آفتاب
۲۵ آبان ۱۳۹۱
آملیلاریجانی تاکید کرد؛
تلاش وقیحانه رسانههای دولت علیه قوه قضائیه در پرونده مرگ وبلاگنویس
روسای دادگستریها در احکام خود استقلال داشته باشند
رئیس قوه قضائیه با اشاره به جوسازی برخی رسانههای حامی دولت در مورد مرگ وبلاگ نویس گفت: آنقدر این تبلیغات شور بود که سایتهای وابسته به دولت گفتهاند حالا معلوم میشود دلیل رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین چه بوده که باید بگویم این تلاشها وقیحانه است.
آفتاب: آیتالله صادق آملی لاریجانی صبح پنجشنبه در جمع روسای دادگستری سراسر کشور با اشاره به اصل ۱۵۶ قانون اساسی در مورد استقلال دستگاه قضا گفت: از تمام روسای دادگستریهای کشور میخواهیم به دور از جوسازیهای سیاسی فضای حاکم بر کشور و فضای رسانهای در احکام خود استقلال داشته باشند.
وی با اشاره به نامه نگاریهای اخیر میان قوا گفت: این نامه نگاریها نشان از مشی استقلال دستگاه قضا بود و قوه قضائیه پای استقلال خود ایستاده است. قوه قضائیه با کسی سر جنگ ندارد و بدون استقلال صحبت از عدالت کردن بی پایه و اساس است.
آیتالله آملی لاریجانی با بیان اینکه برخی از آرای قضات کمی ضعیف است گفت: روسای دادگستریها باید بر آرای قضات به صورت رندوم نظارت کنند و حتی جلسات نقد آرا بگذارند.
وی با انتقاد از برخی رسانهها گفت: یکی از اشکالات موجود در رسانهها پرداختن به آرا است. به عنوان مثال در موضوع مرگ وبلاگنویس ایرانی جوسازیهای عظیمی هم از سوی رسانههای خارجی و برخی رسانهها بر علیه قوه قضائیه انجام شد. این حادثه ناگوار بود و من در همان لحظه اول به دادستان تهران گفتم بدون در نظر گرفتن جوسازیها با قدرت و اقتدار پرونده را رسیدگی کنند ولی متاسفانه برخی رسانهها در خارج از کشور و حتی درون کشور طوری حرف میزنند که انگار مقصر دستگاه قضایی بوده است.
رئیس دستگاه قضا افزود: مثلاً میگویند کهریزک دو ایجاد شده است ولی قاطعانه می گویم اگر تخلف در نیروی انتظامی رخ داده شده باشد برخورد قاطع خواهیم کرد ولی اینکه ماموری تخلف کرده و نیروی انتظامی را بکوبیم صحیح نیست. آنقدر این تبلیغات شور بود که سایتهای وابسته به دولت گفتهاند حالا معلوم میشود دلیل رئیس جمهور برای بازدید از زندان اوین چه بوده که باید بگویم این تلاشها وقیحانه است و این موضوع ربطی به بازدید از اوین ندارد.
آملی لاریجانی با بیان اینکه اصل حادثه برای دستگاه قضا مشخص نیست، گفت: اینکه دستگاه قضا را متهم میکنند صحیح نیست و به این رعایت امنیت ملی کشور نمیگویند. نباید حرفهای نادرست و ناپخته را در میدان دشمن بریزیم. اگر ما راه درست برویم خدا آبروی ما را درست میکند. به به گفتن چند رسانه برای ما ثروت نیست زیرا خیر ذات تقوا است. از همین جا از دادستان کل و دادستان تهران میخواهم از راه شرعی و قانونی پرونده را دنبال کند.
***
الف
۳ آبان ۱۳۹۱
الف: اگر نامهنگاری تند و التهابآفرین آقای احمدینژاد علیه رئیس قوه قضائیه را در کنار سخنان مشابهش علیه رئیس قوه مقننه در نشست خبری اخیر بگذاریم، متاسفانه باید اذعان کنیم که از این اقدامات آقای رئیسجمهور، بوی فتنه میآید. اما همانطور که ذکر شد عاقبت فتنهگران، مشخص است و در جامعه اسلامی، بنبستی نداریم. پیکنت دکتر مهدی خزعلی: آقای احمدینژاد عجله نکن، به اوین خواهی رفت!
الف: از این نامهها بوی فتنه میآید
دومین نامه علنی شخص دوم مملکت به رئیس دستگاه قضا در کمتر از سه روز با لحن تند و عجیب به بهانه یک موضوع فرعی منتشر شد و زمینه التهاب سیاسی در داخل کشور را فراهم ساخت. محتوای این نامه شامل گلایههای تند و تهدیدهای تندتر رئیس یک قوه خطاب به رئیس قوه دیگر است. هرچند ظاهراً بهانه موضوع این نامهنگاری، «درخواست برای بازدید از زندان اوین» است که قاعدتاً امری نیست که موجب ایجاد معضل سیاسی در کشور شود، اما از لحن کلام رئیسجمهور، نه دلسوزی بلکه ستیزهجویی به مشام میرسد.
