تارنگاشت عدالت – دورۀ سوم
منبع: دمکراسی مردم، نشریه حزب کمونیست هند (مارکسیست)
نویسنده: پرابیر پورکایاستا
۱۳ مارس ۲۰۲۲
مسدود کردن ذخایر ارزی ایران، لیبی، ونزوئلا، افغانستان و اکنون روسیه در ایالات متحده، انگلیس و اتحادیه اروپا خطرات کنترل مالی آمریکا و متحدانش بر جهان را آشکار کرده است. اگر بتوان این را نه تنها در مورد بازیگران کوچکتر جهان سوم، بلکه برای یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان با ذخایر ارزی عظیمش انجام داد، این به ما درباره سرمایه مالی و امپریالیسم در عصر کنونی چه میگوید؟ هر کشوری که مازاد ارز خارجی دارد، اکنون نباید اینرا به مثابه نقطه قوت خود تلقی کند. ذخایر دلار، پوند یا یورو آنها گروگانهایی است که در اختیار غرب قرار دادهاند، به همان شیوهای که حاکمان دستنشانده میباید فرزندان خود را برای بزرگ شدن به دربار امپراتوری میسپردند. جنگ اوکرائین یک نقطه عطف برای جهان است. هر کشور در جهان باید به سلطه دلار که ایالات متحده بر سر اوکرائین به روسیه تحمیل کرده است – تسلیم شو یا خوددانی- بپردازد.
جنگ اقتصادی در اوکرائین و چگونه همه ما ممکن است ببازیم
جنگ کنونی در اوکرائین از سه بخش جنگ فیزیکی، جنگ اطلاعاتی و جنگ اقتصادی درهم تنیده تشکیل میشود. اگر بخواهیم بدانیم جنگ ترکیبی امروزی چگونه جنگی است، جنگ اوکرائین یک جنگ ترکیبی است. این جنگی است که ایالات متحده با کنترل خود بر بزرگترین پلاتفرمهای دیجیتالی جهان و با استفاده از دلار به مثابه یک اسلحه، برای آن آماده شده و اکنون در حال اجرای آن است. روسیه به آرامی اما مطمئناً به اهداف نظامی خود در اوکرائین دست مییاید. حتا اگر ایالات متحده و کشورهای ناتو تا پایان اوکرائین کاملاً مایل به جنگ با روسیه باشند، این امکان وجود دارد که مذاکرات اوکرائین و روسیه به زودی منجر به خاتمه خصومتها شود. متوقف کردن جنگ اقتصادی بسیار سختتر خواهد بود، زیرا تحریمها پس از اعمال، به نظر میرسد زندگی خود را داشته باشند.
جنگ انرژی هسته اصلی جنگ اقتصادی است، زیرا روسیه تأمین کننده بزرگ نفت، گاز طبیعی و حتا اورانیوم غنی شده برای اتحادیه اروپا و ایالات متحده است. غرب، اتحادیه اروپا، ایالات متحده و انگلیس گاز طبیعی را به مثابه پل سوختی برای رسیدن به آیندۀ بدون انتشار کربن (کربن خالص صفر) انتخاب کرده بودند. با تحریم روسیه، این مسیر در معرض خطر است. برای جبران کمبود انرژی به دلیل کاهش واردات گاز روسیه، کنار نهادن تدریجی زغال سنگ ممکن است به تعویق بیفتد. بدتر از آن، واردات گاز طبیعی مایع از غرب آسیا، شمال آفریقا و ایالات متحده به مثابه جایگزین برای گاز لولهای، به انتشار بیشتر گاز متان منجر میشود. متان یک گاز گلخانهای با پتانسیل گرمایش جهانی ۸۰ برابر دی اکسید کربن است
متان، که جزء اصلی گاز طبیعی است، به طور طبیعی به شکل گاز وجود دارد. متان برای مایع شدن ، یعنی مبدل شدن به گاز مایع طبیعی (LNG)، باید خنک شود ، حجم آن کاهش یابد تا بتوان آن را به راحتی در تانکرها حمل کرد. متان برای حملونقل، برای اینکه دمای آن در منفی۱۶۰درجه سانتیگراد حفظ شود حالت مایع بودن خود را حفظ کند، مداوم در مقادیر کم تبخیر میشود . تغییر گاز طبیعی به گاز طبیعی مابع به معنی افزودن متان – یک گاز گلخانهای قوی – به جو است. حتا اگر بتوان گاز لولهکشی روسیه را در حجم مساوی با گاز طبیعی مابع جایگزین کرد، متان افزوده شده به جو بدین معنی است که اهداف گرمایش جهانی اتحادیه اروپا که از گاز طبیعی به مثابه پل سوختی به آینده بدون انتشار کربن استفاده میکند، ضربه بزرگی خواهند خورد. از آنجایی که اتحادیه اروپا سهم قابلتوجهی در موجودی گازهای گلخانهای جهانی دارد، ممکن است به مثابه نتیجه جانبی جنگ اقتصادی غرب علیه روسیه، در معرض خطر باختن جنگ خود با طبیعت و گرمایش جهانی باشیم.
