تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: LeftEast
۶ ژانویه ۲۰۲۲
انقلاب رنگی یا یک قیام طبقه کارگر؟ مصاحبه با آینور کورمانوف پیرامون اعتراضات در قزاقستان
«لفتایست» با سپاس بسیار از «زانوو مدیا» (Zanovo-media) اذعان مینماید که این مقاله برای نخستین بار به زبان روسی در آن رسانه منتشر شد.
امروز همه رسانههای جمعی و شبکههای تلویزیونی پسا-شوروی میخکوب اعتراضاتی شدهاند که ناگهان قزاقستان را فرا گرفت. این اعتراضات برای برخی امید را برمیانگیزد، برای برخی دیگر وحشت و طردشدن را. تناقضات و تفسیرهای متفاوتی از آنچه اتفاق میافتد وجود دارد: اعتراض مردم حق به جانب، دعوای طایفهای، توطئه نیروهای طرفدار غرب و ترکیه یا حتا «ارتجاع اسلامی». اما واقعاً در قزاقستان چه میگذرد؟ خبرنگار «زانوو مدیا» با آینور کورمانوف – یکی از رهبران جنبش سوسیالیستی قزاقستان مصاحبه کرد.
یک جمهوری الگو
قزاقستان یکی از بزرگترین کشورهای پسا – شوروی است، که از نظر نظام روابط سیاسی و اقتصادی که پس از انحلال اتحاد شوروی ایجاد شد، فقط پس از فدراسیون روسیه در رتبه دوم قرار دارد. و این فقط به این دلیل نیست که نورسلطان نظربایف یکی از معماران «کشوهای مستقل همسود» (CIS) بود.
نمونه قزاقستانی گذار آرام از حزب سابق و نومنکلاتور شوروی به الیگارشی سرمایهداری با «یک چهره آسیایی» بوسیله بسیاری به مثابه یک الگو در نظر گرفته شد. در واقع، این الگو نه فقط برای نخبگان حاکم در جمهوریهای دیگر، بلکه برای شهروندان عادی نیز ویژگیهای ظاهری جذابی داشت: سطح اقتصادی بالا، وجود ویژگیهای صوری دموکراسی، و محدودیتهای کم بر فرهنگ غربی.
ذخایر بزرگ منابع طبیعی، از جمله نفت، و ظرفیت صنعتی به ارث رسیده از دوره سوسیالیستی، سکوی پرتاب خوبی برای دولت جوان بود. همزمان با آن، تبلیغات رسمی فدراسیون روسیه و کانالهای «کشورهای مستقل همسود» دوست داشتند قزاقستان را به مثابه الگویی برای حفظ «سنتهای اتحاد شوروی»، گرامیداشت یاد و خاطره جنگ بزرگ میهنی، عدم وجود ملیگرایی و غیره تعیین نماین.
اعتراضات گسترده بلافاصله پس از تعطیلات سال نو در دوم ژانویه آغاز شد. دلیل اعتراضات افزایش قیمت گاز مایع برای خودروها از ۶۰ تنگه به ۱۲۰ تنگه در هر لیتر بود. اولین تظاهرات بدون مجوز در غرب قزاقستان، در منطقه مانگیستاو، قلمرو شرکتهای بزرگ تولید نفت، آغاز شد. در اینجاست که ژانائوزن (جانا اوزون) معروف قرار دارد، جایی که ده سال پیش اعتصاب کارگران به طرز وحشیانهای سرکوب شد: ۱۵ اعتصابکننده در ژانائوزن کشته و صدها نفر زخمی شدند.
روز بعد – ۳ ژانویه – معترضان در استان مانگیستاو نکات اجتماعی و سیاسی جدیدی را به خواستهای اولیه خود اضافه کردند: کاهش قیمت مواد غذایی، اتخاذ تدابیری برای مقابله با بیکاری، حل مشکل کمبود آب آشامیدنی، استعفای دولت و مقامات محلی. در این روز معترضان همچنین در میدانها و خیابانهای آلماتی، شهر نوسلطان پایتخت و دیگر شهرها تجمع کردند. در تعدادی از نقاط جادهها مسدود شد و معترضان حتا در شب متفرق نشدند.
