تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم

منبع: مارکسیسم – لنینیسم امروز
نویسنده: راجر استول
۲۴ مارس ۲۰۲۲

به سخن دیگر، اگرچه جنگ اسماً یک درگیری بین دو کشور توسعه یافته و از نظر نژادی سفیدپوست روسیه و اوکرائین است، این رای سازمان ملل نشان می‌دهد که جنگ ممکن است توسط بسیاری از مردم جهان به مثابه یک نبرد بر سر نظام سیاسی و اقتصادی جهانی، که سلسله مراتب امپریالیستی، تقسیم ملت‌ها به غنی و فقیر، و برتری سفیدپوستان را نهادینه می‌کند، تلقی شود. همانطور که مرکز امپریالیستی آمریکای شمالی، اروپا و ژاپن از نظر تعداد، جمعیت، ثروت یا قدرت خود جهان را نمایندگی نمی‌کند، مرکز امپریالیستی در مورد مسائل مهم جنگ، صلح، عدالت و حقوق بین‌الملل نیز برای جهان صحبت نمی‌کند.

 

جهان تقسیم شده: قطع‌نامه اضطراری سازمان ملل توسط کشورهایی که تنها ۴۱ درصد از جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند تأیید شده است

 

براساس گزارش «گاردین»، «الجزیره» و «آی نیوز» در ۲ مارس سال جاری، مجمع عمومی سازمان ملل متحد در یک نشست اضطراری برای تصویب یک قطع‌نامه غیر الزام‌آور در محکومیت مداخله روسیه در ۲۴ فوریه در اوکرائین تشکیل شد. [۱]

در غیاب نظرسنجی قابل اعتماد از ۷٫۹ میلیارد نفر مردم جهان، این رای ممکن است نشان دهد که اکثریت بشریت با اوکرائین همدردی می‌کند. آمار ارائه شده در زیر نشان می‌دهد که فقط ۴۱ درصد از مردم جهان در کشورهایی زندگی می‌کنند که در رای دادن به قطع‌نامه سازمان ملل متحد به آمریکا پیوستند.

اگر جمعیت‌شناسی را در نظر بگیرید، این رای نامتوازن حتا بیش‌تر جالب توجه است. جمعیت‌هایی که توسط دولت‌هایی نمایندگی می‌شوند که به این قطع‌نامه رای ندادند، به احتمال زیاد شامل فقیرترین ملت‌های جهان، ملت‌های دارای جمعیت جوان‌تر، «ملت‌های رنگین پوست»، ملت‌های «جنوب جهانی» و ملت‌های پیرامون نظام اقتصادی جهانی می‌شوند.

به سخن دیگر، اگرچه جنگ اسماً یک درگیری بین دو کشور توسعه یافته و از نظر نژادی سفیدپوست روسیه و اوکرائین است، این رای سازمان ملل نشان می‌دهد که جنگ ممکن است توسط بسیاری از مردم جهان به مثابه یک نبرد بر سر نظام سیاسی و اقتصادی جهانی، که سلسله مراتب امپریالیستی، تقسیم ملت‌ها به غنی و فقیر، و برتری سفیدپوستان را نهادینه می‌کند، تلقی شود.
رای سازمان ملل بر اساس جمعیت

از ۷٫۹۳۴٫۰۰۰٫۰۰۰ نفر جمعیت جهان، ۵۹ درصد در کشورهایی زندگی می‌کنند که از قطع‌نامه حمایت نکردند و فقط ۴۱ درصد در کشورهایی زندگی می‌کنند که از این قطع‌نامه حمایت کردند.[۲] اما این رقم بدون احتساب کشورهای متخاصم بلافصل و متحدین آن‌ها – اوکرائین، ایالات متحده، و کشورهای ناتو در یک سو، و روسیه، ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان، و تاجیکستان (همگی کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی) در سوی دیگر – به ۳۴ درصد کاهش می‌یابد.

