تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: دمکراسی مردم، نشریه حزب کمونیست هند (مارکسیست)
۱۹ ژوئه ۲۰۱۵
نویسنده: پرابیر پورکایاستا
توافقنامه وین وعده میدهد در ازای اینکه ایران بخشی از زیرساخت اتمی خود را از کار بیاندازد، تحریمهای اقتصادی را بردارد. ایالات متحده همچنین حق ایران برای غنیسازی سوخت اتمی را پذیرفته است، چیزی که تا کنون رد میکرده است. شرط نیرنگآمیز این است که تحریمهای اقتصادی فقط پس از اینکه ایران برنامه غنیسازی سوخت اتمی خود را کاهش داد، برداشته خواهد شد، که امکان به تأخیر انداختن این گام مهم به بهانههای گوناگون از جانب ایالات متحده را پیش میآورد. ایران همچنین به این گردن نهاد که بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات نظامی آن گسترش یابد، با این خطر که ایالات متحده از آن بازررسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مأموریتهای جاسوسی استفاده کند، شبیه کاری که در عراق کرد. کسانی که باور دارند این فصل جدیدی را در روابط ایالات متحده – ایران باز خواهد کرد، اشتباه میکنند.
توافق هستهای ایران – ایالات متحده: موفقیت تاریخی یا تسلیم ایران؟
مذاکرات توافقنامه گرچه رسماً بین ایران و ۱+۵ (۵ عضو دايم شورای امنیت+ آلمان) صورت گرفته است، اما مذاکرات در واقع همیشه بین دو طرف – ایالات متحده و ایران – بوده است.
توافقنامه وین وعده میدهد در ازای اینکه ایران بخشی از زیرساخت اتمی خود را از کار بیاندازد، تحریمهای اقتصادی را بردارد. ایالات متحده همچنین حق ایران برای غنیسازی سوخت اتمی را پذیرفته است، چیزی که تا کنون رد میکرده است. شرط نیرنگآمیز این است که تحریمهای اقتصادی فقط پس از اینکه ایران برنامه غنیسازی سوخت اتمی خود را کاهش داد، برداشته خواهد شد، که امکان به تأخیر انداختن این گام مهم به بهانههای گوناگون از جانب ایالات متحده را پیش میآورد. ایران همچنین به این گردن نهاد که بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تأسیسات نظامی آن گسترش یابد، با این خطر که ایالات متحده از آن بازررسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای مأموریتهای جاسوسی استفاده کند، شبیه کاری که در عراق کرد.
پس از سقوط شاه، متحد و دستنشاندۀ ایالات متحده و رژیم زرسالار و خونریز او، ایالات متحده از راههای گوناگون یک جنگ واقعی را علیه ایران به راه انداخت. نخست حمایت آن از صدام حسین در جنگ او علیه ایران بود که شامل دادن سلاحهای شیمیایی به صدام و کمک به او در استفاده از آن سلاحها در میدان جنگ میشد. دوم تحمیل تحریمهای اقتصادی و نظامی به ایران، تقریباً بلافاصله پس از سقوط شاه بود، که بعداً آنها را به تحریمهای سازمان ملل متحد گسترش داد. بعد از آن حملات سایبری به مجتمع سوخت اتمی نطنز و زیرساخت نفتی ایران صورت گرفت. ایالات متحده همچنین از سازمانهای تروریستی گوناگون در ایران، مانند جندالله و مجاهدین خلق حمایت کرد و حتا در خاک ایران دانشمندان اتمی ایران را ترور کرده است. ایالات متحده در عین ارتکاب همه اینها، ادعا کرده است که ایران از «تروریسم» در منطقه حمایت میکند و دولتهای دیگر را بیثبات میسازد. این ادعای دولتی است که اساساً القاعده را در افغانستان به وجود آورد، به عراق حمله کرد، حکومت لیبی را نابود کرد و امروز با جبهه النصره که یکی از شاخههای القاعده است علیه دولت بشار الاسد در سوریه متحد است.
