تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

۱۴ آذر ۱۴۰۱

● «همان‌طور که پیش از این و در ارزیابی از «طرح‌های اسناد کنگرهٔ هفتم» نوشته بودیم، ما، به‌عنوان یک جریان توده‌ای که خود را قاطعانه به جهان‌بینی تاریخی حزب تودهٔ ایران، یعنی مارکسیسم ــ لنینیسم، پایبند می‌داند و دفاع از اصول بنیادی مشی تاریخی حزب تودهٔ ایران را یک وظیفه مهم برای همه توده‌ای‌ها می‌شناسد، می‌کوشیم تا با مروری بر این اسناد، نظرات خویش را با رفقای توده‌ای‌ در میان بگذاریم.» («گردش به راست تاریخی در کنگرهٔ هفتم حزب تودهٔ ایران»، سایت ۱۰ مهر، ۲۶ تیر ۱۴۰۱)

● در سایت «۱۰ مهر» در ۶ آذر ۱۴۰۱، برگردان فارسی دو نوشته با عناوین «بازی فوتبال تمام دنیا را گرد هم می‌آورد» و «کمپین علیه میزبانان جام جهانی: علل خصومت غرب علیه قطر!؟» منتشر شده است. پس از خواندن آن دو مقاله و مشاهده عینی جنگ ورزشی در ایران و علیه ایران – از جمله انتشار تصویری دست‌کاری شده از پرچم ایران بوسله فدراسیون فوتبال آمریکا، و جشن و پایکوبی اقشار مرفه شهری و نمایندگان سیاسی آن‌ها، بخاطر باخت تیم فوتبال ایران در مقابل تیم فوتبال آمریکا، باید پرسید اگر این جمع به مارکسیسم- لنینیسم پایبند نبود، چه چیزهایی تبلیغ می‌کرد؟!

 

نکاتی درباره جایگاه ورزش در جهانی‌سازی امپریالیستی

 

گنجاندن ماراتون و تعلیق چوگان در المپیک ۱۸۹۶ آتن
بازی‌های افتتاحیه المپیک مدرن در سال ۱۸۹۶ با حضور ۲۸۰ ورزشکار، همگی مرد، از ۱۲ کشور در آتن برگزار شد. این ورزشکاران در ۴۳ رشته شامل دو و میدانی، دوچرخه سواری، شنا، ژیمناستیک، وزنه‌برداری، کشتی، شمشیربازی، تیراندازی و تنیس با یکدیگر رقابت کردند.

در مسابقات دوومیدانی در ورزشگاه پاناتنایک برگزار شد. این ورزشگاه که در اصل در سال ۳۳۰ قبل از میلاد ساخته شده بود، اما با هدایت و کمک مالی جورجیوس آوروف، یونانی ثروتمند مصری، با سنگ مرمر سفید بازسازی شد. مسیر باستانی شکل غیرعادی با پیچ‌های تند داشت که دوندگان برای ماندن در مسیر خود مجبور به کاهش سرعت می‌شدند.

در المپیک ۱۸۹۶ اولین ماراتن برگزار شد. این مسابقه که توسط میشل برآل فرانسوی پیشنهاد و طراحی شده بود، مسیر افسانه‌ای فیدیپید، دونده‌ یونان باستان را دنبال می‌کرد که براساس داستان‌های تاریخی در سال ۴۹۰ پیش از میلاد، از دشت ماراتون تا به آتن دوید تا شکست ارتش ایران را اعلام کند. این مسابقه به نقطه برجسته بازی‌ها مبدل شد و در آن اسپیریدون لوئیس، دونده یونانی، که پیروزی او تحسین ملت خود را به همراه داشت، برنده شد.

پیشنهاد گنجاندن بازی چوگان، که ریشه ایرانی دارد، برای المپیک۱۸۹۶ یونان تعلیق شد، و فقط از المپیک ۱۹۰۰ پاریس در بازی‌های المپیک تابستانی گنجانده شد، و نهایتاً پس از المیپک برلین در سال ۱۹۳۶ برای همیشه از بازی‌های المپیک حذف گردید.

المپیک برلین و عدم شرکت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در آن
در سال ۱۹۳۱، کمیته بین‌المللی المپیک، برلین را محل برگزاری المپیک تابستانی سال ۱۹۳۶ تعیین کرد. دو سال بعد، آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی، صدراعظم آلمان شد. به ابتکار و رهبری کمونیست‌ها، جنبش‌هایی برای تحریم المپیک ۱۹۳۶ برلین در ایالات متحده، انگلیس، فرانسه، سوئد، چکوسلواکی و هلند آغاز شد. ورزشکاران مترقی برخی از کشورها نیز تصمیم گرفتند تا به صورت انفرادی المپیک برلین را تحریم کنند. اما زمانی که «اتحادیه ورزشکاران آماتور ایالات متحده» در دسامبر ۱۹۳۵ رأی به شرکت در مسابقات داد، دیگر کشورها نیز موافقت کردند و جنبش گسترده تحریم ناکام ماند.

