راه توده (شماره ۲۵۷)

۳ اسفند ۱۳۸۸

 

محاسبات جمهوری اسلامی غلط است چین از غرب جدا نمی‌شود

 

آمار سرمایه‌گذاری‌های چین در خارج از این کشور در سال ۲۰۰۹ هفته گذشته اعلام شد. طبق این آمار چین در سال گذشته ۴۳میلیارد و سیصد میلیون دلار در خارج از کشور سرمایه‌گذاری کرده است که بیش‌تر آن در کمپانی‌های بزرگ غربی بوده است. بیش‌تر این سرمایه‌گذاری‌ها در بخش تهیه مواد اولیه و استخراج معادن بوده است. چین نیاز روزافزونی به مواد اولیه‌ای چون آهن، مس و آلومینیوم و نیکل و مشابه آن‌ها دارد. بیش‌تر این سرمایه‌گذاری‌ها در کشورهای استرالیا، برزیل و چند کشور افریقایی صورت گر فته است.

براساس این آمار در نخستین ماه سال جاری ۲۰۱۰ حجم کل بازرگانی خارجی چین به ۲۰۴ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار رسیده است که در مقا یسه با سال گذشته ۴۴در صد افزایش را نشان می‌دهد. صادرات این کشور نیز ۲۱ درصد افزایش و واردات آن نیز ۸۵ در صد افزایش یافته است.

نیاز چین به مواد اولیه با سرعت افزایش می‌یابد و این در حالی است که عمده شرکای تجاری چین ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا هستند. «جرج سوروس» سرمایه‌گذار معروف بین‌المللی در روز سوم ژانویه امسال در سخنرانی خود در دانشگاه هنگ کنگ اظهار داشت که چین به موتور محرکه رشد اقتصادی جهان تبدیل شده است. به گفته وی، بحران مالی بین‌المللی کشورهای دیگر را دستخوش تغیرات ساختاری جدی کرده است، ولی این بحران بر سیستم اقتصادی چین تاثیرات منفی ناچیزی گذاشته است. چین توانسته با سرعت زیاد و قبل از دیگر کشورها اقتصاد خود را احیا کند.

این آمارها نشان می‌دهد که وابستگی اقتصادی چین و غرب به یکدیگر روز به روز تنگ‌تر می‌شود. در این شرایط سرمایه‌گذاری دولت ایران روی جدا کردن چین از غرب روز به روز جنبه غیرواقعی و نابخردانه خود را بیش‌تر نشان می‌دهد.

***

راه توده (شماره ۲۵۵)

۱۹ بهمن ۱۳۸۸

 

گمراهی احزاب و حکومت‌های مترقی در شناخت حاکمیت جمهوری اسلامی

 

سرمقاله روزنامه «خلق» ارگان حزب کمونیست چین که در آن مقاومت مردم ایران علیه کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد یک توطئه امریکائی معرفی شده، با واکنش تند ایرانیان روبرو شد. واکنش‌هائی که شاید بتواند باعث به صدا در آمدن ناقوس اعتراض به سیاست‌های روسیه، چین، دولت‌های برخی کشورهای امریکائی مانند ونزوئلا و هم‌چنین احزاب چپ برخی کشورهای اروپائی در ارزیابی‌هایشان از دولت و حاکمیت کودتائی شود. دراعتراض به این سرمقاله که در شماره روز یک‌شنبه ۲۵ ژانویه روزنامه خلق منتشر شده، یک‌صد و یازده پژوهشگر و استاد ایرانی خارج از کشور، نامه‌ای خطاب به سفیر چین در سازمان ملل نوشته و گوشه‌ای از واقعیات مربوط به جنبش سبز و کودتای ۲۲ خرداد را شرح داده‌اند. آن‌ها در این نامه، ارزیابی روزنامه «خلق» در باره جنبش اعتراضی مردم ایران را ناشی از بی خبری آن‌ها از اوضاع ایران و یا مطامع اقتصادی و سیاسی دولت چین اعلام کرده‌اند.

