ما به مقاومت عراق، که به نيروهای اشغالگر شکست تحميل می‌کند؛ به مقاومت لبنان که متجاوزين ‏اسرائيلی را شکست داده است و به سمت دفاع از حاکميت کشور خود حرکت می‌کند، درود می‌فرستيم. ‏ما هم‌چنين به مقاومت فلسطين که قهرمانانه با محاصره و کوشش برای انسداد مبارزه می‌کند درود ‏می‌فرستيم. ما با اميد بسيار شاهد تحولات مثبت و مبارزات مترقی آمريکای لاتين، مبارزات مردم آفريقا و ‏آسيا عليه استعمار و برای توسعه همراه با عدالت اجتماعی، و مقاومت کارگران و مردم اروپا عليه تحميل ‏قراردادهايی که به حاکميت ملی آسيب می‌رسانند، هستيم.

 

تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم

۱۷ آبان ۱۳۸۷

منبع: سايت حزب کمونيست آفريقای جنوبی

 

پيرامون اولويت‌های مبارزاتی شورای جهانی صلح

سخنرانی خانم سوکورو گومز، مسؤول شورای جهانی صلح، در شروع اولين نشست دبيرخانه ‏شورای جهانی صلح در پالملا، پرتغال، ١۰ – ۹ سپتامبر ٢۰۰٨

 

رفقای گرامی،
من از اين‌که پس از انتخابات مجمع عمومی در کاراکاس، اولين نشست دبيرخانه شورای جهانی صلح در ‏پرتغال برگزار می‌شود بسيار خوشحالم. مردم اينجا سنن غنی مبارزاتی و سهمی غيرقابل تخمين برای ‏صلح در اروپا و در جهان دارند. من از صميم قلب و روان خود از «شورای صلح و همياری پرتغال» برای ‏ميزبانی اين نشست با سازماندهی و شرايط کار عالی تشکر می‌کنم.‏

چند هفته پيش بشريت با آميزه‌ای از تعجب و هيجان، عظمت نمايش بازی‌های المپيک در پکن را دنبال کرد. ‏زيبايی رقص‌ها در مراسم افتتاحيه و اختتاميه بازی‌ها، عالی بودن رقابت‌ها، شادی ورزشکاران، غرور ‏هيأت‌های ورزشی که کشورهای خود را نمايندگی می‌کردند، در آن دو هفته جامعه بين‌المللی را نشان ‏می‌داد. ايده‌آل المپيک، يعنی هماهنگی ميان ملت‌ها و خلق‌ها، در سطح نمادين همان ايده‌آل بشری برای ‏صلح است که جنبش ما نمايندگی می‌کند. تصادفی نيست که شعار آخرين بازی‌های المپيک، «يک جهان، ‏يک رؤيا» بود. بشريت حق دارد رؤيا داشته باشد و جهان بهتری بسازد، جهانی که در آن همبستگی و صلح ‏ارزش‌های غالب اند.‏

اما متأسفانه واقعيت از رؤيا بسيار فاصله دارد. اين واقعيتی است تيره و تار، با مشخصه‌های عدم امنيت، ‏ارعاب و تجاوز. هرزه‌درايی جنگ‌افروزان بدين جا رسيده است: درست در لحظه‌ای که تمام جهان، و سران ‏بيش از يک‌صد کشور جهان در پکن افتتاح بازی‌های المپيک را تماشا می‌کردند، در قفقاز سلاح‌ها به غرش ‏درآمدند.‏

دولت واپسگرای گرجستان، به تحريک و تشويق امپرياليست‌های آمريکايی و اروپايی، از طريق اقدامات ‏تجاوزگرانه‌ای که منجر به مرگ هزاران غيرنظامی شد، دست به عمليات جنگ‌افروزانه عليه مردم اوستيای ‏جنوبی زد. همان‌طور که انتظار می‌رفت، روسيه- که از اين و ديگر تحولات تجاوزگرانه و تحريک‌آميز، مانند ‏گسترش ناتو به شرق و استقرار سپر ضدموشکی در جمهوری چک و لهستان احساس خطر می‌کند- ‏واکنش سخت نشان داده است، چيزی که تنش در منطقه قفقاز را بيش‌تر افزايش داده است. به نظر من، ‏ما بايد از متوقف کردن تمام خصومت‌ها در قفقاز و از  اين نظر که اين درگيری می‌تواند بر اساس اصول ‏مسالمت‌آميز و در چارچوب حقوق بين‌الملل حل شود، دفاع کنيم. شورای جهانی صلح بايد قاطعانه مداخله ‏مستقيم ايالات متحده آمريکا و اتحاديه اروپا، يا مداخله غيرمستقيم آن‌ها از طريق دولت‌های دست‌نشانده ‏در منطقه را محکوم نمايد.‏