خطرات پنهان بالقوه برای ایران
توافقنامه وین چهارچوب وسیع توافقنامه لوزان در آوریل را قطعی نمود و ترتیب گامهایی را که هر دو طرف برخواهند داشت مشخص نمود. در لوزان، ایران موافقت کرد که برنامه غنیسازی سوخت اتمی خود را در ازای رفع تحریمهای اقتصادی و نظامی ایالات متحده و متحدین آن، به میزان چشمگیری کاهش دهد. توافقنامه نهایی ۱۶۰ صفحهای ترتیبی را که تحریمهای اقتصادی قرار است برداشته شوند دربر دارد، اما فقط پس از آنکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی تأیید کند که ایران همه گامهای لازم را تحت توافقنامه برای کاهش برنامه اتمی خود برداشته است. این یک خطر پنهان بالقوه برای ایران است، زیرا آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت مدیرکل کنونی آن-آمانو- که پیش از این وفاداری خود را به ایالات متحده نشان داده، ممکن است در تأیید تعلل نماید. اگر دیده شود که ایران هر یک از بندهای توافقنامه را «نقض میکند»، تحریمها ممکن است فوراً وضع شوند. توافقنامه وین همچنین رژیم بازرسی را فراتر از چیزی که ایران در آوریل پذیرفته بود، گسترش داده است: این هر جا، از جمله تأسیسات نظامی حساس را البته مورد به مورد و براساس «دسترسی کنترل شده» برای بازرسی باز میکند. ایران حق دارد درخواستهای بازرسی را چالش نماید. [عدالت: البته در عمل هر چالش از جانب ایران میتواند به معنی «نقض» توافقنامه تعبیر شود.]
توافقنامه لوزان پیشبینی میکند که ایران تعداد سانتريفوژهای خود را از ۱۹٫۰۰۰ به حدود ۶٫۰۰۰ کاهش دهد- که حدود ۵٫۰۰۰ آن برای غنیسازی سوخت به کار گرفته خواهد شد. ایران همچنین موافقت کرد ذخیره اورانیوم کم غنیشده (۳٫۷ درصد خالص) خود را ۹۸ درصد کاهش دهد- از ۱۰٫۰۰۰ کیلوگرم به فقط ۳۰۰ کیلوگرم برای یک دوره ۱۵ ساله. رآکتور آب سنگین اراک برای تولید پلوتونیوم برای تحقیق و تولید فقط رادیو-ایزوتوپ برای مقاصد پزشکی از نو طراحی خواهد شد. ایران همچنین از تأسیسات فردو برای غنیسازی اورانیوم استفاده نخواهد کرد.
ایران بازرسیهای ناخواندهتر توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت پروتکل الحاقی آن را نپذیرفته است؛ ایران موافقت کرده اینها را فراتر از پروتکل به چیزی که غرب کل زنجیر عرضه مینامد، گسترش دهد: این شامل استخراج و آسیاب اورانیوم، تولید و ذخیره سانتريفوژها و غیره میشود.
اقدامات گوناگونی که برای محدود کردن برنامه غنیسازی سوخت اتمی ایران وضع شده اند برای ۱۵- ۱۰ سال آینده باقی خواهند ماند. این، برنامه اتمی ایران را به مدت حداقل ۱۰ سال، اگر نه ۱۵ سال، درجا متوقف میکند. ایران دیگر نمیتواند از تهدید ظرفیت شکافت هستهای خود برای ایجاد توازن استراتژیک در منطقه استفاده کند. قدرت نظامی متعارف آن بسیار کمتر از رقیب منطقهای نزدیک آن، عربستان سعودی و دیگر پادشاهیهای خلیج است، چه برسد به اسرائیل که یک گوریل ۸۰۰ پوندی در منطقه است.