این ارزیابی از خطا در شناخت ماهیت ماجراجوی دولت احمدی‌نژاد و حاکمیت جمهوری اسلامی و هم‌چنین از توهماتی که سخنان به ظاهر ضدامریکائی حاکمیت ایجاد کرد ناشی شده است. البته سهم غفلت رهبران جنبش در داخل ایران و هم‌چنین شخصیت‌های صالح خارج از کشور که در توجه به ضرورت دقیق و مستند‌سازی سیاست‌های حاکمیت موجود کم نیست. هم‌چنان که سهم حزب خود ما، یعنی حزب توده ایران دراین زمینه سهم کمی نیست. در تمام سال‌های گذشته، بجای رفتن به کنفرانس‌های احزاب برادر و گفتن حرف‌های بی‌اساس و بی پر و پایه، اگر اوضاع ایران دقیقاً در این کنفرانس‌ها تشریح شده بود، این بسا روزنامه ارگان مرکزی حزب کمونیست چین و یا شخصیت‌هائی نظیر «چاوز» و یا «مورالس» رئیس‌جمهور بولیوی و … اینگونه در ارزیابی از اوضاع ایران و جنبش سبز مردم ایران دچار سردرگمی نمی‌بودند. البته، این در شرایطی امکان‌پذیراست که ابتدا یک حزب سیاسی خود بداند در کشورش چه می‌گذرد و چنان ارزیابی منسجم و ریشه‌داری از اوضاع داشته باشد، که حرف و سخنش حجت باشد!

ما ارزیابی خطا از اوضاع ایران را گاه در برخی مطبوعات چپ اروپائی – از جمله آلمان – نیز می‌بینیم. آن‌ها نمی‌دانند اکثریت مردم در کدام صف ایستاده‌اند، همانگونه که نمی‌دانند پشت موشک هوا کردن و چانه‌زنی اتمی، ایران و مردم آن و بویژه زحمتکشان ایران چگونه به خاک سیاه نشسته‌اند. آن‌ها از اعتصابات و اعتراض‌ها و تحصن‌های کارگران ایران بی خبرند. از نابودی تولید داخلی کشور ما خبر ندارند، همانگونه که از حاکمیت سرمایه‌داری تجاری بر ایران بی‌خبرند. آن‌ها نمی‌دانند سپاه پاسداران امپراطوری‌های مالی تشکیل داده است. آن‌ها تصور می‌کنند اگر جنبش سبز پیروز شود، امریکا به ایران باز می‌گردد، خبر ندارند که امریکا با ماجراجوئی‌های دولت کنونی به ایران می‌آید و با تحمیل هزینه‌ای سنگین به ایران و ایرانی هم خواهد آمد. آن‌ها خبر ندارند که چگونه عوامل نفوذی انگلستان و امریکا در دل حاکمیت ایران، آن را به اسب تراوای سیاست خود در منطقه تبدیل کرده‌اند. سیل سلاح به کشورهای ثروتمند خلیج فارس فروخته می‌شود و پول خرید نفت از آن‌ها پس گرفته می‌شود، آنها خبر ندارند که سیاست‌های حاکمیت نظامی کنونی در ۵ سال گذشته چگونه در خدمت اسرائیل عمل کرده و نه علیه آن. به اتحاد اعراب و اسرائیل که زیر سایه ساست‌های ۵ سال اخیر جمهوری اسلامی ممکن شد توجه ندارند.

اگر نمی‌دانند، این وظیفه رهبران جنبش است که آن‌ها را درجریان بگذارند و اگر می‌دانند، اما خود را به ندانستن می‌زنند و برای امتیاز گرفتن از امریکا و یا حتی مقاومت در برابر امریکا، ایران را سپر کرده‌اند، وای بر آن دولت و حکومت و حزب چپ و مترقی و کمونیستی که در چنین ورطه‌ای شنا می‌کند!

هنوز می‌توان اصل را بر خوش‌بینی گذاشت و با همین خوش‌بینی اطلاعات دقیقی درباره اوضاع ایران و ماهیت حکومت کودتائی را دراختیار این دولت‌ها و احزاب گذاشت. آن‌ها باید بخوانند و بشنوند تا بدانند اگر امیدی به رهائی مردم ایران و برپائی دولتی ملی، با سمت‌گیری دمکراتیک به سود زحمتکشان کشور در جمهوری اسلامی متصور باشد، این امید به جنبش سبز و رهبران کنونی آنست، نه عده‌ای عوام‌فریب، مروج خرافات و فرصت‌طلب سیاسی، که بر سر اولین پیچ، جمهوری اسلامی که هیچ، ایران را به امریکا خواهند فروخت، به این شرط که از حاکمیت آن‌ها دفاع شود.

هنوز می‌توان اصل را بر خوش‌بینی گذاشت و با همین خوش‌بینی اطلاعات دقیقی درباره اوضاع ایران و ماهیت حکومت کودتائی را دراختیار این دولت‌ها و احزاب گذاشت. آن‌ها باید بخوانند و بشنوند تا بدانند اگر امریکا خواهند فروخت، به این شرط که از حاکمیت آن‌ها دفاع شود.

http://www.rahetudeh.com/rahetude/Sarmaghaleh-vasat/HTML/2010/feb/chin.html

***

راه توده (سرمقاله شماره ۸۲۲)

۲۰ بهمن ۱۴۰۰

مخالفان گردش به شرق نگران کدام پیامدهای آن هستند؟

 

سیاست «چرخش به شرق» که ضرورت آن را راه توده مدت‌ها پیش تشخیص داده و حداقل از هفت سال پیش به صراحت اعلام کرده بود اکنون به یک بحث عمومی هم درسطح جناح‌های حکومتی و هم در سطح نیروهای سیاسی و تا حدودی مردم تبدیل شده است. چند گروه و چند نگرش عمده نسبت به این گردش وجود دارد.