در روز سه شنبه ۴ ژانویه، معترضان با پلیس درگیر شدند. در آلماتی، نیروهای امنیتی برای متفرق کردن معترضان از نارنجکهای صوتی استفاده کردند. معترضان به نوبه خود خودروهای پلیس را واژگون کردند. عصر همان روز اینترنت نلفنهمراه، پیام رسانها و شبکههای اجتماعی از کار افتاد.
مقامات قزاقستان سعی کردند افزایش قیمت گاز را با این فاکت توضیح دهند که قیمت آن اکنون با مزایده الکترونیکی تعیین میشود. به گفته آنها، «بازار تصمیم گرفته است». مدیریت منطقه مانگیستاو قاطعانه اعلام کرد که همه چیز در چهارچوب اقتصاد بازار مدرن است و قیمت قبلی باز نخواهد گشت.
اما در ۴ ژانویه تحت فشار معترضان، دولت مجبور شد قیمت گاز را در منطقه مانگیستاو به ۵۰ تنگه در هر لیتر کاهش دهد. قاسم جومارت توکایف رئیسجمهور قزاقستان گفت که بقیه مطالبات مردم به طور جداگانه بررسی خواهد شد. و سپس در ۵ ژانویه، کابینه وزیران فعلی برکنار شد. مدیر کارخانه فرآوری گاز در ژانائوزن بازداشت شد.
منطقه فقر مطلق
آینور کورمانوف، رئیس مشترک «جنبش سوسیالیستی قزاقستان»، وضعیت را چنین توصیف کرد:
کارگران ژانائوزن نخستین کسانی بودند که بپاخاستند. افزایش قیمت گاز تنها به مقابه محرکی برای اعتراضات مردمی عمل کرد. به هر حال، کوه معضلات اجتماعی سالهاست که انباشته شده است. پاییز گذشته، قزاقستان تحت تاثیر موج تورم قرار گرفت. باید در نظر داشت که محصولات به منطقه مانگیستاو وارد میشود و در آنجا همیشه ۲ تا ۳ برابر گرانتر بودهاند. اما در موج افزایش قیمتها در پایان سال ۲۰۲۱، هزینه مواد غذایی حتا بیشتر و به میزان قابلتوجهی افزایش یافت. این را هم باید در نظر بگیریم که غرب کشور یک منطقه بیکاری بسیار بالا است. در جریان اصلاحات نولیبرالی و خصوصیسازی، بیشتر مشاغل آنجا تعطیل شدند. تنها بخشی که هنوز در آجا کار میکند، تولیدکنندگان نفت هستند. اما اکثراً آنها به سرمایه خارجی تعلق دارند. تا حدود ۷۰ درصد نفت قزاقستان به بازارهای غربی صادر میشود و بیشتر سود آن نصیب مالکان خارجی میشود.
عملاً هیچ سرمایهگذاری برای توسعه منطقه وجود ندارد: این یک منطقه فقر و فقر مطلق است. و سال گذشته این شرکتها بهینهسازی [بهبود شرایط کسبوکار] را در مقیاس بزرگ کردند. از تعدادمشاغل کاهش یافت، کارگران شروع به از دست دادن حقوق، مزایای خود کردند، بسیاری از بنگاهها به شرکتهای خدماتی تبدیل شدهاند. زمانیکه در منطقه آتیراو شرکت نفت «تنگیز» ۴۰ هزار کارگر را به یکباره اخراج کرد، تکان واقعی برای کل قزاقستان غربی شد. دولت برای جلوگیری از این اخراجهای دسته جمعی کاری انجام نداد. و باید فهمید که یک کارگر نفت ۱۰-۵ نفر از اعضای خانواده را تغذیه میکند. اخراج یک کارگر خودبخود کل خانواده را به گرسنگی محکوم میکند. در اینجا هیچ شغلی وجود ندارد بجز بخش نفت و بخشهایی که نیازهای آن را تامین میکنند.