توافقنامه تحریمهای نظامی سازمان ملل متحد علیه ایران را برنمیدارد. آن تحریمها برای پنج سال دیگر ادامه خواهند یافت. تحریمهای نظامی مجزای ایالات متحده ادامه خواهند یافت و ایران همچنان از نظام مالی ایالات متحده بیرون نگه داشته خواهد شد.
ادامه تحریمهای نظامی بدین معنی است که قدرت نظامی متعارف ایران همچنان زیر رقابت منطقهای، به ویژه عربستان سعودی، خواهد بود. در حالیکه عربستان سعودی و دیگر پادشاهیهای خلیج بودجه نظامی خود را به میزان چشمگیری گسترش داده اند و آخرین سختافزارهای نظامی را از ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی میخرند (با خریده اند)، بخش اعظم تجهیزات نظامی ایران باقی مانده از زمان شاه است. گرچه روسیه برخی تسلیحات پیشرفته به ایران فروخته است، اما آنها در مقایسه با تسلیحاتی که پادشاهیهای خلیج دارند و همچنان به دست میآورند، بسیار ناچیز است. تنها سامانه تسلیحاتی عمدهای که ایران دارد سامانه موشک بالستیک ساخت داخل است [عدالت: طبق توافقنامه ایران به مدت ۸ سال قادر به استفاده یا حتا آزمایش آن نیست.]
هزینه نظامی ایران در مقایسه با دیگر همسایگان در منطقه چقدر است؟ در سال ۲۰۱۴، ایران ۱۵ میلیارد دلار خرج بودجه نظامی خود کرد، که بخش اعظم آن حقوقهای پرداختی بود. در مقایسه با این، بودجه نظامی دولتهای شورای همکاری خلیج-بحرین، کویت، عمان، عربستان سعودی، و امارات متحده عربی- ۱۳ برابر بود. بودجه نظامی امارات متحده عربی بسیار کوچک به تنهایی ۵۰ درصد بیشتر از ایران بود. این بدین معنی نیست که ایران به علت تحریمها هزینههای نظامی خود را کاهش داده است. دادهها نشان میدهند در حالیکه ایران بودجه نظامی خود را گسترش داده – گرچه با سرعت کمتری – این عریستان سعودی و دیگر پادشاهیهای خلیج هستند که به میزان چشمگیری برنامههای نظامی خود را طی ۱۰ سال گذشته گسترش داده اند.
علیرغم تبلیغات در رسانههای غربی، ایران نیست که همسایگان خود را تهدید میکند. ایران بخشی از اتحاد دفاعی متشکل از حزبالله در لبنان، دولت سوریه، و اکنون دولت عراق است. اسرائیل به دفعات با حمایت ایالات متحده به لبنان و حزبالله حمله کرده است. در سوریه، ایالات متحده، ترکیه، عربستان سعودی، دیگر پادشاهیهای خلیج و اردن در یک اتحاد ضمنی، اگر نه علنی، با گروههای فرقهگرای گوناگون از جمله شاخههای القاعده قرار دارند، و اسلحه، حمایت تاکتیکی، پول، و پناهگاه به آنها میدهند. اسرائیل و ایالات متحده به دفعات تهدید کرده اند که تأسیسات اتمی و نظامی ایران را بمباران خواهند کرد. سعودیها علناً با القاعده در یمن متحدند، و به حوثیها و به جمعیت غیرنظامی حمله میکنند. این نه ایران، بلکه ایالات متحده و متحدین آن هستند که منطقه را بیثبات میکنند. آنها هستند که از افراطیترین و فرقهگرایانهترین شکل اسلام، نسخه زهرآگین وهابی که سعودیها پرورش میدهند و اکنون به «دولت اسلامی در عراق و شام» جنایتکار و خلافت اسلامی تغییر شکل داده، حمایت میکنند. این ایالات متحده است که با دو طرف بازی میکند-در داخل برای گرد آوردن حمایت برای یک دولت به نحو فزاینده نظامی، شنودی از اسلامهراسی استفاده میکند، در عینحال با عقبگراترین نیروهای فرقهگرا در منطقه متحد است.