۴۱ درصد یا ۳۴ درصد به منزله یک شکست کوبنده و تحقیرآمیز برای ایالات متحده در این قطع‌نامه غیر الزام‌آور سازمان ملل است. اما، در غرب به مثابه یک پیروزی برای ایالات متحده و یک محکومیت «منکوب‌کننده» جهانی روسیه گزارش شده است.

رای سازمان ملل و تولید ناخالص داخلی سرانه
همه کشورهایی که در یک سوم بالای رتبه‌بندی تولید ناخالص داخلی سرانه (اسمی) قرار دارند، از جمله ژاپن و همه کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، به این قطع‌نامه رأی مثبت دادند، ونزوئلا تنها کشور در رتبه‌بندی یک سوم برتر است که رأی مثبت نداد.

از میان کشورهایی که به این قطع‌نامه رای مثبت ندادند، اکثر آن‌ها فقیرترین کشورهای جهان هستند و تقریباً هیچ کدام بالاتر از رتبه متوسط ۹۸ قرار نگرفتند. استثناها عبارتند از: ونزوئلا (رتبه ۵۸)، روسیه (رتبه ۶۸)، گینه استوایی (رتبه ۷۳)، قزاقستان (رتبه ۷۵)، چین (رتبه ۷۶)، کوبا (رتبه ۸۲)، ترکمنستان (رتبه ۹۲)، آفریقای جنوبی (رتبه ۹۵)، بلاروس (رتبه ۹۷).[۳]

رای سازمان ملل و شکاف مرکز/پیرامون
یک راه دیگر برای نشان دادن شکاف ثروت/فقر در رای سازمان ملل، تمایز کشورهای مرکز و پیرامون است. در تئوری نظام‌های جهانی، ارزش اضافی نیروی کار به طور نامتناسبی به سمت کشورهای مرکز جریان می‌یابد: «کشورهای جهان را می‌توان به دو منطقه اصلی جهانی “مرکز” و “پیرامون” تقسیم کرد. مرکز شامل قدرت‌های بزرگ جهانی و کشورهایی می‌شود کخ بهش عمده از ثروت کره زمین را در اختیار دارند. پیرامون دربرگیرنده کشورهایی است که از منافع ثروت جهانی و جهانی‌سازی برخوردار نیستند. (Colin Stief, ThoughtCo.com, 1/21/20)

کشورهایی که معمولاً در مرکز محسوب می‌شوند عبارتند از: استرالیا، اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، یونان، ایسلند، ایرلند، ایتالیا، ژاپن، لوکزامبورگ، هلند، نیوزلند، نروژ، پرتغال، سنگاپور، اسپانیا، سوئد، سوئیس، انگلستان، ایالات متحده آمریکا.

تفاوت در این‌جا فاحش است. تک تک کشورهای مرکز به قطع‌نامه رای مثبت دادند و هر کشوری که به این قطع‌نامه رأی مثبت نداد، یا در حاشیه قرار دارد یا در برخی موارد، مانند روسیه یا چین، در نیمه -پیرامون قرار دارد.

رای سازمان ملل و میانگین سن
همه کشورهایی که در یک سوم بالای رده‌بندی میانگین سن قرار دارند، از موناکو (۵۱٫۱سال) تا ایسلند (۳۶٫۵سال)، به این قطع‌نامه رأی مثبت دادند، به استثنای موارد زیر: چین (۳۷٫۴)، روسیه (۳۹٫۶)، بلاروس (۵۰) ، کوبا (۴۱).

از بیست کشور دارای کم‌ترین میانگین سنی (۱۵٫۴ تا ۱۸٫۹) فقط نیمی از آن‌ها به این قطع‌نامه رأی مثبت دادند.