رفقای گرامی،
اين نخستين نشست دبيرخانه شورای جهانی صلح پس از انتخاب هيأت مديره جديد در نشست مجمع ‏عمومی که در آوريل گذشته در کاراکاس برگزار شد، وظائف مهمی در برابر خود دارد. مسؤوليتی که ما در ‏مجمع عمومی پذيرفتيم، وظايف عظيمی را که در بيانيه پايانی درج شده است، در برابر ما قرار داده است. ‏آن سند می‌گويد شرايط جديدی برای بشريت ايجاد شده است، شرايطی که مشخصه آن تشديد فزاينده ‏تجاوزگری استراتژی جهانی ايالات متحده است که سعی می‌کند نظم نوين جهانی مبتنی بر جنگ و تجاوز ‏را تحميل و تثبيت نمايد. ايالات متحده آمريکا هفت سال پيش، با تجاوز و بمباران افغانستان به بهانه شکار ‏تروريست‌ها و نابود کردن شبکه جنايتکارانه آن‌ها، دوره جنگ‌های پيش‌دستانه و اقدامات نظامی تنبيهی را ‏آغاز کرد که نابودی حاکميت ملی و از ميان برداشتن حقوق بين‌الملل انجاميده است.‏

بعد از آن، ايالات متحده آمريکا به بهانه‌ای ساختگی، جنگ تجاوزکارانه‌ای را عليه عراق شروع کرد، جنگی ‏که می‌توان آن را يکی از دوره‌های «دانته‌»ای تاريخ معاصر دانست. حدود صدها هزار نفر کشته شده اند، ‏قتل عام‌ها صورت گرفته، و ويرانی زيرساخت‌ها، کشور را از نظر توسعه اقتصادی و اجتماعی دهه‌ها عقب ‏برده است. يکی از قديمی‌ترين ميراث‌های فرهنگی بشری به طور جنايتکارانه‌ای ويران شد. دانشمندان، ‏رهبران سياسی، روشنفکران و شهروندان مهم عراقی تحت پيگرد قرار گرفتند، شکنجه شدند و به قتل ‏رسيدند. نيروهای اشغالگر از شروع اشغال تجاوزگرانه در ٢۰ مارس ٢۰۰٣، طی يک دوره پنج‌ساله، با ادغام ‏سربازان مزدور در نيروهای عادی، تحريک و تجهيز ميليشا‌ها، بر حضور نظامی خود افزوده اند.‏

در لبنان و فلسطين نيز تجاوز صورت گرفته به شکل تراژدی و نسل‌کشی عليه آن خلق‌های شهيدپرور خود ‏را نشان داد. از مدتی پيش، تجاوز به ايران در دستور کار روزانه امپرياليسم آمريکا قرار گرفته است. از طرف ‏ايالات متحده تهديدات، تحريم‌های اقتصادی، و همه نوع فشار عليه ايران اعمال شده است.‏

آنچه می‌توانيم ببينيم استراتژی است که می‌خواهد خاورميانه را بدون مانع و براساس منافع ايالات متحده ‏تغيير دهد، به شکلی که به «خاورميانه بزرگ» معروف شده است. برای آن‌ها مهم نيست که برای اين کار ‏مرتکب اين جنايات عليه بشريت شوند. وزير امور خارجه ايالات متحده خود به اين اذعان نموده است- ‏موقعی که در اوج بمباران لبنان از طرف اسرائيل در سال ٢۰۰۶- در مقابل خواست افکار عمومی جهان و ‏پيشنهاد چند دولت برای متوقف کردن بمباران‌ها، اعلام کرد که مصايب کشور لبنان «دردهای زايمان يک ‏خاورميانه جديد است.»‏

تجاوز، شکنجه، اعمال خودسرانه قدرت، ناديده گرفتن حقوق بين‌الملل- در يک کلام همان تروريسم دولتی- ‏سلاح‌های مورد استفاده کسانی است که خود را «قهرمانان مبارزه ضدتروريستی» معرفی می‌کنند. اکنون ‏که دوره آن کسی که نامش در تاريخ به عنوان يکی از نفرت‌انگيزترين قاتلان خلق‌ها ثبت خواهد شد، رو به ‏پايان است، بحث در محافل قدرت ايالات متحده اين است که کدام استراتژی‌ها و تاکتيک‌ها می‌تواند نظام ‏امپرياليستی را دايمی کند. در مواجهه با شکست يک‌جانبه‌گرايی و طرد آن از جانب بخش قابل توجهی از ‏جامعه بين‌المللی، اکنون تز ايجاد يک «ليگ دمکراتيک» به عنوان صحنه جديد هماهنگی سياسی ميان ‏قدرت‌های امپرياليستی تحت بررسی است، تزی که در عمل چندجانبه‌گرايی تحت فرمان امپرياليسم ‏آمريکا، با هدف مبارزه با چيزی خواهد بود که ايالات متحده بر اساس معيارهای خود «دولت‌های مستبد» ‏می‌داند. هم‌زمان با اين، بر بحث پيرامون پايان دادن به اشغال سايه افتاده است. يکی از نامزدهای کاخ ‏سفيد از «بازگشت فقط در صورت پيروزی» صحبت می‌کند، ديگری برای خروج نيروهای اشغالگر از عراق، ‏يک جدول زمانی سردرگم و مبهم، و افزايش حضور نظامی در افغانستان را پيشنهاد می‌کند.‏