نازی‌ها برای بازی‌های تابستانی ۱۶-۱ اوت ۱۹۳۶ تدارکات مفصلی دیده بودند. مجموعه ورزشی عظیمی برپا شد و پرچم‌های المپیک و صلیب‌های شکسته، بناها و خانه‌های موجود در برلین را مزین می‌کرد.

هیتلر در ۱ اوت ۱۹۳۶ یازدهمین بازی‌های المپیک را افتتاح کرد

هیتلر در ۱ اوت ۱۹۳۶ یازدهمین بازی‌های المپیک را افتتاح کرد، که طی آن برای نخستین‌بار یک دونده تنها با مشعلی که از محل بازی‌های باستانی در المپیای یونان با دو امدادی حمل شده بود وارد استادیوم شد. آلمان با ۳۴۸ ورزشکار، بزرگ‌ترین تیم را به میدان فرستاد. تیم ایالات متحده با ۳۱۲ ورزشکار در رتبه دوم قرار داشت. اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در بازی‌های برلین شرکت نکرد.

دوندگان اس اس در سالزاخ، با قلعه هوهنسالزبورگ در پس زمینه.

زمانی که آمریکا، چین، اسراییل، و رژیم پینوشه منشور المپیک را نقض کردند
دولت‌های غربی برای نخستین‌بار در اجلاس ۲۰ دسامبر ۱۹۷۹ نمایندگان کشورهای عضو ناتو، موضوع تحریم بازی‌های المپیک تابستانی مسکو را در واکنش به وضعیت افغانستان بررسی کردند. در آن زمان، بسیاری از دولت‌ها به این پیشنهاد علاقه نشان ندادند. اما، این فکر زمانی رواج پیدا کرد که آندری ساخاروف، ناراضی روسی، در اوایل ژانویه خواستار تحریم شد. در ۱۴ ژانویه ۱۹۸۰، دولت جیمی کارتر با تعیین یک ضرب‌الاجل یک ماهه برای خروج اتحاد شوروی از افغانستان، به ساخاروف پیوست.

جیمی کارتر در ۲۰ ژانویه ۱۹۸۰، با ارسال یک نامه به «کمیته المپیک ایالات متحده» و طی یک مصاحبه تلویزیونی پیشنهاد کرد که اگر اتحاد شوروی در عرض یک ماه از افغانستان خارج نشود، میزبانی المپیک تابستانی ۱۹۸۰ از مسکو به شهری خارج از اتحاد شوروی منتقل شود.

کارتر گفت که ادامه عملیات اتحاد شوروی جان ورزشکاران و تماشاگرانی را که برای بازی‌ها به مسکو می‌روند به خطر خواهد انداخت، و اعلام کرد اگر «کمیته بین‌المللی المپیک» محل بازی‌ها را تغییر ندهد، ورزشکاران آمریکایی باید بازی‌ها را تحریم کنند. لرد کیلانین، رئیس «کمیته بین‌المللی المپیک»، سریعاً به اظهارات کارتر واکنش نشان داد و گفت که انتقال بازی‌ها از مسکو غیرممکن است.

پس از آن‌که «کمیته بین‌المللی المپیک» درخواست کارتر را رد کرد، «کمیته المپیک ایالات متحده» به تحریم المپیک تابستانی ۱۹۸۰ مسکو رأی داد، و کارتر این تصمیم را در ۲۱ مارس ۱۹۸۰ اعلام کرد. کیلانین تحریم بازی‌ها را نقض منشور المپیک اعلام کرد و گفت که میزبانی بازی‌ها در اواسط دهه ۱۹۷۰ به مثابه بخشی از یک قرارداد قانونی به مسکو اعطا شد، و مادام که اتحاد شوروی از مسئولیت‌های خود عدول نکرده است، نمی‌توان آن قرارداد را نفض کرد.

نهایتاً، ۶۰ کشور عمدتاً کوچک وابسته به امپریالیسم، به تحریم پیوستند. انگلستان، فرانسه، ایتالیا، سوئد از جمله متحدین آمریکا بودند که از پیوستن به تحریم امتناع کردند.

کارتر برای جلب حمایت از تحریم در آفریقا، محمدعلی بوکسور آمریکایی را به یک سفر حسن نیت در سراسر قاره فرستاد تا دولت‌های آفریقایی را به پیوستن به تحریم متقاعد کند. این سفر نتیجه معکوس داشت، زیرا محمد علی در جریان این سفر بر عدم حمایت خود از تحریم تأکید نمود.