یک نگرش که در سطح حکومت و جناح‌های حکومتی طرفدارانی دارد و در بخشی از اپوزیسیون خارج کشور ایران بویژه سلطنت‌طلبان غلبه دارد طرفدار گردش به غرب و در پیش‌گرفتن سیاست چین‌ستیزی و روسیه‌ستیزی براساس منافع غرب است. این‌ها دلایل خود و رسانه‌های خود را دارند که در داخل کشور عمدتاً توسط سرمایه‌داری تجاری داخلی تامین مالی می‌شوند و در خارج هم توسط آمریکا و اسراییل و انواع و اقسام رسانه‌های غربی.

گروه دوم کسانی هستند که طرفدار گردش به غرب الزاماً نیستند ولی معتقدند که گردش به شرق احیا کردن مبارزه ضدامپریالیستی است که این خود دستاویزی است برای حکومت که اعتراضات مردم را سرکوب و خفه کند. بخشی از این حرف درست است. یعنی تا به امروز حکومت ایران با تشدید شعارهای ضدامریکایی کوشیده هر اعتراض به حق و عادلانه علیه سیاست های حکومتی را به غرب و آمریکا وصل و سرکوب کند. ولی این بدان معنا نیست که امپریالیسم وجود خارجی ندارد. جبهه‌های جهانی بی‌معناست. ناوگان آمریکا به خلیج فارس برای تفریح آمده‌اند. ناتو همین‌طوری برای داشتن هزینه‌های نظامی بیش‌تر به مرزهای روسیه خود را گسترش داده. آمریکا ده‌ها پایگاه نظامی در جهان مستقر نکرده٬ ایران را تحریم نکرده٬ گلوی مردم ما را نگرفته٬ بدنبال حمله نظامی به تاسیاست صنعتی و اقتصادی ما نیست و …. بنابراین صرفن‌ظر از این‌که حکومت ایران چه بگوید و چه نگوید واقعیتی بنام امپریالیسم و سیاست‌های امپریالیستی در جهان وجود دارد که باید دربرابر آن ایستاد و موضع گرفت.

گروه سوم کسانی هستند که خود را طرفدار گردش به شرق هم‌زمان با مبارزه ضد‌امپریالیستی می‌دانند و می‌گویند با آن مخالف نیستند ولی مدعی هستند که نیازی به گنجاندن آن در سیاست‌های خود نیست زیرا حکومت خود مبارزه ضدامپریالیستی را دنبال می‌کند. بنابراین مسئله اصلی در ایران کنونی، برای اپوریسیون مترقی و چپ نه مبارزه ضدامپریالیستی که حمایت از جنبش‌ها و مبارزات اعتراضی داخلی علیه حکومت است. در این ادعا یک بخش سیاسی وجود دارد و یک بخش دیدگاهی که البته از هم جدا نیستند. از نظر سیاسی صاحبان این دیدگاه کسانی هستند که در اعلام ضرورت گردش به شرق تاخیر داشتند یا اصلاً به آن فکر نکرده و یا اهمیت آن را در نیافته بودند و اکنون در این شرایط، برای عدم اعتراف به تاخیر خود و زیر فشار سنگینی که مخالفان گردش به شرق در داخل و خارج از ایران به راه انداخته‍اند نمی‌خواهند به صراحت از آن دفاع کنند. در واقع بطور شرمگین می‌خواهند به جبهه خیالی «راه سوم»‌ بپیوندند.

از نظر دیدگاهی، این نگاه بیانگر یک درک سطحی از مبارزه ضدامپریالیستی است. آن‌ها نمی‌توانند درک و قبول کنند که مثلاً چند شعار ضدآمریکایی در نماز جمعه‌ها به معنای مبارزه ضدامپریالیستی نیست و یا چند حرکت جهانی، مانند کمک به سوریه یا همکاری با ونزوئلا را نمی‌توان به تنهایی به معنای چنین مبارزه‌ای دانست. مبارزه ضدامپریالیستی دارای ابعاد مختلف و مستلزم تحولات عمیق در سیاست داخلی و خارجی حکومت و ایران است. صرف گردش به شرقی نیز که حکومت لنگ لنگان مدعی حرکت به سمت آن است به معنای چنین مبارزه‌ای نیست، بلکه فقط آغاز گام برداشتن عملی‌تر در این سمت است که باید با یک سلسله تحولات عمیق داخلی همراه شود تا بتوان آن را جدی تلقی کرد و آن را جدی کرد.