رای سازمان ملل و کشورهای رنگین پوست»
از ۷٫۹۳۴٫۰۰۰٫۰۰۰ نفر در جهان، ۱٫۱۳۶٫۱۶۰۰۰ نفر در کشورهایی زندگی می‌کنند که با حدود ۱۴ درصد جمعیت جهان معمولاً ((به طور مداوم یا غیرمستمر) ) به عنوان «کشورهای سفید» شناخته می‌شوند. با این حال، «کشورهای سفید» از نظر جمعیت، حدود ۳۰ درصد از کل آرای موافق به قطع‌نامه را تشکیل می‌دهند. این «رای سفید» از همه کشورهای مرکز (به استثننای سنگاپور و ژاپن) است. در مقایسه با این، ۹۷ درصد از جمعیت کشورهایی که به این قطع‌نامه رای مثبت ندادند در «کشورهای رنگین پوست» زندگی می کنند. فقط روسیه، بلاروس و ارمنستان (که به قطع‌نامه رای مثبت ندادند) جمعیتی دارند که اکثراً به عنوان «سفید» طبقه‌بندی می‌شوند.

بنابراین، «کشورهای سفید» در گروهی که به قطع‌نامه رای مثبت دادند (۳۰ درصد در مقابل ۱۴ درصد غیرسفید) و در گروهی که به این قطع‌نامه رأی مثبت نداند (۳ درصد در مقابل ۱۴ درصد غیرسفید) را تشکیل می‌دهند.

پیش از مداخله
آن‌چه در زیر می‌آید شرح مختصری از وقایعی است که به مداخله روسیه در ۲۴ فوریه، و به صدور قطع‌نامه سازمان ملل انجامید. این تاریخچه‌ای است که به ندرت در رسانه‌های جریان اصلی ذکر شده است، اگرچه به راحتی در رسانه‌های بدیل و اکنون سرکوب‌شده یافت می‌شود. این تاریخچه در اینجا به مثابه توضیحی جزئی، در مورد این‌که چرا قطع‌نامه سازمان ملل از حمایت جمعیت بسیار کمی برخوردار شد، ارائه می‌شود.

چندین دهه است که ایالات متحده – ناتو به روسیه تجاوز کرده است، نیروهای ناتو را هر چه بیش‌تر به مرزهای غربی روسیه نزدیک‌تر کرده است، روسیه را با پایگاه‌های نظامی محاصره کرده، سلاح های هسته‌ای را در فاصله کم‌تر مستقر کرده، و پیمان‌های کاهش احتمال جنگ اتمی را نقض نموده یا زیر پا گذاشته است. ایالات متحده حتا از طریق اسناد برنامه‌ریزی و بیانیه‌های سیاست خود اعلام کرد که اوکرائین را میدان نبردی می‌داند که در آن جان اوکرائینی‌ها و روس‌ها ممکن است قربانی شود تا روسیه را بی‌ثبات، سر بریده و در نهایت مانند یوگسلاوی تجزیه شود. روسیه از مدت‌ها پیش به تهدید امنیتی موجودی که در خاک اوکرائین می بیند اشاره کرده است، و برای حل این مشکل طی دهه‌ها تلاش‌های پیگیر، صلح‌آمیز و در عین حال بی‌‌ثمری را انجام داده است. (به یادداشت عالی تحریریه «مانتلی ریویو» مراجعه کنید.)

تاریخ موخر شامل کودتای سازماندهی شده توسط ایالات متحده در اوکرائین در سال ۲۰۱۴، و در پی آن جنگ دولت مرکزی علیه کسانی است که در مناطق شرقی دونیتسک و لوگانسک در برابر دولت کودتا و سیاست‌های آن مقاومت می‌کنند. این سیاست‌ها شامل ممنوعیت زبان روسی، زبان مادری منطقه و بخش قابل توجهی از کشور (از جمله رئیس‌جمهور زلنسکی) است.

جنگ تا پایان سال ۲۰۲۱ جان ۱۴ هزار نفر را گرفت که چهار پنجم آن‌ها از اعضای مقاومت یا غیرنظامیان روسی زبان بودند که هدف دولت قرار گرفتند. روسیه طی سال‌ها مذاکره تلاش کرد و نتوانست مناطق دونیتسک و لوگانسک را در داخل اوکرائین متحد نگه دارد. پس از امضای توافق‌نامه‌های مینسک که قرار بود دقیقاً این کار را انجام می‌داد، اوکرائین، تحت کنترل شدید ایالات متحده، حتا از گام اول هم، یعنی گفت‌و‌گو با نمایندگان شورش- تبعیت نکرد.