در پایان، نزدیک‌ترین متحدین آمریکا که به جنبش علیه بازی‌های مسکو پیوستند عبارت بودند: از کانادا، آلمان غربی و اسرائیل. در کنار آن‌ها، اکثر رژیم‌های مرتجع عربی، شیلی پینوشه، هائیتی، هندوراس، پاراگوئه، کره جنوبی، چین و جمهوری اسلامی ایران بازی‌های المپیک تابستانی مسکو را تحریم کردند.

سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به تحریم دیپلوماتیک بازهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ بوسیله دولت آمریکا،طی بیانیه‌ای این را نقض منشور المپیک نامید و آمریکا را ترغیب کرد تا سیاست را از دنیای ورزش جدا کند.

تحریم دیپلوماتیک المپیک زمستانی پکن بوسیله آمریکا
آمریکا در فوریه ۲۰۲۱ تجریم بازی‌های المپیک زمستانی پکن را اعلام کرد. کاخ سفید اعلام کرد که المپیک زمستانی پکن را به صورت دیپلماتیک تحریم می‌کند، به این معنی که دولت بایدن هیچ دیپلمات یا نماینده رسمی را به مناسبت مسابقات المپیک و پارالمپیک زمستانی ۲۰۲۲ به پکن نمی‌فرستد.

جن ساکی، سخنگوی کاخ سفید دلایل این تصمیم را «نسل‌کشی مداوم و نقض حقوق بشر» در چین خواند. او در این رابطه تصریح کرد: «ورزشکاران تیم ایالات متحده از حمایت کامل ما برخوردارند. ما صد در صد در کنار آن‌ها هستیم اما از خانه آن‌ها را تشویق خواهیم کرد.»

به گفته سخنگوی کاخ سفید دولت آمریکا «هم‌پیمانان خود را از این اقدام مطلع کرده و تصمیم‌گیری در این‌باره را به خود آنها واگذار کرده است.»

او در پاسخ به این پرسش که چرا واشنگتن از تحریم کامل المپیک پکن خودداری کرده گفت، دولت قصد ندارد «ورزشکارانی را که سخت برای حضور در این مسابقات تمرین کرده‌اند، مجازات کند.»
به گفته ساکی، تحریم دیپلماتیک یک «پیام روشن» برای دولت چین خواهد بود.

تحریم ورزش و ورزشکاران روسیه پس از جنگ روسیه – اوکرایین
کمیته بین‌المللی المپیک (IOC) با محکوم کردن حمله روس‌ها به همسایه غربی‌شان، دستور حذف سرود و پرچم روسیه در تمام صحنه‌های ورزشی و گرفته شدن میزبانی رویداد‌‌ها از این کشور‌ را می‌دهد و فیفا و یوفا نیز در بیانیه‌ای مشترک اعلام می‌کنند که تیم‌های ملی و باشگاهی فوتبال روسیه از تمامی تورنمنت‌های فوتبالی از جمله جام جهانی کنار گذاشته می‌شوند، حتی به کمربند مشکی افتخاری پوتین در تکواندو رحم نشده است و آن را هم از رئیس جمهور روسیه گرفته‌اند، برخورد‌های قاطع و ضربتی که تا پیش از آن در دفاع از حق مظلوم، نظیرش را ندیده‌ بودیم. جنگ در هر کجای دنیا، به‌هنگامی که پای پایمال شدن حق و حقوق مظلومی در میان باشد، محکومو پدیده‌ای مذموم است و در آن شکی نیست. بحث در این گزارش طرفداری از یک جناح یا اینکه بررسی کنیم که حق با کدام طرف است؛ نیست، بلکه رفتار دوگانه‌ای است که نهاد‌های بین‌المللی ورزشی با یک اتفاق تلخ به‌نام جنگ دارند.

طبق منشور المپیک و فیفا و سایر نهادهای ورزشی، جدایی سیاست از ورزش یک اصل غیرقابل انکار و لازم‌الاجرا است، با وجود این بند که رکن اصلی موجودیت روح ورزش در جهان به حساب می‌آید، سؤال اینجاست؛ چرا پای ورزش به این ماجرای سیاسی ـ امنیتی باز شده است؟ در آن سوی ماجرا ورزشکاران و مردم عادی کشور روسیه که در شعله‌ور شدن آتش این جنگ، هیچ نقشی نداشته‌اند چرا باید پاسوز تصمیمِ سیاسیِ ورزشی‌ها شوند؟ آیا حذف تیم‌های ملی روسیه از مسابقات بین‌المللی در تضاد با اصلِ «جدایی ورزش از سیاست» نیست؟ («جدایی ورزش از سیاست؟»، رجانیوز،۱۲ اسفند ۱۴۰۰).

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/483ve5bf