در واقع نمی‌شود که در داخل کشور مشتی دزد و فاسد و تاجر و غارتگر حکومت کنند و بعد ادعای مبارزه با امپریالیسم و حتی گردش به شرق داشت. حضور این فاسدها و غارتگرها در حکومت و سلطه آن‌ها بر جامعه خود نمادی از تسلط امپریالیسم است. حمایت از جنبش‌های اعتراضی مردم نیز جدا از این نیست. همانطور که در زمان رژیم شاه هم مردم نمی‌آمدند در خیابان‌ها علیه امپریالیسم شعار بدهند٬ بلکه آن فشاری که به مردم وارد می‌شد و آن سیاست‌های داخلی بود که به نارضایتی‌ها دامن می‌زد که خود حاصل سلطه امپریالیسم بر اقتصاد و سیاست ایران بود و تضادی عینی را در جامعه میان مردم و امپریالیسم شکل می‌داد.

به این ترتیب گام گذاشتن و پیشرفت در مبارزه ضدامپریالیستی باید با گام‌هایی در سیاست‌های اقتصادی داخلی همراه شود و آن جنجالی که امروز علیه گردش به شرق در عرصه سیاست جهانی ایران به راه افتاده، این چین‌ستیزی و روسیه‌ستیزی دیوانه‌وار، بخاطر ترس صرف از گسترش مثلاً رابطه اقتصادی و سیاسی با روسیه و چین نیست، بدلیل ترس از پیامدهای داخلی این چرخش است. زیرا سیاست خارجی و داخلی از هم جدا نیست. همانطور که اقتصاد و سیاست از هم جدا نیستند. این تغییر در سیاست جهانی باید نه تنها در سیاست‌ها بلکه بر سمتگیری های اقتصادی داخلی نیز بازتاب پیدا کند تا بتواند تداوم یابد. تغییر سمتگیری جهانی و حضور در یک جبهه٬ خواه ناخواه در داخل کشور باید با یک سلسله تغییرات توام شود و از جمله ساختار حکومت، سیاست‌های حکومتی و پایگاه طبقاتی حکومت به سمت تغییر حرک کند و همه این‌ها موضوع یک مبارزه است.

بنابراین با پشتیبانی از گردش به شرق ما وارد مبارزه‌ای می‌شویم که حمایت از جنبش‌های اعتراضی داخلی هم در آن گنجانده است، زیرا این جنبش‌ها به لحاظ عینی چیزی نیست جز اعتراض علیه آن ساختار سیاسی و اقتصادی و طبقاتی که موجب تداوم و تعمیق سلطه امپریالیسم بر کشور ما می‌شود.

مسئله اصلی این است که ما از این جنبش‌ها به چه شکلی و در چه سمتی حمایت می‌کنیم. آیا به آن آگاهی که این جنبش حامل آن است توجه داریم و به آن بهای لازم را می‌دهیم؟ ادعای اینکه حکومت خود دارد مبارزه ضدامپریالیستی می‌کند یعنی ما به این جنبش نارضایتی مردم آگاهی از دلایل عمیق و عینی مبارزه و نارضایتی آن ندهیم. به مردم بگوییم که اعتراض شما دربرابر حکومتی است که در حال مبارزه ضدامپریالیستی است! یعنی جنبش شما به لحاظ ماهیت در حال کمک به امپریالیسم است. همان ادعایی که خود حکومت دارد.

در حالی‌که مبارزه مردم علیه آن ساختار ها و نظام اقتصادی غارتگر و تجارت محور و آن طبقات و قشرهایی است که پایگاه و متحد امپریالیسم در داخل کشور هستند. بدیهی است وجود چنین اعتراضی، چنین نارضایتی و چنین مبارزه‌ای عملاًعلیه واقعیت ناپیگیری و جدی نبودن حکومت در ادعای مبارزه ضدامپریالیستی آنست نه آنکه رویاروی این مبارزه باشد!

https://www.rahetudeh.com/rahetude/2022/febrye/822/sar822.html

***

کاراز همبستگی با جنبش سبز مردم ايران [«۱۰ مهر»]

 

چین هم بابت خرید نفت به ایران بدهکار است: ۳۰ میلیارد دلار!

 

در حالی که هنوز مساله بدهی نفتی ۵ تا ۱۰ میلیارد دلاری هند به ایران حل نشده است، روزنامه فایننشال تایمز از بدهی ۳۰ میلیارد دلاری چین به ایران خبر داده و گزارش کرده که چین قصد دارد به جای بدهی خود، کالا و خدمات به ایران ارائه دهد!