قزاقستان در واقع یک الگوی سرمایهداری مبتنی بر خام فروشی را ساخته است. جمعیت با انبوهی از مشکلات اجتماعی روبهرو است، تقسیمبندی اجتماعی عظیمی وجود دارد. «طبقه متوسط» ویران شده است، بخش واقعی نابود شده است. توزیع نابرابر تولید ملی موجب فساد قابلتوجهی شده است. اصلاحات نولیبرالی غیر از نابود کردن شبکه تأمین اجتماعی، کاری انجام نداده است. و به احتمال زیاد، صاحبان شرکتهای فراملی محاسبه کردند که برای اداره«لوله» به ۵ میلیون نفر نیاز است؛ کل جمعیت ۱۸ میلیونی قزاقستان بسیار زیاد است. و به همین دلیل است که این شورش از بسیاری جهات ضداستعماری است. دلایل اعتراضات کنونی ریشه در عملکرد سرمایهداری دارد: قیمت گاز مایع واقعاً در معاملات الکترونیکی افزایش یافت. توطئه انحصارات که از صدور گاز به خارج سود میبرند وجود داشت و باعث کمبود آن و افزایش قیمت گاز در بازار داخلی شد. بنابراین، خودشان موجب شورش شدند. اما باید توجه داشت که انفجار اجتماعی کنونی علیه کل سیاست اصلاحات سرمایهداری انجام شده در ۳۰ سال گذشته و نتایج ویرانگر آن است.
سنن مبارزات کارگری. اعتصاب خودجوش
شکل اعتراض در ابتدا یک اعتصاب کلاسیک «پرولتری» بود. در شب ۳ تا ۴ ژانویه، یک اعتصاب خودجوش در شرکت «نفت تنگیز» آغاز شد. اعتصاب به زودی به مناطق همجوار گسترش یافت. امروز جنبش اعتصابی دارای دو نقطه کانونی اصلی است : ژانائوزن و آکتائو.
اما نظریهپردازان توطئه امروز مینویسند، ناآرامی در قزاقستان با دقت در غرب آماده شده بود و سازماندهی و هماهنگی دقیق معترضان گواه آن است. به گفته کورمانوف:
این یک «میدان» نیست، گرچه بسیاری از تحلیلگران سیاسی سعی در ترسیم آن به این شکل دارند. این خود- سازماندهی شگفتانگیز از کجا آمده است؟ این تجربه و سنت کارگران است. اعتصابات از سال ۲۰۰۸ منطقه مانگیستاو را لرزاند و جنبش اعتصابی در دهه ۲۰۰۰ آغاز شد. حتا بدون هیچگونه کمکی از جانب حزب کمونیست یا سایر گروههای چپ، خواستهای دائمی برای ملی کردن شرکتهای نفت وجود داشت. کارگران به سادگی با چشمان خود دیدند که خصوصیسازی و تسلط سرمایهداران خارجی به چه چیزی منجر میشود. آنها در جریان تظاهرات قبلی، تجربه عظیمی در مبارزه و همبستگی به دست آوردند. خود زندگی در بیابان باعث شد مردم بهم بپیوندند. در این بستر بود که طبقه کارگر و باقی جمعیت بهم پیوستند. سپس اعتراضات کارگران در ژانائوزن و آکتائو آهنگ اعتراضات در مناطق دیگر کشور را رقم زد. یورتها و چادرهایی که معترضان در میادین اصلی شهرها شروع به برپایی آنها کردند، ابداً برگرفته از تجربه «اورو-میدان» نبود: آنها در طول اعتصابهای محلی سال گذشته در منطقه برپا شده بودند. خود مردم برای معترضان آب و غذا میآوردند.
