تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: صدای سوسیالیستی، نشریه حزب کمونیست ایرلند
نویسنده: دن تاراگان
۳ آوریل ۲۰۱۹
برای یک جامعه کشاورزی، توانایی پیشبینی آغاز زمستان، تابستان یا حتا وسط زمستان برای بقا ضروری بود. به احتمال زیاد خورشید بخش عمدهای از دین بود. آنها توانستد بطو دقیق تغییرات فصلی را مشخص نمایند. تمام روزهای جشنهای مهم منطبق با رویدادهای مهم در تقویم شمسی برگزار میشد. این واقعیت که هفدهم مارس روز سنت پاتریک نامگذاری شده، احتمالاً به این موضوع مرتبط است.
روز سنت پاتریک و میراث مسیحیت
«ساندی تایمز» در سرمقاله ۱۷ مارس خود اعلام کرد که «روز سنت پاتریک به سرعت در حال تبدیل شدن به معادل بهاری هالووین است: یک روز مقدس ایرلندی ساده که به وسیله آمریکاییها مصادره گردید، پردازش شد، از نو بستهبندی شد، تغییر هدف داد و به وسیله آمریکاییها به خود ما بازگردانده شد.»
در درستی این نظر کمترین تردیدی وجود ندارد. آنچه که زمانی برای رژههای کوچک و پوشیدن شبدر بود، اکنون کاملاً تجاری شده است. وزرا برای ارتقای بازرگانی ایرلند به تمام نقاط جهان، به ویژه به آمریکا پرواز میکنند.
رژهها بهویژه در دوبلین به جشنی از سرسبزی و سازماندهندگان حرفهای رژه مبدل شدهاند. «رادیو تلویزیون ایرلند» (RTE) حتی سعی نمیکند جنبه تجاری آن را پنهان نماید و این واقعیت را در بوق و کرنا میدمد که روز سنت پاتریک به بازرگانی ایرلند امکان دسترسی به رئیسجمهور آمریکا و دیگر رهبران سیاسی را میدهد. سنت پاتریک در این مه سبز گم شده است.
با توجه به کمرنگ شدن سنت پاتریک، روی فلچنر، مدرس تاریخ قرون وسطی، کتابی عالی به نام «بازگفت سنت پاتریک: افسانه و تاریخ قدیس حامی ایرلند» نوشته است. فلچنر بر اساس نوشتههای خود و شواهد دیگر از نویسندگان رومی،اسطورهها دربارۀ پاتریک را تشریح میکند.
به طور خلاصه، پاتریک از یک خانواده رومی- انگلیسی بود. او در زمانی بزرگ شد که رومیها در حال عقبنشینی از انگلستان بودند. به گفته فلچنر، به احتمال زیاد او به ایرلند گریخت، و داستان ربوده شدن او به وسیله دزدان دریایی ایرلندی و بردهشدن او ممکن است برای نشان دادن مبارزه او برای تبدیل شدن به یک مسیحی متعهد ابداع شده باشد. به نظر فلچنر، زمانی که پاتریک برای بار دوم بازگشت، یک منبع ثروت داشت که او را قادر میساخت هدایایی بدهد. حتا ممکن است بردههایی آورده باشد و از آنها به مثابه هدیه استفاده کرده باشد.
پاتریک مسیحیت را به ایرلند نیاورد. پیش از او مسیحیان دیگری مانند [فرقه] دکلان (Declan) وجود داشتند. همچنین هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد او هرگز به عنوان اسقف تقدیس شده است. او عمدتاً در اطراف اولستر و لینستر فعالیت میکرد، و شهرت بعدی او احتمالاً بیشتر در ارتباط با تلاش اونیلها (O’Neills) برای اثبات ادعای نجیبزادگی خود بود.
دقیقاً مشخص نیست که قبل از مسیحیت چه نوع نظام اعتقادی وجود داشته است، یا اینکه مسیحیت چگونه توانست بر آن غالب شود. پاتریک به دروئیدها، یا اینکه آیا پیش از مسیحیت یک گروه مذهبی سازمان یافته وجود داشت اشاره نمیکند. ژولیوس سزار، در تفسیر خود بر جنگهای گالی، گفت که دروئیدها بیش از هفت سال مطالعه نمودند و همه چیز را حفظ کردند. هیچ چیز نوشته نمینشد.
نوشتن هدیه بزرگی بود که مسیحیت به ارمغان آورد. کاتبان مسیحی اسطورهها و حماسههای ایرلندی و نخستین تاریخهای ایرلندی را ضبط کردند و همچنین برای معرفی دانش و مسیحیت به اروپای قارهای رفتند.