به گزارش دیپلماسی ایرانی، تهران و پکن به دنبال استفاده از سیستم معامله پایاپای برای خرید نفت ایران در قبال کالا و خدمات چینی هستند و این در حالی است که تحریم‌های آمریکا چین را از پرداخت مبالغی بیش از ۲۰ میلیارد [۲۰ ميليون – عدالت] دلار برای واردات نفت از ایران منع می‌کند.

این موضوعی است که در تازه‌ترین گزارش روزنامه فایننشال تایمز مطرح شده است. به گزارش این روزنامه انگلیسی، تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی انجام معاملات با دلار را بسیار دشوار کرده و این بدان معناست که چین به ایران دست کم ۳۰ میلیارد دلار بدهی نفتی دارد. این در حالی است که هنوز مساله بدهی نفتی ۵ میلیارد دلاری هند به ایران حل نشده است.

فایننشال تایمز به نقل از منابع آگاه گزارش می‌دهد که بدهی‌های نفتی چین به ایران در طول ۲ سال گذشته ایجاد شده است و دولت‌ها به دنیال راهی برای پرداخت و دریافت پول نفت هستند. برخی مقامات ایرانی از این موضوع که مشتریان نفتی ایران یکی پس از دیگری از پرداخت پول نفت خریداری شده عاجز می شوند ابراز نگرانی می‌کنند و این در حالی است که کمبود نقدینگی و کاهش ارزش پول اقتصاد وابسته به نفت ایران را تحت تاثیر قرار داده است.

به گزارش فایننشال تایمز چین و هند در مجموع یک سوم نفت ایران را خریداری می‌کنند و گزارش رویترز حاکی از آن است که چین در سال گذشته ۴۹ درصد بیش از سال قبل از آن از ایران نفت وارد کرده است. این در شرایطی است که ایران هفته گذشته به هند هشدار داد که در صورت پرداخت نکردن بدهی‌های نفتی، صادرات به این کشور متوقف خواهد شد.

اما بر خلاف هند که تقریباً کالایی به ایران صادر نمی‌کند، چین بازار ایران را به انحصار خود در آورده است و می‌تواند از معامله پایاپای برای واردات نفت استفاده کند. پکن در همه بخش‌های ایران از ساخت تونل گرفته تا صادرات اسباب بازی و صنعت انرژی حضور دارد. صنعتی که شرکت‌های اروپایی مانند توتال و شل با توجه به فشار تحریم‌ها از آن خارج شدند.

این در حالی است که ارزش روابط تجاری ایران و چین در سال گذشته ۲۹ میلیارد دلار برآورد شده است که نسبت به سال ۲۰۰۹ حدود ۴۰درصد رشد نشان می دهد . اخیراً نیز قرارداد‌های اقتصادی متعددی بین تهران و پکن امضا شده است.

فایننشال تایمز به نقل از یکی از مقامات سابق ایرانی می‌نویسد: چین و هند از نگه داشتن پول ایران در بانک‌ها خشنود هستند و می‌کوشند تا از طریق معامله پایاپای محصولات بی‌کیفیت خود را به ایران صادر کنند یا به ایران یوان و روپیه پرداخت کنند که به اندازه دلار و یورو و پوند ارزش ندارد.

http://karzar.org/?p=6428

***

کاراز همبستگی با جنبش سبز مردم ايران [«۱۰ مهر»]

 

وابستگی اقتصاد ایران به چین

 

یونگ هونگ یانگ سفیر چین در جمهوری اسلامی و حسین قاهری مدیر گروه توسعه همکاری‌های اقتصادی ایران و چین، در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک، آمار و ارقام مربوط به گسترش مناسبات بازرگانی دو کشور را اعلام کردند.

در این کنفرانس مطبوعاتی، که زیر عنوان «تجارت برابر ایران و چین» برگزار شد، سفیر چین اعلام کرد که حجم مبادلات بازرگانی ایران و چین در سال۲۰۱۰ میلادی به ۲۹ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار رسیده است. به گفته یونگ هونگ یانگ، در این سال چین بیش از ۱۱ میلیارد دلار کالا به ایران فروخته و در مقابل بیش از ۱۸ میلیارد دلار از ایران خرید کرده است.

۴۰ میلیارد دلار معامله سالانه
سفیر چین پیش‌بینی کرد که حجم دادوستدهای ایران و چین در سال‌جاری میلادی از مرز ۴۰ میلیارد دلار بگذرد. دلیل پیش‌بینی او آن است که تنها در چهارماه نخست سال‌جاری، معاملات دو کشور به ۱۳ میلیارد و ۲۸۰ میلیون دلار رسیده که نسبت به ۴ ماه مشابه سال پیش ۵۵ درصد افزایش نشان می‌دهد.