در نتيجه، من فکر می‌کنم اولويت کنونی مبارزه شورای جهانی صلح اين است و اين خواهد بود که عليه ‏جنگ‌های تجاوزگرانه امپياليسم آمريکا و متحدان آن، و برای خروج ارتش‌های تجاوزگر از افغانستان و عراق ‏مبارزه کند- و من با توجه به بحث‌های مجمع عمومی در جريان کنفرانش جهانی صلح و روح حاکم بر بيانيه ‏پايانی مصوب آن کنفرانس بر اين تأکيد می‌کنم.‏

در ارتباط با اين وظيفه، مبارزه عليه نظامی کردن کره زمين، پايگاه‌های نظامی، خطر جنگ اتمی، گسترش و ‏تقويت ناتو نيز در دستور فعاليت روزانه ما قرار دارد. اخيراً ايالات متحده آمريکا نيروهای دريايی خود را از نو ‏سازماندهی کرده و برای اولين بار از دهه 1950 ناوگان چهارم خود را فعال کرده است. هدف ناوگان چهارم ‏فعاليت در دريای کارائيب، جنوب اقيانوس آرام و جنوب اقيانوس اطلس است. کشتی‌های جنگی آمريکا از ‏جمله بزرگ‌ترين کشتی‌های نيروی دريايی ايالات متحده به شمار می‌آيند، آن‌ها با انرژی اتمی ‌حرکت ‏می‌کنند و ظرفيت پرتاب سلاح‌های اتمی را دارند. اين يک مانور استراتژيک با برد وسيع است که هدف ‏ارعاب جنبش‌های مترقی منطقه و تأمين دسترسی ايالات متحده آمريکا به منابع طبيعی کشورهای ‏آمريکای لاتين و مردم آن کشورها را دنبال می‌کند. اين تصادفی نيست که اعلام ايجاد دوباره ناوگان چهارم ‏بعد  از کشف ذخاير عظيم گاز در منطقه اقتصادی سواحل برزيل صورت گرفت. بياينه پايانی مجمع عمومی ‏شورای جهانی صلح در کاراکاس به درستی می‌گويد: «شورای جهانی صلح همبستگی خود را با ‏جنبش‌های رو به رشد برای لغو پايگاه‌های نظامی خارجی، که افزار جنگ و تجاوز هستند، اعلام می‌کند.» ‏من فکر می‌کنم علاوه بر همبستگی، ما بايد با ديگر سازمان‌ها و شبکه‌ها، يک کارزار جهانی عليه ‏پايگاه‌های نظامی را هدايت کنيم.‏

رفقای گرامی،
بشريت سه ماه ديگر، شصتمين سالگرد صدور اعلاميه جهانی حقوق بشر را، که در اصول دمکراتيک و ‏صلح‌دوستانه شورای جهانی صلح منعکس است، گرامی می‌دارد. لازم به يادآوری است که شورای جهانی ‏صلح در همان لحظه تاريخی و تحت تأثير همان تحولات و ايده‌هايی که منشاء اعلاميه بودند، تشکيل شد.‏
بعد از ‏۶۰ سال، بشريت زير فشار اشکال جديد فاشيسم و ترور دولتی که به همان طبيعت و جوهر ‏سرکوبگر سرمايه‌داری مربوط می‌شوند قرار دارد. علاوه بر قتل عام‌ها و نسل کشی‌های ناشی از ‏جنگ‌های پيش‌دستانه، ما شاهديم که از مفهوم «جنگ عليه تروريسم»، از طريق برجسته کردن نقش ‏دولت پليسی، تصويب تعداد زيادی قوانين «ضدتروريستی» که هدف آن‌ها غيرقانونی کردن جنبش‌های ‏مردمی، استفاده از شکنجه، بازداشت غيرقانونی و آدم‌ربايی  است، برای محدود کردن حقوق دمکراتيک ‏مردم استفاده می‌شود. پيگرد مهاجران و قوانين شديد برای اخراج آن‌ها بخشی از اين سياست‌ها است.‏