امروز در قزاقستان هیچ آپوزیسیون قانونی وجود ندارد، کل میدان سیاسی پاکسازی شده است. حزب کمونیست قزاقستان آخرین حزبی بود که در سال ۲۰۱۵ منحل شد. فقط ۷ حزب طرفدار دولت باقی ماندهاند. اما بسیاری از سازمانهای غیردولتی در کشور مشغول به کار هستند که به طور فعال با مقامات در پیشبرد یک دستور کار طرفدار غرب همکاری میکنند. موضوعات مورد علاقه آنها: قحطی دهه ۱۹۳۰، اعاده حیثیت به شرکتکنندگان در جنبش باسماچی و همدستان نازیها در جنگ جهانی دوم و غیره. سازمانهای غیردولتی همچنین روی گسنرش جنبش ناسیونالیستی، که در قزاقستان کاملاً طرفدار دولت است، فعاالیت میکنند. ناسیونالیستها علیه چین و روسیه تجمعاتی را که مورد حمایت مقامات است، برگزار مینمایند.
به گفته مصاحبهشونده ، اسلامگرایان خبیثی که گفته میشود در پشت حوادث اخیر قرر دارند نیز در قزاقستان بسیار ضعیف و سازماننیافته هستند. آنطور که او به ما اطمینان داد، در واقع، قزاقستان مدرن متعهد به ساختن یک دولت تک قومی است و ناسیونالیسم ایدئولوژی رسمی آن است. تمام گزارشهای درباره قزاقستان «طرفدار شوروی» توسط شبکه تلویزیونی «میر» افسانه است:
در سال ۲۰۱۷، یک بنای یادبود برای مصطفی چوکای، الهامبخش «لژیون ترکستان ورماخت» در قیزیل-اوردا برپا شد. امروز، دولت در حال تجدیدنظر اساسی در تاریخ است. این روند به ویژه پس از سفر چند سال پیش نورسلطان نظربایف به ایالات متحده تشدید شده است. جنبش پان – ترکیسم نیز روز به روز فعالتر می شود. اخیراً، به ابتکار نورسلطان نظربایف، اتحادیه کشورهای ترک در ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱ در استانبول تأسیس شد. نخبگان قزاقستان داراییهای اصلی خود را در غرب نگه میدارند. به همین دلیل است که دولتهای امپریالیستی به سقوط رژیم، که در حال حاضر کاملاً در کنار آنهاست، مطلقاً علاقهای ندارند.
اما شاید همه چیز درباره اولویتهای ژئوپولیتیک قزاقستان چندان مبهم نباشد. به نظر میرسد که رهبری آن به اجرای سیاست بدنام چندبرداری، مانور بین روسیه، غرب، چین و ترکیه، گرایش دارد. اما در اینجا یک شرط مناسب برای همه شرکای خارجی وجود دارد – قوانین محلی «گوشبه فرمان»، به شرکتهای خارجی اجازه میدهند تا سود خود را از کشور خارج کنند. اما، در صورت امکان، هیچ یک از بازیگران جهانی در تغییر حکومت به یک حکومت حتا مطیعتر تردید نشان نخواهند داد. و البته، اپوزیسیون لیبرال تلاش خواهد کرد وارد میدان و هماکنون در حال استقرار کنترل خود بر جنبش اعتراضی تودهای است.
استعفای نظربایف از ریاست جمهوری و از ریاست شورای امنیت به دلیل تمایل به ایجاد ظاهر دموکراسی، از جمله، برای غرب بود. در واقع، او کنترل کامل بر تمام شاخههای قدرت را نگه میدارد و فقط قدرت خود را افزایش میدهد و در عینحال کاملاً از پاسخگویی اجتناب میکند. رییسجمهور توقایف یک چهره تزئینی، یک مهرۀ هیأت حاکمه است. بدون تردید، اعتراضات کنونی میتواند منجر به یک کودتای از بالا یا اقداماتی شبیه این بوسیله برخی جناحها بشود.