در کنفرانس مطبوعاتی تهران، حسین قاهری مدیر گروه توسعه همکاری‌های اقتصادی ایران و چین نیز توضیح داد که مبادلات بازرگانی ایران و چین در فاصله سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۰ خورشیدی از سالانه ۲۰۰ میلیون دلار به سالانه ۳۰ میلیارد دلار افزایش یافته است. این بدان معنا است که دادوستدها میان ایران و چین به ۱۵۰ برابر ۲۰ سال پیش رسیده است.

نقش عمده نفت
برپایه توضیحات حسین قاهری که خبرگزاری مهر آن را منتشر کرده، صادرات غیرنفتی ایران به چین در ده ساله ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۹ از ۱۷۰ میلیون دلار به ۴ میلیارد و ۵۷۵ میلیون دلار رسیده و ۲۷ برابر شده است.
توضیح مدیر گروه توسعه همکاری‌های ایران و چین نشان می‌دهد که در سال ۱۳۸۹ تنها ۱۵ درصد صادرات جمهوری اسلامی به چین را کالاهای غیرنفتی تشکیل می‌داده و ۸۵ درصد صادرات مربوط به نفت و گاز بوده است. اکثر کارشناسان ایرانی معتقدند جمهوری خلق چین در برابر بهره‌بردای پرسود از منابع نفتی، کالاهای مصرفی بی کیفیتی را وارد ایران کرده که سبب تعطیلی و ورشکستگی برخی صنایع داخلی مثل نساجی و سراجی شده و صدهاهزار کارگر را بیکار کرده است.

سرمایه‌گذاری مستقیم ناچیز
سفیر چین در کنفرانس مطبوعاتی خود گفته است: «تا پایان سال ۲۰۱۰ میلادی سرمایه‌گذاری مستقیم چین در ایران ۶۷۵ میلیون دلار بود. در ۴ ماهه نخست سال‌جاری این مبلغ با بیش از ۴۸ درصد افزایش به ۱۷۸ میلیون دلار رسید». اظهارات سفیر چین در این زمینه نشان می‌دهد که در سال ۲۰۱۰ سطح سرمایه‌گذاری‌های مستقیم چین در ایران فقط ۲ و نیم درصد حجم معاملات بوده است.

به‌گفته حسین قاهری، در حال حاضر ۶ درصد صادرات چین روانه ایران می‌شود. این مقام گفته است که جمهوری خلق چین یک و نیم درصد نیازهای وارداتی خود را از طریق ایران تامین می‌کند.

مصطفی رضوی، رئیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران، که در کنفرانس شرکت‌داشت، توضیح داد که تحریم اقتصادی غرب علیه ایران فرصت‌های جدیدی را برای ارتباط با چین در اختیار بنگاه‌های اقتصادی ایران قرار داده است.

اسدالله عسگراولادی رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین، از شرکت‌کنندگان دیگر کنفرانس بود. وی گفت که تراز بازرگانی ایران و چین، در حال حاضر تنها با محاسبه صادرات نفت مثبت است.

امتیازهای نفتی بزرگ برای چین
تحریم‌های بین‌المللی، پس از خروج کنسرن‌های نفتی بزرگ غرب از ایران، راه را برای ورود چینی‌ها به بازار نفت این کشور گشود. به‌گزارش پایگاه اینترنتی «کارشناسان ایران سبز» روز ۲۱ آوریل سال جاری پس از تایید دفتر آیت‌الله خامنه‌ای قراردادی که از سال ۲۰۰۶ میلادی روی آن‌کار شده بود، سرانجام به امضای شمس‌الدین حسینی وزیر اقتصاد و دارائی ایران و «چنو مینگ» وزیر تجارت چین رسید.

***

نامه مردم

۲۷ بهمن ۱۳۸۸

 

سمپاشی مذبوحانه جریان ضدتوده ای «راه توده» در رابطه با کارزارهمبستگی بین‌المللی احزاب کمونیست و کارگری جهان با جنبش مردمی در ایران

 