انگلس مسیحیان اولیه را مانند کمونیستها میدانست. همین را میتوان درباره مبلغان ایرلندی نیز گفت که برای گسترش مسیحیت و دانش در سراسر اروپا، جسم و جان خود را به خطر انداختند.
پیش از پاتریک، دکلان و سایر مسیحیان اشاعه دین جدید را آغاز کردند، بدیهی است که کاست کشیشان که پیش از آنها بوجود آمده بود یک نظام اعتقادی پیچیده ایجاد کرده بود. به احتمال زیاد خورشید بخش عمدهای از دین بود. آنها توانستد بطو دقیق تغییرات فصلی را مشخص نمایند. تمام روزهای جشنهای مهم منطبق با رویدادهای مهم در تقویم شمسی برگزار میشد. این واقعیت که هفدهم مارس روز سنت پاتریک نامگذاری شده، احتمالاً به این موضوع مرتبط است.
برای یک جامعه کشاورزی، توانایی پیشبینی آغاز زمستان، تابستان یا حتا وسط زمستان برای بقا ضروری بود. اگر کاست کشیشان این دانش را پنهان نگه میداشت، یا آن را در اوراد نامفهومی که فقط خودشان میدانستند میپیجاند، این به آنها قدرت میداد. این به ویژه در شرایطی که تمام دانش به خاطر سپرده میشد، صادق بود.
مسیحیت، با ادغام روزهای عید با رسوم و سنتهای محلی، دانش نظام آب و هوا را دموکراتیک کرد. و با ادغام و اتخاذ شیوههای محلی، خود را در مخالفت مستقیم با آنها قرار نداد، اما در عینحال کاست کشیشان محلی دروئیدها را تضعیف کرد. علاوه بر این، از طریق معرفی نوشتن و ضبط چیزها، دانش به جای آنکه به وسیله تعداد اندکی نگهداری شود، میتوانست گسترش یابد.
آخرین رویداد مهم در زندگی پاتریک حمله او به ، پادشاه مسیحی اسکاتلندی بود که مسیحیان را کشته و به بردگی گرفته بود. پاتریک او را محکوم و تکفیر کرد. این واقعیت که او توانست اینرا بدون دچارشدن به سرنوشتی مشابه دیگران انجام دهد، نشان میدهد که او از جایگاه ویژهای در یک جامعه طبقاتی برخوردار بود. پاتریک گفت که گرچه کورتیکوس و افرادش خود را مسیحی میداننن، اما چیزی جز بتپرست نیستند. در واقع، در روز قیامت، بردگان در کنار مسیح، در مورد آنها قضاوت خواهند کرد.
این در آن زمان یک پیام انقلابی به یک پادشاه بود. پاتریک به او گفت که باید مانند یک مسیحی رفتار کند و نه این که فقط خود را مسیحی بنامد. بردگان، اگر نگوییم از پادشاه بهترند، به اندازه یک پادشاه خوب هستند.
سیاستمداران امروزین ما، در حالی که در برابر خدای سرمایهداری خویش زانو میزنند، تفاوت چندانی با کورتیکوس ندارند.
https://socialistvoice.ie/2019/04/st-patrick-and-the-heritage-of-christianity/
—————————
توضیحات «عدالت»:
● دروئید عضوی از طبقه تحصیلکرده و پیشهور در میان اقوام سلت سرزمینهای گلها، بریتانیا، ایرلند و احتمالاً دیگر مناطق در دوران عصر آهن بودهاست. سخنوران، شاعران، پزشکان و پیشهوران دیگر مشاغل آموختنی در طبقه دروئید گنجانده میشدهاند، اما سرشناسترین دروئیدها رهبران مذهبی بودند.
● جنگهای گالی از سوی جمهوری روم برای به انقیاد درآوردن قبایل سرزمین گالیا بود. این نبردها توسط ژولیوس سزار از ۵۸ تا ۵۰ پیش از میلاد رهبری شد.
● نامه پاتریک به کورتیکوس پس از زندگی و کار طولانی مدت به عنوان اسقف در ایرلند نوشته شد. زمانی که کورتیکوس ظالم و سربازانش به ایرلند آمدند و بسیاری از نوکیشان مسیحی پاتریک را ربودند و کشتند، پاتریک نامهای تند به کورتیکوس و مسیحیان انگستان نوشت و این عمل را محکوم کرد و از کورتیکوس خواست تا اسیرانی را که هنوز زنده بودند بازگرداند. در این نامه پاتریک مکرراً از کتاب مقدس در حمایت از استدلال خود علیه کورتیکوس استفاده میکند و از افراد و پیروانش میخواهد که راه خود را تغییر دهند. او از همه مسیحیان میخواهد تا زمانی که کورتیکوس و مردانش توبه نکردهاند با آنها کاری نداشته باشند.
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2p8f8w45