نگاهی گذرا به ارقام واردات گاز طبیعی، اهمیت گاز روسیه را برای اتحادیه اروپا توضیح خواهد داد. اتحادیه اروپا ۱۵۵ میلیارد متر مکعب – تقریباً نیمی (۴۵درصد) از گاز طبیعی مورد نیاز خود را از روسیه وارد کرد. حتا اگر گاز طبیعی مابع در بازار بینالمللی موجود باشد، اتحادیه اروپا در حالحاضر برای این حجم اضافی گاز طبیعی مایع (LNG)، تأسیسات تبدیل دوباره آن به گاز و خطوط لوله انتقال آن از بنادر خود را ندارد. به این دلیل است که حتا در طول تحریمهای فعلی، اتحادیه اروپا هر دو نهاد روسی که گاز آنرا تأمین میکنند و بانکهایی که با پرداختهای گاز عرضه شده سر وکار دارند را خارج از تحریمها نگه داشته است.
به گزارش آژانس بینالمللی انرژی (https://www.iea.org/reports/russian-supplies-to-global-energy-markets/oil-market-and-russian-supply-2) روسیه با کمی فاصله از عربستان سعودی، دومین صادرکننده بزرگ نفت خام در جهان است. اگر میعانات و سایر فرآوردههای نفتی مانند نفت کوره، نفتا و سایر میعانات گازی را در نظر بگیریم، طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، روسیه در واقع بزرگترین تامین کننده در جهان است. بنابراین، در حالیکه در حمله غرب به منابع مالی روسیه، استفاده از کنترل ایالات متحده بر دلار برای مسدود کردن – یا در واقع مصادره – پول ذخیره شده روسیه در بانکهای غربی آسان بوده است، زندگی بدون جریان مستمر گاز لولهای روسیه به اروپا؛ یا با پیامدهای خارج کردن همه تولیدات نفتی و سوختی دیگر روسیه از بازار جهانی، بسیار دشوارتر خواهد بود. تحریمهای فعلی قیمت نفت را از ۶۰ دلار در سال گذشته به ۱۳۲ دلار در هر بشکه افزایش داده است، حتا اگر با ورود ذخایر استراتژیک آمریکا به بازار و موافقت اوپک برای افزایش تولید، اندکی کاهش یافته باشد. افزایش فعلی به ۱۲۰ تا ۱۳۰ دلار در هر بشکه را باید در شرایطی دید که قیمت نفت در بیشتر سال گذشته در محدوده ۶۰ تا ۶۵ دلار قرار داشت. البته ایالات متحده در افزایش قیمت نفت در بازار بینالمللی منفعت خاصی دارد: گاز شیل (fracking gas) آن تنها در صورتی مقرون به صرفه میشود که قیمتهای بینالمللی نفت بالا باشد.
تاثیر نامطلوب قیمتهای بالای انرژی برای کشورهای در حال توسعه، که اکثر آنها، از جمله هند، نفت خود را وارد می کنند آشکار است. افزایش به ۲۰۰ تا ۲۵۰ دلار – بیش از سه برابر قیمتها در سال گذشته – همانطور که توسط مجموعهای از کارشناسان نفت پیشبینی میشود، فاجعه بزرگتری برای اقتصاد آنها خواهد بود. احتمالاً شاهد انقباض بیشتر اقتصاد جهانی با ترکیبی از رکود و تورم خواهیم بود. هند به مثابه یک واردکننده بزرگ نفت و فرآوردههای نفتی، به ویژه آسیبپذیر است، زیرا اقتصاد این کشور در سالهای مودی کُند شده است و در حالحاضر با نرخهای بالای تورم همراه است.