به جرئت می‌توان گفت که کارکرد گسترده حزب توده ایران در عرصه بسیج وسیع‌ترین همبستگی بین‌المللی احزاب کمونیست – کارگری و نهاد‌های دموکراتیک جهانی برای جنبش مردمی در میهن‌مان در سال‌های اخیر درخشان و کم‌نظیر بوده است. این امری نیست که ما بگوئیم بلکه مورد تائید دیگران و حتی مخالفان سیاسی حزب نیز می‌باشد. تاثیر این فعالیت‌ها آن چنان بوده است که در برهه‌هائی نظیر دوره اوج‌گیری اعتراضات توده‌ای بر ضد کودتای انتخاباتی از روز ۲۳ خرداد ماه سفارت‌خانه های رژیم را واداشته است که در مراجعه به احزاب کمونیست پرقدرت جهان آنان را در قبال سرکوبگری های رژیم استبدادی حاکم بر میهن مجاب به سکوت نمایند. و باید گفت که چندین نمونه مشخص وجود دارد که رهبری احزاب برادر با دست رد گزاردن بر سینه نمایندگان رسمی رژیم ولایت فقیه علناٌ اعلام کرده‌اند که همبستگی آنان با جنبش مردمی در ایران و به ویژه حزب توده ایران تا استقرار یک رژیم ترقی خواه و دموکراتیک و اعاده دموکراسی در ایران ادامه خواهد یافت.

این حقیقت که در چند ماه گذشته در دو بیانیه مشترک در رابطه با تحولات ایران که ۱۱۲ امضاء حمایت را جلب نمود، ۷۲ حزب کمونیست کارگری جهان از هر پنج قاره جهان با مردم کشورمان اعلام همبستگی کرده اند، یک پیروزی درخشان برای فعالیت های حزب توده ایران و جنبش اعتراضی کشورمان محسوب می شود. حمایت احزاب کمونیست پرقدرتی چون احزاب کمونیست از آفریقای جنوبی، هند، هند (مارکسیست)، نپال، پرتغال، یونان، فدراسیون روسیه، آکل (قبرس) و برزیل که با احساس مسئولیت و در بالا ترین سطح رهبری احزاب و با توجه به حضور برخی از این احزاب در دولت های حاکم انجام می شود را باید پیروزی بسیار مهمی برای جنبش مردمی میهن مان دانست. البته باید اذعان داشت که مزدوران با نام و گمنام ارگان‌های امنیتی رژیم و از جمله گروه‌هائی از آنان که تحت پرچم‌های دروغین و عنوان‌های پرطمطراق پیروی از «سوسیالیسم علمی» و عناوینی دهان پرکن فعالیت می‌کنند، کوشش‌هائی برای سد آفرینی در مقابل این فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده حزب توده ایران داشته و دارند. کوشش‌های مسموم و مزورانه این گروه‌ها اقداماتی از جمله در جازدن خود به عنوان هیئت نمایندگی حزب در کنفرانسی در بروکسل، بلژیک، مراجعه به احزاب کمونیست و معرفی خود به مثابه نمایندگان حزب، ارسال مکاتبات و اسناد دستکاری شده و مخدوش به احزاب برادر برای ایجاد سردرگمی در جنبش کارگری کمونیستی جهان و ده‌ها مورد دیگر را شامل می‌شود.

البته این هم حقیقتی است که تعداد انگشت شماری از احزاب کمونیست در قدرت و از جمله در کوبا، ویتنام ،چین و کره شمالی بر پایه روابط متقابل نزدیک و برخی ملاحظات دیپلوماتیک، تجاری و سیاسی در محکوم کردن علنی رژیم ابا داشته‌اند. حزب توده ایران در فرصت‌های ممکن بطور مشخص واقعیات جامعه، پایه‌های عینی جنبش اعتراضی مردم و روند قانونمند تحولات اخیر در ایران را برای نمایندگان این احزاب توضیح داده است. ما بر پایه تحلیل‌های حزب توده ایران در رابطه با شرایط کشور و اینکه تحولات ماه‌های اخیر «آغاز پایان رژیم استبداد و عوام فریبی در میهن ماست» خطر اتخاذ سیاست های دیپلوماتیک کوتاه نظر را برای نمایندگان این احزاب توضیح داده ایم. و باید اضافه کنیم که این امر در مواردی تاثیرهای مشخص و مثبتی داشته است. بر این زمینه است که باید به مطلب زهرآگین و کین‌توزانه نشریه ضدحزبی «راه توده» در تاریخ ۱۹ بهمن ماه با تیتر«گمراهی احزاب و حکومت های مترقی در شناخت حاکمیت جمهوری اسلامی» برخورد کرد.

نشریه ضد توده‌ای «راه توده» به بهانه انتشار مقاله ای در روزنامه «خلق»، ارگان حزب کمونیست چین، که در آن گویا مقاومت مردم ایران علیه کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد یک توطئه امریکائی معرفی شده، به طور موذیانه ای سعی کرده است که مسئولیت چنین موضعگیری‌هائی را به حزب توده ایران نسبت دهد.