ویاچسلاو تتکین، عضو کمیته مرکزی بزرگ‌ترین حزب اپوزیسیون روسیه، حزب کمونیست فدراسیون روسیه، درباره این‌که چرا مداخله اکنون اتفاق افتاده است، توضیح می‌دهد:

«روسیه از دسامبر ۲۰۲۱ اطلاعاتی درباره برنامه‌های ناتو برای استقرار نیروها و پایگاه‌های موشکی در اوکرائین دریافت کرده بود. هم‌زمان با آن، حمله به جمهوری‌های خلق دونیتسک (DPR) و لوگانسک (LPR) تدارک دیده می‌شد.حدود یک هفته پیش از شروع عملیات روسیه، نقشه حمله‌ای که شامل حملات توپخانه دوربرد، پرتاب‌گرهای موشکی چندگانه، هواپیماهای جنگی بود، برملا شد. نقشه این بود که پس از حمله نیروهای اوکرائینی و گردان‌های نازی، دونباس از مرز روسیه جدا شود، دونیتسک، لوگانسک و دیگر شهرها محاصره شوند و سپس یک “پاکسازی امنیتی” گسترده با زندانی کردن و کشتن هزاران نفر از مدافعان دونباس و حامیان آن‌ها انجام شود. این نقشه با همکاری ناتو تهیه شد. تهاجم قرار بود در اوایل ماه مارس آغاز شود. اقدام روسیه بر کی‌یف و ناتو پیش‌دستی کرد که به آن امکان داد تا ابتکار استراتژیک را به دست گیرد و به طور مؤثر جان هزاران نفر را در دو جمهوری نجات دهد.»

همه این‌ها ممکن است نشان دهنده رد جهانی و قاطع قطع‌نامه مورد حمایت آمریکا در سازمان ملل در محکومیت روسیه باشد، قطع‌نامه‌ای که رسانه‌های غربی خیره سرانه آن را صرفاً به دلیل تصویب آن پیروزی ایالات متحده می‌دانند. این مهم نیست که قطع‌نامه در یک نظام رأی‌گیری به تصویب رسید که در آن رای لیختن اشتاین هم‌وزن با رأی چین است.

«جنوب جهانی» هم‌چنین از تجربه تلخ خود می‌داند که برخلاف غرب، نه روسیه و نه شریک نزدیک آن، چین معمولاً در بمب‌گذاری، تهاجم، کارزار‌های بی‌ثبات‌سازی، انقلاب‌های رنگی، کودتا و ترور علیه کشورها و دولت‌های «جنوب جهانی» شرکت نمی‌کنند. بالعکس، هر دو کشور به توسعه و دفاع نظامی چنین کشورهایی مانند سوریه، ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا، ایران و کشورهای دیگر کمک کرده‌اند.

نتیجه
همانطور که مرکز امپریالیستی آمریکای شمالی، اروپا و ژاپن از نظر تعداد، جمعیت، ثروت یا قدرت خود جهان را نمایندگی نمی‌کند، مرکز امپریالیستی در مورد مسائل مهم جنگ، صلح، عدالت و حقوق بین‌الملل نیز برای جهان صحبت نمی‌کند. در واقع، «جنوب جهانی» قبلاً بارها، به طرق مختلف، با صبر، پشتکار و به وضوح، این را به «شمال جهانی» گفته است، گرچه تأثیر چندانی نداشته است. از آنجایی که ما در شمال قادر به شنیدن واژه‌ها نیستیم، شاید بتوانیم به فریاد اعداد گوش دهیم.