شما نمیتوانید همه چیز را به تئوریهای توطئه تقلیل دهید. شما نباید جنبش اعتراضی کنونی را نیز ایدهآل کنید. بله، این یک جنبش اجتماعی مردمی، با پیشگامی کارگران است، که بوسیله بیکاران و سایر گروههای اجتماعی حمایت میشود. اما نیروهای بسیار متفاوتی در آن کار میکنند، بهویژه اینکه کارگران حزب، اتحادیههای کارگری طبقاتی خود، یا برنامه روشنی که منافع آنها را کاملاً کند را ندارند.
گروههای چپ موجود در قزاقستان بیشتر شبیه محفل هستند و نمیتوانند به طور جدی بر روند رویدادها تأثیر بگذارند. نیروهای الیگارشی و خارجی تلاش خواهند کرد این جنبش را مصادره کنند یا حداقل از آن در جهت اهداف خود استفاده نمایند. جنبش اگر پیروز شود، بازتوزیع مالکیت و رویارویی آشکار بین گروههای مختلف بورژوازی، «جنگ همه علیه همه» آغاز خواهد شد. اما، کارگران میتوانند آزادیهای مشخص و فرصتهای جدیدی، از جمله تشکیل احزاب و اتحادیههای مستقل کارگری خود را، که مبارزه آتی آنها را برای حقوقشان را تسهیل خواهد کرد، به دست خواهند آورد.
سعی نیروهای مسلح برای مقابله با معرضان
بعدالتحریر: پس از انتشار این مقاله، مشخص شد که در آلماتی و برخی شهرهای دیگر درگیریهای شدید در جریان است، معترضان بسیاری از ساختمانهای زیرساختی کلیدی را در آلماتی و در دیگر شهرها تصرف کردهاند. تحت فشار اعتراضات، رئیس جمهور توقایف امتیازات اجتماعی بیسابقهای داد – او قول داد نظارت دولت بر قیمت گاز، بنزین و کالاهای مهم اجتماعی، توقف افزایش قبوض آب و برق، یارانه اجاره مسکن برای فقرا برقرار نماید و برای حمایت از مراقبتهای بهداشتی و حمایت از کودکان یک صندوق عمومی ایجاد نماید. معترضان همچنین خواستار بازگشت به قانون اساسی ۱۹۹۳ و تشکیل دولتی متشکل از اشخاص بیرون از نظام شدند. و آنها همچنان خواستار کاهش قیمت مواد غذایی و کاهش سن بازنشستگی به ۶۰-۵۸ سال، افزایش دستمزد، مستمری، کمک هزینه فرزندان و غیره هستند.
فعالین آپوزیسیون لیبرال با عجله اعلام کردند که آنها هستند که جنبش را هماهنگ میکنند.
در غروب ۵ ژانویه، گزارش شد که نورسلطان نظربایف دیگر رئیس شورای امنیت نیست. رییسجمهور توقایف جای او را گرفت و اعلام کرد که قصد دارد «تا حد امکان سختگیرانه» عمل کند. در عینحال، قول داده شد که به زودی «اصلاحات سیاسی منسجم» انجام خواهد شد..
ساعاتی بعد، تاقایف خواستار عملیات «حافظ صلح» (در واقع پلیس) کشورهای سازمان پیمان امنیت جمعی (روسیه، بلاروس، ارمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان) برای سرکوب تظاهرات شد، کاری که قزاقها اکنون آنرا تلاش برای مداخله از خارج تلقی میکنند. تا صبح روز ۶ ژانویه، سازمان پیمان امنیت جمعی با این درخواست موافقت کرده بود و در حالحاضر گزارشهایی از حضور نیروهای روسی در
قزاقستان وجود دارد.
https://lefteast.org/a-color-revolution-or-a-working-class-uprising-an-interview-with-aynur-kurmanov-on-the-protests-in-kazakhstan/
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/bddu2v6a