تارنگاشت عدالت – بایگانی دورۀ دوم
منبع: برخورد تمدنها، ص. ۵۸-۵۷
نویسنده: ساموئل هانتینگتون
برگردان: ع. سهند
«… اصطلاح «تمدن جهانی» ممکن است برای اشاره به فرضیات، ارزشها، و دکترینهایی بکار گرفته شود که در حالحاضر افراد بسیاری در تمدن غربی، و برخی در دیگر تمدنها، به آن باور دارند. اینرا میتوان «فرهنگ داووس» نامید.
هر سال حدود هزار سرمایهدار، بانکدار، مقام دولتی، روشنفکر، روزنامهنگار از شماری از کشورها در «همایش اقتصای جهان» در داووس، سوئیس گردمیآیند. همه این افراد در علوم طبیعی، علوم اجتماعی، تجارت، یا حقوق مدرک دانشگاهی دارند، با کلمات و ارقام کار میکنند، انگلیسی را نسبتاً روان صحبت میکنند، در استخدام دولتها، شرکتها و مؤسسات آکادمیک هستند، درگیریهای بینالمللی گستردهای دارند، و اغلب به خارج از کشورهای خود سفر میکنند. آنها عموماً به فردگرایی، اقتصاد بازار، و دموکراسی سیاسی، که در میان مردم در تمدن غربی نیز مرسوم است، باور دارند. افراد داووس عملاً همه مؤسسات بینالمللی، بسیاری از دولتهای جهان، و بخش عمده ظرفیتهای اقتصادی و نطامی جهان را کنترل میکنند.
نتیجتاً، فرهنگ داووس اهمیت بسیاری دارد. اما در سراسر جهان چه تعداد افراد به این فرهنگ باور دارند؟ خارج از غرب، احتمالاً کمتر از ۵۰ میلیون نفر یا یک درصد جمعیت جهان و شاید حدود یک دهم یک درصد جمعیت جهان به آن باور دارند.
این فرهنگ بههیچوجه جهانی نیست و رهبرانی که در باور به فرهنگ داووس شریک هستند ضرورتاً در جوامع خود کنترل مطمئنی بر قدرت ندارند. همانطور که هدلی بول خاطر نشان شده است این «فرهنگ روشنفکری مشترک فقط در سطح نخبگان وجود دارد: ریشههای آن در بسیاری ازجوامع سطحی است… و بعید است که حتا در سطح دیپلوماتیک بتواند چیزی را که به فرهنگ اخلاقی همگانی یا مجموعه ارزشهای همگانی، متمایز فرهنگ روشنفکری مشترک، موسوم است پذیرا شود.»
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/332wetfs