پی‌نویس‌ها:
۱) قطع‌نامه «به شدت از تجاوز فدراسیون روسیه به اوکرائین که نقض ماده ۲ (۴) منشور است، ابراز تاسف می‌کند.» (ماده ۲ (۴) منشور سازمان ملل می‌گوید: «همه اعضا باید در روابط بین‌المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور، یا به هر شیوه دیگری که با اهداف سازمان ملل متحد مغایرت داشته باشد، خودداری کنند.» قطع‌نامه هم‌چنین از «تصمیم ۲۱ فوریه ۲۰۲۲ فدراسیون روسیه در رابطه با وضعیت بخش‌های مشخصی از مناطق دونیتسک و لوگانسک اوکرائین به مثابه نقض تمامیت ارضی و حاکمیت اوکرائین و مغایر با اصول منشور، ابراز تاسف می‌کند.» قطع‌نامه، فراتر از روسیه، از دخالت بلاروس در این استفاده غیرقانونی از زور علیه اوکرائین ابراز تاسف می‌کند و از آن می‎خواهد که به تعهدات بین‌المللی خود پایبند باشد.»

۲) جمعیت کشورهایی که به قطع‌نامه سازمان ملل رای مثبت دادند ۳٫۲۸۹٫۳۱۰٫۰۰۰ نفر است . جمعیت کشورهایی که به این قطعنامه رای مخالف، ممتنع دادند یا رای ندادند ۴٫۶۴۴٫۶۹۴٫۰۰۰ نفر است (مخالف: ۲۰۲٫۲۰۹٫۰۰۰ ؛ ممتنع: ۴٫۱۴۰۴۶٫۰۰۰؛ رأی نداده: ۳۰۱٫۹۳۹٫۰۰۰).

۳) کشورهایی که به این قطع‌نامه رای نداده‌اند، با رتبه‌بندی تولید ناخالص داخلی سرانه (هرچه این عدد کم‌تر باشد، رتبه بالاتر است) عبارتند از:
الف) ۵ کشوری به این قطع‌نامه رای منفی دادند: روسیه ۶۸، بلاروس ۹۷، کره شمالی ۱۵۴، اریتره ۱۷۸، سوریه۱۴۷؛
ب) ۳۶ کشوری که رأی ممتنع دادند: الجزایر ۱۱۹، آنگولا ۱۲۸، ارمنستان ۱۱۵، بنگلادش ۱۵۵، بولیوی ۱۲۶، بروندی ۱۲۶، جمهوری آفریقای مرکزی۱۹۷، چین ۷۶، کنگو ۱۴۳، کوبا ۸۲، السالوادور ۱۲۱، گینه استوایی ۷۳، هند ۱۵۰، ایران ۱۰۵، عراق ۱۰۳، قزاقستان ۷۵، قرقیزستان ۱۶۶، لائوس ۱۴۰، ماداگاسکار ۱۹۰، مالی ۱۷۴،، مغولستان 171، 174موزامبیک ۱۹۲، نامیببیا ۱۰۲، نیکاراگوئه ۱۴۸، پاکستان ۱۶۲، سنگال ۱۶۰، آفریقای جنوبی ۹۵، سودان جنوبی ۱۱۸، سریلانکا ۱۲۰، سودان ۱۷۱، تاجیکستان ۱۷۷، تانزانیا ۱۶۹، اوگاندا ۱۸۷، ویتنام ۱۳۸، زیمبابوه ۱۴۱، ؛
ج) ۱۲ کشوری که رأی ندادند، آذربایجان ۱۴۴، بورکینا فاسو ۱۸۴، کامرون ۱۵۸، اسواتینی ۱۱۷، اتیوپی ۱۷۰، گینه ۱۷۵، گینه بیسائو ۱۷۹، مراکش ۱۳۰، توگو ۱۸۵، ترکمنستان ۹۲، ازبکستان ۱۵۹، ونزوئلا ۵۸.

https://mltoday.com/divided-world-the-un-emergency-resolution-is-endorsed-by-countries-representing-only-41-of-the-worlds-population/

پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/yrv723vx