گردانندگان«راه توده» که معمولاٌ بطور پیگیر از به رسمیت شناختن ارگان‌های رسمی رهبری حزب ابا دارند با انتشار مطلبی در سایت خود در رابطه با مسئله برخورد نادرست دولت چین به تحولات کشورمان، به سهم «حزب توده ایران» در چنین امری و اینکه گویا «حزب بجای رفتن به کنفرانس های احزاب برادر و گفتن حرف های بی اساس و بی پر و پایه اگر اوضاع ایران را دقیقا در این کنفرانس ها تشریح کرده بود»، عملاٌ بار موضع‌گیری حزب کمونیست چین را به دوش حزب می‌گذارد. باید اذعان کنیم که «راه توده» حتی در همین چند جمله هم متضاد صحبت می‌کند، چرا که اگر نمایندگان حزب به کنفرانس‌های احزاب برادر نروند که امکان روشنگری مستقیم در رابطه با تحولات کشور و موضعگیری‌های قدرتمند و پیگیر این احزاب در قبال رخدادهای کشور وجود نخواهد نداشت. کسی نیست که از دست اندرکاران «راه توده» بپرسد که آیا آن ها اصلاٌ متن سخنرانی‌های نمایندگان حزب و موضوعات مطرح در آن‌ها، اعلامیه‌های مشترک احزاب برادر در حمایت از مواضع حزب توده ایران و مواضع مبارزات مردمی و برحق مردم میهن ما علیه حکومت استبداد و تزویر را اصلاٌ مطالعه کرده‌اند که چنین ترهاتی را می‌پردازند؟ آنچه ضرورت پاسخ دهی دارد برخورد خصمانه«راه توده» در رابطه با زیر علامت بردن کارنامه عملکرد درخشان حزب توده ایران در بسیج یکی از پیگیرترین کارزارهای همبستگی دهه‌های اخیر با مردم ایران است، که فرصت‌طلبانه حتی در برخی از مقاطع در سایت اینترنتی «پیک نت» مرتبط با «راه توده» هم باز انتشار یافته است.

آن چه در رابطه با کارزار های حزب توده ایران برای جلب همبستگی برای جنبش مردمی میهن‌مان و توضیح واقعی ماهیت تحولات و عملکرد فاجعه‌بار رژیم ولایت فقیه در سطح بین المللی اهمیت دارد، این است که ما از همه فرصت‌های ممکن سعی به استفاده بهینه کرده‌ایم. حزب توده ایران بارها در گفتگو‌های رسمی با احزاب برادر و به ویژه در کشورهائی که احزاب کمونیست در قدرت دولتی شریک هستند اظهار داشته است که در جریان بودن مبارزه ملی و ضد امپریالیستی در این کشورها صرفاٌ نمی‌تواند دلیلی برای پذیرش مواضع دیپلماتیک متضاد و بده بستان‌های آن‌ها با رژیمی مستبد و تاریک‌اندیشی همچمون رژیم ولایت فقیه، باشد. ما بطور مستدل نگرانی و عدم خشنودی خود و دیگر نیروهای ترقیخواه و دموکراتیک میهن را از موضع گیری‌های محافل رسمی برخی از کشورها که کمونیست‌ها در آن‌ها در قدرت دولتی شرکت دارند، در رابطه با حمایت از مواضع رژیم ولایت فقیه و مقابله آشکار با جنبش مردمی ابرازکرده‌ایم. ما همراه با توضیح همه‌جانبه تحلیل‌های حزب در قبال تحولات ایران صراحتاٌ به رفقای احزاب برادر اعلام کرده‌ایم که ما هرگونه برداشت سطحی و نادرست از ماهیت تحولات کنونی ایران و کوشش برای دگرگونه جلوه دادن آن و زیر علامت سئوال بردن اصالت جنبش مردمی میهن مان را به هر دلیلی مذموم و مردود می‌شماریم.

حزب توده ایران به موفقیت‌های کارزار جهانی اعضاء، هواداران و کادرهای خود در بسیج همبستگی بین‌المللی با جنبش اعتراضی مردم ایران که بر پایه سازماندهی و صرف انرژی معتنابهی حاصل شده است، می‌بالد. اینکه نمایندگان رسمی و غیر رسمی رژیم ولایت فقیه و ارگان‌های امنیتی آن سعی در سم پاشی، تخریب و بی‌اهمیت شماردن آن داشته باشند، طبیعی است.

حزب توده ایران تحریف مواضع روشن مردمی خود را آن هم با چنین بی‌پروائی مشمئزکننده‌ای شدیداٌ محکوم می‌کند.

http://www.tudehpartyiran.org/detail.asp?id=995

https://tinyurl.com/bde23cta

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/mprdz23c