ما در حالی که خواهان اعلاميه جهانی حقوق بشر هستيم و نوع جديد فاشيسم  را که اندک اندک به ‏دولت کشورهای امپرياليستی تبديل می‌شود، محکوم می‌کنيم، نمی‌توانيم مورد پنج قهرمان کوبايی را که ‏از ده سال پيش در زندان‌های ايالات متحده به سر می‌برند، ناديده بگيريم. دو تن از قهرمانان کوبايی، ‏‏«جراردو هرناندز» و «رنه گونزلز» قادر به ملاقات با همسران خود نيستند، زيرا ايالت متحده به آن‌ها ويزای ‏ورود به آن کشور را نمی‌دهد. اين وظيفه انسانی ماست- زيرا اين يک مورد انسانی است- که خطاب به ‏مقامات ايالات متحده و کميسيون عالی حقوق بشر، کارزاری را برای اعطای ويزای ورود به همسران اين دو ‏کوبايی قهرمان که در زندان‌های ايالات متحده به سر می‌برند، سازمان دهيم.‏

رفقای گرامی،
ما به عنوان مبارزان يک آيندۀ درخشان برای بشريت، در حالی که شاهد تشديد خطرات نسبت به صلح و ‏امنيت بين‌المللی هستيم، خطراتی که از سياست‌های جنگی امپرياليسم ناشی می‌شود، با خوش‌بينی ‏بسيار، شاهد فرصت‌های رشد مبارزات مردمی و فتوحات و پيروزی‌های آن‌ها، حتا به طور جزيی، هستيم.‏

ما به مقاومت عراق، که به نيروهای اشغالگر شکست تحميل می‌کند؛ به مقاومت لبنان که متجاوزين ‏اسرائيلی را شکست داده است و به سمت دفاع از حاکميت کشور خود حرکت می‌کند، درود می‌فرستيم. ‏ما هم‌چنين به مقاومت فلسطين که قهرمانانه با محاصره و کوشش برای انسداد مبارزه می‌کند درود ‏می‌فرستيم. ما با اميد بسيار شاهد تحولات مثبت و مبارزات مترقی آمريکای لاتين، مبارزات مردم آفريقا و ‏آسيا عليه استعمار و برای توسعه همراه با عدالت اجتماعی، و مقاومت کارگران و مردم اروپا عليه تحميل ‏قراردادهايی که به حاکميت ملی آسيب می‌رسانند، هستيم. ما ايمان داريم که علی‌رغم نامساعد بودن ‏موازنه نيروها، لحظه تاريخی جديدی در حال ظهور است که به سود مبارزات مردمی برای صلح، همکاری، ‏توسعه، استقلال و حق حاکميت دولت‌های ملی در مقابله با تهاجم امپرياليسم است- تهاجمی که برای ‏تحميل قدرت خود با زور در جهت دايمی کردن نظام اقتصادی و سياسی که از نظر تاريخی محکوم به نابودی ‏است صورت می‌گيرد.‏

رفقا،
من در اينجا سخنانم را به پايان می‌رسانم- به نظر من اين لحظه مساعدی است برای برخاستن و گسترش ‏و تقويت شورای جهانی صلح. از طريق کارزارهای دارای سمتگيری درست، با يک ماهيت گسترده، واحد و ‏عظيم، نفوذ و نيروی سازمان ما افزايش خواهد يافت. وظيفه ماست که همه امکانات عملی را در نظر ‏بگيريم، کيفيت خود را همان‌طور که سنت ما بوده است، به عنوان رابط قابل باور دولت‌های دمکراتيک و ‏سازمان‌های بين‌المللی نظام چندجانبه سازمان ملل افزايش دهيم، و برای رشد فعاليت متحد با ديگر ‏سازمان‌ها و شبکه‌هايی که اهدافی هم‌سو با اهداف ما دارند در جهت تقويت ريشه‌های سازمان خود در ‏منطقه و در دولت‌های ملی، و برای تسهيل ورود سازمان‌های جديد، بهبود عملکرد شيوه و ديناميسم‌ها، ‏ارتباطات و گسترش ايده‌ها و مواضع شورای جهانی صلح فعاليت کنيم. شرايط برای فعاليت ‏انترناسيوناليستی گسترده خلق‌ها در جهت بالا بردن سطح شناخت ضدامپرياليستی مساعد است. ‏

رفقای گرامی،
يک بار ديگر ار ميهمان‌نوازی «شورای صلح و همياری پرتغال»، حضور و توجه شما، تشکر می‌کنم، مايلم به ‏شما اعتماد و اطمينان دهم که از اين نشست قطع‌نامه‌های درست و طرح‌های سودمندی برای مصاف با ‏چالش‌های بزرگی که در برابر شورای جهانی صلح قرار دارد، حاصل خواهد شد.‏

بسيار سپاسگزارم.‏
سوکورو گومز، مسؤول شورای جهانی صلح‎

http://www.sacp.org.za/main.php?include=docs/sp/2008/sp0909.html

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p8x33ku