ممکن است به نظر برسد که ایران تسلیم شده است، یا در توافقنامه وین بیشتر از آنکه به دست آورده از دست داده است. اگر ما فقط از جنبه استراتژیک به موضع نگاه کنیم، این درست است. ایران در ازای برداشتن تحریمهای اقتصادی که به حسن نیت ایالات متحده-کالایی که تاکنون کمیاب بوده است- وابسته خواهد بود، یک برابرساز نیرومند – ظرفیت شکافت هستهای خود- را از دست داده است.
رفع تحریمها مهم است
برای ایران، برداشتن تحریمها امروز حتا مهمتر شده است. سقوط قیمت نفت اقتصاد ایران را به ميزان چشمگیری تحت فشار قرار داده است. بدون این کاهش، ایران ممکن بود رژیم تحریمها را آسانتر تحمل کند. قبلاً، ایران تحریمها را با ارایه نفت ارزانتر از قیمتهای بینالمللی و ورود به مبادلات پایاپای دور میزد. اما، گسترش تحریمها توسط ایالات متحده به بانکهای خارجی و دیگر مؤسسات مالی، بر توانایی ایران برای فروش نفت، به ویژه در یک بازار در حال سقوط، تأثیر گذاشت.
به نظر میرسد به ایران اطمینان داده شده که آژانس بینالمللی انرژی اتمی تا پایان سال ۲۰۱۵ قادر خواهد بود اجابت ایران را تأیید کند، نتیجتاً برداشتن تحریمها یک دوره کوتاه انتظار را شامل میشود. همچنین به نظر میرسد که ایران اطمینان دارد ایالات متحده به تضمینهای خود وفادار بماند، و اگر نماند، رژیم کنونی تحریمها همچنان شکسته شده، زیرا دیگران با ایالات متحده همراه نخواهند بود.
از ابتدا، ایران پیشنهادات متعددی برای محدود کردن برنامه غنیسازی خود ارایه نمود. این ایالات متحده بود که از پذیرش حق ایران برای غنیسازی اورانیوم تا هر درصد امتناع میکرد. ایالات متحده همچنین پذیرفته است تحریمهای اقتصادی را که مدتها پیش از دعوا بر سر غنیسازی اتمی تحمیل کرده بود، بردارد. نتیجتاً، به نظر میرسد ایران از دو طریق دستآورد داشته است. ایران تضمن گرفته که تحریمهای اقتصادی پس از کاهش برنامه غنیسازی سوخت اتمی آن برداشته خواهند شد، و ثانیاً، ایالات متحده را به پذیرش حق آن برای غنیسازی سوخت اتمی مجبور کرده است.
با توجه به همه جوانب، توافقنامه ایالات متحده – ایران گامی به پیش در تغییر حرکت ناگزیر ایالات متحده به سمت یک جنگ دیگر در منطقه بود. بدون توجه به اینکه پس از اوباما چه کسی ساکن کاخ سفید باشد، شروع دوباره آن حرکت دشوار خواهد بود. آینده نشان خواهد داد که آیا ایران رفع تحریمهای اقتصادی را به دست آورده، و تحریمها به چه میزان برداشته خواهند شد.
کسانی که باور دارند این فصل جدیدی را در روابط ایالات متحده – ایران باز خواهد کرد، اشتباه میکنند. ایالات متحده هنوز ایران را یک قدرت منطقهای که لازم است مهار شود، میبیند. تنها چیزی که پذیرفته این است که جنگ – حداقل فعلاً – به مثابه یک استراتژی مهار اکنون روی میز نیست. اهمیت ژئواستراتژیک دیگر این است که برای نخستین بار پس از جنگ سوئز، ایالات متحده موضعی در منطقه گرفته که با موضع اسرائیل متفاوت است.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/zwve2j8c