مسدود کردن ذخایر ارزی ایران، لیبی، ونزوئلا، افغانستان و اکنون روسیه در ایالات متحده، انگلیس و اتحادیه اروپا خطرات کنترل مالی آمریکا و متحدانش بر جهان را آشکار کرده است. اگر بتوان اینرا نه تنها در مورد بازیگران کوچکتر جهان سوم، بلکه برای یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان با ذخایر ارزی عظیمش انجام داد، این به ما درباره سرمایه مالی و امپریالیسم در عصر کنونی چه میگوید؟ هر کشوری که مازاد ارز خارجی دارد، اکنون نباید اینرا به مثابه نقطه قوت خود تلقی کند. ذخایر دلار، پوند یا یورو آنها گروگانهایی است که در اختیار غرب قرار دادهاند، به همان شیوهای که حاکمان دستنشانده میباید فرزندان خود را برای بزرگ شدن به دربار امپراتوری میسپردند.
موضوع انرژی از اختلافات بین کشورها و اینکه کدام کشور میتواند بر جهان تسلط یابد، بسیار فراتر میرود. ما برای اینکه بتوانیم بدترین سناریوی اجتنابناپذیر شدن گرمایش جهانی را معکوس نماییم، زمان کمی داریم. با تمرکز کامل غرب بر چگونگی انقیاد روسیه و سپس چین، روشن است که آینده همکاری بشر برای مبارزه با گرمایش جهانی در دستورکار قرار ندارد.
روسیه آنطور که ایالات متحده میخواهد باور کنیم، صرفاً یک دولت نفتی نیست. سالهای دزدسالاری یلتسین و انقیاد روسیه جای خود را به تلاش آن برای ظهور دوباره به مثابه یک بازیگر بینالمللی داد. حتا امروز، ایالات متحده روسیه برای پرتاب ماهواره های خود تعداد زیادی موتور موشک پیشرفته از روسیه خریداری میکند. از نظر تسلیحات و سختافزارهای نظامی، همانطور که در سوریه مشهود بود همتراز با غرب است.
گسترش ناتو، خروج آمریکا از «معاهده موشکهای بالستیک»، و به دنبال آن خروج از «توافقنامه آسمانهای باز»، «معاهده موشکهای بالستیک میانبرد»، استقرار موشک در رومانی و لهستان، همه از نظر روسیه به مثابه اجرای یک استراتژی جنگ هستهای قابل پیروزی از سوی آمریکا تلقی شدند. جنگ بر سر اوکرائین توسط جورج کنان، هنری کیسینجر و جان میرشایمر پیشبینی شده بود: همه آنها اجتنابناپذیری درگیری بین ناتو و روسیه را در صورتی که ایالات متحده سیاست گسترش ناتو به سمت شرق را دنبال کند، پیشبینی کرده بودند. هیچکدام از آنها دیدگاههای مترقی یا ضدامپریالیستی ندارند، دو نفر از آنها – کنان و کیسینجر – امپریالیستهای بزرگی هستند که در ساختمان امپراتوری کنونی ایالات متحده نقش اساسی داشتند.
به جزء خود اوکرائین، تنها بلوک کشورهایی که در جنگ کنونی اوکرائین باخته است، اتحادیه اروپا، به ویژه آلمان و فرانسه است. آنها بسیار بیشتر به ایالات متحده وابسته خواهند شد، زیرا مجبور خواهند شد گاز طبیعی مایع از ایالات متحده و غرب آسیا وارد کنند. آلمان با تحمیل تحریمهای مالی، و چشمپوشی از واردات گاز خود از روسیه که در دوران استوپولتیک ویلی برانت ساخته شده بود، موقعیت مستقل خود را چه در اروپا و چه در امور جهانی از دست داده است.
جنگ اوکرائین یک نقطه عطف برای جهان است. هر کشور در جهان باید به سلطه دلار که ایالات متحده بر سر اوکرائین به روسیه تحمیل کرده است – تسلیم شو یا خوددانی- بپردازد. ایجاد یک معماری مالی بینالمللی دموکراتیکتر یا تسلیم شدن در برابر سلطه دلار، اکنون یک چالش حیاتی برای جهان است. نحوه مواجهه کشورها با این چالش، سرنوشت قرن بیست و یکم را رقم خواهد زد.
https://peoplesdemocracy.in/2022/0313_pd/three-wars-ukraine-and-how-we-might-all-lose
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2au8hrzp