وبلاگ واهیک (vahik.info)
سهشنبه ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۴
يکی از خبرنگاران حاضر در مراسم معرفی کتاب از مصطفی دانش پرسيد آيا نبايد از حکومت حزب دمکراتيک خلق افغانستان اعاده حيثيت کرد و مداخله نظامی اتحاد شوروی را در سايه مبارزهای که اکنون عليه تروريسم در جريان است طور ديگری ارزيابی کرد؟ البته مصطفی دانش پاسخی به اين پرسش نداد ولی گرگور گيزی رهبر سابق حزب سوسياليسم دمکراتيک آلمان گويا ندانسته پاسخی به پرسش اين خبرنگار داد که بنظر من برخاسته از آشنايی با پرسشگر بود و مصرف داخلی داشت و ناظر بر بحثهای درونی آنها بود و کاری به فاکتهای تاريخی نداشت.
جنگ عليه غرب
مصطفی دانش در کتاب خود يادآوری میکند که حميدگل، رئيس سازمان جاسوسی پاکستان زمانی مدعی شده بود که آنها به کمک غرب دست گروههای اسلامی بينالمللی را در دست مجاهدين افغانی گذاشتهاند تا از آن طريق «ناتوی اسلامی» در مبارزه عليه کمونيسم و اتحاد شوروی ايجاد شود.
يکی از خبرنگاران حاضر در مراسم معرفی کتاب از مصطفی دانش پرسيد آيا نبايد از حکومت حزب دمکراتيک خلق افغانستان اعاده حيثيت کرد و مداخله نظامی اتحاد شوروی را در سايه مبارزهای که اکنون عليه تروريسم در جريان است طور ديگری ارزيابی کرد؟ البته مصطفی دانش پاسخی به اين پرسش نداد ولی گرگور گيزی رهبر سابق حزب سوسياليسم دمکراتيک آلمان گويا ندانسته پاسخی به پرسش اين خبرنگار داد که بنظر من برخاسته از آشنايی با پرسشگر بود و مصرف داخلی داشت و ناظر بر بحثهای درونی آنها بود و کاری به فاکتهای تاريخی نداشت.
در همين جا بگويم که متنی که او برای معرفی اين کتاب تهيه کرده بود مملو از اشتباهات فاحش بود که متاسفانه در اين مراسم جا برای تدقيق آن نبود. پاسخ گيزی چنين بود که انگيزه اتحاد شوروی از مداخله نظامی در افغانستان انگيزهای امپرياليستی بوده و آنها هم درپی جهانگشايی بودهاند. البته فکر میکنم اين پاسخ هم تيری بوده که خيلی در رفت و اگر اين پرسش را دوباره و در مناسبت ديگری مطرح کنيم حتماً از او پاسخهای ديگری دريافت خواهيم داشت. مثلاً اينکه تصميم درباره مداخله نظامی در افغانستان يکی از موضوعات بحث طولانی در رهبری اتحاد شوروی بوده است و موافقان و مخالفان آن دلايل فراوانی برای آن ارائه کردهاند و بالاخره به اين نتيجه رسيدهاند که میدانند اين عمل کار عبث و خطرناکی است اما موقعيت جهانی اتحاد شوروی به آنان اين اجازه را نمیدهد که يکی از متحدان خود را در برابر مخاطراتی از اين دست تنها گذارند و دانسته پا در تلهای گذاشتهاند که آمريکايیها برایشان پهن کردهاند.
پيروزی انقلاب در ايران و نيکاراگوئه، و کودتا در افغانستان در دوران رياست جمهوری جيمی کارتر روی داد. مشاور منيت ملی جيمی کارتر شخصی بود بنام زبيگنيو برژينسکی. برژينسکی که اکنون يکی از مدافعان قرص و محکم چچنهاست مغز متفکر و سازمانده اصلی کشاندن گروههای بينالمللی مجاهدين به افغانستان در حمايت از مجاهدين افغانی بود. در آن دوران شورویها ادعا میکردند مجاهدين افغانی پول و مهمات از امريکا میگيرند، غربیها منکر میشدند. ادامه داستان اکنون روشنتر از آن است که نيازی به پرداختن به آن باشد ، اما دو نقل کوچک از برژينسکی درباره موضوع بيفايده نيست.
روزنامه فرانسوی «نوول ابزرواتور» بتاريخ ۱۵ ژانويه ۱۹۹۸ از برژينسکی پرسيد «زمانی که شورویها لشگرکشی خود را با مداخله پنهان آمريکايیها توجيه میکردند هيچکس حرف آنها را باور نمیکرد. اما اين ادعا دارای هسته درستی از واقعيت بود. آيا امروز از کار خود نادم نيستيد؟ برژينسکی پاسخ میدهد: چی چرا نادم باشم؟ اين عمليات پنهانی ايدهای بسيار عالی بود. نتيجه آن اين بود که روسها در تله افغانستان افتادند. آنها در اين تله افتادند و شما از من میخواهيد که ابراز ندامت کنم؟در همان روزی که شورویها رسماً وارد مرزهای افغانستان شدند من متنی با چنين مضمونی به کارتر نوشتم، ما اکنون فرصت آن را داريم که جنگ ويتنامی برای شورویها دست و پا کنيم. مسکو جنگ ده ساله تحمل ناپذيری برای رژيم را از سر گذراند، جنگی که به بیايمانی و بالاخره به فروپاشی امپراطوری شورویها انجاميد.»
نوول ابزرواتور در ادامه میپرسد آيا شما پشيمان نيستيد که در کنار بنيادگرايان اسلامی قرار گرفتيد و به تروريستهای بعدی اسلحه داديد و راهنمايیشان کرديد؟
برژينسکی پاسخ میدهد:چه چيزی از منظر تاريخ جهانی مهمتر است؟ طالبان يا سقوط امپراطوری اتحاد شوروی؟ چند اسلامگرای عصيان زده يا آزادی اروپای مرکزی و پايان جنگ سرد؟
البته اين پاسخ مربوط میشود به سال ۱۹۹۸. اکنون در سال ۲۰۰۴ شرايط بکلی فرق کرده و بسياری از سياستمداران جهان که در سال ۱۹۸۹ در پوست خود نمیگنجيدند و از فروپاشی ديوار برلن پايکوبی میکردند اکنون در حسرت دوران با ثبات جهان زانوی غم به بغل گرفتهاند زيرا نمیدانند اين بار آمريکايی ها برای مقابله با «اسلامگرايان عصيانزده» به چه حربه خانمانسوز ديگری دست خواهند يازید.
«جنگ عليه غرب»، مصطفی دانش، انتشارات هوفمان اوند کامپه،آلمان
***
رادیو صدای آمریکا
۱۸ ژانویه ۲۰۰۵، ۲۹ دی ۱۳۸۳
گفتگو با نويسنده کتاب «جنگ بر عليه غرب»، مصطفی دانش
اخيراً کتابی از نويسنده و روزنامهنگار ايرانی، مصطفی دانش، بچاپ رسيده است بنام «جنگ بر عليه غرب». اين کتاب حاوی مطالبی است که نويسنده از سال ۲۰۰۱ تاکنون پيرامون واقعيات خاورميانه و عراق در دست بررسی و تحقيق داشته است. به اين گفتگو توجه فرمائيد:
https://ir.voanews.com/persiannews/31-2005-01-18-28-1-62801037
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/652fpvm9