوند ساختاری دارند و جنبش يکی از آنها موجب افزايش تنش بر روی گسل ديگر شده و موجب زمين لرزه میشود. گسل گلباف حداقل سه بار در سده اخير موجب رخداد زمينلرزه شده است.
دهانه چاههای قناتهای اطراف شهرستان بم، در اثر تنش اعمال شده از حركت گسل زمينلرزهزا به شكل بيضی درآمده است.
شکستگیهای سطحی (surface fissure) به ميزان ۱۰۰-۱۵۰ متر و متمرکز در شمال، شمال باختر و باختر شهر بم ديده شده است.
تخريب كامل ساختمانهاى خشت و گلى
تخريب ساختمان مدرن و «مستحكم» كه در آن اصول ساختوساز نيز به ظاهر رعايت شده است. اما كيفيت اجراى ضعيف موجب ریزش طبقه زيرين شده است.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2jvvnfn3