بدون تردید انتشار علنی نامه تند رئیس یک قوه به قوه دیگر حتی اگر بر حق هم باشد، می تواند موجب التهاب سیاسی در جامعه شود. بررسی محق بودن یا نبودن درخواست رئیسجمهور برای بازدید از زندان اوین، در مجال این مقال نیست، اما آنچه از این نامهنگاری برمیآید، تلاش برای ایجاد التهاب در کشور است یا خوشبینانه اگر فرض کنیم رئیس دولت قصد التهابآفرینی نداشته، اما چنین نتیجهای، بسیار محتمل است.متاسفانه نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که «شرایط زمانی»انتشار این نامه و محتوای آن، بوی بیانیههای نامزد شکست خورده انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را به مشام میرساند. هم این نامه و هم آن بیانیهها چند وجه مشترک داشتند.در هر دو قابلیت ایجاد التهاب سیاسی، وجود داشت و دارد و هر دو پس از خطابه صریح رهبر معظم انقلاب و کاملا مغایر با فرامین ایشان منتشر میشدند و منتشر شدهاند.
در حالی که رهبر معظم انقلاب در خطبههای ۲۹ خرداد ۱۳۸۸، حجت را بر نامزدهای معترض انتخابات، تمام کردند و انتظار میرفت موسوی و کروبی به تاسی از فرمایش ایشان، به مدار قانون برگردند و از التهابآفرینی در جامعه دست بردارند، اما اینگونه نشد و موسوی آنقدر بیانیه داد و آتش به پا کرد که دست آخر خودش در آتش آن سوخت.اینک نیز در حالی که کمتر از دو هفته از بیانات صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره لزوم همدلی و اتحاد سران قوا میگذرد، رئیس دولت با علنی کردن نامهنگاریهای غیرمحترمانهاش به رئیس دستگاه قضایی، کاملا بر خلاف بیانات صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی حرکت میکند.
رهبر معظم انقلاب در جمع مردم بجنورد فرمودند: «از ناحيه مسئولين كشور هم، آنها اتحاد لازم را با هم داشته باشند؛ همدلى داشته باشند، برنامهريزى داشته باشند، مسئوليتشناسى و مسئوليتپذيرى داشته باشند، تقصيرها را گردن هم نيندازند، حدود قانون اساسى را نسبت به خودشان حفظ كنند. قانون اساسى ما نقص ندارد، كمبود ندارد. نقش مجلس معلوم است، نقش دولت معلوم است، نقش رئيس جمهور معلوم است، نقش قوه قضائيه معلوم است؛ هركدام وظائفى دارند، بايد به وظائفشان عمل كنند؛ با هم همدلى كنند، با هم همراهى كنند، با هم همزبانى كنند. «پس زبان همدلى خود ديگر است / همدلى از همزبانى بهتر است».
اگر نامهنگاری تند و التهابآفرین آقای احمدینژاد علیه رئیس قوه قضائیه را در کنار سخنان مشابهش علیه رئیس قوه مقننه در نشست خبری اخیر بگذاریم، متاسفانه باید اذعان کنیم که از این اقدامات آقای رئیسجمهور، بوی فتنه میآید. اما همانطور که ذکر شد عاقبت فتنهگران، مشخص است و در جامعه اسلامی، بنبستی نداریم. موسوی هم آنقدر بیانیه داد که روز به روز بیشتر از چشم ملت و حامیانش افتاد. روزی که او را حصر کردند، از آن ۱۳ میلیون رای دهنده و آن چند صد هزار حامی سینهچاک، خبری نبود و دیگر هم خبری نیست و جمهوری اسلامی ایران همچنان باقی مانده و موسوی و موسویها و بنیصدرها خسرالدنیا و الآخره ماندهاند.
***
پیکنت
۳ آبان ۱۳۹۱
آقای احمدینژاد
عجله نکن، به اوین خواهی رفت!
بدنبال مخالفت قوه قضائیه با بازدید احمدینژاد از اوین؛ و آغاز واکنشهای احمدینژاد، این یادداشت کوتاه در وبسایت دکتز خزعلی منتشر شد:
مدتی است که جناح دولت و به تعبیر جناح حاکم، جریان انحرافی، بازی انتخاباتی را آغاز کرده است، او میخواهد ضمن شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت رسوایی اقتصادی و سوءمدیریت، با ایفای نقش اپوزیسیون، در انتخابات ۹۲ ظاهر شود.
جناح حاکم که ریشش در گروی اوست و نگران رسوایی بیشتر است، مثل پدری دارد با این ولد چموش یا با این فرزند ناخلف مدارا میکند، می خواهد او را تا انتخابات بدرقه نماید، اما این مدارا میتواند به قیمت سقوط او و فروپاشی مملکت تمام شود، اگر آبروی خود را با خدا معامله کند و یکبار برای همیشه بگوید که غلط کردیم که چنین کسی را استخدام نمودیم و حالا گریبانگیر خودمان شده است، لااقل از دست او رهایی مییابد و مستقیم با رقیب خود سر میز مذاکره مینشیند، مثل کسی که شرخری را استخدام نماید و نهایتاً خود گرفتار زورگیری شرخر شود،حذف شرخر از معادلات بین الجناحین، ضررش کمتر است، میتوانند به مصالحهای برسند و با تقسیم منافع جلوی ضرر و آبروریزی را بگیرند!
پیوند کوتاه: https://tinyurl.com/2zwvvdm4